عده ای بد نام

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

“عده ای بد نام” بجان هم افتاده اند و نماینده سابق “امام زمان” را که حالا شده “آشغال” و “فاسد” دوره کرده اند.

 

سی سال پیش تیرماه ایران تبدیل شد به عاشورایی دیگر.ترور” هفتاد و دوتن “را بهانه سرکوب کردند وزیر بیرق” سید” شهیدانش که “ بهشتی” باشد سینه زدند و حذف اولین رئیس جمهور را به دست فراموشی سپردند.

حالا، در ماه اول از تابستانی دیگر، خانواده “سید الشهدا” حتی نمی توانند برایش مراسم بگیرند. نامه می نویسند. از “تحجر” می نالند.در عوض شکرگزاری سلامت خامنه ای به صرف شام و میوه برگزار می شود. آن رفت و خاطره شد، این ماند و رهبر “عده ای بد نام”.

 

یکی از این “عده” برادر حسین شریعتمد اری است. او که “نان به نرخ روز خور” هم نیست اصلا و ابدا؛ درآن زمان مشق بازجوئی می کرد و به” احسان طبری “اسلام می آموخت و حالا مسئولین گذشته” نظام مقدس جمهوری اسلامی” را از اسلام خلع می کندو لباس یهود می پوشاند: “اصلاح طلبان از قماش معاویه و یهودند…” و “رگ گردن به عصبانیت یا در تظاهر به عصبانیت سیخ می کند” تا به “جریان انحرافی” برسد.

 

ترکیبی از روش های حذف بنی صدرـ- خاتمی دنبال می شود و حزب موتلفه تجار اسلام پناه که در طول سی سال گذشته خورده اندو برده اند، و اخم به ابروی مبارکشان نیامده است، صحنه گردانی می کند.

 

یکیشان که از کرمانشاه به مجلس آورده شده، می گوید: “عده ای بد نام، می خواهند اصولگرایان را سازمان بدهند.”

 

 و یکی از “خوشنام ترین” افراد نزدیک به موتلفه که باهنر باشد، دیس شیرینی راجلو احمدی نژاد می گذارد: “دوره دولت دهم باید به طور طبیعی تمام شود.”

 

حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنور، رهبر اسبق کفن پوشان، مقام سابق سپاه و نامزد آینده مجلس، چماق رابر می دارد: “متاسفانه یک گره تلخ در آینده شکل خواهد گرفت. این گره تلفیق و جوش جریان انحرافی با جریان فتنه است.”

 

این یکی غیر از خوشنامی، خیلی هم باسواد تشریف دارند و ترکیب “گره تلخ” را به ادبیات ایران می افزایند. جای حافظ خالی که غزلی با این قافیه بگوید.

 

بعد هم می گوید: “رأی به احمدی‌نژاد، انتخاب بین افسد و فاسد بود.” انگار سخن “رهبر ” رابیاد ندارد که احمدی نژادرا “سرمایه الهی” نامید و در حضور جمعیت “بیکران خودجوش”.

 

علی مطهری از۱۰۰ “نماینده مستقل” امضاء جمع کرده و به هیات رئیسه مجلس ارائه کرده است.و بازی ادامه دارد.هیات رئیسه مجلس سئوال از احمدی‌نژاد را به “مصلحت” نمی داند و یک ماه آن را عقب می اندازد.

 

کاملا روشن است: “فاسد” اگر تسلیم تمام نشود، مجلس حذفش می کند.

 

همان “عده” مذکور دارند برنامه آینده را می ریزند.حمید رسایی که 300 سخنرانی کرد تا احمدی نژاد رای بیاورد، می گوید: “جبهه سوم تیر از احمدی نژاد جدا نشده، بلکه او از این جبهه جدا شده و به مشایی چسبیده است.” و چهار جریان سیاسی “نظام مقدس” را چنین نام گذاری می کند:“حامی فتنه، خواص مردود، انحرافی و جبهه سوم تیر.”

 

حمید رضا ترقی عضو شورای مرکزی موتلفه نقشه انتخابات آینده را بر ملا می سازد. محمد خاتمی راهنوزراه نمی دهند. هاشمی رفسنجانی با حزب عدالت وتوسعه می آید. اصلاح طلبان هم باید به رهبری محمد رضا عارف بیایند که همین روزها بعنوان اولین نامزد انتخابات ریاست جمهوری دهم به میدان آمده است. و البته به گفته ترقی برنده انتخابات هم صد در صد اصولگرایان خواهند بود.

 

 به این می گویند انتخابات کاملا آزاد.

اوضاع کشور هم به میمنت ومبارکی روبراه است. جشن خودکفائی بنزین می گیرند و سید عماد حسینی سخنگوی کمیسیون انرژی ازکسری۲۵ میلیون لیتر بنزین، خبر می دهد. قیمت لبنیات ۱۰ تا ۱۵ درصد گران می شود. مساله جنسیتیبا تشکیل کلاس‌های جداگانه‌ای برای دانشجویان پسر و دختر سال اول دانشگاه صنعتی شریفی بهراه حل مناسب می رسد.

 

“اجلاس بین‌المللی مبارزه جهانی با تروریسم”را برگزار می کنند تا سبب خنده مردمان جهان شود. از جمله سخنگوی وزارت خارجه آمریکا برگزاری این کنفرانس رابیشتر به طنز شبیه می داند و می گوید: “ایران خود فعال‌ترین پشتیبان تروریسم در جهان است.”

 

می ماند دو مساله: سگ و جین.خودروهایی که در آنها سگ باشد، همراه با سگ توقیف می شوند.پسران جوان از پوشیدن شلوار جین منع می شوندتامبادا آنها را مقطوع النسل کند، زیرا بیضه های آنان در شلوار جین بیش از حد گرم می شود.

 

بازار اعدام هم کماکان گرم است. 62 تن دیگر را هم در زندان وکیل آباد مشهد، مخفیانه به چوبه های اعدام می سپارند.

 

در دنیا هم اسلام به روایت “عده ای بدنام” قله های جهانی را یکی یکی فتح می کند. بعد

 

 ازتعیین نماینده ویژه حقوق بشر برای جمهوری اسلامی با رای بالا، یک رکورد دیگر هم بدست می آید.در انتخابات دبیرکل جدید فائو، نامزد ایران در رقابت با نامزدهای اسپانیا، برزیل، اتریش، اندونزی و عراق تنها می تواند۲ رای از مجموع ۱۸۰ رای را کسب کند.

 

“عده ای بد نام” دولت های آمریکا و عربستان سعودی را متهم می کنند که قصد دارند از راه تبانی، بهای نفت را پایین بیاورند و به منافع ایران ضربه بزنند.

 

سرتیپ پاسدار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران می گوید: “دست ایران همچنان روی ماشه است.موشک‌های ایران بر اساس اهداف آمریکا در منطقه و اسرائیل طراحی شده‌اند… آمریکا زحمت ما را کم کرده و پایگاه‌های خود را در کشورهای اطراف مستقر کرده‌است به طوری که از فاصله ۱۲۰ کیلومتری تا ۷۰۰ کیلومتری در عمق افغانستان دارای پایگاه است.”
دادگاه کیفری بین المللی حکم دستگیری معمر قذافی را صادر می کند. وعمر البشیر رئیس جمهور سودان که همین حکم را دارد، به تهران می گریزد.

 

سرکوب مردم سوریه به توصیه و همکاری “عده ای بدنام” راهی بجائی نمی برد ودولت سوریه مخالفان را برای شرکت در “گفت و گوی ملی” فرا می خواند.

 

تابستان گرم و طولانی آغاز شده است. اعتصاب زندانیان سیاسی پایان می گیرد، اما اعتراض ادامه دارد:“بدون شک این پایانی بر اعتراض های مدنی نسبت به نقض حقوق بشر و مظالم صورت گرفته نخواهد بود و اعتراض مردم سبز ایران تا دستیابی کامل به حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی خود ادامه خواهد داشت.”

 

 شعر معروف فرخی یزدی به بیانیه روز تبدیل می شود:

 

قسم به عزت و قدر و مقام آزادی
که روح‌ بخش جهان است، نام آزادی
به پیش اهل جهان محترم بود آن‌ کس
که داشت از دل و جان، احترام آزادی
چگونه پای گذاری به صرف دعوت شیخ
به مسلکی که ندارد مرام آزادی
هزار بار بود به ز صبح استبداد
برای دسته پابسته، شام آزادی
به روزگار، قیامت بپا شود آن روز
کنند رنج‌بران چون قیام آزادی

اگر خدای به من فرصتی دهد یک‌ روز
کِشم ز مرتجعین انتقام آزادی
ز بند بندگی خواجه کی شوی آزاد
چو “فرخی” نشوی گر غلام آزادی

 

دختری در فیس بوک می نویسد:

 

من یـک نفر نی ام، ما جنگلیم و سبـز، هیزم به جان شمـا نه، قـلم کـه می شویم. در بنــد می شویم و به خـون غسـل میکنیم، مـا روبروی تفنگ شـما سنگ میشویم.

 

 وتصویر فردای ایران را که محمد نوری زاد نوشته در مجالس بصدای بلند می خوانند:

 

“در فردایی که زیاد دور نیست، کمونیست‌های سرزمینمان، کرسی تدریس خواهند داشت. با هم، در بهترین نقطه تهران، برای سنی‌های سرزمینمان، مسجد خواهیم ساخت. روسری‌های اجباری را از سر بانوانمان برخواهیم داشت. به حجاب بانوان باحجابمان، بیش از پیش احترام خواهیم گذارد. و از مردان و بانوان مسلمان و مسیحی و کلیمی و زرتشتی، بخاطر تلخ نوشی‌های این سالهای پس از انقلاب، پوزش خواهیم خواست. در قم، و در هر کجا، برای دراویشمان، خانقاههایی مفصل خواهیم ساخت و از بهاییان سرزمینمان، بخاطر سال‌ها آسیب و دربدری و ظلم، دلجویی خواهیم کرد.”