گفت و گو با کوروش سلیمانی و کاظم هژیر آزاد
تغییر در ساختار معمول…
کوروش سلیمانی و کاظم هژیر آزاد، در گفت و گو با روز درباره همکاری خود با نمایش “بهار و آدم برفی” و ویژگی های متمایز کننده ی این اثر نقاشی گفته اند. شرح این گفت و گو را در ادامه از پی بگیرید…
آقای سلیمانی،لطفا برایمان از همکاری با ناصح کامکاری در این پروژه بگویید.
ناصح کامکاری مردادماه سال جاری پیشنهاد بازی در این نمایش را به بنده داد و از آنجایی که پیش از این علاقهمند بودم با ایشان همکاری داشته باشم و از طرفی سبک نمایشنامههای کامکاری را بسیار میپسندم طی صحبتهایی که داشتیم با کمال میل پذیرفتم و تمرینات را از شهریورماه آغاز کردیم.
اثری که امروز به شکل نهایی در صحنه می بینیم تا چه اندازه با موقعیت اولیه نمایشنامه متفاوت است؟
از آنجایی که آقای کامکاری چند سالی روی این متن کار کرده همه چیز به درستی شکل گرفته است. بنابراین تغییرات اساسی بر روی ساختار نمایشنامه ایجاد نشد.
کمی درباره نقشتان برایمان بگویید
من ایفاگر نقش سردبیر سالنامه اقتصادی هستم که این سردبیر باند قاچاقچیان را افشا میکند، به همین دلیل مورد فشارها و اذیتهایی از سوی این باند قرار میگیرد. البته داستانها و شخصیتهای دیگری نیز در نمایشنامه و در اپیزودهای متنوع مطرح میشوند.
استقبال مردم از نمایش چگونه بوده است؟
با توجه به اینکه در روزهای نخست اجرا تبلیغات آغاز نشده بود، ولی تاکنون استقبال مردم به نسبت خوب بوده و مطمئن هستم که این اثر مورد توجه مردم قرار خواهد گرفت. دهه 70 کاملاً در تئاتر فعال بود و بازیگری هستم که کارم را با تئاتر آغاز کردم. در حال حاضر هم از اینکه بعد از سالها بار دیگر وارد صحنه شدهام، بسیار خوشحالم.
شما بازیگری هستید که در تصویر نیز کارنامه نسبتا موفقی داشته اید.تئاتر برایتان چگونه تجربه ای است؟
قطعاً سالی یک تئاتر را چه در زمینه بازیگری و چه در عرصه کارگردانی خواهم داشت. به نظرم تئاتر همانند یک آموزشگاه است و لذت حضور در صحنه و نفس به نفس تماشاگر بودن در هیچ هنر دیگری وجود ندارد؛ بنابراین تئاتر قابل مقایسه با هنرهای دیگر نیست.
آقای هژیر آزاد،برای بازیگری چون شما که تجربه طولانی مدتی را درصحنه تئاتر داشته اید،ویژگی های متن در انتخابتان تا چه اندازه تاثیر گذار است؟
این دومین تجربهای است که با ناصح کامکاری در مقام کارگردان داشتم، در این کار هم وقتی از سوی وی پیشنهاد بازی در نمایش شد، احساس کردم متن دارای قابلیتهای جدیدی در روایت است که میتواند برای تماشاگران اثر قابل توجهی به شمار آید.
و مهم ترین فاکتور این اثر برایتان چه بوده است؟
نمایشنامه “بهار و آدم برفی” نمایش نوآورانهای است که روایتهای خطی در آثار نمایشی را بر هم زده و مانند یک کولاژ نقاشی شده صحنهها را در ذهن تماشاگر متصل میکند. روایتی که زمان و مکان در هم شکسته و تماشاگر را درگیر میکند تا خود با جریان اصلی نمایش همراه شود.
برخورد بازیگران با این ساختار نمایشی چگونه است؟
بازیگرانی که در صحنههای مختلف این اثر نمایشی حضور دارند، داستان نمایش را به صورت یک نخ تسبیح نامرئی به تماشاگر نشان میدهند، نخهایی که به صورت منظم در کنار هم قرار گرفتهاند اما تماشاگر این نخهای نامریی را نمیبیند.