به بهانه مرگ حمید سمندریان و حواشی آن
لابد کاری نداشت جز مردن
محمد رضایی راد
حمید سمندریان در روز ۲۱ تیرماه در سن ۸۱ سالگی درگذشت. در روز مرگ او مرکز هنرهای نمایشی همه تاترهای تهران را به نشانه عزا به حالت تعطیل درآورد و این در حالی بود که در ۳۳ سالی که از انقلاب ۵۷ میگذرد او تنها ۴ نمایش بر صحنه برد و یک نمایش در تلویزیون ضبط کرد.
سمندریان متولد ۱۳۱۰، و در سال ۵۷، چهل و هفت ساله بود. تا جایی که یادم میآید او پس از بازگشت از آلمان در فاصلهٔ سالهای ۴۰ تا ۵۷ بیش از ۳۰ اجرای صحنهای، تلویزیونی و رادیویی داشت. به نظر میآید یک جای کار میلنگد. یک بار دیگر به این نسبتها توجه کنید: بیش از ۳۰ اجرا در طول ۱۷ سال و تنها ۵ اجرا در طول ۳۳ سال. واقعن به نظر شما یک جای کار نمیلنگد؟
دلیل این کم کاری سمندریان چه بود؟ آیا او دیگر حوصله تاتر کار کردن نداشت؟ ایا میتوان درباره او- که از سال ۷۳ و با تاسیس اموزشگاه تاتر، بالغ بر ۴۰۰۰ هنرجو تربیت کرد- گفت او دیگر حوصیه تاتر نداشت؟
زیبایی شناسی خیلی از هم دوره ای هایش از زیبایی شناسی امروز عقب افتاده بود. اما آیا در مورد او هم می توان چنین گفت و دلیل کم کاری او را در همین مساله و یا عدم اقبال قشر جدید تاتری به آثار او دانست؟
اویی که هنوز اجرای “ازدواج آقای می سی سی پی” و “بازی استریندبرگ” و “دایره گچی فقفازی” اش از بسیاری اجراهای همین روزها هم جلوتر است؟ پس دلیل کم کاری او چه بود؟
بی خودی دارم جواب را می پیچانم. همه جواب را می دانیم.
جواب شاید در آن سالن چلوکبابیای باشد که در ۴۸ سالگی و در روزهای اوج بلوغ هنریاش جای سالن تاتر را برایش گرفت؛ جواب شاید در آرزوی همواره او برای اجرای “گالیله” ی برشت باشد؛ جواب شاید در سالت سمندریان دانشگاه تهران باشد که او به دلایل ناگفته شده در آن جا تدریس نمی کرد و به همین دلیل آموزشگاهش را راه انداخت.
1- او در طول ۳۳ سال تنها ۴ نمایش به صحنه برد و اما در روز مرگ او مرمز هنرهای نمایشی تاتر را به حالت تعطیل درآورد. نعطیلی تاتر در روز مرگ سمندریان جز دو معنا نمیتواند داشته باشد:
2- تعطیلی تاتر در روز مرگ سمندریان از سوی مرکز نمایشگر وجدان معذب تاتر رسمی در قبال 33 سال بی کاری سمندریان بوده است:
اما این معنا درست است؟ اگر چنین باشد پس آیا این وجدان معذب نباید در پی جبران برآبد؟ (اگر اصلا بتواند باشد)، و اگر چنین باشد ایا نباید از فردا شاهد حضور خیلی از افرادی که آنان همچون سمندریان در طول این ۳۳ سال به تعداد انگشتان یک دست هم کار نکرده اند، و یا کارگردان ها و نویسندگانی که اخیرا از گردونه تاتر تبعید شده اند، باشیم؟
اما از انجا که مطئنم کم و بیش چنین اتفاقی رح نخوهاد داد، بنابراین اساسا در وجو چنین وجدان معذبی باید تردید کرد.
پس
3- این تعطیلی معنایی جز عوام فریبی ندارد. به همین صراحت.
منبع: سایت نمایشگر