معترضین به انتخابات حضورشریفی نیا درمراسم تنفیذ را نماد خیانت به خون های ریخته شده دانستند. نگاهی داریم به واکنش اهالی قلم به حضور عده ای از هنرمندان در میمانی سران کودتا. مطلب دگر هم از ادامه ی بازداشت روزنامه نگاران حکایت می کند…
سکوت ولید بن عقبه
با وجود حرف و حدیث های فراوان مبنی برعدم مشروعیت دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، سرانجام مراسم تنفیذ و تحلیف دولت کودتا با نظارت مستقیم نیروهای امنیتی ونظامی کشوربرپا شد. اما حواشی مراسم روز تنفیذ احمدی نژاد با حضوربرخی از چهره های سینمایی کشورشکل پیچیده تری برای اهالی هنر گرفت. محمد صالح علا، احمد نجفی، مسعود ده نمکی، دست اندرکاران و بازیگران سریال رستگاران، محمدرضا شریفی نیا، مجید مظفری، داریوش فرضیایی(عموپورنگ) و سیروس مقدم از جمله افرادی بودند که با حضور خود درمراسم تنفیذ، پیکان اعتراضات مردمی و رسانه ای را به سوی خودنشانه گرفتند.درمیان چهره های شناخته شده سینمایی محمدرضا شریفی بیشترین انتقادات را ازآن خود کرده است. شریفی نیا هم اویی که باور حضورش در میهمانی قاتلان بیش از همه برای مردم دشوار آمده است وتاکنون هم مهرسکوت برلبان خود زده است.
خبرگزاری ها وروزنامه های وابسته به دولت کودتا حضورسینماگران درمراسم تنفیذ را اقدامی درخورمنزلت فرهنگ ایرانی دانسته وازاین حرکت هنرمندان با عنوان تجدید بیعت اهل هنر با آرمان های ولایت فقیه یاد کرده اند. خبرگزاری فارس درگزارشی بازتاب حضورسینماگران وهنردوستان را درمیان دولتمردان نشان دهنده اجماع فکری نظام ولایت، دولت وفرهیختگان دانسته وبا تقدیر ازحضورپررنگ برخی از حامیان دولت درخانواده سینمایی کشور ازآنان تقدیر کرده است.
نانی به نرخ خون هم وطنان
از دیگر سو، تنها لحظاتی پس از مراسم تنفیذ بود که صفحه فیس بوک طرفداران “شریفی نیا” که بیش از دو هزار عضو داشت به یک باره خالی شد و افرادی که خود را به فیس بوک این هنرپیشه ایرانی اضافه کرده بودند اکثرا او را حذف کردند. دراین بین و پیش از حذف عضویت، هر فردی باآماج انتقادات تند علیه شریفی نیا دیوار فیس بوک او را خالی می کرد.
دیگر سایت ها و وبلاگ نویسان منتقد دولت کودتا نیز این حرکت شریفی نیا را نماد خیانت به مردم، شهیدان جنبش آزادی و بازداشت شدگان اخیر دانسته اند. یکی از وبلاگ نویسان ایران درمقاله ای تحت عنوان” آقای شریفی نیا، ببینید به چه کسانی خودتان را فروختید “ خطاب به او می نویسد: “آقای محمدرضا شریفی نیا، هنرمند گرامی! در مراسم تنفیذ رئیس نامشروع و غاصب دولت، محمود احمدی نژاد شرکت کردید. آقا طلبیده بود و شما هم کت و شلوار پلوخوری به تن کرده بودید. گریم چهره شما مرا به یاد نقش ” ولید بن عقبه “ انداخت. خاطرتان هست که؟ ! در این میان، طرفداران شما هم بلافاصله صفحه مربوط به شما در ویکیپدیا را به روز کردند که بد نیست به آن هم نگاهی بیندازید. آقای شریفی نیا، عکس خودتان را در مراسم دیده اید؟ به اطرافیانتان نگاهی بیاندازید. خیلی ها که برخلاف شما، اصلا معروف هم نیستند صورت هایشان را پوشانده اند که تصویری از ایشان ثبت و ضبط نشود. جهانگیر خان الماسی هم گویا شارژشان دارد تمام می شود و کم کم به سمت خُماری می روند. بلانسبت هردو شما البته! ما انسانیم آقای شریفی نیا، ما شما را درک می کنیم. خیلی ها معتقدند که هر آدمی قیمتی دارد! ولی می خواستم سندی را به شما یادآوری کنم، تا بدانید به چه کسانی خود را فروخته اید. ” صبح صادق “ نشریه داخلی نهاد نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران، به مدیریت مجتبی ذوالنور، یکی از عوامل اصلی کودتای اخیر است. نماینده مستقیم علی خامنه ای در سپاه. ” رجا نیوز “ را هم که بخوبی می شناسید؟ هر دو این نشریات، در یک اقدام هم زمان، یادداشت محبت آمیزی برای شما نوشته اند که نمایانگر دیدگاه جناح حاکم حکومت در مورد شماست. رجا نیوز البته آرشیو مطالبش را غیر فعال کرده ولی می توانید به بایگانی صبح صادق بروید و در صفحه سوم شماره ۳۱۲ به تاریخ دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۶، یادداشت ” شروط غیر اخلاقی مافیای سینمائی برای بازیگران تازه کار “ را بخوانید. در این یادداشت علاوه بر ذکر برخی ویژگی های حرفه ای، به سابقه عضویت شما در گروهک منافقین هم اشاره ای شده است. سابقه ای که طی این سالها خیلی تلاش کرده اید تا نادیده گرفته شود، ولی انگار شدنی نیست! برای راحتی کار شما، کپی این مقاله را در اینجا می آورم، با این یادآوری که، آقای شریفی نیا، قیمت خودتان را بالا ببرید، خودتان را انقدر مفت نفروشید! در نظر داشته باشید که امروز هزینه مزدوری از دستمزد آن خیلی بیشتر شده است.”
بهزاد مهرانی روزنامه نگاروعضوکانون مدافعین حقوق بشر دروبلاگ رسمی خود درباره شریفی نیا وجهانگیر الماسی می نویسد:“حضور شریفی نیا و الماسی در مراسم تنفیذ احمدی نژاد روح هر هنرمند و هنر فهمی را می آزارد. هنر، روح آدمی را تلطیف می کند و هنرمند عاشق زیبایی است.انسان ها لطافت و زیبایی را دوست می دارند و هنرمند به تبع روح پروانه ای اش دو چندان.در تنفیذ رئیس جمهوری شرکت جستن – ورای همه ی حرف و حدیث هایی که وجود دارد – که چهره و کلامش، و اندیشه و سکناتش، اندک ظرافت و فطانتی را به تصویر نمی کشد، برای کسی چون شماکه با هنر و زیبایی سر و کار دارد چه معنایی می تواند داشته باشد؟ جز این که بگوییم هنر را ابزاری کرده اید برای نان به نرخ روز خوردن؟ نانی که به خون نداها و سهراب ها و کیانوش های میهنمان آغشته است. هنر قداست دارد. می توان از آن بالشی ساخت برای خود را بر روی آن به خواب زدن، اما دیری نمی پاید که این خواب آشفته خواهد شد.هنر از چماق، اندیشه می سازد.مگر چماق به دست دیروز را ندیده ای که هنر به جای چماق به دستش دوربین داد؟ همان که شما مقابل دوربینش ظاهر شدید.از روزگار درس می باید آموخت که: هر که ناموخت از گذشت روزگار / هیچ ناموزد زهیچ آموزگار.
ووبسایت سیرنگ درنقد حضور شریفی نیا توضیح می دهد: شما در تمام فیلمهای که نقش آفرینی کردید شخصیتی داشتید که قالباٌ فردی بودید دو رو و تابع حزب باد. اما همه به گمان اینکه شما یک هنرمند حرفه ای هستید و بسیار حرفه ای در نقشتان فرو می روید و حس می گیرید این نقشها را به این خوبی بازی می کنید.اما الان فکر اکثر مردم جامعه به این سو رفته است که شما نقشی بازی نمی کنید و شخصیت واقعی خود را نشان می دهید مثل نقشتان در اخراجیها و…خوب شاید این اتفاق باید می افتاد که مردم محمدرضا شریفی نیا را بهتر بشناسند. کسی که به واسطه حضور بانوی محترمی آزیتا حاجیان در حرفه سینما قرار گرفته، کسی که مدرک تربیت بدنی دارد و هیچ سواد آموزشی سینمایی ندارد و فقط به واسطه پارتی بازی و همین شخصیت واقعی که برای همه آشکارا شده است در این ۱۳ سال توانستی در سینما جایی داشته باشی.
به قول یکی از هواداران شما در فیس بوک شما نان را به نرخ روز میل می فرمائید. اما چه گران میل می فرمائید به نرخ خون هم وطنانتان. به قیمت خون اکثر کسانی که هوادار شما بودند؟
شریفی نیا محبوبیت و انتظار مردم از شما خیلی خیلی بیشتر از نجفی و الماسی بود اما خودت با دستهای خودت آبرو و اعتبار این ۱۵ سال را به نابودی رساندی. شریفی نیا یادت است در پائیز سال ۱۳۸۶ در باب محمد رضا گلزار و … چه عرض کردید؟ محــو؟ اما چرخ روزگار چه غریب است به ۲ سال نکشید کی دارد محــو می شود گلزار یا شریفی نیا؟
متاسفم.
