نقش عوامل ایرانی

نویسنده

nuclearirannnn.jpg

از زمان انتشار گزارش سازمان امنیت ملی آمریکا در سوم دسامبر درباره برنامه هسته ای نظامی ‏ایران، خبرها درباره شرایطی که منجر به انتشار این گزارش شد کم کم به بیرون درز می کند.‏

این سازمان در سال 2005 اطمینان کامل داشت که ایران فعالیت اش را با قاطعیت دنبال می کند و ‏امروز با همان درصد اطمینان اظهار می دارد که تهران در 2003 برنامه سلاحهای اتمی اش را متوقف ‏کرده است، و هرچند “این گزینه را منتفی نکرده” اما تا ژوییه آن را از سر نگرفته است. چه چیز باعث ‏چنین چرخشی در سازمان امنیت آمریکا شده است؟


کاخ سفید در سال 2005، به محض دریافت گزارش سازمان از مراکز جاسوسی آمریکا خواست تمام تلا ‏ششان را به کاربندند تا به منابعی که تا آن زمان فاقد آن بودند، یعنی منابع “اطلاعاتی انسانی”، دست ‏یابند.در پاسخ به این درخواست سازمان سیا عملیات موسوم به “جمع آوری مغزها” را تحت سرپرستی ‏رییس وقت این سازمان، پورتر گاس، آغاز کرد. سیا با در اختیار داشتن امکانات وسیع مالی در صدد ‏برآمد با “نزدیک شدن” به نظامیان و دانشمندان مرتبط با برنامه گسترش سلاح اتمی ایران، آنان را ‏مجاب کند که یا مخفیانه در سانتریفوژهای غنی سازی اورانیوم خرابکاری کنند یا از همکاری در برنامه ‏هسته ای کنار بکشند که این خود به نوعی دیگر به برنامه ایران ضربه می زد. ‏

درکنار این طرح، برنامه کلی تری برای تقویت توان اطلاعاتی آمریکا در ایران که تا آن تاریخ از سوی ‏حکومت بوش نادیده گرفته شده بود، دنبال شد (تعداد تحلیل گران نیروی عملیاتی ایران که در1999 ‏تشکیل شد، از حدود صد نفربه حدود دوازده تن در 2005 تقلیل یافت). ‏

فرار ژنرال علیرضا عسگری، مسئول بلند پایه پاسداران انقلاب و معاون سابق وزیر دفاع ایران در ماه ‏فوریه و همچنین کنار کشیدن پنج نظامی و دانشمند هسته ای ـــ از میان حدود دوازده نفری که در ابتدا ‏‏”هدف” قرار گرفته بودند ـــ احتمالاً در ارتباط با عملیات جمع آوری مغزها بوده است: پنج نظامی و ‏دانشمند هسته ای معترض که در فواصل زمانی نامشخص در سال 2005 از همکاری با برنامه هسته ای ‏ایران کنارکشیدند “از سطوح متوسط تا عالی” ارزیابی شده اند. اطلاعاتی که آنها و به ویژه آقای ‏عسگری به آمریکا داده اند نقش مهمی در گردآوری منابع گسترده در رابطه با برنامه هسته ای ایران ‏داشته اند.مدرک اصلی که منجر به “ارزیابی” سازمان اطلاعات آمریکا در 2005 شد حافظه سخت ‏افزاری یک مهندس اتمی ایران بود که در بهار 2004 به دست سیا رسید. دو برنامه از میان برنامه های ‏موجود در این حافظه به نامهای ال- ‏‎-101‎‏ و ال - ‏‎102‎‏ شامل هزار صفحه دیاگرام، محاسبه و مدل هایی ‏برای انفجار یک بمب در فاصله 600 متری بالای یک هدف بود (ارتفاعی که برای یک انفجار اتمی ‏مناسب ارزیابی شده است). سازمان اطلاعات آمریکا که احتمال می داد این یک تله باشد پس از بررسی ‏های لازم اطمینان یافت که اسناد جعلی نیست وقابل اعتماد می باشد.‏

به گفته یوسی مل مان، کارشناس خبره اطلاعاتی و نویسنده ی “تاریخ سازمان اطلاعات اسرائیل”،”اتحاد ‏ایالات متحده واسرائیل” و “ابوالهول هسته ای تهران” (2007)، اطلاعات آمریکا در 2007 به مجموعه ‏اسناد وسیع تری دست یافت. مقاله ای که از این نویسنده در 16 دسامبر در روزنامه ها اسرائیلی ها ‏آرتص چاپ شد، نشان می دهد که وی به 150 صفحه از گزارش اخیر سازمان اطلاعات آمریکا، و نه ‏فقط صفحاتی که انتشار عمومی یافته اند، دسترسی داشته است. به نوشته او، این اسناد مجموعه ای است ‏که از منابع اطلاعاتی مختلف ازجمله انگلیسی، فرانسوی، اسرائیلی و ایتالیائی و لهستانی به دست آمده ‏است و اساس آن را، علاوه بر نوارها و عکس های ماهواره ای، اطلاعات “عوامل ایرانی”، “عکس ‏هایی که این عوامل گرفته اند و نمونه برداری های آنها از مواد جامد، گاز و مایع در نزدیکی تأسیسات و ‏لابراتوارهای هسته ای” و “ضبط مذاکرات میان اعضای بلند پایه ی حکومت و پاسداران انقلاب” تشکیل ‏می دهد. این نوار های ضبط شده از بسته شدن مرکز تحقیقاتی اصلی و مخفی ساخت سلاح اتمی در ‏‏2003، پرده بر می دارند.‏

درمورد اخیر نیز، مانند سال 2005، آمریکاییان می ترسیدند که در دام عملیات جعل اسناد افتاده باشند و ‏باز مثل مورد قبل به این نتیجه رسیدند که این مسأله “کاملاً بعید است” و پس از این نتیجه گیری ‏‏”ارزیابی” جدید خود را معتبر دانستند.‏

منبع: لوموند

‏ ‏

 

 

 

 

‏ ‏