موسوی در لحظه تاریخ

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

مهرماه به نیمه می رسد  مهندس میرحسین موسوی درست در” لحظه تاریخ” است؛ لحظه ای که چون قطره از دریا همه عصاره امواج خروشان را دارد و درک و همراهی با آن می تواند سرنوشت ملتی را دیگر کند.

در لحظه کنونی تاریخ ما که عمری سه ماه و ژرفنائی سه هزار ساله دارد، نو بدنیا آمده وکهنه هنوز نمرده است. جدال در اوج، صف ها در میدان و شطرنج بازان صحنه سیاست در کارند با هزار ترفند و اسباب.

کودتا چیان در حیرت از مقاومت مردم و سخت پریشان از صفوف میلیونی روز قدس، در سه جبهه باید بجنگند:

 

جبهه جنبش مدنی:

بی ریشه هایی- به تعبیر مهدی کروبی-  که زمام انقلاب اسلامی را بدست گرفته اند و اکنون ماهیت خود را در سیمای سردار نقدی به تمامی نشان می دهند، نتوانستند باکودتای 22 خرداد کار را تمام کنند و متولدین عراق را بر ایران حاکم سازند. گرفتند وکشتند وتجاوز کردند، اما در روز قدس دیدند نه تنها کار تمام نشده، بلکه این تازه آغاز کار است. کودتاچیان به صراحت تمام اززبان سردار صفار هرندی گفتند: “آتشی زیر خاکستر است. هر آن ممکن است سربر آورد.”

پس به تجدید آرایش قوا پرداختند. بیرحم ترین فرماندهان را  در راس سپاه، حفاظت اطلاعات و بسیج گذاشتند. رهبر “نظام” درهمان حال که می گفت: “سرنوشت همه زورگویان سقوط است” از قاتلان مردم تجلیل کرد و به آنها درجه و مقام بالاتر داد. رهبر که روزگاری درکنار روحانیون ظاهر می شد، همراه با نظامیان عکس گرفت. در حکم خود از محمدرضا نقدی به عنوان “سردار سرتیپ بسیجی” نام برد و از وی خواست با توجه به “تعهد و شایستگی و تجارب ارزنده” خود “انتظارات گفته شده” را برآورده کند.

 سه روزنامه دیگر همزمان بسته شد. اعضای کانون معلمان در روز معلم دستگیر شدند. بازجویانش پیرمرد محمدملکی را به شکنجه گاه بردند.

درسی که رهبر از جنبش مدنی گرفت - چنانکه حسن کروبی گفت- سپردن هر چه بیشتر امور به “شعبان بی مخ های مسلح بود.”

 

جبهه درون نظام:

به نوشته پارلمان نیوز “میانجیگری و رایزنی سرشناسان برای برون رفت از وضعیت فعلی و تلاش برای یافتن یک راه‌حل مورد پذیرش طرف‌های مختلف از مهم‌ترین موضوعات خبری و سیاسی روزهای اخیر” شده است.
در جبهه درون نظام دوگروه قابل تشخیص هستند که هر دو درصدند: “برای کشمکش‌های سیاسی اخیر راه‌حلی یافته و معترضان را وادار به کاهش و یا پایان بخشیدن به اعتراضات کنند.”

اول ـ اصولگرایان حامی دولت مانند “حسین مظفر، محمدرضا باهنر، حبیب‌الله عسگر اولادی، مرتضی نبوی، غلامعلی حداد عادل و مصطفی میرسلیم.”

دوم- میانه روهای “نظام” مانند “هاشمی رفسنجانی، مهدوی کنی، جوادی آملی، سید حسن خمینی و برخی مراجع عظام.”

از طرح ها و راه حل های این دو گروه ـ غیر ازکلیاتی که هاشمی در نماز جمعه گفت- هیچ اطلاعی منتشر نشده است وبه روال همیشگی جمهوری اسلامی متولیان مردم در اتاق های دربسته سرگرم تصمیم گیری برای آنها هستند.

 

 جبهه خارجی:

در این جبهه که نگاه استراتژیک کودتاچیان انجام کودتا برای حضور قدرتمندانه در آن بود، اولین مقابله در این هفته آغاز شد. جمهوری اسلامی در نشست گروه 1+5 شرکت کرد و بعد از سی سال گناه کبیره مذاکره با آمریکا به امری عادی تبدیل شد. حاصل چیزی جز “جشن تسلیم هسته ای” نبود. حتی از مواضع پاریس هم عقب نشینی شد. “توافق اصولی” بعمل آمد که غنی سازی به روسیه و حتی فرانسه منتقل شود.

خاویر سولاناگفت: “این تازه آغاز کار است.” و احمدی نژاد که درمطبوعات جهان جای “پینوکیو” راگرفته است، چنان از پیروزی سخن گفت که گویی جهان در برابر عظمت او به خاکستر تبدیل شده است.

صاحب نظری منظره را چنین دید: “ایران بسته‌های تشویقی ریز و درشت بوش و اوباما را رد کرد تا تعلیق را نپذیرد ولی حالا هم بدتر از تعلیق را پذیرفته است و هم در قبال تهدید این کار را کرده و هیچ امتیاز و تشویقی نیز به دست نیاورده است؛ طرفهای مذاکره‌ی ایران هنوز قانع‌ نشده‌اند و دست از تهدید برنداشته‌اند؛ به قول معروف حاکمیّت ایران هم یک گونی پیاز راخورده و هم…”

مضمون مذاکره نیمساعته با نماینده آمریکا که هیچ، آنچه ناگفته ماند توضیح  مضمون توافق با قدرت های جهانی برای مردم بود. امری که حتی داد سایت تابناک را هم در آورد که صاحبش محسن رضائی  دارد تدارک انتشار یک روزنامه را می بیند.

سیاست “ نظام” روشن است. آیجاد آرامش در درون نظام. سازش با قدرت های جهانی به هرقیمت، برای سرکوب جنبش مدنی.

نشانه هائی هم دیده می شود. بعد ازآزادی حجاریان و فرزند میر دامادی خبرهائی از آزادی 20 فعال سیاسی در روزهای آینده می رسد. عطریانفر، ابطحی، کیان تاجبخش، شهاب طباطبایی، سعید شریعتی و عبدالله مومنی از جمله چهره‌های شناخته شده در این جمع هستند.

به نوشته پارلمان نیوز در “هفته‌های اخیر میرحسین پیام‌هایی دریافت کرده است که حاکی از تمایل جهت یافتن راه‌حل برای خاتمه بخشیدن به اوضاع فعلی است.”

برخی از سایت های فعال اصلاح طلبان به اصرار “دوستان زندانی” تعطیل شده است و… و درست در همین جاست که “لحظه تاریخی” برای مهندس میر حسین موسوی رقم خورده است. جنبش مدنی  در داخل کشوربه هزار و یک دلیل زنده و فعال است. درخارج از کشور، جهان این جنبش رابه عنوان صدای مردم ایران شناخته است.

این صدا، سرنوشت فردای ایران است. فردائی که از “نظام” بعنوان یک فصل تاریخی یاد خواهد کرد.

در این لحظه تاریخی زمینه تاریخی- اجتماعی آماده است و اکثریت مردم ایران با آن همراهند. یک دست موسوی و یارانش کروبی وخاتمی در دست مردم است و نظام می کوشد با دستان خونینش دستان دیگر انها را بگیرد.

موسوی در این لحظه تاریخی چه خواهد کرد؟