خانواده اش می گویند در اعتراض به بیکاری و عدم تمدید قراردادش از سوی شرکت نفت اقدام به خودسوزی کرده است؛ جوان ۳۶ سالهای که ۲۷ فروردین در مقابل استانداری خوزستان در اهواز و در مقابل چشمان استاندار خود را به آتش کشید.
مهدی مجدم، شهروند عرب اهوازی که به گفته بستگانش، نام محلی او محمود بود “اسم اش در شناسنامه مهدی بود اما از همان بچگی، همه محمود صدایش میکردند”. او با بیش از ۶۰ درصد سوختگی در بیمارستان طالقانی اهواز بستری شده بود و سه روز پیش اما درگذشت.
کارکنان بیمارستان طالقانی اهواز در پاسخ به تماس “روز” بستری بودن آقای مجدم در این بیمارستان و درگذشت او را تایید میکنند. در استانداری اهواز اما فردی که پاسخگوی تلفن است می گوید از همکارانش شنیده است هنگام خروج آقای حجازی، استاندار خوزستان از ساختمان استانداری، یک نفر خو درا آتش زده اما این فرد را نمی شناسد.
مهدی (محمود) مجدم در حالی به خاک سپرده شده است که برادرش در بازداشت به سر می برد و خانواده اش تحت فشار قرار گرفته اند تا علت خودسوزی او را مشکلات خانوادگی و داشتن اختلاقات روانی و عصبی عنوان کنند. هادی مجدم، پدر جوانی که خودسوزی کرده نیز روزی که پسر جوان اش خود را به آتش کشید بازداشت و پس از ساعاتی آزاد شده است او سخنی نمی گوید اما مادر مهدی میگوید که “گفتند که حین خروج استاندار خود را آتش زده و این کاری خلاف قانونی و بر علیه نظام و امنیت کشور است”.
حمید نایف، پسرعمه مهدی (محمود) مجدم توضیح میدهد: قبلا در شرکت نفت به صورت پیمانکاری کار میکرد هر دو سال یکبار قرارداداش تمدید می شد این بار تمدید نکردند بیکار بود خیلی پی گیری کرد که دوباره سرکارش بتواند برگردد اما نشد مدام او را سر دواندند. یکی از همکارانش گفته بود که سعی کن نامه ای از مسولی یا کسی بگیری. او بارها به مسولان مختلف مراجعه کرد بارها به استانداری رفت اما داخل ساختمان راهش ندادند. همزمان دنبال کار هم می گشت خیلی جاها سر زد اما فایده ای نداشت. چند ماه بود که نامزد کرده بود و در تدارک عروسی و ازدواج بود فشارهای اقتصادی و گرانی وحشتناک و بیکاری باعث شد دست به چنین کاری بزند. ۲۷ فروردین یک بطری بنزین گرفته و جلوی استانداری رفته بود باز هم نگهبان ها او را به داخل راه ندادند. یکی از نگهبان ها هم او را هل داده بود. وقتی می بیند که استاندار در حال خروج از ساختمان است بنزین را روی خود ریخته و خود را به آتش میکشد.
آقای مجدم متولد ۱۳۵۵ بود و پسر عمه اش در ادامه مصاحبه اش با “روز” می گوید: ما کاملا بی خبر بودیم خانواده هم خبری نداشت. همان روز ماموران امنیتی با لباس شخصی ریختند خانه و برادرش حبیب را به اتفاق پدرش بازداشت کرده و با خود بردند. دایی من مسن است و مشکلات جسمی فراوانی هم دارد ساعت حدود ۲ تا ۳ نیمه شب بود که او را بازمیگردانند خانه و جلوی خانه پیاده اش میکنند. اما حبیب همچنان در بازداشت است با اینکه محمود فوت کرده و به خاک هم سپرده شد اما حبیب را هنوز آزاد نکرده اند. مادرش می گوید وقتی ریختند خانه گفتند که او اقدام علیه نظام و امنیت کرده و جلوی استاندار خود را آتش زده و باید بگویید چه کسی پشت این قضیه است و او با برنامه ریزی چه کسی یا کسانی چنین اقدامی کرده است.
سوال میکنم که حبیب را با چه اتهامی در بازداشت نگه داشته اند؟ می گوید: اتهامی نزده اند شاید هم ما خبر نداریم از سویی میگویند که بگویید پشت قضیه چه کسی است در حالیکه خودشان هم میدانند محمود به چه دلیلی خود را آتش زده و کسی پشت خودسوزی او نبود و نیست. جوانی که در آستانه ازدواج بود چندماهی از نامزدی اش می گذشت سه خواهر داشت و سه برادر کوچک تر از خود. بیکار شده بود شرایط اقتصادی و گرانی وحشتناک او را به جایی رساند که در اعتراض به عدم توجه به پی گیری ها و درخواست هایش که حتی او را داخل ساختمان هم راه نمیدادند خود را به آتش بکشد. او تنها ۳۶ – ۳۷ سال داشت. از سوی دیگر هم می گویند به شرطی حبیب را ازاد میکنند که خانواده اعلام کنند محمود به دلیل مشکلات خانوادگی و داشتن اختلالات روانی و عصبی خودسوزی کرده است. اما محمود نه مشکلات خانوادگی داشت نه مشکل روانی یا عصبی. مشکل او بیکاری بود و دنبال کار بود.
او می افزاید: چند بار در این روزها دایی ام را برده و سوال و جواب کرده اند برخی دیگر از بستگان را هم برای سوال و جواب برده اند. اینقدر فشار آورده اند که دایی ام می گوید به هیچ عنوان درباره خودسوزی محمود حرفی نزنید عکسی از او به کسی ندهید و دلیل خودسوزی اش را اعلام نکنید و.. کلا وضعیت غم انگیزی هست حتی موقع دفن هم ماموراها بودند می گفتند فاتحه نباید بخوانید چون او خودکشی کرده است مراسم ختمی هم برگزار نشد کسی اصلا جرات نکرد برای ختم و فاتحه بیاید.