روناک صفارزاده، فعال حقوق زنان از سوی شعیه اول دادگاه انقلاب سنندج، به شش سال حبس تعزیری محکوم شد. دادگاه، وی به استناد ماده 499 قانون مجازات اسلامی، به 5 سال حبس تعزیری و و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و به نفع گروه پژاک به یک سال حبس تغریری محکوم شده است. محمد شریف، وکیل ایشان، درباره اتهام عضویت روناک در پژاک گفت: فعالیت های وی محدود به فعالیت های انجمن آذر مهر بوده وفعالیتهای ایشان در پژاک با همین هدف صورت پذیرفته است و امید است که دادگاه تجدید نظر محدودیت فعالیت در جنبش زنان را احراز نموده و حکم صادره را نقض نماید.
آقای شریف تاکید کرد که با توجه به ماهیت پرونده به حکم صادره اعتراض خواهد کردتا دادگاه تجدید نظر تصمیم نهایی را اتخاذ کند. روناک صفارزاده در تاریخ 17/7/86 از سوی ماموران امنیتی در منزلش در سنندج دستگیر شد و تاکنون در بازداشت بسر می برد. وی درحین گذراندن دوران بازداشت خود به همراه هانا عبدی از سوی دادگاه دیگری در سنندج به هفت ماه زندان محکوم شده بود.
چندی است که برخورد با فعالان زن در صدر پروژه های نهادهای امنیتی و قضایی قرار گرفته است. فعالان زن که مطالبات مدنی خود را با شیوه های مسالمت آمیز مطرح می کنند همواره اعتراض خود رانسبت به این برخوردها بیان کرده اند. دراین رابطه حکم تبدیل حبس تعلیقی زینب بایزیدی، به گزارش سایت زنان ایران، به حبس تعزیری در زندان مرکزی شهر زنجان به وی ابلاغ گردید. بدین ترتیب دوران محکومیت وی مجموعا به چهار سال ونیم رسید. وی درتیرماه سال 87 در مهاباد بازداشت و با حکم قطعی 4 سال حبس تعزیری در تبعید، هم اکنون درحال گذراندن دوران محکومیت خود است. پیش ازاین نیز زینت به اتهام نشر اکاذیب و تبلیغ علیه نظام به شش ماه حبس تعلیقی در مدت 4 سال محکوم شده بود.
به نظر می رسد نهادهای اطلاعاتی و قضایی، با صدور احکام زندان به بهانه های واهی، بدنبال پلیسی و امنیتی کردن فضای فعالیتهای زنان هستند. تادیگر زنان، وارد فعالیتهای جنبش، که خواهان مطالباتی کاملا صنفی وغیر سیاسی است، نشوند.بطوریکه مردان بتوانند در سایه قوانین نابرابر، به سلطه و اعمال حاکمیت خود بر جنس دیگر تداوم بخشند. بدین ترتیب در پناه قوانین تبعض آمیز، به حداکثر منفعت دست یابند.
عالیه اقدام دوست اهل فومن نیزبه اتهام شرکت درتجمع مسالمت آمیز 22 خرداد که بوسیله نیروی انتظامی و لباس شخصی ها به خشونت کشیده شد، به 3 سال حبس تعزیری محکوم شد. وی یکی از ده ها نفری است که در روز 22 خرداد در این تظاهرات بازداشت شده بود. همچنین دوازده زن و مرد که قصد عید دیدنی با خانواده سوگوارزهرا بنی یعقوب را داشتند بدون هیچ دلیل موجهی بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند تا شاهدی باشند بر ترسی که حاکمان از برقراری حقوق انسانی و ارزشهای عالی بشری دارند. بگونه ای که حتی از ملاقات فعالان جنبش زنان با مادر وخانواده ای که دخترشان که در زندان به طرز مشکوکی درگذشته است می هراسند.
ترس حاکمان از فروپاشی مناسبات.معطوف به نابرابری در همه حوزه های اجتماعی وسیاسی است. بگونه ای که در اوایل سال جدید 5 عضو کمپین یک میلیون امضاء به دادگاه احضار شدند. نفسیه آزاد، پرستو الله یاری، ناهید کشاورز، سارا ایمانیان و محبوبه حسین زاده این افراد بودند. همچنین دادگاه دیگری دونفر از بازداشت شدگان درمقابل گالری ابریشم در مورخ در 23 خرداد سال گذشته در مجتمع قضایی عدالت برگزار شد، که دراین جلسه اخلال در نظم عمومی و تمرد در برابر پلیس به خانم عالیه مطلب زاده و نفسیه آزاد تفهیم شد. ورشکستگی برخورد با این زنان از آنجایی معلوم می شود که سیاست نصر بالرعب آنها به رعب و ترس فعالان زن ختم نمی شود. و اگر کسی هم از صحنه خارج می شود همواره جوانان تازه نفسی هستند که با هدف برابری همه جانبه و برقراری حقوق شهروندی خود سنگر را حفظ کرده و تازه نفس جای نیروهای خسته رامی گیرند تا نیروهای قبلی با نفس تازه ای به جنبش بازگردند.
ورشکستگی سرکردگان سرکوب از آنجا معلوم می شود که حتی یک زن امدادگر ارمنی ایرانی تبارکه درزمینه آموزش و مراقبتهای بهداشتی مادران و نوزادان در ایران فعالیت می کرد ه است را نیز به اتهام براندازی نرم به 3 سال زندان محکوم کرده اند. وی در یک موسسه بین المللی خیریه امریکایی مشغول به کار بوده است. خانم هارتونیان همزمان با محکومیت آرش و کامیار اعلایی، دوبرادر متخصص در زمینه بیماری ایدز به زندان محکوم شد.
بدون شک ادامه وضعیت فعلی نامحدود نخواهد بود. وچنین وضعیتی روزی به پایان خواهد رسید. این زمان به دست فعالان جامعه مدنی مشخص می شود. وفعالان جامعه مدنی هستند که زنگ پایان را به صدا در می آورند. درایت، دوراندیشی، داشتن استراتژی متکی برتئوری و برنامه عمل مشخص هم از شاخصه هایی است که زمان به صدا درآمدن این زنگ را مشخص میکند. کار جمعی و خم هزار توی سیاست و رابطه جامعه مدنی با جامعه سیاسی از دیگر فاکتورهایی است که می تواند حرکت در مسیر را تسهیل کند واصلاحات ساختاری معطوف به رفع تبعیض همه جانبه را در جامعه محقق سازد.