داریوش مهرجویی کیست؟

نویسنده
مازیار رادمنش

» حامی جدید میرحسین موسوی

داریوش مهرجویی، از هنرمندان تاریخ ساز سینمای ایران است. او با ساخت فیلم گاو، سینمای ایران را جهانی کرد و ‏اوایل انقلاب با همین فیلم گاو بود که مسئولین سینمای ایران توانستند موافقت آیت الله خمینی با سینما و کارهای سینمایی ‏را جلب کنند. چندی پیش مهرجویی از میرحسین موسوی حمایت کرد. وی در گفتگوی اختصاصی با قلم نیوز ضمن ‏تاکید بر این مطلب که قطعا در انتخابات آینده از مهندس میرحسین موسوی حمایت می ‌کند، گفته بود: “آقای مهندس ‏موسوی با شناخت مدیریتی که دارند، قطعا بسیاری از مشکلات را رفع می‌کنند‎.‎‏”‏ ‏ مهرجویی گفت: “شناخت مدیریتی یکی از مسائل مهمی است که دولت کنونی اصلا توجهی به آن نداشته‌ است‏‎.‎‏ این ‏شناخت علمی است که در دانشگاه یک رشته تحصیلی به آن اختصاص داده شده است و باید با تحصیل علم و دانش به ‏آن دست پیدا کرد‎.‎‏” به گفته کارگردان مطرح سینمای ایران اغتشاش اقتصادی فعلی در کشور و تغییر دائم مدیریت‌ها ‏نشان دهنده عدم شناخت علمی و کارشناسی است و به عقیده وی، آقای موسوی به این جنبه کار یعنی مدیریت توجه ‏ویژه‌ای دارد؛ “آقای مهندس موسوی به مدیریت و قانون‌مندی بسیار توجه دارد و این نکته مهمی است‏‎.‎‏”‏

‎ ‎داریوش مهرجویی کیست؟‎ ‎‏

داریوش مهرجویی در ۱۷ آذر ۱۳۱۸ در تهران در محلهٔ شاپور، (درخونگاه) متولد شد. خانواده‌ اش از طبقه متوسط ‏شهری بودند و پدرش به فرهنگ و هنر علاقه داشت. به همین خاطر از کودکی بخت آن را داشت که با هنر آشنا شود. ‏به این ترتیب، مهرجویی از همان سالها به فراگیری موسیقی و نقاشی پرداخت. در کودکی تحت تاثیر مادربزرگش بود؛ ‏‏”مادر بزرگم از آن نمازخوان‌های دوآتشه بود. تحت تأثیر فضای روحانی او، من هم از سن هفت تا پانزده‌سالگی، شده ‏بودم یک مسلمان واقعی. نماز و روزه ‌ام یک آن ترک نمی‌ شد.” اما از پانزده سالگی شک در دلش نشست؛ “چهره خدا ‏تدریجا کدر شد و ایمانم رفت از دست.” کودکی اش در همان محله شاپور گذشت، در نوجوانی به موسیقی علاقه‌ مند شد ‏و مدت کوتاهی به کلاس آموزش موسیقی زندی رفت، اما پس از مدتی تصمیم گرفت نزد پدرش که موسیقی ایرانی را ‏خوب می‌شناخت به نواختن سنتور ادامه دهد. کمی بعد با موسیقی کلاسیک غربی آشنا شد و به نواختن و نوشتن قطعاتی ‏برای پیانو روی آورد.

‎ ‎علاقه به سینما و سفر به آمریکا‎ ‎‏

او در ۱۷ سالگی به سینما علاقه ‌مند شد و برای درک بهتر فیلم‌ های روز سعی به آموختن زبان انگلیسی کرد. ‏تحصیلات مقدماتی را در تهران در سال 37 به پایان برد. سپس یک سال در هتل آتلانتیک مدیر شد. بیست ساله بود که ‏برای ادامه تحصیل در رشته مورد علاقه اش “سینما” به آمریکا رفت. چند ترمی در رشته سینما تحصیل کرد ولی خیلی ‏زود آن را رها کرد و به تحصیل فلسفه علم پرداخت. هرچند همانجا با “رنوار” آشنا شد و در کلاسهای سینمایی او ‏شرکت کرد، اما به طور آکادمیک فلسفه آموخت. در سال ۱۳۴۴ از دانشگاه یو.سی.ال.ای در لس آنجلس لیسانس فلسفه ‏گرفت. ‏

بلافاصله پس از فارغ‌ التحصیلی به عنوان سردبیر با کمک دوستانش، مجله نقد پارسی “پارس ریویو” را به منظور ‏آشنا کردن غرب با ادبیات ایران منتشر کرد. همانجا، نخستین فیلمنامه خود را با مضمونی عاشقانه نوشت و سپس با ‏هدف ساختن فیلمی بر اساس آن، راهی ایران شد. سال 1345 به ایران بازگشت تا به رویای دیرینش یعنی فیلم سازی ‏هنری جامعه عمل بپوشاند. پروژه اش با شکست روبرو شد و مهرجویی چندی بعد در سال 1346 نخستین فیلمش، یعنی ‏الماس 33 را جلوی دوربین برد.

‎ ‎آغاز کار سینمایی‎ ‎‏

مهرجویی الماس ۳۳ که فیلمی بسیار پرهزینه‌ بود را ساخت. این فیلم در ۵ بهمن ۱۳۴۶ در تهران روی پرده آمد و ‏فروش متوسطی داشت، توجه منتقدین را به خود جلب نکرد و با توجه به هزینه بالای ساخت، شکستی تجاری محسوب ‏شد. الماس 33 یک کپی ایرانی از جیمزباند بود، یک آغاز تجاری برای کارگردانی که مهم ترین کارگردان سینمای ‏هنری ایران شد. مهرجویی در این باره می گوید: “در آمریکا فیلمنامه ای نوشتم و قرار شد آن را با وزارت فرهنگ ‏وقت به جریان اندازیم، ولی سانسور شد و گیر کرد، زیرا موضوع رابطه شیرین و فرهاد و خسرو بود و بعد از آن هم ‏برای هیچ فیلمی نتوانستم تهیه کننده پیدا کنم تا این که مجبور شدم یک فیلم تجاری (الماس 33) ساختم.” ‏

او با دوستانی که از گذشته و حال آشنا شده بود، سعی می کند کاری تازه را ارائه دهد. در ۱۳۴7-4۸ با هم‌کاری ‏غلامحسین ساعدی فیلم ‌نامه “گاو” را براساس یکی از داستان‌های کوتاه ساعدی “عزادارن بیل”، نوشت و کارگردانی ‏کرد. فیلم هرچند مغضوب دولت بود و گفته می شد ایرانیان را به شکلی زشت به جهانیان معرفی می کند، اما برای ‏مهرجویی و سینمای ایران جوایز متعددی را در جشنواره‌های بین ‌المللی به ارمغان آورد. گاو هم از نظر تجاری هم از ‏نظر هنری فیلم موفقی از کار در آمد و فصل جدیدی در سینمای ایران گشود. “سینمای موج نو” حرکتی بود که ‏مهرجویی با فیلم “گاو” آغاز کرد. گاو از اولین فیلمهایی بود که از کمک دولتی استفاده کرد ولی در هنگام نمایش، ‏گرفتار سانسور شد. ‏

فیلم گاو در سال 1350(1971) در جشنواره ونیز شرکت کرد و جایزه ویژه منتقدان را از آن خود کرد. گاو که اکنون ‏به عنوان فیلمی کالت شناخته می‌شود بارها توسط منتقدان ایرانی به عنوان یکی از فیلمهای برتر تاریخ سینما انتخاب ‏شده است. گاو در تاریخ سینمایی ایران نیز تاثیرگذار بوده است؛ “ فیلم گاو روی کوران فیلمسازی ایران دو بار ‏تاثیرگذار بود؛ یک بار زمانی که فیلم سانسور شد و سپس در فستیوال ها جایزه برد و یک بار هم بعد از انقلاب زمانی ‏که تولیدات سینمای ما از 70 در سال به صفر رسیده بود، که در این زمان گاو را از تلویزیون نشان دادند که آقای ‏خمینی فیلم را تصادفا دیده بود و گفت فیلم آموزنده ای بود و با سینما مخالف نیستیم.” ‏

فیلم بعدی او، آقای هالو، یک درام اجتماعی بود که ساخت هنری مناسب و موفقیت تجاری خوبی داشت. سپس، پستچی ‏را بر اساس نوشته‌ ای از کارل بوخنر با مضمونی سیاسی ساخت. فیلم پستچی نیز مانند گاو یکی از آثار برجسته ‏سینمای ایران از کار درآمد. در سال 53 دایره مینا را ساخت که تا سال 56 توقیف بود. دایره مینا یکی از تندترین ‏فیلمهای انتقادی اجتماعی مهرجویی بود و فیلمنامه اش براساس داستانی از غلامحسین ساعدی دوست و همکار ‏مهرجویی نوشته شده بود. داریوش مهرجویی در سال 55 نیز فیلمی به نام “الموت” را ساخت که در مورد اسلام و ‏تشیع و اسماعیلیان بود و برای تلویزیون ملی ایران ساخته شده بود ولی تا کنون نیز به نمایش در نیامده و به عنوان فیلم ‏‏”مفقود شده” محسوب می شود. ‏

بسیاری از فیلمهای مهرجویی، مشمول ممیزی شده اند، شاید او تنها فیلمسازی است که هم پیش از انقلاب فیلمهایش ‏توقیف شده، و هم پس از انقلاب. مهرجویی در مورد سانسور و توقیف آثارش می‌گوید: “من همیشه گفته‌ ام فیلم‌ هایم ‏حاصل واکنش نسبت به نیروی سانسورچی و در قبال آنها بوده است. هر کدام از فیلمهای من واکنشی در قبال دیگری ‏است؛ مثلا آقای هالو را برای این ساختم که گاو توقیف شده بود و می‌بایست راه دیگری می‌رفتم. در دایره مینا گستاخ ‌تر ‏شدم ولی آنجا نتیجه‌ اش را چشیدم. یعنی سه یا چهار سال فیلم توقیف شد. بعد از آن هم تا پنج شش سال اصلا نگذاشتند ‏کاری بکنم و یک مرتبه نگاه کردم و دیدم پانزده سال گذشته و تمام زندگی فیلمسازی من روی هوا بوده و هیچ کاری ‏نکرده‌ا م جز این که مثل قهرمانان “کافکا” قربانی دیدگاههای جزمی و یک‌جانبه و استبدادی شوم. دلیلش همان گستاخی ‏بود. گستاخی در برابر حکومتی مستبد و عقده ‌مند که یک ذره تحمل نقد و انتقاد را ندارد.”

‎ ‎‏”انقلاب” و انقلابی در کارهای مهرجویی‎ ‎‏

با آغاز هیاهوی انقلاب وی به جمع انقلابیون پیوست، هرچند که برخوردی بهتر از پیش از انقلاب با وی نشد. او سپس ‏به فرانسه مهاجرت کرد و با ریاست سیدمحمد بهشتی بر بنیاد سینمایی فارابی و جشنواره فجر وی دوباره برای کار ‏سینمایی به ایران دعوت شد. او سال 64 به ایران بازگشت. پیش از این در سال 59 فیلم “مدرسه ای که می ‏رفتیم”(حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق) و در سال 62 “سفر به سرزمین رمبو” را به زبان فرانسه و درباره آرتور ‏رمبوی شاعر ساخته بود که به دلیل نمایش در جشنواره های اروپایی جوایزی را کسب کرده بودند. در سال 65 و در ‏فضای پرتنش جنگ فیلم “اجاره نشین ها” را ساخت. ‏

اجاره ‌نشینها هنوز هم به عنوان بهترین فیلم کمدی سینمای ایران شناخته می ‌شود. فیلمی که باب ساخت فیلم های کمدی ‏و انتقادی را باز کرد. اجاره نشین ها سروصدای فیلمسازان مذهبی را درآورد، محسن مخملباف همان زمان در واکنش ‏به فیلم اجاره نشین ها گفته بود حاضرم به خودم بمب ببندم و مهرجویی و سینما را منفجر کنم. بعدها این انفجار در ‏مخملباف به شکل دیگری رخ داد. فیلم هم با موفقیت در جشنواره ششم فیلم فجر نشان داده شد و هم با استقبال فراوان ‏مردم مواجه شد. مضمون فیلم همان بود که بارها و سالها در سینمای مهرجویی تکرار شد، خانه ای که تمثیلی از ایران ‏است، با مستاجرانی که مردم ایران هستند و رابطه آنان با همدیگر و صاحبخانه؛ مهرجویی در اجاره نشین ها، بانو و ‏میهمان مامان همین خانه را نشان داده است، و خانه او همیشه تصویری از زمان ساخت فیلم است.‏

در سال 1368 با ساخت فیلم هامون، زندگی روشنفکران را به تصویر کشید که سخت مورد پسند منتقدان و تماشاگران ‏قرار گرفت. هامون، یکی از محبوبترین فیلمهای نسل جوان پس از انقلاب، مسیر فیلمسازی مهرجویی را تغییر داد. ‏موفقیت فوق ‌العاده فیلم در سایه حمایت دولتی، مهرجویی را به سمت ساخت فیلمهایی با تم دلخواهش با مضامین فلسفی ‏سوق داد. هرچند او از این دو فیلم رضایت کامل نیز نداشت. او درباره اینکه چرا در هامون و اجاره ‌نشین‌ها پایان فیلم ‏به گونه‌ ای بود که نگاه به گیشه داشت، می گوید: “سانسور در آن موقع باعث شد که پایان فیلم‌ها این گونه بشود و چنین ‏چیزی در پایان فیلم، واقعا اضافه بود.” ‏

بانو فیلم بعدی او بود که در سال 69 ساخت. سال 71 سارا را ساخت و پری و لیلا را در سال های 73 و 75 ساخت. ‏فیلم های هامون، سارا و پری، سه گانه ای بود که رد پای اندیشه های فلسفی کی یرکه گور از یک سو و شخصیت ‏پردازی های آثار ژروم دیوید سالینجر، عمدتا در فرانی و زوئی در آن دیده می شد. عجیب هم نبود که بسیاری از ‏دوستداران این فیلمها آثاری از تذکره الاولیاء را هم در این سه گانه دیدند. در سال 76 درخت گلابی را ساخت. داستان ‏بسیار زیبای درخت گلابی نوشته گلی ترقی را به تصویر می کشد که یکی از ماندگارترین فیلمهای نوستالژیک سینمای ‏ایران نام گرفت. برخی منتقدان، آن را کاملترین فیلم وی دانسته‌ اند. پس از آن، مهرجویی به سراغ تجربه ‌ای شخصی ‏رفت، میکس را در سال 78 و بمانی را در سال 80 با سبکی کاملا متفاوت از دیگر فیلمهای خود ساخت. سال 82 ‏‏”مهمان مامان” را که رگه‌ های اجتماعی قوی دارد، ساخت. وی سال 85 فیلم سنتوری را ساخت که تا اکنون اجازه ‏اکران ندارد. وی تهران در جستجوی زیبایی را در سال گذشته ساخته است.

‎ ‎مهرجویی، “گاو”، پهلوی و آیت الله خمینی‎ ‎

مهرجویی می گوید: “ هنگامی که فیلم “گاو” به جشنواره‌های خارجی رفت، “دست ‌راستی ‌ها” می‌ گفتند شما آبروی ‏ایران را با ساخت این فیلم برده ‌اید و حکومت درخشان پهلوی را در حالی که در آستانه ورود به دروازه تمدن جهانی ‏است، فقیر و بدبخت نشان داده‌اید. از آن طرف، چپی ‌ها به ما حمله می‌ کردند و می‌ گفتند شما که این فیلم را ساختید، ‏چرا نیامدید مثل مارکسیست‌ ها طبقه استعمارگر و بورژوا را بکوبید؟ چرا از طبقه کارگر دفاع نکردید؟ نه تنها نظر ‏من، بلکه نظر تمامی مورخین این است که حضرت امام خمینی، خطی مشی سینمای ایران را مشخص کرد که چه‌گونه ‏باشد، ایشان دلیل وجودی سینما را مشخص کرد که عامل تعیین‌کننده مهمی بود. ‏

در آن زمان، همه مانده بودند که چه کار کنند. ما در نوفل‌ لوشاتو با حضرت امام آشنا بودیم و در آن جا با ایشان و تمام ‏خانواده‌ اش مصاحبه کرده بودیم و ایشان با نام من آشنا بود. درشرایط اوایل انقلاب سینما موضوع ملعونی بود و مردم ‏تمام سینماها را آتش می‌ زدند. چون می‌ گفتند سینما محل ترویج فساد است. به همین دلیل تولید فیلم به صفر رسید و ‏سینماها تعطیل شد. دراین وضعیت تلویزیون به طوراتفاقی “گاو” را نشان داد و مرحوم امام این فیلم را مشاهده کردند و ‏در نطقی گفتند: “ما نمی‌گوییم سینما اساسا بد است. نظیر فیلم “گاو” می‌تواند فیلم فرهنگی و آموزنده ‌ای باشد و فکر و ‏روح بیننده را تعالی دهد.” این حرف امام برای سینمای ایران بسیار تعیین کننده بود.‏

‎ ‎مهرجویی در مورد سینمای ایران چه می گوید؟‎ ‎

داریوش مهرجویی در مورد سینمای ایران می گوید: “ از نظر محتوا و از نظر غنای فکری، ما آثار انگشت‌ شماری در ‏بعد از انقلاب در زمینه‌ی تئاتر، رمان و شعر و حتی سینما داریم که از نظر محتوا نمی‌تواند به برابری با گذشته و قبل ‏از انقلاب برسد. این که ما از نظر آثار بامحتوا عقب هستیم به روح کلی مملکت و جو غالب و ناآگاه جمعی برمی‌ ‏گردد.” ‏

داریوش مهرجویی درباره این مسأله که عده‌ ای معتقدند موفقیت سینمای ایران در جشنواره‌ها نه به دلیل مسائل تکنیکی، ‏بلکه صرفا به دلیل مسائل سیاسی است، می گوید: “این موضوع اصلا صحیح نیست و به دست کم گرفتن عقل و شعور ‏گردانندگان جشنواره‌ های خارجی باز می‌گردد. در حالی که اغلب دست اندرکاران این جشنواره‌ها، روشنفکران ‏برجسته‌ ای هستند که آثار ممتاز سینمایی را انتخاب می‌ کنند. دلیل آنها برای انتخاب یک فیلم، نمایش فقر و فلاکت ‏نیست. چرا که در صورت انتخاب فیلمی ضعیف حیثیت جشنواره خود را برده‌ اند. شأن هنر بالاتر ازاین حرفهاست. اما ‏متاسفانه طرح مباحث این چنینی، بغض‌ آلود و متعصبانه است و با دیدی جزمی به آن نگاه می ‌شود. علت استقبال ‏خارجی‌ها از سینمای ایران صداقت و اصالت فیلمهای ایرانی است. چون آنها هر شب با پخش فیلمهای قلابی و ‏سوزناکی به نام‎ ‎‏”‏Soap Opera‏” یا “کف صابون” از تلویزیون روبرو می ‌شوند، دنبال فیلمهایی می ‌روند که درآن ‏اصالت و صداقت باشد و برای گیشه وتماشاچی ساخته نشده باشد، بلکه واقعیتی را افشا کند.”

‎ ‎سروش ملاصدرای امروز ماست‏‎ ‎

داریوش مهرجویی می گوید: “تمام اساس و بنیان فرهنگ ما بر محور یک دوگانگی است که از دوران مانی و زرتشت ‏به ما رسیده است و این دوگانگی در اسلام به صورت مذهب شیعه در ما ظهور می ‌کند که خود این یک شکاف اصلی ‏با سنت می‌شود. دوم، جدای از این دوگانگی که ما می ‌بینیم در مکاتب عرفانی و مذهبی ‌مان بروز می‌کند، مسأله‌ ظاهر ‏و باطن هم مطرح می ‌شود؛ ما یک ظاهر قرآن را داریم و یک باطن قرآن، و این جزئی از فرهنگ ماست، ما نمی ‏‏‌توانیم این دو را از هم بشکافیم و بگوییم این خوب است و آن بد. یکی از همین دوگانگی‌ ها همین مسأله‌ شریعت و ‏طریقت است؛ به نظر من این دو تا به هم جفت شده‌اند. همه هنرها، نوعی اتوبیوگرافی است. خود انسان، در آن است و ‏نوعی حدیث نفس به شمار می‌آید که در بعضی‌ها بیشتر و در بعضی‌ها کمتر است. بهترین روشنفکران ما کسانی هستند ‏که تأویل مجدد از اندیشه‌ اسلامی می ‌کنند. کسی مانند عبدالکریم سروش یک فیلسوف درجه‌ یک ایرانی است که اگر ‏قرار بود زمان ما عطار و ملاصدرا را داشته باشیم عبدالکریم سروش ملاصدرای امروزی است‏‎.‎

‎ ‎خانواده و علایق‎ ‎

وی پس از انقلاب و در سال 80 بار دیگر ازدواج کرده است. همسرش وحیده محمدی فر است که اغلب در کارهای ‏مهرجویی با وی به عنوان نویسنده همکاری داشته است. دخترش مونا 4 سال دارد. خواهر مهرجویی، ژیلا از برادرش ‏‏6 سال کوچکترست. او فارغ التحصیل رشته کارگردانی در مدرسه عالی تلویزیون و سینما، فوق لیسانس رشته ‏جامعه‌شناسی سینما از دانشگاه اوت اتور پاریس است. شروع فعالیت سینمایی با فیلم چشمه (آربی اوانسیان) به عنوان ‏منشی صحنه در سال 1350 بوده و توانسته سیمرغ بلورین بهترین طراح صحنه برای فیلم های بوی کافور، عطریاس ‏و خانه ای روی آب را کسب کند. داریوش مهرجویی علاقه مند به مطالعات فلسفی است و به زبان های انگلیسی و ‏فرانسه آشنایی کامل دارد. وی همچنین آثاری را ترجمه کرده است. “ بعد زیبایی شناختی و زیباشناختی واقعیت” اثر ‏هربرت ماکوزه و “جهان هولوگرافیک” اثر تالبوت آخرین کارهای وی در حوزه نشر به حساب می آیند. او سابقه ‏ساخت فیلم های کوتاه را نیز در کارنامه اش دارد.‏

‎ ‎کارنامه سینمایی‎ ‎

سینمای ایران اگر تولد خود را وامدار آوانسیان و سپنتا و مردان پیشگامی باشد که پس از آنان آمدند، شناسایی جهانی ‏خود را بی‌ تردید به داریوش مهرجویی مدیون است. او تاکنون 20 فیلم بلند ساخته که اغلب جزو مهمترین آثار تاریخ ‏سینمای ایران محسوب می شوند. وجه مشترک فیلمهای او، اقتباس از آثار ادبی است و این نشان می‌دهد که مهرجویی ‏علاقه بسیاری به ادبیات دارد. از اولین فیلم موفق او “گاو” که بر اساس نوشته معروف ساعدی ساخته شد تا “پری” که ‏بر اساس داستان فرنی و زویی نوشته سلینجر و “مهمان مامان” که با کمک داستانی از مرادی کرمانی به همین نام ‏شکل گرفت، بیشتر فیلمهایش به نوعی وامدار ادبیات بوده ‌اند. فیلمنامه ها را خود نوشته و یا همسرش با وی همکاری ‏کرده است. وی در آثار بسیاری نیز مشاور بوده است.‏

در آثار مهرجویی بازیگران بزرگی ایفای نقش کرده اند که عزت اله انتظامی با ده فیلم، خسرو شکیبایی با 6 فیلم، علی ‏نصیریان در 5 فیلم بیشترین حضور را در فیلم های وی داشته اند. ‏

‎ ‎الماس 33– 1349‏‎ ‎

پروفسوری با فرمولی موفق می شود از نفت نوعی الماس صنعتی بسازد. این فرمول را خواهرزاده ی پروفسور قرار ‏است به ایران بیاورد. پروفسور به قتل می رسد و گروهی از بدو ورود دختر به ایران کوشش می کنند الماس را به ‏دست آورند.

‎ ‎گاو 1348‏‎ ‎

همه امید زندگی مش حسن به تنها گاوی است که در طویله اش دارد و از وجود آن علاوه بر امرار معاش خانواده خود، ‏افراد روستا را نیز بهره مند می سازد‎.‎‏ ‏

سال محاق: یکسال/ جوایز: (۱۳۴۹) - جایزهٔ بهترین فیلم‌نامه از دومین جشنوارهٔ سپاس، برای فیلم گاو. جایزه دوم ‏بهترین فیلم در فستیوال بین‌المللی فیلم تهران. (۱۳۵۰) - جایزهٔ منتقدان بین‌المللی (مجمع بین‌المللی منتقدان فیلم)، سی و ‏دومین دورهٔ جشنوارهٔ ونیز. بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران، در رای‌گیری منتقدان سینمایی ایران سال‌های ۱۳۵۱، ‏‏۱۳۶۷، ۱۳۷۸.

‎ ‎آقای هالو 1349‏‎ ‎

مردی ساده دل به قصد یافتن همسری مناسب به تهران می آید. او در تهران با زن بدکاره ای آشنا می شود و تقاضای ‏ازدواج می کند. (1350) - بهترین کارگردانی، بهترین فیلم‌نامه و جایزهٔ اول به عنوان بهترین فیلم، جشنواره‌ سپاس ‏برای فیلم آقای هالو. جایزهٔ مخصوص هیئت داوران جشنوارهٔ بین‌المللی فیلم مسکو.

‎ ‎پستچی 1351‏‎ ‎

تقی پستچی (علی نصیریان) با همسرش منیر (ژاله سام) در یک آبادی در شمال کشور زندگی می کند‎.‎‏ (۱۹۷۲) - ‏جایزهٔ کلیسای پروتستان‌ ها و پلاک طلایی هیات داوری جشنوارهٔ جهانی فیلم برلین. تقدیر شده در جشنوارهٔ جهانی ‏فیلم ونیز. فیلم هفتم از ده فیلم برگزیدهٔ جهان توسط منتقدان انگلیسی سالنامهٔ “فیلم بولتن”. (۱۹۷۵) - جشنوارهٔ جهانی ‏رتردام هلند، بهترین فیلم.

‎ ‎دایره مینا 1353‏‎ ‎

پسر جوانی (سعید کنگرانی) همراه با پدر پیر و بیمارش از خیابان های حاشیه شهر به راه می افتند و به بیمارستانی می ‏رسند، مقابل در بیمارستان با آقای سامری برخورد می کنند. سامری دلال خون است. پدر می میرد و پسر جوان پادوی ‏سامری می شود و در کار دلالی خون پیشرفت زیادی می کند. سال های محاق: 3سال/ جوایز:۱۹۷۷ - جایزهٔ بزرگ ‏‏”آنتن دو” از جشنوارهٔ جهانی فیلم پاریس. ۱۹۷۸ - جایزه ویژهٔ بین‌المللی کاتولیک‌ها، جشنوارهٔ جهانی فیلم برلین. ‏‏۱۹۷۸ - جایزهٔ منتقدین بین‌المللی از جشنوارهٔ جهانی فیلم برلین. ۱۹۸۰ - جایزه بهترین فیلم، جشنواره فیلم پراد ‏فرانسه.

‎ ‎الموت 1355‏‎ ‎

در مورد فرق اسلامی است، هیچ گاه پخش نشد و گفته شده که راش های فیلم مفقود شده است.

‎ ‎مدرسه ای که می رفتیم 1359‏‎ ‎

در مدرسه ی عدل آفاق همه چیز با زورگویی مدیر مدرسه می چرخد. شاگردان از این وضع ناراضی هستند و با تهیه ‏روزنامه دیواری از وضع خود گلایه می کنند. مدیر هراسان است که مبادا چشم و گوش دانش آموزان باز شود و ‏روزنامه را از دیوار پایین می کشد. دانش آموزان اعتراض می کنند و پس از ماجرایی با همکاری معلم ادبیات مدیر را ‏وادار می کنند که به نصب روزنامه ی دیواری تن دهد. سال های محاق 10 سال/ جوایز: ۱۹۸۴ - نمایش در بخش ‏خارج از مسابقه در جشنواره نانت.

‎ ‎اجاره نشین ها 1365‏‎ ‎

یک واحد آپارتمانی که وارث آن نامعلوم است زیر نظر مباشر مالک متوفای خانه اداره می شود. مباشر با همکاری دلال ‏بنگاه معاملات املاک قصد تصاحب و فروش خانه را دارد‎.‎‏

‎ ‎شیرک 1366‏‎ ‎

روستای محل سکونت شیرک مورد هجوم گرازها است. پدر شیرک را گرازها کشته اند. حاج خالو دشتبان روستا نیز ‏به دلیل پیری و کم سو بودن چشم نمی تواند به خوبی انجام وظیفه کند. شیرک به قصد کمک به حاج خالو، سگی را با ‏مقداری خرما با کولی ها تاخت می زند و به اتفاق دوستش، کرمک، سگ را رام می کند، شبی که شیرک و سگ ‏شکاری اش، به کمک حاج خالو، رفته اند گرازها به جالیز هجوم می آورند. حاج خالو، ‌شیرک و سگ به جان گرازها ‏می افتند و آنها را تار و مار می کنند.

‎ ‎هامون 1368‏‎ ‎

حمید هامون که با همسرش مهشید دائم کش مکش دارد زندگی و عشق خود را مرور می کند، در این میان او که ‏دانشجوی فلسفه نیز هست و پایان نامه اش را در دست نوشتن دارد، به نوعی زندگی خود را نیز درگیر همان اندیشه ‏عارفانه ای می بیند که در حال تحقیق در موردش است. ۱۳۶۸ (۱۹۹۰) - سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و فیلم‌نامه ‏جشنواره سینمایی فجر. ۱۹۹۱ - جایزهٔ برنز بهترین فیلم در بیست و چهارمین جشنوارهٔ جهانی فیلم هیستون. ۱۹۹۱ - ‏جایزهٔ سوم جشنوارهٔ جهانی فیلم توکیو. برگزیده شده به عنوان “بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران” در شماره‌های ۱۰۰ ‏و ۲۰۰ ماهنامهٔ سینمای فیلم، توسط خوانندگان.

‎ ‎بانو 1369‏‎ ‎

محمود، شوهر مریم بانو، برای پیوستن به یک زن جوان مطلقه همسرش را ترک می کند و به امارات متحده عربی می ‏رود‎.‎‏ سال های محاق 7 سال/ جوایز: ۱۹۹۸ - جایزهٔ ویژهٔ “فدراسیون بین‌المللی انجمن‌های فیلم” و نمایش در بخش ‏‏”فروم” جشنواره برلین.

‎ ‎سارا 1371‏‎ ‎

حسام برای درمان بیماری اش مجبور است به خارج از کشور سفر کند. سارا همسر او مخارج سفر او را تامین می ‏کند، اما می گوید که این پول را از محل ارثیه پدرش به دست آورده است. جوایز: ۱۹۹۳ - جایزهٔ “صدف طلایی” ‏بهترین فیلم در چهل و یکمین جشنوارهٔ جهانی فیلم سن‌سباستین اسپانیا. ۱۹۹۳ - سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌نامه ‏جشنواره سینمایی فجر. ۱۹۹۳ - جایزهٔ نقرهٔ بهترین فیلم در جشنوارهٔ فیلم نانت- سه قاره، فرانسه. ۱۹۹۴ - جایزهٔ دوم ‏بهترین فیلم منتخب تماشاگران در جشنوارهٔ جهانی فیلم «رن» فرانسه. ۱۹۹۴ - برندهٔ جایزه از هجدهمین جشنوارهٔ ‏جهانی فیلم سائوپائولو، برزیل. ۱۹۹۵ - برندهٔ جایزه از دوازدهمین جشنوارهٔ جهانی فیلم حراره، زیمباوه.

‎ ‎پری 1373‏‎ ‎

‏”پری” دانشجوی ممتاز ادبیات و تئاتر که از همه مزایای زندگی یک دختر جوان برخوردار است با خواندن کتاب سبز ‏کوچکی دچار تحولات فکری و حسی می شود‎.‎‏ ۱۹۹۵ - سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره سینمایی فجر.

‎ ‎لیلا 1375‏‎ ‎

لیلا و رضا در یک مراسم شله زرد پزان همدیگر را می بینند. چندی بعد با هم ازدواج می کنند و بعد از مدتی زندگی ‏متوجه می شوند که لیلا نمی تواند فرزندی به دنیا بیاورد، لیلا با رضایت خودش دست به کار می شود تا همسر دومی ‏برای شوهرش پیدا کند تا او بچه دار شود، این در حالی است که رضا لیلا را دوست دارد. ۱۹۹۵ - بهترین کارگردانی ‏در اولین جشن سینمای ایران. ۱۹۹۵ - بهترین فیلم‌نامه در اولین جشن سینمای ایران. کسب عنوان “موفق‌ترین فیلم ‏ایرانی” با ۲۹ حضور بین‌المللی در سال ۱۳۷۷.

‎ ‎درخت گلابی 1376‏‎ ‎

محمود نویسنده ای است که برای نوشتن باقیمانده ی کتاب جدید خود در پی یک کم کاری طولانی، به باغ پدری خود در ‏دماوند پناه آورده است.

‎ ‎داستان های جزیره 1377‏‎ ‎

دختر دایی به دریا می رود و گم می شود، اما مدتی بعد، پروازکنان با دو بال سفید در میان ابرها برمی گردد‎.‎‏

‎ ‎میکس 1378‏‎ ‎

چند روز بیشتر به شروع جشنواره نمانده و فیلمی که خسرو ساخته در مرحله صداگذاری دچار مشکل شده، مشکلات ‏موجود باعث ایجاد فضایی پرتنش و عصبی کننده شده است‏‎.‎‏

‎ ‎بمانی 1380‏‎ ‎

در فیلم بمانی بیننده ی سرنوشت سه دختر ایلامی هستیم. جوایز: ۲۰۰۳ - جایزهٔ ویژهٔ جشنوارهٔ بروکسل، بلژیک.

‎‎مهمان مامان 1382‏‎‎

در آستانه ی ورود مهمانان، مادر دستپاچه و نگران است. با وجود تلاش او برای آماده کردن شرایط، وضعیت آشفته ای ‏حاکم است. جوایز: ۲۰۰۴ - برندهٔ جایزهٔ بهترین فیلم بیست و دومین جشنواره جهانی فیلم فجر، تهران.

‎ ‎سنتوری 1385‏‎ ‎

علی، نوازنده چیره دست سنتور ناگهان در اوج شهرت افسار زندگی را از دست می دهد و به بیراهه می رود. او می ‏گوید همه بدبختی ها از وقتی شروع شد که عشق بزرگ زندگیم، هانیه مرا ترک کرد، اما هانیه زمانی می رود که علی ‏مدتهاست در بند اعتیاد گرفتار است. در محاق/ این فیلم سر و صدای زیادی به وجود آورد. مهرجویی در این باره ‏خطاب به صفار هرندی وزیر فرهنگ می نویسد: “جناب وزیر عملاً ما را از نان خوردن انداخت و فیلمسازان ما ‏احساس نا امنی می کنند. در مورد فیلم “سنتوری”، آن را برداشتند قیمه قیمه کردند و سوزاندند؛ آن هم بدون هیچ دلیلی، ‏فقط به دلیل غرض شخصی.” صفار در پاسخ گفته بود تا روزی که در وزارت ارشاد باشد این فیلم مجوز اکران نخواهد ‏گرفت.

‎ ‎تهران در جستجوی زیبایی 1387‏‎ ‎

داستان گردش یک گروه توریست در شهر است.

‎ ‎تحصیلات‎ ‎

‏۱۳۴۵-۱۳۴۴ سردبیر مجلهٔ پارس‌ریو منتشر شده در لس آنجلس
‏۱۳۴۴ - بوف کور، رساله‌ ای درباره رمان صادق هدایت به زبان انگلیسی
‏۱۳۴۶ - مقالهٔ مفتش بزرگ و روشن ‌فکران رذل داستایوسکی
‏- فارغ التحصیل فیلم سازی و فلسفه از دانشگاه ‏UCLA، کالیفرنیا، امریکا،۱۹۶۴یا ۱۳۴۳
‏- شرکت در دوره‌های متعدد فیلم سازی، به ویژه نزد رنوار، فیلم ساز برجسته
‏- فیلم سازی، کارگردانی، نویسندگی (فیلم نامه نویسی)، تهیه کنندگی و تدوین آثار متعدد سینمایی و تلویزیونی

‎ ‎فیلمهای بلند سینمایی‎ ‎‏

‏- 1347-1968 الماس 33‏
‏- 1348-1969 گاو ‏
‏- 1349-1970 آقای هالو ‏
‏- 1351- 1972 پستچی
‏- 1353-1974 دایرة مینا
‏- 1355-1976 الموت: (به نمایش درنیامد)
‏- 1359-1980 مدرسه ای که می رفتم (حیاط پشتی)
‏- 1362-1983 سفر به سرزمین رمبو : “نمایش در فستیوال لندن 1984”
‏- 1365-1986 اجاره نشینها
‏- 1366-1978 شیرک
‏- 1368-1989 هامون
‏- 1369-1990 بانو : “نمایش در چندین فستیوال”
‏- 1371-1992 سارا : “برندة جوایز بهترین فیلم و بازیگر زن فستیوال سن سباستین 1993، برندة 3 جایزه از فستیوال ‏نانت، برندة 3 جایزه از جشنوارة فجر”
‏- 1373-1994 پری : “برندة 3 جایزه از جشنواره فجر”
‏- 1375-1996 لیلا : “برندة 2 جایزه از جشنواره فجر”
‏- 1376-1997 درخت گلابی : “برندة هوگوی نقره ای بهترین فیلم فستیوال شیکاکو، برندة 2 جایزه از جشنوارة فجر”
‏- 1378-1999 میکس
‏- 1378-1999 دختر دایی گمشده
‏- 1380-2001 بمانی
‏- 1382-2003 مهمان مامان
‏- 1385-2006 علی سنتوری
‏- 1387-2008 تهران در جستجوی زیبایی

‎ ‎فیلمهای کوتاه‎ ‎‏

‏- 1971 قنات‏
‏- 1976 ایثار (برای مرکز انتقال خون)‏
‏- 1977 انفاق (برای مرکز انتقال خون)‏
‏- 1977 بخشش (برای مرکز انتقال خون)‏
‏- 1978 پیوند کلیه (برای مرکز انتقال خون)‏
‏- 2003 برو تو کوکش (برای موزه هنرهای معاصر)‏
‏- 2005 زیبایی شناسی ایران قدیم و جدید (برای فرهنگستان هنر)‏

‎ ‎ترجمه ی آثار‏‎ ‎

‏- بعد زیبایی شناختی و زیباشناختی واقعیت اثر هربرت ماکوزه
‏- جهان هولوگرافیک اثر مایکل تالبوت
‏- یونگ، خدایان و انسان مدرن اثر آنتونیو مورنو
‏- نمایشنامه‌های غرب واقعی و طفل مدفون اثر سام شپارد
‏- آوازه‌خوان طاس و ترس اثر اوژن یونسکو

‎ ‎سایر جوایز‎ ‎

‏۱۳۸۵ جایزه یک عمر فعالیت تأثیر گذار فرهنگی، جایزه یلدا، به همت انتشارات کاروان و ماهنامه جشن کتاب ‏۲۰۰۴ تقدیر برای یک عمر فعالیت هنری در جشنوارهٔ زردآلوی طلایی در ارمنستان‏