در هفته های اخیر نسیم جنگ بر روی ایران وزیدن گرفته است. نیروهای نظامی ایران این موضوع را می دانند و خود را برای پاسخ آماده می کنند. حمله کننده اصلی اسرائیل است، کشوری که قصد دارد از حمله نظامی برای مقابله با حکومت آیت الله ها استفاده کند. اما بین اسرائیل ها هم این موضوع قطعی نیست.
بر اساس آمار بدست آمده تنها 40 درصد از مردم اسرائیل با حمله نظامی به ایران موافق بودند. تحلیلگران نظامی اسرائیلی از حمله متقابل ایران هراس دارند. با وجود اینکه در مورد قدرت هوایی و موشکی نیروی هوایی اسرائیل هیچ شکی وجود ندارد اما آنها از موشک های مجهز به کلاهک اتمی ایران می ترسند که قادر است به شهرهای اسرائیل برسد و عواقب فاجعه آمیزی داشته باشد. به همین دلیل است که سازمان هائی از کشور های قدرتمند غرب، حتی پنتاگون، محتاطانه رفتار می کنند زیرا حمله متقابل ایران نه تنها ممکن است منطقه را به آتش بکشد. احتمال وقوع یک جنگ در منطقه کشور های عرب که دوست غرب هستند (عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی و بحرین) را درگیر می کند. این اقدام ممکن است منجر به مداخله مجدد ناتو در منطقه شود که دامنه آن بسیار وسیع است و دیگر وتوی روسیه و چین نیز فایده ای ندارد زیرا در این جنگ خود این کشور ها هم فلج خواهند شد.
با بدل شدن کل خاورمیانه به عراق، کابوس ارتش آمریکا بار دیگر تکرار خواهد شد: مداخله نظامی از طریق حمله زمینی. ارتش آمریکا که هنوز در عراق و افغانستان گرفتار است، برای حمله زمینی به ایران با مشکلات زیادی روبرو خواهد بود که امکان پیروزی را بشدت کاهش می دهد از جمله طولانی بودن خطوط مرزی و مناطق بیابانی در مرکز کشور. بمباران به معنای شکست دادن و اشغال نیست. هر کس که می خواهد ایران را به زانو در بیارود باید توان دفاعی بالا در مقابل کشوری را داشته باشد که ارتش آن یکی از بهترین هاست و عرق ملی مردمانش در برابر حمله خارجی بشدت قوی است. مسئله عرق ملی، مد نظر تحلیلگران زیادی قرار گرفته است؛ این اشتباه بزرگی است که با گرفتن سیگنال های سیاسی به جمهوری اسلامی حمله کرد و انتظار نداشت که مردم در مقابل حمله کشور امپریالیست به غرور ایرانی شان ساکت بمانند. ضمن اینکه بعد از چنین حمله ای باید از لحاظ قضائی مبرا بود و تاکنون ثابت نشده است که ایران قصد تولید سلاح اتمی را دارد. با این حال سلاح های دیگری که علیه ایران بکار گرفته شده است (تحریم بین المللی و شورش های اجتماعی داخلی) می تواند نتایج بهتری داشته باشد. اگرچه در دوسال گذشته، چه شورش ها و حملات در بلوچستان، چه اعتراض های “جنبش سبز” تاثیر های حاشیه ای بر قدرت آیت الله ها داشته است که کنترل اکثریت مردم را همچنان در دست دارند.
اما هستند کسانی که معتقدند که بدون تکیه وسواس گونه به متوقف کردن دستیابی ایران به سلاح اتمی، می توان در دراز مدت به تغییرات درونی امیدوار بود. از بسیاری جهات، این سلاح دهشتبار فقط در عرصه ژئو پولیتیک کاربرد دارد نه بعنوان اسلحه ای که می شود از آن استفاده کرد. اسرائیل که این سلاح را در اختیار دارد، قادر است با بمب های قوی، تاسیسات اتمی ایران را مورد بمباران کند. دیکتاتور مورد نفرت کره شمالی، کیم جونگ ایل، سال ها با گفتن اینکه وارد یک جنگ سرد طولانی مدت خواهد شد، حکومت خود را حفظ کرد بدون اینکه بمبی به سمت سئول پرتاب کرده باشد. کارشناسان نظامی پنتاگون، کاخ سفید، روسیه، چین و هند می دانند که این روش می تواند بارها تکرار شود.
روش بالا نگه داشتن تنش استبا توجه به کاهش آن در داخل. اما مسلم است که ایران باید متوجه عواقب درشت گویی هایش باشد: امروز این اظهارت نه فقط به درد ناتنیاهو و احمدی نژاد می خورد، بلکه مورد استفاده رومنی که می خواهد به کاخ سفید برسد و اوباما که می خواهد در آنجا باقی بماند نیز می خورد. باید این نکته را نیز درک کرد که در خانه دشمن هم اتفاقاتی افتاده است. در ایران بین رهبر و رئیس جمهور که همه آیت الله ها زمانی از او حمایت می کردند و آیت الله [مصباح] یزدی فوق محافظه کار که زمانی مرشد اوبود، شکاف بوجود آمده است. رئیس جمهور بسیجی تلاش می کند در برابر افتضاح مالی که منجر به برکنار شدن دامادش، اسفندیار رحیم مشائی، و وزیر اقتصادش شد، دفاع کند. هر دوی آنها متهم به [دست داشتن در] اختلاس 2.6 میلیارد دلار هستند که قطعا با آگاهی رئیس جمهور بوده است.
در درون حکومت ایران گروهی از نظامیان نیز هستند که قدرت زیادی دارند که در زمان خاتمی به روحانیون و رهبر خود را نزدیک کردند که مسائل اقتصادی آنان را در بنیاد زیر سووال نمی برد و آنها نیز در عرصه رقابت های سیاسی میان احمدی نژاد “مطرود” و یکی از اعضای سابق سپاه آن دیگری را انتخاب خواهند کرد: محمد قالیباف. وی در حال حاضر شهردار تهران است و در گذشته متعلق به سپاه و بسیج بوده است. قالیباف در انتخابات آینده ریاست جمهوری کاندیدایی خواهد بود که نه فقط روحانیون و لائیک ها بلکه در آستانه یک جنگ با غرب، جوانان ایرانی نیز وی را انتخاب خواهند کرد. به این افراد مخالفان احمدی نژاد را هم باید اضافه کرد.
پانه روزه (نان و گل های سرخ)، 6 فوریه