نگاه

نویسنده

نگاهی به فیلم آدم آهنی ساخته رحیمبهبودی‌فر

رشد فزاینده ناهنجاری رفتاری

 

نویسنده و کارگردان: رحیم بهبودی‌فر، مجریان طرح: علی واله، محمدعلی کیانی، مدیرتولید: مجتبی پیری، فیلمبردار: عباس رحیمی، تدوین: رحیم بهبودی‌فر، آهنگساز: بهرنگ قدرتی، طراح صحنه، لباس و گریم: نویدفرح‌مرزی، صدابردار: بهروزعابدینی، صداگذاری و میکس: امیرنعیمی، جلوه‌های ویژه رایانه‌ای: رضامیثاقی، جلوه‌های ویژه میدانی: رضاترکمان، دستیاراول کارگردان وبرنامه‌ریز: یوسف طاهریان، منشی صحنه: افسانه شیخی، سازنده تیتراژ: نوید جهانشیر، عکس: میلاد مسگرها، تهیه‌کننده: مقصودجباری.

بازیگران: علی صادقی، هومن برق‌نورد، لادن طباطبایی، شهرامقائدی، ‌محمدعلی کیانی، امیرغفارمنش، مرتضی کاظمی، جواد انصافی، مرجان قمری، سیدمهدی هاشمی، شهین تسلیمی، احمدرضااسعدی واحمدعلامه دهر. بازیگران نوجوان: علیرضامظفری و حامد کیازال

خلاصه داستان: قصه حول محورزندگی نوجوانی به نام سیناست که به دلیل بی توجهی والدین به بازیهای کامپیوتری گرایش پیدا می کند. همین امرباعث ساخته شدن دنیای خیالی برای او می شود که زمینه ساز اتفاقاتی درزندگی خانوادگی آنهاست.

فیلم یک هنرزمان وفضا است. وهمچنان که پودوفکین می گوید: کارگردان، زمان فیلمی وفضای فیلمی مخصوص به خودش را پدید می آورد. فیلم این آزادی را دارد که انواع بی پایان واقعیت مادی را به کارگیرد که طی آن، قوانین زمان وفضا خشکی خود را ازدست می دهد، ودرنتیجه می توان آنها را نادیده هم گرفت. بنابراین زمان وفضا درمراحل خلق یک اثرغیرقابل تفکیک ازیکدیگرند. برپایه چنین نگرشی، زمانی که با فیلمنامه ایی تخیلی مواجه می شویم دوعنصرزمان وفضا کارکردی مضاعف می یابند، زیرا گرچه فضا وارساختن زمان وزمان وارساختن فضا مفاهیمی سودمند اما سینما سنتزدلخواه خود را پدید می آورد. سینما، زمان وفضا را ازمشخصات روزمره ومعمولی نه مشخصات علمی که دارند، جدا وفارغ می سازد وآنها را مشترکا با جنبه ی غیرمادی اندیشه می آمیزد. حال اگردرفرآیند فوق خالق اثرتسلط وافری برعناصرزمان ومکان نداشته باشد، برای پی ریزی جهانی خیالی که مناسبات متضادی با جهان واقعیت مادی دارد، دچارکاستی می شود. آدم آهنی برمبنای ساخت چنین جهانی بنا گردیده است. موقعیت داستانی روایت برمحورخانواده ای شکل می گیرد که رابطه ناهنجارمیان اعضای آن درجریان است. سینا که فرزند این خانواده است براثرشکاف های عاطفی که درمحیط فوق بدان رسیده است، دست به دامان دنیای خیالی وتخیلی شخصیت هایی می شود که آنها را دربازیهای کامپیوتری یافته است. نویسنده دربخش های گوناگون اثرتلاش می کند تا پیوندی ارگانیک میان جهان مادی با جهان خیالی شخصیت محوری اش برقرارکند. براساس چنین رویکردی وی دست به انتخاب نشانه هایی می زند که کدگشایی برخی ازآنها برای مخاطب تا فصل پایانی قصه دشواراست. وارد کردن شخصیت   - های خیالی بازی به دنیای مادی ازنمونه تمهیداتی ست که نویسنده وکارگردان ازآن سود جسته اند، عملی که دراکثرفیلمهایی با قواعد چنین ژانری قابل مشاهده است. اما مشکل زمانی نمود می یابد که شخصیت فوق با ویژگی هایی که داراست، نمی تواند رابطه ای با جهان مادی برقرارسازد. بخشی ازاین نقصان به طراحی لباس شخصیت وبخشی دیگربه طراحی ویژگی های رفتاری وگفتاری اوبازمی گردد. کاراکتری که ازدنیای خیالی به جهان ماده وارد می شود، نمی تواند کاملا با معیارهای رفتاری واندیشگی انسان ها درجهان مادی رفتارکند وبا دیگران ارتباط برقرارکند. درحوزه کارگردانی، بهبودی فرتلاش کرده تا به خوبی ازابزارهایش سود جوید. استفاده ازترکیب بندی های نامتقارن، برش وتدوین نماها براساس تمپوی درونی رویدادها، توجه وانتخاب مناسب رنگمایه فضاها متناسب با کاراکترها، توازن میان ریتم درون قاب با ریتم بیرون قاب ازمهمترین ویژگی های بارزکارگردانی اثراست. نکته دیگردر ساختارفرمیک اثرپیوستگی لحن فیلم است . کارگردان روایت خود را برمبنای گسترش کشمکش درونی سینا با دنیای پیرامونش محیط مادی ووالدین ودنیای خیالی یی که اووارد آن گشته، گذاشته است. بر اساس چنین تکنیکی قصه به سه فصل تقسیم می گردد. راوی درفصل اول پس ازمعرفی کاراکترهای محوری اش سینا – رضا – مرجان به واکاوی انگیزه ها وخواستهای درونی آنها می پردازد. سکانس – های درگیری لفظی مرجان ورضا، بسته بودن همیشگی دراتاق سینا ازجمله چنین تمهیداتی ست. فصل میانی به کشمکش وخلق گره های گوناگونی اختصاص داده می شود که قربانی اصلی آن خانواده سینا و خود اوست. سینا که برای فرارازمعضلات رفتاری درخانواده ودنیای مادی به جهان بازی پناه برده، دچاررخوت وبیماری می گردد ورفتارنسبت به افراد وجهان پیرامونش تغییرمی کند. فیلمسازدرفصل پایانی علاوه برگره گشایی قصه، برداشت دلالت های معنایی اثرش را به مخاطب وامی گذارد. براین اساس اومخاطب را با کاراکترهایی تنها می گذارد که هرکدام شان دربوجود آمدن ناهنجاری خانوادگی نقشی داشته اند. مرجان که به دلیل خواسته های مادی بی رویه اش باعث فشارروانی بررضا گشته است . رضا که با خوشگذرانی های شبانه اش توجهی به وظایف خانوادگی خود نمی کند وسینا که برای تزکین وکمبود محبت به سوی فضای مجازی سوق پیدا می کند. دربرخورد با چنین هرمی ست که مخاطب در برخی لحظات ازاثرجانب هرکدام ازشخصیت ها را می گیرد وبا آنها همذات پنداری می کند. درحوزه بازی هم کارگردان به خوبی توانسته بازیگران خود را هدایت کند. نکته قابل توجه دراین حوزه بازی روان وبه دورازحاشیه حامد کیازال درنقش سیناست. بازی وی بیش ازآنکه دارای ویژگی های تکنیکی باشد براساس عکس العمل های ارگانیک شکل گرفته است وهمین امربرباورپذیری کاراکتر سینا تأثیربسزایی دارد. آدم آهنی اگرچه درحوزه جلوه های ویژه با کمبود هایی مواجه است اما درحوزه مطرح کردن ناهنجاری رفتاری درمیان نوجوانان که درجامعه امروزی ایران بطورفزاینده ای روبه گسترش است، موفق عمل می کند.