گروه ورزش روز
اولین ایرانی تاریخ المپیک در شنا
54 ورزشکار المپیکی ایران شناخته شدند تا در14 رشته از 28 رشته ای که طی 16 روز در بازیهای پکن به مسابقه گذاشته می شود، با ورزشکاران دیگر کشورها رقابت کنند.
این ورزشکاران را تعداد بسیار زیادی، شامل مربیان و سرپرستان تیم ها و بخصوص مسئولان تربیت بدنی، فدراسیون ها و حراست همراهی خواهند کرد. پیش بینی می شود تعداد اینها دو برابر ورزشکاران اعزامی باشد.
آخرین سهمیه المپیک را برای کشور ما یک شناگر 22 ساله بنام محمد علیرضائی به دست آورد. قبل از او یک بازیکن بدمینتون از دانمارک به این کاروان اضافه شده بود و یک دختر و پسر کماندار و در هر سه رشته برای اولین بار است که ورزشکاران کشور ما به رقابتهای المپیک می رسند. قایقرانی چهارمین رشته ورزشی است که در آن ایرانیها برای اولین بار المپیکی می شوند. قهرمانان ایرانی هیچگاه در طول 60 سالی که در المپیک شرکت کرده اند، در این تعداد از رشته ها حاضر نبوده اند اگرچه در اکثر این رشته ها امید به کسب مدال ندارند.
ورزشکاران ایرانی در پکن
از جمعه 18 مرداد ماه (8اوت) بازیهای المپیک 2008 پکن در پایتخت چین آغاز می شود وتا یکشنبه سوم شهریور (24 اوت) ادامه می یابد. سی و سه روز قبل از آغاز بازیها، مرکز خبری المپیک در پکن افتتاح شد، بزرگترین مرکز از این نوع در تاریخ بازیهای المپیک که بیست هزار خبرنگار و عکاس حاضر در پکن را سرویس خواهد داد تا بتوانند کاملترین خبرها و گزارشها را از طریق رسانه های خود به چهار گوشه جهان بفرستند. در این شانزده روز، چشم و گوش میلیونها ایرانی نیز مانند میلیاردها مردم جهان به پکن خواهد بود تا بدانند قهرمانانشان در میان ورزشکاران برگزیده جهان چه کار می کنند؟
بنابراعلام کمیته ملی المپیک، از ایران 54 ورزشکار (پنجاه ویک مرد و سه زن) برای حضوردر این رقابتها انتخاب شده اند که در سیزده رشته انفرادی و یک رشته تیمی با هزاران ورزشکار دیگر از کشورهای مختلف جهان به رقابت خواهند پرداخت. اعضای تیم ملی بسکتبال ایران که پس از نیم قرن سهمیه حضور در المپیک را گرفته اند، اولین ورزشکارانی خواهند بود که 12 مرداد از تهران عازم پکن می شوند و آخرین گروه تکواندوکاران و کشتی گیران آزاد ما هستند که 23 مرداد راهی المپیک خواهند شد.
از چند دوره پیش، برای اینکه کشورهای مختلف جهان بتوانند از عهده برگزاری بازیهای پرهزینه المپیک برآیند، کمیته بین المللی المپیک تصمیم گرفت با بالا رفتن تعداد رشته هائی که به مسابقه گذاشته می شوند، تعداد ورزشکاران حاضر در رقابتهای هر رشته را محدود کند و فقط تیم ها و ورزشکارانی از کشورهای مختلف قدم به بازیها بگذارند که در حد و اندازه “المپیک” باشند. به همین جهت یک سال قبل از بازیهای المپیک، قهرمانان در مسابقات مختلف انتخابی شرکت کرده و دست چپن می شوند تا به اصطلاح “سهمیه” لازم را کسب کنند و خود را به المپیک برسانند.
در این دوره تیم بسکتبال ایران که عنوان قهرمان آسیا در سال 2007 را یدک می کشد با 12 ورزشکار تنها تیم ایرانی در پکن است و 41 ورزشکار دیگر ما در رقابتهای انفرادی حضور خواهند داشت که در برخی از این رشته ها برای اولین بار است که المپیکی می شویم. اینها ورزشکاران ایرانی حاضر در پکن خواهند بود:
1- کشتی آزاد : عباس دباغی(55 کیلو) – سید مراد محمدی(60 کیلو) – مهدی تقوی( 66 کیلو) – میثم مصطفی جوکار(74 کیلو) – رضا یزدانی(84 کیلو) – سعید ابراهیمی(96 کیلو) – فردین معصومی (120کیلو). کشتی آزاد ایران سهمیه المپیک را درهمه وزنها به دست آورده و همچنان پرامید ترین گروه برای کسب مدال در این بازیها بشمار می رود، اگرچه هیچ یک از اعضای تیم سابقه حضور در المپیک را ندارند و از این میان تنها مراد محمدی یکبار قهرمان جهان شده است.
2- کشتی فرنگی: حمید سوریان(55کیلو) – علی محمدی (66 کیلو) – سامان طهماسبی(84کیلو) – قاسم رضائی (96کیلو) – مسعود هاشم زاده(120کیلو). در دووزن 60 کیلو و 74 کیلوگرم کشتی فرنگی سهمیه المپیک نداریم. بزرگترین امید این رشته حمید سوریان است که پس از سه بار قهرمان جهان شدن امید بسیار می رود که بتواند اولین مدال المپیکی خود را کسب کند و مسعود هاشم زاده که در آتن چهار شد، تنها عضو تیم است که سابقه حضور در المپیک دارد.
3- جودو: مسعود حاجی آخوند زاده(60کیلو) – آرش میراسماعیلی(66کیلو) – علی معلومات(73کیلو) – حامد ملک محمدی(81کیلو) – حسین قمی(90کیلو) – محمد رضا رودکی(بالای 100 کیلو). از این میان میراسماعیلی امید اصلی کسب مدال بشمار می رود. او که یکبار قهرمان جهان و یکبار نفرسوم شده است، در المپیک آتن نیز امید اول کسب مدال بود که بعلت خودداری از رویاروئی با جودوکار اسرائیلی از دور مسابقات کنار رفت و حالا فرصتی به دست آورده تا در پکن آن ناکامی اجباری را جبران کند.
4- وزنه برداری: اصغر ابراهیمی(94کیلو) – محسن پیراوند(105 کیلو) – حسین رضازاده(بالای 105 کیلو). وزنه برداری ایران پس از المپیک آتن 9 قهرمان ملی خود را بعلت استفاده از داروهای نیروزا(دوپینگ)از دست داد و برای پکن توانست تنها سه سهمیه کسب کند که از این میان بازهم رضازاده امید بزرگ کسب مدال طلای سنگین وزن محسوب می شود. اما گفته می شود رضازاده با روزهای طلائی خود فاصله بسیار دارد و این بیشتر بخاطر فشار روحی ناشی از انتقاداتی است که پس از بازی در یک فیلم تبلیغاتی “بنگاه معاملات ملکی” در دوبی متوجه او بوده، به همین جهت یک ذخیره نیز همراه او به پکن می برند. محسن پیرانوند هم قول داده از آخرین المپیک دوران قهرمانی خود دست خالی برنگردد.
5- تکواندو: رضا نادریان(وزن اول) – هادی ساعی(وزن سوم) – سارا خوش جمال فکری(وزن اول دختران) که ساعی دارنده طلای المپیک آتن بازهم امیدوارتر از همه به کسب مدال در پکن است.
6- دوومیدانی: احسان حدادی(پرتاب دیسک) – عباس صمیمی(پرتاب دیسک) – امین نیک فر(پرتاب وزنه) – سجاد مرادی(800 متر و 1500 متر) – احسان مهاجرشجاعی(800 متر). احسان حدادی با رکوردی معادل 69 متر و 32 سانتیمتر و پیروزی در سه تورنمنت ماقبل المپیک بر قهرمانان بزرگ المپیک و جهان، در رده بندی فدراسیون بین المللی دوومیدانی مقام اول پرتاب دیسک مردان را دارد و امید اول ایران برای کسب اولین طلا یا حداقل اولین مدال المپیکی کشورمان در دوومیدانی بشمار می رود.
7- قایقرانی انفرادی یک پاروئی(روئینگ): محسن شادی – هماحسینی که دومین سهمیه زنان ایرانی در بازیهای المپیک را به دست آورده.
8- حجت اله واعظی – نجمه آبتین که سومین سهمیه از دختران المپیکی ماست.
9- دوچرخه سواری: قادر میزانی – حسین عسگری – مهدی سهرابی که در رشته استقامت (جاده و پیست) حضور خواهند داشت و سهرابی در مسابقات مختلف قبل از المپیک از همه آماده تر نشان داده است.
10- مشت زنی: مرتضی سپه وند(69کیلو) – مهدی قربانی(81کیلو) – علی مظاهری(91کیلو). مشت زنان ایران از سال 1948 تاکنون دوازده بار در بازیهای المپیک شرکت کرده ولی مدالی نگرفته اند و امیدوارند در پکن این طلسم 54 ساله را بشکنند، بخصوص علی مظاهری که در بازیهای 2006 آسیائی در “دوحه” قطر و سپس در مسابقات قهرمانی آسیا در سال 2007 مدال طلا گرفته و در پکن چندان ناامید نیست که روی سکو برود. ورزش مشت زنی پس از انقلاب اسلامی مدتی در ایران ممنوع بود و هشت سال پیش در المپیک سیدنی استرالیا دوباره اجازه حضور پیدا کرد.
11- تنیس روی میز(پینک پنک): افشین نوذری(انفرادی مردان)
12- بدمینتون: کاوه محرابی (انفرادی مردان)
13- محمد علیرضائی(100 متر قورباغه مردان)
14- تیم ملی بسکتبال: صمد نیکخواه بهرامی، حامدحدادی، جواد داوری، محمدرضااکبری، هومن رضائی، حامد سهراب نژاد، امیر امینی، آرین داوودی، مهدی کامرانی، سعیدداورپناه، جابرروزبهانی، اصغرکاردوست، ایمان زندی، حامد آفاق و اوشین ساهاکیان که از میان این پانزده تن، سه نفر هنگام اعزام از تیم خط خواهند خورد.
دختران المپیکی
در اسامی اعلام شده از سوی کمیته ملی المپیک ایران، اسامی سه دختر ورزشکار ایرانی نیز دیده می شود که برای اولین بار از کشور ما راهی بازیهای المپیک می شوند. اگرچه کارشناسان برای هیچ یک از آنها شانس کسب مدال در بازیهای پکن قائل نیستند، اما حضور سه دختراز جمهوری اسلامی ایران در بازیهای المپیک نظرها را به خود جلب کرده است. از آنجا که بانوان در ایران نمی توانند با لباس متداول ورزشی در ملاء عام ظاهر شوند، این سه دختر تنها در رشته هائی به میدان می روند که لباس پوشیده و حجاب (سرپوش) به تن دارند و اشکال شرعی بر لباس ورزشی آنان وارد نیست.
ساراخوش جمال فکری در وزن اول تکواندو دختران با کلاه مخصوص و موهای پوشیده به میدان مبارزه خواهد رفت. هما حسینی نیز در قایقرانی انفرادی برخلاف دیگر شرکت کنندگان، لباس گرمکن گشاد بر تن و کلاه و روسری به سر خواهد داشت. او که نوزده ساله است و در دریاچه دهکده المپیک مشغول تمرین، می گوید:” برای اولین بار است که در چنین میدان بزرگی شرکت می کنم و حتی حریفانم را هم نمی شناسم. بااینهمه با روزی شش ساعت تمرین فشار زیادی را متحمل می شوم، چرا که دیگر برنامه بدنسازی تمام شده و حالا فقط پارو می زنیم و رکوردگیری می کنیم، آنهم در این گرمای طاقت فرسا!” هما که از 23 تا 31 تیرماه همراه محسن شادی هم تیمی اش در مسابقات جهانی زیر 23 ساله ها در آلمان حضور پیدا می کند و پس از آن یک هفته در اتریش اردو می زند، امیدوار است در اروپا شرایط بهتری برای تمرین داشته باشد.
اما امیدوارترین دختران ما نجمه آبتین است که در تیرو کمان شرکت می کند و این یکی دیگر از رشته هائی است که ایران در آن برای اولین بار در تاریخ المپیک وارد بازیها می شود. نجمه در مسابقات انتخابی فرانسه توانست در میان شگفتی حاضران سهمیه المپیک را کسب کند. در آن مسابقات 50 بانوی کماندار از بیست کشور جهان برای کسب پنج سهمیه المپیک باهم رقابت می کردند که این دختر 25 ساله شیرازی توانست یکی از آن پنج نفر باشد.
نجمه آبتین در مورد گزینش خود برای شرکت در المپیک می گوید: “در فرانسه باتمام وجودم تلاش کردم. بفرموده حافظ ”وان یکاد” خواندم و تیر انداختم و به هدف زدم. حضور در بازیهای المپیک برای هر دختر ورزشکار ایرانی آرزوئی دست نیافتنی است و من خوشحالم که به این آرزو دست پیدا کرده ام. پس از کسب سهمیه المپیک بار سنگینی از روی دوشم برداشته شد و حالا فشار و استرس گذشته را ندارم. فقط امیدوارم نتایج خوبی در پکن بگیرم. ما برای اولین بار توانسته ایم با تلاش شبانه روزی در تیروکمان هم در گروه مردان و هم در گروه زنان به المپیک راه پیدا کنیم که امری بسیار مهم است، بهمین جهت باید بیشتر به این رشته در ایران توجه شود.“
کریم صفائی رئیس فدراسیون تیر و کمان ایران هم می گوید: “ما توانستیم با کمترین هزینه و در کوتاهترین زمان ممکن به بازیهای المپیک راه پیدا کنیم. از آتن تاکنون تنها چهار سال است و کسب دو سهمیه در این فاصله اهمیت دارد. آینده این رشته در ایران بسیار امیدوارکننده است و من قول می دهم اگر بهمین صورت پیش برویم در بازیهای آسیائی 2010 قدرت اول تیروکمان آسیا خواهیم بود. “
نجمه آبتین بخاطر کسب سهمیه المپیک یک اتومبیل پژو جایزه گرفته است.
آخرین مسافران کاروان
محمد علیرضائی شناگر 22 ساله تهرانی در فاصله چند ماه به المپیک هرچه می زد تا سهمیه المپیک را کسب کند وهرچه رکورد ملی خود را بهبود می بخشید، نمی شد که نمی شد تا بالاخره در آخرین تلاش خود توانست در 100 متر قورباغه به این سهمیه دست پیدا کند و اولین شناگر ایرانی باشد که در تاریخ المپیک به این بازیها راه می یابد.
علیرضائی که ماده تخصصی اش 50 متر و 100 متر قورباغه است، چند بار در مسابقات بین المللی و انتخابی در کشورهای مختلف رکورد ملی ایران و خودش را بهبود بخشید و در آخرین مسابقه هم که با نام “مسابقات خرس طلائی” در کروواسی برگزار شد ویکی از واپسین میدانها برای کسب سهمیه بازیهای پکن محسوب می شد، 50 متر قورباغه را در 28 ثانیه و 31 صدم ثانیه شنا کرد که نه تنها رکورد ملی جدیدی برای این ماده محسوب می شد بلکه با این رکورد توانست تا رتبه 26 رده بندی جهانی بالا بیاید. اما اینهمه کافی نبود تا این شناگر سخت کوش و با انگیزه را به المپیک ببرد چون رکورد تازه اوهنوز چند صدم ثانیه بیشتر از حدنصاب ورودی المپیک بود. تنها آسیائی که در این ماده جلوتر از علیرضائی قرار دارد “کیتا جیما” شناگر ژاپنی است که با 27 ثانیه و 67 صدم ثانیه نفر هفتم جهان است، یعنی با 64 صدم ثانیه اختلاف با شناگر ایرانی 19 مرتبه از او در جهان جلوتر است و می تواند در المپیک شنا کند و حتی مدال بگیرد!
اما شناگرمستعد کشور ما که عزم جزم کرده بود به پکن برود نا امید نشد، در کرواسی ماند و در مسابقات شنای قهرمانی این کشور که در شهر “دوبرنیک” برگزار می شد شرکت کرد و این بار صبح روز 20 تیرماه در صد متر قورباغه آنهم در مرحله مقدماتی توانست سهمیه المپیک را کسب کند. علیرضائی این مسافت را در 63 ثانیه و سه صدم ثانیه شنا کرد که 73 صدم ثانیه بهتر از ورودی المپیک و 89 صدم ثانیه بهتر از رکورد ملی ایران بود که در اختیار خود وی قرار داشت. به این ترتیب تلاشهای بی وقفه اش به ثمر نشست تا آخرین عضو کاروان المپیک ایران و اولین شناگر ایرانی حاضر در بازیهای المپیک باشد.
”کاوه محرابی” بدمینتون باز ایرانی نیز در میان ناباوری و درست در آخرین فرصت باقیمانده سهمیه المپیک پکن را به دست آورد. محرابی که از پنج سال پیش ساکن دانمارک است، در این کشور زیر نظر “مایکل کرشن”سرمربی سابق تیم ملی دانمارک تمرین می کند و در مسابقات مختلف حضور می یابد.
در مسابقات انتخابی المپیک پکن کاوه محرابی در رده 43 قرار داشت در حالیکه تنها 42 بدمینتون باز مرد می توانند در مسابقات قهرمانی انفرادی این رشته در المپیک شرکت کنند. اما ناگهان به وی خبر دادند که یکی از اعضای تیم بدمینتون سوئد از حضور در المپیک انصراف داده و او می تواند بجای ورزشکار سوئدی به پکن برود. به این ترتیب برای اولین بار بدمینتون ایران نیز در المپیک حضور پیدا می کند. محرابی به خبرنگار خبرگزاری ایسنا گفته است که من در دانمارک همه هزینه ها و حتی هزینه حضور در اردوها را خودم از جیبم می پردازم. حالا هم که برای اولین بار با وجود من بدمینتون ایران المپیکی می شود، انتظار زیادی از تربیت بدنی ندارم کافی است هزینه تمرین و اردوها را به من بدهند!
دیپلماسی بسکتبال
تیم ملی بسکتبال ایران که پس از نیم قرن دوباره به المپیک رسیده است، به سختی مشغول آماده ساختن خود در تورنمنت های مختلف است تا بتواند در پکن از اعتبارش بعنوان قهرمان آسیا دفاع کند و در مقابل تیم های بزرگ بازنده مطلق نباشد. از وقتی که محمود مشحون قهرمان و مربی پیشین بسکتبال کشورمان ریاست فدراسیون این ورزش را بر عهده گرفته، بسکتبال ایران رو به پیشرفت دارد.
این تیم در بازیهای آسیائی 2006 قطر به مقام سوم رسید ولی یک سال بعد در جام قهرمانی ملت های آسیا توانست تیم صاحب نام لبنان را در بازی نهائی شکست داده و علاوه بر مقام قهرمانی، سهمیه حضور در المپیک را هم کسب کند و چند ماه بعد در مسابقات قهرمانی آسیا نیز به مقام قهرمانی برسد. و از آن هنگام تاکنون در تورنمنت های ایتالیا، صربستان، استرالیا و کرواسی شرکت کرده است تا در رویاروئی با تیمهای صاحب نام جهان راهی المپیک شود.
از سوی دیگر خبر می رسد که تیم ملی بسکتبال ایران 19 و 21 ژوئیه آخرین تور آمادگی خود را در آمریکا سپری کرده و در مقابل تیم های حرفه ای دالاس و یوتا بازی خواهد کرد تا از آنجا به پکن برود. البته در خبرها اسمی از ایران برای حضور دراین تورنمنت برده نشده و اسم تیم میهمان را “قهرمان آسیا” نوشته اند. اما خبرگزاری “ان.بی.سی” گزارش داده که “قهرمان آسیا” همان ایران است و حضور این تیم در تورنمنت چند جانبه آمریکا نوعی آشتی کنان ورزشی بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده هم بشمار می رود، همان شیوه ای که بین جمهوری خلق چین و آمریکا به کار رفت و لقب “دیپلماسی پینک پنک” به خود گرفت. اینرا هم می شود “دیپلماسی بسکتبال” برای بهبود روابط دو دولت لقب داد که این روزها در مورد هم نرمتر از گذشته حرف می زنند! البته باید منتظر ماند و دید که خبر مخابره شده تا چه حد درست از آب در می آید، تاکنون که مقامات ایرانی صحبتی در این مورد نکرده اند.
همراهان بیکار و بسیار
در حالیکه اسامی 54 ورزشکار ایرانی برای حضور در بازیهای المپیک پکن اعلام شده، تعداد همراهان مشخص نیست ولی می توان پیش بینی کرد که تعداد همراهان شامل مربیان و سرپرستان تیم ها و بخصوص مسئولان تربیت بدنی، فدراسیون ها و حراست که بعنوان همراه به این مجموعه اضافه می شوند بسیار بیشتر از تعداد ورزشکاران و مربیان باشد.
این مسئله را از گفت و گوی اصغر خالقی دبیر فدراسیون دوچرخه سواری با خبرنگاران می شود فهمید. او می گوید: ”الکساندر تولومانف” سرمربی روس تیم ملی دوچرخه سواری چند روز است به مرخصی رفته ولی برنگشته است و فکر هم نمی کنم برگردد. قدرت داودی مدیر تیم های ملی هم که تا پایان خردادماه قرارداد داشت، قراردادش تمدید نشده. بنابراین فقط من مانده ام که بعنوان دبیر فدراسیون، مدیریت تیم را هم در المپیک انجام خواهم داد.“
این حرف نشان می دهد که آقای دبیر فدراسیون نقشه کشیده است خودش بجای مدیر و مربی تیم سه نفره دوچرخه سواری به چین برود. از سوی دیگر اعلام کرده اند مربی روسی “عباس صمیمی” پرتابگر دیسک نیز مدتی است قهر کرده و رفته، یعنی بجای او هم یکی از اهل حاشیه می تواند به پکن برود و خرید کند. مهدی سهرابی که در المپیک آتن عضو تیم دوچرخه سواری ایران بود و این بار هم در پکن پرامید ترین عضو این تیم در مسابقات استقامت است، وقتی از آتن بازگشت و از مسابقات پرسیدند با همان سادگی آذریش به گوینده تلویزیون گفت:” آقا من که اصلا روی پیست تمرین نکرده بودم، چگونه انتظار داشتید در آتن روی پیست مدرن آنجا مدال بگیرم.” حالا سهرابی و هم تیمی هایش باید پیش بینی کنند که در پکن بدون مربی چه کار خواهند کرد؟ همراهان بیکار و بیکار که نمی توانند مربی باشند!
اما یکی از اعضای فدراسیون تکواندو راهی دیگر برای حضور در پکن پیدا کرده است. او مرتضی بهرامی نژاد، پزشک و بدنساز پیشین تیم ملی تکواندو ایران است که این بار بعنوان یکی از مربیان تیم ملی کشور میزبان (چین) در این بازیها شرکت می کند. بهرامی که کارمند آکادمی ملی المپیک ایران است و تنها برای بازیهای پکن به استخدام موقت فدراسیون تکواندو چین درآمده، پس از پایان المپیک سرکار خود بازخواهد گشت. او می گوید:” خیلی دلم می خواست در پکن برای پیروزی بچه های خودمان هورا بکشم، اما نمی توانم. فقط در دلم برایشان دعا خواهم کرد.“
فوتبال ایران پشت دروازه المپیک
فوتبال ایران از 1976 تا کنون در حسرت حضور در بازیهای المپیک است. در این مدت تعداد تیمهای حاضر در المپیکها همان 16 تیم باقی مانده، اما چگونگی صدور مجوز برای حضور بازیکنان در این بازیها چند بار تغییر کرده که این مسئله همچنان شرکت در المپیک را برای فوتبال ایران غیر ممکن ساخته است. شاید عجیب به نظر برسد که پس از حضور در المپیک 1976 مونترآل، فوتبال ایران سه بار پای به بازیهای جام جهانی گذاشته اما در گشودن دروازه های المپیک ناتوان و همچنان پشت دروازه های المپیک مانده است.
آغازی حماسی و… خاموشی 44 ساله
راهیابی حماسی تیم ملی آماتور ایران به بازیهای المپیک 1964 توکیو را می توان فصل تازه تاریخ فوتبال ایران دانست. در روزگاری که فوتبال ایران محدود به رقابتهای انگشت شمار و نامنظم داخلی باشگاهها، حتی در تهران بود، تیم ملی هم گاه به گاه شکل می گرفت و به رقابتهای بازیهای آسیایی و جام آسیایی سر می کشید. به همت اهالی کم تعداد فوتبال از جمله زنده یادان حسین مبشر، حسین سرودی و حسین فکری، فوتبال به آن درجه از خود باوری رسید که نامزد حضور در بازیهای المپیک شد. تیم ملی شکل گرفت. برای صعود ابتدا باید از سد تیم های ملی پاکستان و عراق می گذشت و سپس در گام آخر از مانع هند، که هر سه – حتی پاکستان – پیشینه ای مشخص تر از فوتبال ایران داشتند.
شاید وقتی در امجدیه آن روز ایران گل نخست را از پاکستان خورد، کمتر گمان می رفت آن تیم به توکیو برسد. اما در آن روز موتور تیم ملی با گل شادروان مهراب شاهرخی روشن شد تا در پایان پیروزی چهار بر یک بر جای بماند و شکست یک بر صفر در مسابقه برگشت ( در لاهور ) بی تاثیر باشد.
سپس عراق در تهران چهار بر صفر شکست خورد. عراق یک سال پیش از آن در دو دیدار دوستانه در امجدیه، یک بار با خوردن یک گل دیر هنگام با ضربه سر پرویز کوزه کنانی، به تساوی رسیده و بازی بعدی را دو بر یک برده بود. عراق به هنگام بازی برگشت در بغداد هم نتیجه ای بهتر از صفر بر صفر نداشت. فوتبال آن روزها در هراس تیم هند و کاپیتان آن “گوسوامی” بود تا آن جا که نتیجه سه بر صفر به سود ملی پوشان ایران در تهران، یک شگفتی به حساب آمد. اما وقتی در کلکته تیم ملی گل دقیقه ده گوسوامی را با سه گل پاسخ داد، حضور فوتبال ایران در المپیک 64 حتمی شد. از بازیکنانی که آن روز برای ایران افتخار آفریدند مردانی چون عبدالله ساعدی، پرویز دهداری، محمد رنجبر، مهراب شاهرخی، مجید برمکی و حمید شیرزادگان دیگر در میان ما نیستند. اما عزیر اصلی، مصطفی عرب، غلامحسین نوریان، محسن حاج نصرالله و همایون بهزادی با خاکستر پیری بر موهایشان، آن روزها را به خوب یاد می آورند.
اختلافهایی که گذر زمان پوچی آن ها را ثابت کرد، تیم ملی را نصفه نیمه به توکیو رساند تا تیمی شکست پذیر باشد.
چهار سال بعد برای المپیک 1968 مکزیکوسیتی، بی پولی فوتبال مانع حضور ایران در رقابتهای مقدماتی شد. اما چهار سال بعد در خیزی دیگر برای حضور در المپیک ایران از سد تیم های ریز و درشتی گذشت که سرآمد آنان کره شمالی با خاطره حضوری توفانی در جام جهانی 1966 و پیروزی یک بر صفر بر ایتالیا بود. اما در مونیخ 1972هم با وجود پیروزی یک بر صفر بر برزیل، حضور المپیکی چنگی به دل نزد.
با یادآوری پیروزی بر برزیل به این اشاره می کنیم که در آن سالها تیم های بلوک شرق به دلیل نداشتن آنچه در غرب ”بازیکنان حرفه ای” خوانده می شدند، با تیم ملی اصلی خود به میدان می آمدند. اما تیم های غربی حق استفاده از بازیکنان حرفه ای را نداشتند و فوتبال آن روز المپیک در انحصار تیم های بلوک شرق اروپا بود. در چنین شرایطی وقتی فوتبال دگرگون شده ایران با پیشینه قهرمانی آسیا و بازیهای آسیایی، به رقابتهای المپیک 1976 گام گذاشت، به بهترین نتایج تاریخ فوتبال خود دست یافت و تا مرحله یکچهارم پایانی صعود کرد. در المپیک ایران با تیم های اصلی لهستان و شوروی نبردی تمام عیار داشت، که اولی دو سال پس از کسب مقام سوم جام جهانی 1974، به زحمت سه بر دو ایران را برد در حالیکه نیمه نخست یک بر صفر بازنده بود و شوروی با ایگور بلوخین، مرد سال فوتبال اروپا، به سختی دو بر یک تیم حشمت مهاجرانی را شکست داد.
حشمت مهاجرانی پرافتخارترین مربی تاریخ ایران است که دو سال بعد ایران را به حضور در جام جهانی رساند ولی پس از انقلاب از وطنش رانده شد تا امارات او را معمار فوتبال خود بداند و تنها ایرانی سرمربی در سه تیم ملی باشد: ایران، امارات متحده عربی و عمان.
بهمن ماه سال پیش فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی مهاجرانی را به عنوان رییس کمیته فنی تیم ملی فوتبال ایران معرفی کرد که گمان آمد هدف جبران رفتار ناسزاوار برای مربی پیر و پر افتخار ایران باشد. اما کاهش این مقام به عضو کمیته، سپس قائم مقام باشگاه استیل آذین و سرانجام مشاور تیم پیام مشهد و سپس هیچ، تنها زمینه ای برای نخبه کشی در فوتبال بوده است.
به هر حال حضور ایران در المپیک در حالی به پایان رسید که ایران در بازیهای مقدماتی المپیک 1980 مسکو هم به همت حسن حبیبی و با دست خالی و بدون حتی یک بازی تدارکاتی، توانست از میدان سنگاپور با عبور از سد تیم های چین و کره شمالی جواز حضور را دریافت کند. اما جمهوری اسلامی در اقدامی نسنجیده حضور کاروان ورزشی ایران در مسکو را به این بهانه مانع شد که شوروی آن روز افغانستان را اشغال کرده است. آن بازیها از سوی بیشتر کشورهای غربی تحریم شد، اما آنان با داشتن مسابقه های پرتعداد آن طور لطمه نخوردند که ایران به ویژه در کشتی ضربه خورد. این ضربه وقتی کاراتر شد که چهار سال بعد ایران در بازیهای المپیک 1984 لس آنجلس آمریکا هم شرکت نکرد، درحالیکه در المپیک 1996 آتلانتا در همان کشوربا همه توان حضور یافت!
برای المپیک 1998 سئول، فوتبال ایران بار دیگر حضور در المپیک را جدی گرفت، اما هرچه کوشید آن را دست نیافتنی تر دید. در سئول تیم های غربی اجازه یافتند که با تیم ملی خود شرکت کنند که برزیل با روماریو پس از شوروی دوم شد. در المپیک 1992 بارسلون، ایران با حسن حبیبی اسیر تبانی امارات و قطر شد. در این المپیک بنای فعلی در فوتبال المپیک گذاشته شد که تیم های زیر 23 سال با سه بازیکن کمکی بزرگسال مجوز شرکت داشتند.
برای المپیک 1996 ناتوانی فدراسیون داریوش مصطفوی که سکان آن در دست رییس تربیت بدنی بود تیم ملی زیر 23 سال ایران را در سد امارات متوقف نگاه داشت. در المپیک سال 2000 حتی یک مربی سرشناس آلمانی به نام کوردس هم نتوانست راهگشای حضور فوتبال ایران شود. این داستان در راه المپیک 2004 آتن در حالی تکرار شد که در این بازیها تیم المپیک عراق توانست در شرایطی بحرانی به مقام چهارم برسد…و داستان ناکامی در راه رسیدن به المپیک 2008 با یک مربی کروآت(بگوویچ) که تیم ما نتوانست از سد تیم های همتای استرالیا و عربستان سعودی بگذرد تا به پکن برسد، تازگی اش آن قدر آزار دهنده است که نیازی به یادآوری آن نیست!