هدفمند کردن یارانه ها و واقعی کردن قیمت حامل های انرژی باتوجه به حجم 100 میلیارد دلاری یارانه انرژی، یک ضرورت اساسی برای اقتصاد کشور است. در بخش انرژی 25 درصد جامعه 85 درصد یارانه برق، بنزین و نفت سفید و گازوییل را مصرف می کنند. در حالی که این 100 میلیارد دلار باید صرف کمک مستقیم به مردم کم درآمد شود و دولت با این پول می تواند ساخت و ساز مسکن را برای خانوارهای فاقد مسکن انجام دهد، برای این کار یک عزم ملی نیاز داریم تا از بالاترین مقام کشور تا دولت و مجلس و مردم این منابع را صرف امور ضروری و زیربنایی کشور کنند.
باوجود درآمد سرشار نفتی، سرمایه گذاری و تولید در صنعت نفت و گاز محدود است. تولید گاز حتی برای تامین نیاز داخلی در فصل سرما و تولید پالایشگاهی نیز محدود است و واردات بنزین و گازوییل رقم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است.
ایران با داشتن دومین ذخایر گاز می توانست برای افزایش تولید گاز برای تامین نیازهای داخلی، خانه ها و صنایع کشور، تزریق کافی به چاه های نفت برای افزایش تولید نفت، حفظ ظرفیت تولید نفت، افزایش صادرات گاز به ترکیه، آسیا و اروپا و … برنامه ریزی کند اما از فرصت تاریخی ایجاد شده برای کشور در منطقه و افزایش درآمد نفت برای سرمایه گذاری در صنایع گاز و نفت بهره نبرده ایم. این در حالی است که در کشورهای نفت و گازخیز منطقه برنامه های افزایش تولید و صدور نفت و گاز با سرمایه گذاری های عظیم همراه است و ما به کندی در این زمینه حرکت می کنیم. این منابع عظیم نفت و گاز می توانست در افزایش تولید و صدور برق به پاکستان، افغانستان، ترکیه و عراق بسیار موثر باشد و علاوه بر درآمدزایی و توسعه انرژی در منطقه، ارتباط بهتری را بین ایران و کشورهای همسایه فراهم کند.
از نظر قیمت حامل های انرژی از قبیل بنزین، گازوییل، نفت سفید، برق و سایر فرآورده های انرژی، هنوز در حد نرخ پایه سال 83 هستیم و این موضوع باعث شد که با وجود، افزایش قیمت نفت و مصرف داخلی کشور، قیمت ها در حد پایین باقی بماند و میزان یارانه پیدا و پنهان انرژی به 100 میلیارد دلار در سال برسد. روزانه 7⁄1 میلیون بشکه نفت خام به صورت مجانی تحویل پالایشگاه های داخلی می شود و علاوه بر حجم عظیم این میزان مصرف در داخل کشور مقادیر قابل توجهی بنزین و گازوییل وارد کشور می شود که سالانه چند میلیارد دلار از منابع را به صورت یارانه از منابع دولت مصرف می کند. این میزان یارانه عظیم انرژی 30 درصد تولید ناخالص داخلی است و اگر قیمت حامل های انرژی در حد متناسبی، هر سال افزایش پیدا می کرد و این جراحی ضروری اقتصاد انجام می شد می توانست سالی 100 میلیارد دلار انرژی را به جای مصرف کردن و اتلاف منابع به صورت ترافیک، آلودگی هوا و اتلاف میلیون ها ساعت وقت مردم و … در زمینه تولید و سرمایه گذاری، کارهای عمرانی و زیربنایی و صادرات نفت و فرآورده های نفتی به کار بگیرد و تولید و منافع ملی را افزایش دهد.
نتیجه این ارزان فروشی انرژی و اتلاف منابع، گسترش فقر و تورم بوده است و به جای هدفمند کردن انرژی و کمک به گروه های فقیر جامعه، انرژی به صورت ارزان در اختیار گروه های پردرآمد و پرمصرف جامعه قرار می گیرد و هر یک از افراد دهک پردرآمد جامعه 15 تا 25 برابر افراد فقیر و کم درآمد از این یارانه انرژی بهره مند می شوند. به دلیل پایین ماندن ظرفیت تولید گاز و بالا رفتن مصرف گاز داخلی، هم امکان صادرات گاز بیش تر فراهم نشده و حتی در مواردی صادرات گاز به ترکیه در فصل سرما قطع شده و هم تزریق گاز به چاه های نفت کم شده است و به عقیده کارشناسان همین امر باعث افت 10 درصدی تولید نفت شد.
منبع: سرمایه، بیستم فروردین