با گذشت بیش از 20 ماه از بازداشت مصطفی تاج زاده، این فعال سیاسی همچنان بر تقلب در انتخابات 22 خرداد سال گذشته تاکید و اعلام کرده است: “ زندانها را هم مثل بقیه جاهای ایران سراسر سبز خواهیم کرد”.
تاج زاده که در بند قرنطینه زندان اوین به سر می برد طی 20 ماه گذشته در مقالات و پرسش و پاسخ هایی که با کاربران صفحه فیس بوک خود انجام داده، بر پی گیری شکایت اش از آیت الله جنتی اصرار و تاکید کرده است که پیروزی جنبش سبز را در زندان دیده: “ راهبرد بگیر و ببند و سرکوب در عصر گفتمان دموکراسی و عصر اتباطات آزاد و اینترنت و ماهواره و تلفن همراه محکوم به شکست قطعی است. به همین دلیل باید کمربندها را محکم تر بست و این مرحله را پشت سر گذاشت. اینده ایران بلاتردید سبز است و ایران به زودی برای همه ایرانیان خواهد شد”.
در این گزارش نگاهی داریم به مواضع مصطفی تاج زاده پس از بازداشت که در قالب مقالات و پرسش و پاسخ هایی در صفحه فیس بوک شخصی او منتشر شده است.
مصطفی تاج زاده، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت است که یک روز پس از انتخابات مخدوش 22 خرداد 88 بازداشت شد. او از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب به 6 سال حبس تعزیری و 10 سال محرومیت از فعالیت در احزاب و مطبوعات محکوم شده و در حالی در حال سپری کردن دوران محکومیت خود در اوین است که به گفته خانواده اش در بند قرنطینه به سر می برد و تاکنون اجازه انتقال او به بند عمومی داده نشده است.
فخرالسادات محتشمی پور، همسر آقای تاج زاده نیز در حال حاضر در بند 2 الف سپاه زندانی است.
زندان های سبز
در تازه ترین متنی که وب سایت تحول سبز و صفحه فیس بوک مصطفی تاج زاده روز گذشته منتشر کرده اند، این فعال سیاسی اصلاح طلب “احکام دادگاههای نمایشی بازداشت شدگان بعد از انتخابات” را سیاسی، غیرقانونی و از پیش تعیین شده و خوانده و گفته است: جسم من در اختیار آنها است، اما روحم، ایمانم، امیدم و آزادیام هرگز. من آزاد زندگی کردهام و به لطف پروردگار آزاد زندگی خواهم کرد؛ در اوین یا بیرون از آن.
آقای تاج زاده که به 6 سال حبس تعزیری و دهسال محرومیت از فعالیت حزبی و مطبوعاتی محکوم شده در پاسخ به پرسش کابران صفحه فیس بوک خود اظهار داشته است: در هر حال هدف حزب پادگانی از صدور چنین احکامی این است که یک شمشیر دموکلیتوسی بالای سرمان نگاه دارند تا بیرون زندان دست از پا خطا نکنیم و منفعل بمانیم… اما من زیر بار این بخش از حکم قرون وسطایی دادگاه که مرا میخواهند از حقوق مسلم و خدادادیام محروم کنند نخواهم رفت. البته نمیدانم بر چه اساسی تصور میکنند که میتوانند ۱۰ سال خفقان ایجاد کنند که به امثال من حکم ۱۰ سال سکوت و انفعال دادهاند. یعنی واقعاً فکر میکنند تا ۱۰ سال دیگر میتوانند به چنین وضعی ادامه بدهند و چنین احکامی را اجرا کنند؟ از سوی دیگر صدور همین احکام نشانگر این است که در کشور یک کودتای واقعی اتفاق افتاده است که به علت حضور آگاهانة مردم افشا شد. این احکام نشانة رفتار یک دولت کودتایی نامقتدر و نامشروع است، نه یک دولت ۲۴ میلیونی مقتدر و مشروع.
او با تاکید بر اینکه “زندان ها را مثل بقیه جاهای ایران سراسر سبز خواهیم کرد” افزوده است: ما پیروزیم؛ نه فقط به دلیل اینکه بیشماریم بلکه چون بر حقیم و خدا با ما است و اخلاقی عمل میکنیم و به پیمان خود با مردم وفاداریم. به مسئولان پروندهام هم صراحتاً گفتهام که سکوت نخواهم کرد و فعالیتهای قانونی و اصلاحطلبانه خود را به جد دنبال خواهم کرد، چه در زندان و چه خارج از آن. البته آنان به تجربه دریافتهاند که دایره نفوذ سخنان ما در زندان بسیار بیشتر از خارج زندان خواهد بود.
مصطفی تاج زاده نسبت به حکم محکومیت خود تقاضای تجدید نظر نکرد و همان حکم دادگاه بدوی در مورد او اجرا شد.
هدف اصلی کودتای انتخاباتی 88
تاج زاده درصفحه فیس بوکش در پاسخ به سوالی درباره “هدف اصلی اقتدارگرایان از کودتای انتخاباتی 88” گفته است: در انتخابات سال 84 هدف اصلی حزب پادگانی، یکدست و تکصدایی کردن حکومت بود، اما در انتخابات سال 88 به دنبال تکصدایی کردن جامعه بودند. لذا در این دوره به حذف همة نیروهای منتقد یا مستقل از حکومت کفایت نخواهند کرد و خواهند کوشید منتقدان خود را از عرصة سیاسی و اجتماعی و نهادهای مدنی هم حذف کنند. در این دوره هیچ حزب و نشریة تأثیرگذار منتقدی را تحمل نخواهند کرد و بدون رودربایستی به سمت یک نظام تمامیتخواه و بسته خواهند تاخت. مطبوعات، احزاب، تجمعات و نهادهای مدنی و سازمانهای مردمنهاد (ان.جی.اوها) را در حد توان منحل خواهند کرد، دانشگاهها را به قدر وسع خود تصفیه و انتخابات را غیرآزاد برگزار خواهند کرد.
به گفته آقای تاج زاده “هدف فقط حذف اصلاحطلبان نیست، بلکه حتی اصولگرایانی را که شخصیت مستقلی دارند هم حذف خواهند کرد”.
او در این پاسخ که 11 ماه بعد از انتخابات مخدوش 22 خرداد داده شده شعار اقتدارگرایان را همان شعار استالین و خوارج دانسته و گفته است ادعای حزب پادگانی 50 میلیونی اما رفتارشان 5 میلیونی است ورفتار یک اقلیت مضطرب و نگران که از سایه خودش هم میترسد. خشونتها و بازداشتها و ظلمهایی که شاهدیم همه ناشی از ترس است نه اعتماد به نفس.
تاکید بر وقوع کودتای مخملی
عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب در این پرسش و پاسخ ها بر وقوع کودتایی مخملی از سوی حکومت تاکید کرده و آمادگی خود را برای انجام هرگونه مناظره ای اعلام کرده است.
آقای تاج زاده گفته است: 22 خرداد نه یک “انقلاب مخملی” توسط اصلاحطلبان که “کودتایی مخملی” توسط آقای احمدینژاد و حامیانش و در واقع توسط حزب پادگانی بود.
او به شبهات موجود در پیش از انتخابات اشاره کرده و گفته: ما حداقل به دو دلیل مهم از ماهها پیش از برگزاری انتخابات نسبت به صیانت کامل مجریان و ناظران از آراء شک و شبهه داشتیم. دلیل اول عملکرد بسیار مشکوک و غیرشفاف و اعتمادزدای مجریان و ناظران در انتخاباتهای شوراهای سوم و مجلس هشتم بود که توسط دولت آقای احمدینژاد برگزار شد و هنوز بعد از سه سال جزئیات از انتخابات آراء را اعلام نکردهاند. دومین دلیل هم اصرار عجیب حامیان آقای احمدینژاد بودکه جز خودشان کسی در هیاتهای نظارت و اجرایی حضور نداشته باشند. این دو دلیل برای نشان دادن آمادگی حزب حاکم برای تقلب کافی بود. اما متاسفانه نهتنها نگرانیهای ناشی از این دو علت را کاهش ندادند بلکه با انجام یک رشته اقدامات به شائبه تقلب دامن زدند.
وی در بخش دیگر و درباره “دلیل ترس اقتدارگرایان از انتخابات آزاد” به بخشی از جلسات بازجویی خود اشاره کرده و توضیح داده: یکی از بازجوها درباره ضرورت حد و مرزی که انتخابات در جمهوری اسلامی ایران نباید فراتر از آن برود سخن میگفت و معترضانه از من پرسید اگر انتخابات آن طور که تو میگویی صد در صد آزاد برگزار شود و یک بهایی از دل صندوق آرا درآید، باز هم از انتخابات آزاد دفاع میکنی؟ در آن صورت چگونه میتوانی مدعی حمایت از نظام شوی؟ در پاسخ گفتم اول اینکه اگر بعد از 30 سال حاکمیت جمهوری اسلامی، در یک انتخابات آزاد یک بهایی رأی بیاورد وای بر من و تو که نتوانستهایم رضایت اکثریت این ملت را جلب کنیم. در آن صورت به جای زیر سؤال بردن تصمیم و رأی اکثریت مردم، باید از خود بپرسیم مگر ما در این 30 سال با ملت چه کردهایم که اکثریتشان حاضر نیستند به یک نامزد مسلمان رأی دهند؟ حال آن که مردم در زمان شاه یک مرجع تقلید شیعه را از کنج تبعید برکشیدند و در قلوب خود جای دادند. اکنون کار به جایی رسیده است که مقام بازجوی حافظ نظام از احتمال انتخاب یک بهایی در یک انتخابات آزاد میترسد؟
آقای تاج زاده تصریح کرده که “نمیتوان به بهانه ترس از روی کار آمدن یک بهایی، تیغ نظارت نظامی
استصوابی را همچنان بر فراز رأی ملت به پرواز درآورد. پرسیدم مگر آقای جنتی تا چند سال میتواند در مقابل ملت بایستد؟ مگر تجربه انقلاب اسلامی را فراموش کردهایم که ملت اگر مطالبه واضحی را در دستور کار خود قرار دهد دیر یا زود و بدون سوختو سوز به آن نایل خواهد شد؟ بحث فقط درباره زمان و نحوه رسیدن به این خواست و هزینههای آن است”.
او با بیان اینکه “حزب پادگانی شهامت پذیرش خطا را ندارد”، افزوده: نفس حضور من و امثال من در زندان و نفس واکنش سرکوبگرانه در قبال مطالبه مردم برای شفافسازی آرایشان و برپایی انتخابات آزاد و قانونی، حاکی از آن است که ترس اصلی حزب پادگانی رأی آوردن مفروض یک بهایی نیست، بلکه آنان نظام برخاسته از انقلاب و استمرار یافته در 27 سال ماقبل خودشان را بیگانه با اهداف پادگانی خود میبینند و به همین سبب از بهایی- صهیونیستی نمایاندن جنبش مردمی و حتی نخستوزیر امام ابایی ندارند. سوءظن در قبال انتخابات آزاد و در قبال ماهیت رأی مردم، یک سوءظن فرضی و معطوف به آینده فرضی نیست، بلکه این سوءظن بنیادی است که نفس صندوق و انتخاب آزادانه مردم را نشانه گرفته است. به همین دلیل نه فقط میکوشند فرزندان انقلاب و امام را از گردونه رقابتهای انتخاباتی حذف کنند، بلکه تلاش وافری مبذول میدارند تا آنان را به جرم تلاش برای شرکت در انتخابات و اصلاح مدیریت کشور در زندانها حبس کنند.
جنتی؛ نماد انتخابات غیر آزاد
مصطفی تاج زاده پس از انتخابات مجلس ششم و رد صلاحیت گسترده کاندیداهای اصلاح طلب، آیت الله جنتی را متهم به تخلف در انتخابات و از او شکایت کرد. به شکایت او رسیدگی نشد اما او بعد ازصدور حکم محکومیت خود از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب در سال گذشته، تقاضای تجدید نظر نکرد و دفاع از خود در دادگاه را منوط به رسیدگی شکایتش از آیت الله جنتی اعلام کرد.
از این فعال سیاسی درباره این موضوع سئوال شده که پاسخ داده شکایتش از دبیر شورای نگهبان جنبه غیر شخصی، و عمومی داشته و: “مسئولیت انتخابات مجلس ششم بر عهدة من بود و طبق قانون موظف بودم که از حقوق شهروندان ایران، چه انتخابشونده و چه انتخابکننده، در آن انتخابات دفاع کنم. در آن انتخابات علیرغم این تعهد، حقوق عدهای به ویژه حق دکتر علیرضا رجایی ضایع شد و تا آخر عمر هر کجا باشم وظیفة خود میدانم از حقوق مظلومان انتخابات مجلس ششم دفاع کنم و مسبب اصلی سلب این حقوق را که آقای جنتی و همکاران او هستند به جامعه معرفی کنم. نداشتن سمت دولتی رافع مسئولیت من در آن انتخابات و انجام این وظیفه نیست”.
او از آیت الله جنتی به عنوان نماد انتخابات غیر آزاد در ایران نام برده و گفته: “انتخابات آزادو لوازمش در ایران مادر آزادی های دیگر است. جمهوری اسلامی با انتخابات آمد و با انتخابات میماند و با انتخابات میرود. با انتخابات آزاد میماند و با انتخابات غیرآزاد میرود. با انتخابات آزاد ماندنی است و با انتخابات نمایشی و فرمایشی رفتنی. هیچ نظامی با انتخابات آزاد نمیرود. علت سقوط شاه هم همین بود که تن به انتخابات آزاد نداد. اگر انتخابات نمایشی و فرمایشی شود جمهوری اسلامی ناگزیر میرود. تمام تلاش ما برای آزادی انتخابات برای پیشگیری از این اتفاق و تأمین نظم و امنیت و ثبات است تا جامعه از بلواهای جدید و ایرانسوز نجات پیدا کند. آقای جنتی هم در ادبیات من نماد مبارزه با انتخابات آزاد است زیرا حدود دو دهه است که سنگ بنای شوم و نفرینشده انتخابات غیرآزاد در جمهوری اسلامی ایران را گذاشته است.
آقای تاج زاده همچنین در پاسخ به سوالی درباره شعار “نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران” که از سوی مردم در روز قدس سال گذشته سرداده شد، گفته است: من دلیل واقعی طرح این شعار را افشای این نکته میدانم که حزب پادگانی با سر دادن شعارهای رادیکال ضداسرائیلی و در پوشش دفاع از مردم غزه و لبنان میکوشد نقض آشکار حقوق مسلم ایرانیان را پنهان کرده و به فراموشی بسپارد.
آماده مناظره در اوین هستم
این فعال سیاسی، نوروز سال گذشته و برای عمل جراحی به مرخصی آمد اما پس از شکایت او و 6 عضو دیگر جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از سردار مشفق به زندان بازگردانده شد.
سال گذشته یک نوار صوتی از طریق بلوتوث و سایت های اینترنتی به شکلی وسیع منتشر شد که طی آن فردی به نام سردار مشفق که گفته می شد از فرماندهان قرارگاه ثارالله سپاه است؛ اتهامات سنگینی به چهره های شاخص اصلاح طلب و همچنین سید حسن خمینی، هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی، سید محمد خاتمی و آیت الله صانعی نسبت داده بود.
مصطفی تاج زاده و 6 عضو دیگر جبهه مشارکت از سردار مشفق شکایت کردند اما به شکایت آنها رسیدگی نشد و در مقابل برای پس گرفتن و تکذیب شکایت خود تحت فشار قرار گرفتند و به زندان بازگردانده شدند.
او اما در ملاقات کابینی با همسرش رسما اعلام کرد که شکایت خود را پس نخواهد گرفت. همزمان فیلمی کوتاه از او در سطح اینترنت پخش شد که رسانه های حکومتی از آن به عنوان تاکید مصطفی تاج زاده بر عدم وقوع تقلب انتخاباتی یاد کردند.
اما آقای تاج زاده در ملاقات کابینی با همسرش اعلام کرد: همه این شلوغ کاری ها و تبلیغات رسانه های دولتی برای این است که کسی سؤال نکند که چرا به اعتراضات رسیدگی نشد بلکه با منتقدین سرکوبگرایانه برخورد شد. چرا روز عاشورا با ماشین از روی پیکر عزاداران رد شدند و آنان را از روی پل به زمین پرتاب کردند و خواهر زاده کاندیدای اصلاح طلبان را به شهادت رساندند. حوادثی که در هیچ کشور دموکراتیکی روی نمی دهد. اگر جناح پیروز خود را برحق می داند پس چرا با تشکیل هیأت بی طرف مورد قبول نامزدهای ریاست جمهوری، نه آقای جنتی و مرتضوی، به همه شکایت ها رسیدگی نشد.
او براساس متنی که در وب سایت تحول سبز منتشر شد گفته بود: گر راست می گویند و اعتماد به نفس دارند، همه شان جمع شوند و همه اسناد و مدارک یک ساله شان را بیاورند و مرا نیز از همین زندان بدون هیچ سندی تحت الحفظ به صدا و سیما ببرند تا با آنان مناظره کنم یا این که برای مناظره به اوین بیایند تا ثابت شود چه کسی در این انتخابات و در انتخابات پیشین مجلس کودتا کرده و برای انتخابات آتی هم برنامه دارد.
آقای تاج زاده در دومین ملاقات کابینی خود پس از بازداشت مجدد با تاکید براینکه “دیر نیست روزی که کودتاچیان در دادگاه حاضر شوند”، به همسرش گفته که “بازداشت اول در فردای کودتای انتخاباتی به دلیل مقابله ما با استبداد دینی بود و بازداشت مجدد هم برای مقابله با کودتای نظامی است”.
به گفته او “زندان به رغم غیرقانونی بودنش و به رغم ندادن حقوق اولیه زندانی، این حُسن را داشته که موضوع مهم شکایت از کودتاگران را زنده تر و جدی تر نگاه می دارد و این امر موجب آگاهی بیشتر مردم و آمادگی بیشتر آنان برای مقابله با استبداد دینی می شود”.
عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب سپس به روایت همسرش در ملاقات کابینی گفته که “ما هرگز شکایتمان از کودتاچیان را پس نمی گیریم. با این شرایط اقتصادی و بی کفایتی مدیریتی گذر زمان به ضرر حزب پادگانی و به سود جنبش سبز است. کمربندها را محکم ببندیم، آینده ایران بی تردید سبز است و ایران برای همه ایرانیان خواهد شد.
او با اشاره به حکم انحلال جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب از سوی حکومت گفته: “باعث افتخار ماست که مرتضوی، قصاب مطبوعات آزاد در ایران و متهم ردیف اول جنایات کهریزک، که ننگی برای نظام اسلامی ما شد و خواهدماند و متهم به قتل دکتر زهرا کاظمی، تقاضای انحلال حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را درخواست کرده است… از همان ابتدای دستگیری ما بازجوها گفتند که این دوحزب را منحل و ما را محکوم و زندانی خواهند کرد بنابرین، این رفتار غیرقانونی برای ما قابل پیش بینی بود چرا که صدور حکم انحلال این احزاب، یکی دیگر از سناریوهای از پیش تعیین شده برای ایجاد جامعه تک صدایی و انسدادی بود”.
به گفته آقای تاج زاده “رژیم شاه مخالفان سیاسی خود را در سطح دکتر مصدق و مهندس بازرگان در دادگاه های علنی، یکی 56 سال پیش و دیگری 45 سال پیش، محاکمه کرد و جمهوری اسلامی بعد از مردمی ترین انقلاب جهان و با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، جرأت برگزار کردن دادگاه های علنی اشخاص حقیقی و حقوقی و افراد و احزاب را با رعایت ضوابط حقوقی و قانونی ندارد.”
او همچنین تاکید کرده است که “جمهوری اسلامی دچار استحاله شده”. آقای تاج زاده گفته است: استفاده اصطلاح فتنه از سوی کودتاگران، مترادف بگیر و ببند و کشتار است.
او جنگ طلبان آمریکایی و ایرانی را دو روی یک سکه خوانده و گفته: رفتار جنگ طلبان آمریکایی با جنگ طلبان ایرانی یکی است. افراطیون آمریکایی به بهانه جنایت یازده سپتامبر فضای جهان را نظامی و جنگی کرده اند تا به این ترتیب بتوانند مخالفان خود را سرکوب کرده و اهداف نامشروعشان را تأمین کنند. طرفداران اسلام پادگانی- طالبانی در ایران نیز به بهای مقابله با آمریکا و اسرائیل فضای کشور را پلیسی و امنیتی کرده اند و به همین بهانه مخالفان و منتقدان را با اعمال خشونت بسیار سرکوب می کنند.
آقای تاج زاده همچنین از مردم ایران خواسته است که “از این به بعد برای نشان دادن میزان علم و دانش و شناخت وبصیرت عمیق حسین شریعتمدار که بی شباهت به همتایش (ملا عمر) در کشور همسایه مان نیست، وی را ملاحسین بخوانند”.
اعترافات تاج زاده
اما مهم ترین و تاثیر گذارترین موضع اعلام شده از سوی مصطفی تاج زاده انتشار مقاله ای با عنوان “پدر، مادر، ما باز هم متهمیم” از سوی او در وب سایت امروز بود.
مقاله ای که از سوی این فعال سیاسی به ندا آقا سلطان، دختر جوانی که در جریان اعتراضات 30 خرداد سال گذشته به ضرب گلوله جان باخت، تقدیم شد.
آقای تاج زاده در این مقاله تصریح کرده بود: من در محضر نسل جدید شهادت میدهم، نظامی که ما برای برپایی آن انقلاب کردیم و به قانون اساسی آن رأی دادیم، غیر از نظام نظامیانی است که میکوشند آن را ملک طلق خویش نمایند و در عرصه سیاست برای خود جایگاهی همانند فرماندهان دخالتگر ارتش ترکیه و پاکستان قائل شوند.
او به گفتگوهای خود با بازجویش اشاره کرده ودر بخشی از همین مقاله تحت عنوان “اعترافات من” نوشته است: خطای ما این بود که در مقابل برخی رفتارهای دادگاه های انقلاب موضع نگرفتیم؛ در عین اینکه جناح موسوم به خط امام طراح اعلامیه 10 مادهای دادستانی انقلاب در زمان شهید قدوسی در بهار سال 1360 بود (طرحی که گروههای سیاسی دگراندیش مخاطب آن بودند و بسط مناظره و حقوق و آزادیهای قانونی آنان را به خلع سلاح گروهها پیوند میزد)، اما نتوانستیم (و نیز تروریسم سال 60 و جنگ تحمیلی نگذاشت) که این راه را تا مرحله گسست کامل از شیوههای غیردموکراتیک پیگیری کنیم.
آقای تاج زاده “سکوت تاییدآمیز درباره نحوه محاکمات دادگاه انقلاب” را خطای دیگری دانسته و نوشته : اعتراف میکنم که اگر در زمان خود در مقابل مواجهه نادرست با آیتالله شریعتمداری و برای حفظ حریم مرجعیت اعتراض میکردیم، کار به جایی نمیرسید که امروز حرمت مراجع و عالمانی همچون مرحوم آیتالله منتظری و حضرات آقایان وحید خراسانی، موسوی اردبیلی، صانعی، بیات زنجانی، دستغیب شیرازی، طاهری اصفهانی، جوادی آملی و… حتی در صدا و سیما مورد تعرض قرار گیرد و کار به جایی برسد که حتی بیت و نوه امام و حسینیه و مرقد ایشان و نیز آرامگاه مرحومان صدوقی و خاتمی از تعرض مصون نماند.
او افزوده: اگر خطایی وجود داشته که داشته است، آن خطایی نیست که بازجوها میگویند و اگر باید اعتراف کرد و حلالیت طلبید که باید هم طلبید، باید از برخوردهای ناصوابی که با مهندس بازرگان و دکتر سحابی صورت گرفت، عذر خواست و نیز باید از همه سیاسیونی که خواهان فعالیت قانونی بودند و حقوقشان به بهانههای مختلف نقض شد، پوزش طلبید.همچنین باید از تحمیل یک سبک زندگی به شهروندان و دخالت در حریم خصوصی آنان معذرت خواست.
عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب سپس با بیان اینکه بزرگترین خطای ما تعمیم مناسبات سیاسی در عصر “عصمت” به عصر “غیبت” بود، افزوده: با تأسی به دکتر شریعتی به همنسلان خود عرض میکنم پدر، مادر ما باز هم متهمیم، نه متهم بازجوها بلکه متهم این نسل.
آقای تاج زاده در مقاله دیگری که به احمد بورقانی تقدیم کرده، نوشته که پیروزی جنبش سبز را در زندان دیده است.