مرد بی ادعا

فریبا داوودی مهاجر
فریبا داوودی مهاجر

مرد آرام، بی ادعا و فعال جامعه مدنی ایران در حالی‎ ‎دستگیر شد که دغدغه سازمان های غیردولتی وتهدید ها ‏و خطرات پیش رو‎ ‎او را لحظه ای رها نمی کرد.‏

پس از اخراج وی از دانشگاه جمعی از دوستان به او توصیه کردند که این‎ ‎اخراج را مطبوعاتی کند. او معتقد ‏بود اگر چه این اخراج موجب مشکلاتی‎ ‎برایش می شود، ولی باز بودن سازمان کنشگران داوطلب مهمتر ‏است و او نمی خواهد‏‎ ‎به قیمت طرح یک موضوع شخصی سازمان را در خطر قرار دهد.‏‎ ‎

دکتر انسانی بود که بابت مدیریتش بر پروژه های این سازمان ریالی‎ ‎دریافت نکرد و معتقد به شفافیت بود. وی ‏هر سال گزارش مالی و گزارش عملکرد‏‎ ‎سازمان را ریال به ریال و قدم به قدم منشر می کرد و معتقد بود اولین ‏و‎ ‎مهمترین ملاک برای یک سازمان غیر دولتی شفافیت و کسب اعتماد است. به خصوص‏‎ ‎برای سازمان هایی ‏که پروژه های بین المللی اجرا می کنند و می توانند از‎ ‎این منظر مورد تهاجم قرار بگیرند. رزاقی به دلیل ‏همین شفافیت هیچگاه از عملکردش‎ ‎نگران نبود و معتقد بود که کلیه فعالیت های این سازمان قابل دفاع است.‏‎ ‎

او مرد ساده ای بود که به اصطلاح، آرام می آمد و آرام می رفت. ولی هر روز‏‎ ‎و هر هفته چندین کارگاه ‏آموزشی برای جوانان و سازمان های غیر دولتی برگزار‏‎ ‎می کرد. برای شبکه سازمان های جامعه مدنی‎ ‎تلاش می نمود، و همواره بر نگرش جنسیتی مثبت نسبت به زنان تاکید می نمود. او همچنین دست اندر کار ‏چاپ نشریه بود و سایت‎ ‎کنشگران داوطلب را مدیریت می کرد و صد البته، این همه را به همراه تیم‎ ‎کنشگران ‏داوطلب انجام می داد.‏‎ ‎

دکتر رزاقی مردی بود که هر نقد و مخالفتی را با آرامش تحمل می کیرد‎ ‎و گوش می داد و هرگز عصبانی ‏نمی شد، هیچ ادعایی نداشت و با سعه صدر با‎ ‎مشکلات کنار می آمد. ‏

هر بار با وی در کارگاهی در خارج از کشور شرکت می کردم مستقیم از‎ ‎فرودگاه به محل بر گزاری نشست ‏می آمد و از همان جا مستقیم به ایران باز می‎ ‎گشت. یک روز اضافه نمی ماند، و حتی اگر وقتی داشت از ‏شهر دیدن نمی کرد. دکتر نمونه بود از یک فعال حقوق بشر. به مانند دیگر فعالین واقعی در ایران که‎ ‎از ‏زندگی و آرامش و امنیت خود زده اند و زندگی خود را در این راه فدا‎ ‎نموده اند. وما تنها می توانیم پس از ‏بازداشت تک تک آنها در باره شان سخن‎ ‎بگوییم.‏

نهایت آن که امروز، سهراب‎ ‎رزاقی که من معتقدم که یکی از فعالان جنبش زنان نیز هست، در زندان به سر ‏می برد و‏‎ ‎افتخار بودن در زندان را تجربه می کند. این افتخار بر او گرامی باد‏‎. ‎