برزو درآگاهی
دانشجویان شهر اهواز در روزهای اخیر اعتراضی از پیش تعیین نشده را در دانشگاههای خود به راه انداختند. روز دوشنبه در کاشان گروهی کافهتریای دانشگاه را گرفتند و شروع به خواندن شعرهای ضددولتی کردند. چند هفته پیش در تهران زمانیکه یک نفر لنگه کفشی را به طرف وزیر ارشاد سابق محمود احمدینژاد پرتاب کرد دیگران به شدت شادی کردند.
روز دوشنبه دانشجویان با فریاد های خود بار دیگر محمد حسین صفار هرندی وزیر سابق را ساکت کردند.
جنبش اعتراضی که پس از انتخاب مجدد مناقشهآمیز احمدینژاد در 22 خرداد، که به میزان زیادی به دلیل تمرکز سیاستگذاران غرب بر برنامه هستهای ایران از رسانههای بینالمللی دور مانده بود، ادامه یافته و بیشتر در دانشگاهها خود را نمایان می سازد.
معترضان با نادیده گرفتن هشدارهای مقامات امنیتی قرار است اولین گردهمایی بزرگ خود را پس از شش هفته در روز چهارشنبه برگزار کنند. این بارقرار است راهپیمایی سالانه تسخیر سفارت آمریکا در 13 آبان را تبدیل به یک راهپیمایی ضددولتی کنند.
میرحسین موسوی رهبر مخالفان در بیانیهای که وبسایتهای اصلاحطلبان منتشر کردهاند گفت: “13 آبان برای ما میعادگاه دیگری است. برای این است که باری دیگر به ما یادآوری کند که مردم خود رهبر هستند.”
در غرب برخی از تحلیلگران شروع به کوچک شمردن توانایی جنبش مخالفان برای تاثیرگذاری بر تصمیمگیری های تهران کردهاند. برخی میگویند ماهها سرکوب قابلیت و رهبری سازمانی جنبش اعتراضی را کاهش داده است.
مارک فاولر تحلیلگر سابق سیا که اکنون ریاست خانه پرشیا، سرویسی که توسط شرکت مشاوره بوزآلن همیلتون در واشنگتن اداره میشود گفت: “نظر ما این است که رژیم بطور گستردهای مخالفان را خنثی کرده است. اینطور به نظر می رسد که آنها به میزان زیادی مخالفان را از لحاظ رهبری گردن زدهاند. فکر نمیکنم دولت نگرانی از این جهت داشته باشد.”
همچنین بسیاری در مورد توانایی مخالفان در تعیین جایگزینی برای تندروها که دست قویتررا در تهران دارند شک دارند.
فاولر گفت: “موسوی فینفسه لیبرال نیست. وقتی نخستوزیر بود محافظهکاران و تندروها را راضی نگاه میداشت.”
عطاالله مهاجرانی رازدار مهدی کروبی در کنفرانسی که ماه گذشته در واشنگتن برگزار شد از رد کردن سیاستهای هستهای احمدینژاد خودداری کرد.
فلینت لورت و هیلاری مان لورت که به عنوان تحلیلگر خاورمیانه سیا، شورای امنیت ملی و وزارت امور خارجه کار کردهاند در رشتهای از نقطه نظرات و سخنرانیهای عمومی از دولت اوباما خواستهاند تا از نتیجه انتخابات ایران پیروی کنند و با رهبریت جاری تهران مراوده کنند.
تحلیلگران میگویند رد جامعه مدنی ایران به عنوان عاملی در تدوین سیاست آمریکا در قبال ایران از لحاظ سیاسی بسیار مقبولتر است چراکه هم بستن قرارداد با احمدینژاد بر سر مسئله هستهای ویا تحریم علیه ایران که میتواند مخالفان را تحلیل برد را آسان تر می کند.
گری سیک کارشناس مسائل ایران در دانشگاه کلمبیا که در دوره کارتر در شورای امنیت ملی دارای مقام بوده است گفت، برخی از حامیان خشونت در سیاست خارجی آمریکا می گویند “هر گونه جنبش “اصلاحی” در ایران به عنوان دور شدن از تحریمهای بیشترخواهد بود و سیاست دشمنی آشکار ایران و آمریکا ، که این خشونت طلبان از آن حمایت می کنند را مخدوش می سازد.”
به گفته تحلیلگران متعدد، دولت آمریکا نسبت به جنبش باصطلاح سبز ایران و شبکهای گوناگون از افراد و گروههای ایرانی که با احمدینژاد مخالف هستند، بیتوجه نیست. سیک یادآوری کرد که در ماههای اعتراض، که منجر به سرنگونی پادشاهی محمدرضا شاه پهلوی شد، زمانهای طولانی وجود داشت “که به نظر میرسید هیچ اتفاقی نمیافتد.”
اما برنامه هستهای ایران هنوز اولویت اول واشنگتن است، و تعداد کمی از مقامات آمریکا انتظار دارند که مخالفان بتوانند طی سال آینده تغییری در سیاست هستهای دولت ایران ایجاد کنند؛ مدت زمانی حیاتی که بسیاری بیم آن دارند تهران بتواند با استفاده از آن به قابلیت ساخت بمب اتمی دست یابد.
کریم سجادپور کارشناس مسائل ایران دربنیاد کارنگی برای صلح جهانی که با گروههای تدوین سیاست ایران دروزرات امور خارجه و کاخ سفید در ارتباط است گفت، دولت اوباما “نمیتواند کلاهش را بر جنبش سبز بیاویزد.”
وی گفت: “اما آن را نادیده نمیگیرید. آنها آگاه هستند که باید احتمال آشتی با ایران را بدون ریختن آب سرد بر جنبش سبز در نظر بگیرند.”
دولت ایران خود جنبش اعتراضی را منتفی ندانسته است.
روز 18 سپتامبر معترضان در راهپیمایی حمایت از فلسطین نفوذ کرده و آن را تبدیل به تظاهرات عظیمی کردند که یکی از شاهراههای اصلی تهران را اشغال کرد و موجب دستپاچگی دولت شد.
مقامات هشدارهای زیادی را مبنی بر سرکوب هر کسی که سعی در تبدیل یادبود تسخیر سفارت آمریکا به تظاهرات اعتراضی داشته باشد منتشر کردهاند.
تلویزیون دولتی ایران به بینندگان هشدار داده است که “مجوز تنها برای یک نوع تظاهرات صادر شده است.”
“مرگ بر اسرائیل” و “مرگ بر آمریکا” تنها شعارهای تاییدشده رسمی هستند.
منبع: لوسانجلس تایمز، 3 نوامبر 2009