در هر انتخاباتی در ایران دعوای حامیان و مخالفان شرکت در انتخابات، معمولا تلخ تر و گزنده تر از نزاع بین حامیان و مخالفان کاندیداهای مختلف است.
آیا کسی منکر این است که هر فردی حق دارد در انتخابات شرکت کند یا نکند؟
اگر فردی در این باره تردید دارد بهتر است نسبت به پاینبدی خود به حق انتخاب آزاد بشر برای تعیین سرنوشت خود بیشتر بیاندیشد، اما اگر تردید ندارد، پس چرا این همه نزاعهای مخرب اعصاب و بیحاصل؟
خوشبختانه یا بدبختانه من از کسانیام که تجربه قرار گرفتن در هر دو سوی منازعه شرکت یا عدم شرکت در انتخابات را دارم و باید اذعان کنم که ما ایرانیها همیشه با مطرح کردن شرایط اضطرار، بهانهای برای تحت فشار گذاشتن هموطنان مخالف خود داریم و به رغم شعارهایی که گوش فلک را کر میکنند، حق انتخاب برای دیگران قائل نیستیم.
در دوره پیش من با ارائه یک تحلیل مشخص مخالف شرکت در انتخابات بودم و از این بابت فشار روانی بسیاری را از جانب موافقان شرکت تحمل کردم.
این فشار به همان دوره انتخابات محدود نشد. در تمام چهار سال گذشته، هر خرابکاری که آقای احمدی نژاد مرتکب شده، حامیان شرکت در انتخابات به شیوههای مختلف آن را به پای به قول خودشان”تحریمیها” نوشتهاند.
این در حالی است که من به جد باور دارم که اگر به جای آقای احمدی نژاد یکی از کاندیداهای مورد نظر اصلاح طلبان در انتخابات سال 84 پیروز میشد، عواقبش برای ما بسیار سنگینتر از وضع کنونی بود به طوری که اکنون با بی اعتباری تمام باید صحنه را ترک و سرنوشت کشور را دو دستی و بی هیچ ادعایی تقدیم طیف نوظهوری حتی افراطیتر از تیم آقای احمدی نژاد میکردیم.
برای این نظرم دلایل روشنی دارم که تاکنون بارها گفتهام و نوشتهام، حال اگر کسی نمی خواهد آنها را بشنود یا بخواند به خودش مربوط است.
در این دور از انتخابات اما من اعتقاد دارم که به دلیل ظهور دولت احمدی نژاد و شکست تجربه او، و دقیقا به دلیل همین ظهور و شکست و نه بیشتر شدن صلاحیت ما، شرایطی در کشور حاکم شده است که اگر معقول مردی عملگرا به دفتر ریاست جمهوری وارد شود، میتواند اوضاع را سامانی دهد و یا دست کم از دامنه خرابیها بکاهد.
من اگر چهار سال پیش آن تحلیل را داشتهام و بر اساس آن عمل کردهام، جرمی مرتکب نشدهام و اکنون نیز که این تحلیل را دارم و بر اساس آن عمل میکنم، باز هم جرمی مرتکب نمیشوم.
به عبارت دیگر، آنان که بنا به هر دلیلی در هر دورهای وارد انتخابات میشوند، جرمی مرتکب نمیشوند گر چه ممکن است تحلیل آنها به مزاق ما خوش نیاید. آنها هم که بر اساس هر تحلیلی از شرکت در انتخابات پرهیز و آن را تحریم می کنند، آنها هم جرمی مرتکب نمیشوند گر چه ممکن است تحلیل آنها مورد پسند دیگران واقع نشود.
کسی که انتخابات را تحریم میکند حرفش این است که پیروزی و یا شکست هر کاندیدایی، برایش علیالسویه است، بنابراین اینکه افراد را تحت فشار بگذاریم که عدم شرکت شما یعنی پیروزی مثلا احمدی نژاد، منطق استواری ندارد.
همه ما البته می توانیم و حتی لازم است که برای همسو کردن دیگرانی که رویکرد متفاوتی نسبت به ما در انتخابات دارند، دست به تلاش و ارائه استدلالهای متقاعد کننده بزنیم، اما اگر نتوانستیم یکدیگر را قانع کنیم، جایی برای جنگ و ستیز لفظی وجود ندارد.
در موضوعی مانند انتخابات نیز هر استدلالی به هر اندازه هم که قوی باشد، حکم منطق ریاضی را ندارد که باعث سپر انداختن حریف شود.
استدلالها در این زمینه هم همواره، نسبی ، دوسویه و طرفینی است و بنا به دستگاه تحلیلی دو طرف میتواند تا بینهایت ادامه یابد.
مشکل بزرگتر در این زمینه اما آزمون ناپذیری ایده متحقق نشده و عدم امکان مقایسه دو وضعیت پیش آمده و پیش نیامده است.
برای نمونه من میگویم که در صورت پیروزی آقای معین در انتخابات چهار سال قبل، وضعیت برای اصلاح طلبان بدتر میشد و سودی هم عاید مملکت نمیکرد. این گزاره آزمون پذیر نیست، زیرا تاریخ به صورت های موازی جریان نمییابد و در عمل فقط همان چیزی که واقعیت پیدا کرده وجود دارد.
این سخن البته تیغی دو دم است و به همان اندازه هم به زیان موافقان ریاست جمهوری آقای معین عمل میکند، چرا که تجربه ریاست جمهوری دکتر معین عملا روی نداده که بتوان قسم خورد، اگر او اکنون رئیس جمهور بود، وضع ایران ما بهتر از این میبود.
این مساله برای آینده هم مصداق دارد. به عنوان مثال، اگر بر اثر تحریم گسترده انتخابات به فرض آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شود، حامیان شرکت در انتخابات می توانند هم مشکلات ناشی از تمدید ریاست جمهوری او برای کشور را به تحریم کنندگان نسبت دهند.
از طرفی اگر آقای کروبی و یا موسوی رئیس جمهور شوند، روشن است که مشکلات کشور اگر هم کمتر شود، به کلی حل نخواهد شد. در آن صورت حامیان عدم شرکت در انتخابات میتوانند مسئولیت تمام نابسامانی های وضع پیش آمده را به گردن شرکت کنندگان در انتخابات بیاندازند و بگویند که اگر انتخابات تحریم میشد این وضع پیش نمی آمد.
با وجود چنین مشکلاتی، هر دو سوی ماجرا باید از طرح اتهام علیه یکدیگر بپرهیزند و بخصوص از سخنان تحریک آمیز که طرف را بر نظرش مصر میکند، اجتناب ورزند.
من به نوبه خودم، دلایلی برای حضور در این دور از انتخابات دارم که به تدریج آنها را طرح می کنم بلکه سایر دوستان هم متقاعد شوند، اما اگر نشدند، به انتخابشان احترام میگذارم.