نیم نگاه

نویسنده
بابک مستوفی‎

زمانی که شهره آغداشلو دختر بچه کوچکی بود، قطعاً کسی گمان نمی کرد که روزی به موفق ترین بازیگر ایرانی در آن سوی آبها  و به تنها بازیگر ایرانی نامزد اسکار و برنده جایزه امی تبدیل شود.

 

 اما او از همان سالها شاید چنین رویایی را در سر داشت، اما پدرش که مخالف رویای او برای بازیگر شدن بود، اصرار داشت که او در این باره حرف نزند و به شغل های دیگری فکر کند.

 زمانی که پدر قصد داشت او را برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بفرستد، دوستی به او می گوید که می تواند به پدرش بگوید که در خارج از کشور پزشکی می خواند، اما بازیگری بخواند! شهره این پیشنهاد را قبول نمی کند، اما تصمیم می گیرد که در 16 سالگی ازدواج کند تا از قید پدر رها شده و بازیگر شود! به دوستی موضوع را می گوید و با او ازدواج می کند و از او می خواهد که به جای ماه عسل به جلسات تمرین کارگاه نمایش برود:“عباس نعلبندیان با حقوق 700 تومان در ماه در کارگاه نمایش استخدامم کرد. امیدوار بودم که آربی من را در گروهش بپذیرد که نپذیرفت. فکر می کردم خلج انتخابم کند که نکرد و سرانجام آشور بانیپال خواست که عضو گروه اهرمن بشوم. من با اسمش مشکل داشتم، گفتم چرا نمی گذاری گروه “فرشتگان”؟”

پری وزیری تبار که نام خانوادگی شوهر سابقش- نقاش برجسته ایرانی؛ آیدین آغداشلو- را وام گرفت و به عنوان شهره آغداشلو معروف شد، در کارگاه نمایش شهرتی کسب کرد و در سال 1355 این فرصت را یافت که وارد سینما شود. دو کارگردان جوان متعلق به موج متفاوت آن سال های سینمای ایران از او خواستند برای آنها بازی کند و حاصل دو فیلم متفاوت در سینمای ایران است: “گزارش” اولین فیلم بلند عباس کیارستمی و “شطرنج باد” معروف ترین فیلم محمدرضا اصلانی.

“گزارش” کیارستمی گزارشی بود از زندگی روزمره شهری یک زوج که در آن شهره آغداشلو در نقش اصلی زن، چهره متفاوتی را از زن تهرانی آن سال ها تصویر می کند. آغداشلو می گوید که کیارستمی از ابتدا از او خواست که “بازی نکند” و شهره این “بازی نکردن” را در کارگاه نمایش آموخته بود.

“شطرنج باد” دغدغه های روشنفکرانه اصلانی را با زبانی نه چندان سهل الوصول با تماشاگرش در میان می گذاشت، اما ارتباط تماشاگر با فیلم کار ساده ای نبود، با این حال شهره کماکان نقش یک زن مدرن را به خوبی ایفا می کرد.

اما مهمترین موفقیت شهره در سینمای ایران، فیلم “سوته دلان” علی حاتمی بود که به عنوان بهترین فیلم حاتمی معروف است. شهره نقش یک دختر بدکاره را ایفا می کند که خطاب عشق یک عقب مانده ذهنی شده است. فیلم شاعرانه و نوستالژیک حاتمی، با بازی درخشان بهروز وثوقی- ستاره سینمای متفاوت آن سال های ایران- و البته بازی درخشان شهره، مخاطب خاص و عام را یکجا راضی کرد و بزرگ ترین موفقیت شهره در سینمای ایران را رقم زد و

به سرعت او را به بازگری محبوب بدل ساخت.

 

“موضوع جدی نیست” آخرین نمایش شهره آغداشلو در ایران بود که در آن باز همبازی بهروز وثوقی بود به کارگردانی ایرج انور با موفقیت اجرا شد؛ تولیدی از کارگاه نمایش. شهره درباره کارگاه نمایش می گوید:“فکر کردن من به کارگاه نمایش یک نوستالژی شیرین است. این کارگاه نمایش بود که به من گفت تئاتر چیست و این کارگاه نمایش بود که من را به چیزی تبدیل کرد که امروز هستم…”

انقلاب یک وقفه در کار شهره بود. پس از انقلاب او به آمریکا مهاجرت کرد و در پی ازدواج با هوشنگ توزیع، در غالب نمایش های او بازی می کرد. اما این نمایش ها به زبان فارسی و برای جامعه مهاجر ایرانی اجرا می شدند و شهره بلندپروزای های دیگری در سر داشت.

بازی در فیلم رضا علامه زاده با عنوان “مهمانان هتل آستوریا”، بازی موفق دیگری را از شهره به نمایش می گذاشت، تا این که سرانجام در سال 2003 با بازی در فیلم “خانه ای از شن و مه”، اولین ساخته وادیم پرلمن،بزرگ ترین موفقیت اش را به دست اورد؛ به عنوان یک زن ایرانی به نام “نادی” که با همسرش(بن کینگزلی)، یک سرهنگ مهاجر ایرانی زندگی می کند.شهره با این فیلم توانست نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل شود.بازی دیدنی او در این فیلم جوایز متعددی را برایش به ارمغان آورد و راه را در هالیوود برای او هموار کرد و در دیگر فیلم های معروف هالوودی نظیر “مردان ایکس” به ایفای نقش پرداخت.

بازی در سریال “خانه صدام” ، جایزه “امی”، یکی از مهمترین جوایز آمریکا را برای بهترین بازیگر زن نقش مکمل برای او به ارمغان آورد.