آخرین شانس

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

هشدار آخرین فرصت زمستان ۹۰ به اخطار “آخرین شانس” بهار ۹۱ پیوند می خورد. رهبر “قدرت برتر جهان” که درراس بزرگترین اتئلاف تاریخ هم قراردارد، درپیام نوروزی، در باغ سبز مذاکره را باز نشان می دهد.رهبر جمهوری اسلامی از حمله ودشمن می گوید.

بهارنو، نیامده برزخ می شود. در چند قدمی، مخوفترین جهنم تاریخ، گلهای سرخ ایران را انتظار می کشد.همه روزهای دو هفته نخست فروردین به سخنان تهدید آمیز، سفرهای سرنوشتی، اجلاس تاریخ ساز می گذرد و منزلگاه ۲۵ فروردین را انتظار می کشد در استانبول یا بغداد.

“طالبان شیعه” که ایران را به یک قدمی جنگ خانمانسوزی کشانده اند، خواهان گفت وگو دراستانبول بودند، وچون ترکیه قدم بلند دیگری از آنها دور می شود، بر بغداد پای می فشارند که خیز بلند برای آغازجدائی رابرداشته است.

 در آستانه سال نو، سیاهه نام “طالبان شیعه” مورد تحریم جهان به ۷۸ نفر می‌رسد. ۱۷ نفر شان به تازگی در فهرست سیاه اروپا قرار گرفته اند. جهان “افزایش مداوم اعدام‌ها و سرکوب گسترده شهروندان ایرانی، از جمله حامیان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران واعضای اپوزیسیون” را دیده است. “همه مردان جمهوری اسلامی” مدام دارهای دیگر بر پا کرده، بر “مهندسی جامعه” پای فشرده اند، وسایل شکنجه خریده وابزار سا نسور فراهم کرده اند.

آخرین محموله “سرم ویژه اعتراف‌گیری” به ایران درگمرک آلمان لو رفته و توقیف شده است. قیمت۵/ ۲ کیلو داروی اعتراف‌گیری “تیوپنتال” (Thiopental) که در قالب ۵ هزار شیشه کوچک دارویی آماده‌ ارسال به ایران شده بود، معلوم نیست.

اما رویترز، میزان قرارداد سیستم شنود و کنترل مکالمات و فعالیت‌های اینترنتی، بین شرکت “زد تی ای” چین، دومین شرکت بزرگ مخابراتی در چین، و شرکت مخابرات جمهوری اسلامی را۱۳۰ میلیون دلاراعلام می کند.

 در بهار نو، نوبت به ممنوع کردن شادی و رقص در کودکستان ها و ریاست جلاد مطبوعات بر سازمان تامین اجتماعی می رسد. لابد سعید مرتضوی باید تجربه کهریزک رابرای حل مشکلات این سازمان گسترده بکار ببندد و سرمایه نجومی اش را هم به سرنوشت برداشت‌های شبانه دولت از حساب بانک‌ها - ۸۰۰ میلیارد تومان ناقابل - و۷۴۰۰۰ میلیارد تومان درآمد دولت در سال ۹۰ از افزایش قیمت سوخت، دچار کند.

علی لاریجانی که نام برادرش صادق همراه با سردار عزت اله ضرغامی در صدر سیاهه جدید ناقضان حقوق بشر است، برای بستن راه محمود احمدی نژاد نامه به رهبر می نویسدو دنبال ارقام گمشده می گردد. لابد برای همین یک گرگ دیگر را هم بر ریاست کل گرگان مالی می گمارند؛ محسنی اژه ای رئیس شورای عالی حفظ حقوق بیت المال می شود.

و دراین میان یک مدیر کل حوزه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، برای تغییر ذائقه و خنده حضار از فراهم شدن شرایط ورود بیش از هفت میلیون گردشگر خارجی به ایران و لغو روادید با ۶۰ کشور جهان می گوید.

و زمان بسرعت برق می گذرد. خطر با گام های بلند نزدیک می شود. همه روزهای دو هفته نخست بهار، بر متن موسیقی خوفناک جنگ، ایران در مرکز خبرها، رفت وآمدها و اجلاس گوناگون است.

لئون پانه تا، وزیر دفاع ایالات آمریکا، بیخ گوش ایران می گوید: “هنوز زمان برای حل و فصل دیپلماتیک برنامه اتمی ایران وجود دارد ولی این زمان به سرعت سپری می شود.”

 مصاحبه او از شبکه تلویزیونی “الحره” در شهر ابوظبی امارات متحده عربی پخش می شود.

ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، هم فاصله زیادی تا ایران ندارد: “فرصت زیادی تا مصونیت برنامه هسته ای ایران در برابر هرگونه اقدام نظامی احتمالی، باقی نمانده است.”

 هما ن روزی این حرفها زده می شود که روزنامه اسرائیلی هاآرتص نتایج یک نظر سنجی در اسرائیل را منتشر کرده است: “۶۵ درصد مردم اسرائیل موافق حمله نظامی به ایران هستند وبر این باورند که خطر حمله به ایران کمتر از دستیابی این کشور به سلاح اتمی است.”

یوسف بن علوی بن عبدالله، وزیر مسئول در امور سیاست خارجی عمان در گفت‌و‌گو با خبرگزاری رویترز نسبت به خطرات جنگ میان ایران و غرب هشدار می دهد: “دستیابی به راه حلی میانه به سود دو طرف است. می‌توانیم به خوبی ببنیم که خطر آغاز جنگ محتمل و دور از انتظار نیست.”

“کنفرانس امنیت اتمی” اولین اجلاس مهم سال است که در سئول بر پا می شود و به “تروریسم اتمی” اختصاص دارد. جمهوری اسلامی و کره شمالی به اجلاس دعوت ندارند. اعتراض ایران هم با بی اعتنائی کامل روبرو شده است. نشریه آلمانی “دی‌ولت” می نویسد: “گرچه موضوع برنامه‌ی هسته‌ای کره شمالی و ایران رسما در دستور کار اجلاس سئول قرار ندارد، سایه‌ خطری که از جانب این دو کشور احساس می‌شود بر فضای کنفرانس سنگینی می‌کند.”

 رهبران بیش از ۵۰ کشور جهان، نگرانی های خود را پیرامون خطر استفاده از مواد اتمی در اقدامات تروریستی و ضرورت افزایش همکاری های بین المللی در مورد حفاظت از مواد هسته ای را بررسی می کنند.

رجب طیب اردوغان، همراه یک هیات بلندپایه پس از پایان این کنفرانس به طور مستقیم به تهران پرواز می کند. در فرودگاه، خبرنگاری از نخست وزیر ترکیه می پرسد: “شما حامل پیامی از سوی باراک اوباما برای تهران هستید؟” سیاستمدار کارکشته پاسخ نمی دهد. در تهران سکوت مطلق است. کسی جرئت ندارد بپرسد که اردوغان جواب بدهد یا ندهد.

 اردوغان، پس از دیدار با محمود احمدی‌نژاد که کاملا تشریفاتی به نظر می آید به مشهد می رود و با آیت‌الله خامنه‌ای دیدار و گفت‌وگو می کند.

مردم ایران حتما حق ندارند با خبر شوند که دراین دیدار مهم چه گذشته است. اوباما پیامی داشته است یانه. عکس خندان رهبر و سیمای گرفته اردوغان کفایت دارد. چند روز بعد، رسانه ها اندکی پرده مذاکرات فوق سری – البته برای مردم ایران- را پس می زنند. بسته شدن سفارت ترکیه در سوریه، برپائی اجلاس “دوستان سوریه” در استانبول، کاهش ده درصدی واردات نفت از ایران توسط ترکیه، نشانه های “واگرائی” بیشتر ترکیه از جمهوری اسلامی است بر دو محور سوریه و مساله اتمی. دامنه واگرائی وقتی روشنتر می شود که جمهوری اسلامی بر تغییر محل اجلاس گفت وگوی اتمی از استانبول به بغداد پافشاری می کند.

خبری که برای مردم ایران محرمانه است، ازطریق اردوغان به وزیر خارجه “دشمن” یعنی هیلاری کلینتون– که رهبر جمهوری اسلامی او را دوره گرد خوانده بود- می رسد ؛و او هم چنان بلند می گوید که مردم ایران هم همراه جهانیان بشنوند: “به مقا‌م‌های ترکیه‌ای گفته شده که رهبر جمهوری اسلامی، سلاح‌های کشتار جمعی را از نظر شرعی حرام و مغایر با اسلام می‌داند.”

تکرار همان حرف است که دستکم دوبار در سخنرانی های ایام نوروز توسط رهبر جمهوری اسلامی در مشهد تکرار شده و دیدگاهی کلی دینی رابیان می کند تا از سخن شفاف در باره مصداق مورد بحث تن بزند.

بیهوده نیست که خانم کلینتون می گوید: “ما با ایرانی‌ها به گفت‌وگو خواهیم نشست تا ببنیم این باور‌ دینی چگونه در عمل پیاده می‌شود.این یک باور کلی نیست بلکه سیاست یک دولت است. به این معنی که این سیاست دولت باید به طرقی تجلی پیدا کند. جامعه جهانی اکنون می‌خواهدکردار واین باور دینی را در کنار هم ببیند.”

 نتیجه مذاکرات سرنوشتی خامنه ای ـ- اردوغان را که اکنون “استکبار جهانی” از آن کاملا مطلع و مردم ایران مطلقا بی اطلاعند، می توان از تندتر شدن واکنش جهان حدس زد و خطر جنگ را نزدیک تر دید.

باراک اوباما، شیرهای تحریم نفت را محکمتر می کند و می گوید: “دریچه مذاکره با ایران در حال بسته شدن است.ایران برای حل مسئله هسته‌ای خود سرعت عمل بیشتری داشته باشد.”

فیدل کاسترو که آبروی تاریخی خود را همچنان خرج فشردن دستان خونین “نظام” می کند، سخت نگران می نماید: “حمله به ایران بزرگترین اشتباه تاریخ آمریکا خواهد بود.”

روس ها که نتوانستند بازیگردان سرنوشت سوریه باشند، هنوز روی ورق جمهوری اسلامی بازی می کنند.سرگئی ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه می گوید: “مسکو به طور فزاینده نگران آن است که بحران بر سر برنامه هسته‌ای ایران باعث بروز درگیری نظامی بشود.”

و حرف آخر هفته راهیلاری کلینتون می زند: “واشینگتن انتظار دارد ایران در مذاکرات آینده با گروه ۱+۵ «تعهدات محکم» در خصوص برنامه هسته ایش بسپارد.”

 

 جنگ نظامی انتظار اجلاس فروردین را می کشد. جنگ اقتصادی با شدت تمام ادامه دارد.

واشینگتن پست می نویسد: “رژیم جمهوری اسلامی را با تحریم می توان به زانو درآورد و نه با بمب. باراک اوباما در راستای تلاش شدید برای منصرف کردن اسرائیل از حمله نظامی به ایران خود را به یک کارزار اعمال فشار گسترده بر ایران متعهد کرده است که اگر با جدیت دنبال شود در نهایت به تغییر رژیم ایران منجر خواهد شد.”

درمتن این سیاست، تحریم قدم به قدم پیش می آید.خدمات بانکی سوییفت به ایران از روز شنبه قطع می شود. سوییفت یک کد شناسایی ویژه برای بانک‌ها و موسسات مالی بین‌المللی است که از طریق آن می‌توانند نقل و انتقال پول برای خرید و فروش کالا و خدمات را انجام دهند. این کد بزرگ‌ترین و مهم‌ترین سیستم ارتباط الکترونیکی جهان برای بانک‌هاست.ایران یکی از استفاده‌کنندگان از این سیستم است و قطع ارتباط با سوییفت باعث خواهد شد که ایران یکی از مسیرهای اصلی تجارت با دنیا را از دست بدهد. بانک‌های ایرانی بخش بزرگی از مبادلات تجاری خود را با استفاده از همین سیستم انجام می‌دهند.

شرکت فرانسوی پژو همکاری با ایران را متوقف می کند. شرکت خودرو سازی هیوندای بدون “سر و صدا” همکاری های گسترده خود با ایران، از جمله سرمایه گذاری مشترک در تولید و فروش را پایان می دهد.

به گزارش نیویورک تایمز، شرکت خودرو سازی هیوندای به دلیل تحریم های بین المللی و برای جلوگیری از قرار گرفتن در فهرست تحریمی شرکت هایی که با ایران همکاری می کنند تصمیم به قطع فعالیت و همکاری های خود با ایران گرفته است.

یک روز پس از تحریم سه عضو نیروی قدس سپاه و دو شرکت ایرانی، وزارت خزانه داری آمریکا دو نهاد مرتبط با سپاه پاسداران، دو شرکت متعلق به کشتیرانی جمهوری اسلامی و همچنین دو مقام این شرکت را مورد تحریم قرار می دهد. بیانیه مربوطه ادبیات تازه ای دارد: “این تحریم‌ها عمق دخالت سپاه پاسداران و شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی را در اقدامات غیر قانونی و فریبکارانه هر چه بیشتر افشا کرد.”

اتفاق تازه ای هم در زمینه رسانه روی می دهد. حدود دو ماه پس از لغو مجوز پرس تی‌وی، تلویزیون انگلیسی‌زبان جمهوری اسلامی، در بریتانیا، این شبکه با حکم دفتر نظارت بر رسانه‌های آلمان از ماهواره «اس‌ای‌اس آسترا» نیز حذف و پخش آن به پایان می رسد.

درست درهمان روزهائی که خبر می رسد صادرات نفت ایران با ۳۰۰ هزار بشکه کاهش، به زیر دو میلیون بشکه در روز رسیده است، باراک اوباما، شیرهای تحریم نفت را چند دور محکمتر می کند.رئیس جمهور آمریکا، تنها ساعاتی به پایان مهلت قانون مصوب کنگره برای تحریم ایران، اعلام می کند: “عرضه نفت کافی است و تولیدات نفت دیگر کشورها این امکان را می‌دهد که نفت و محصولات نفتی که از ایران… خریداری می‌شود، به طور چشمگیری کاهش یابد.ایالات متحده می‌تواند بانک‌ها و دیگر موسسه‌های مالی را که از ایران نفت می‌خرند، تحریم کند بدون آنکه بازار جهانی نفت آسیب ببیند.”

کارشناسان اقتصادی می گویند: “انتظار می‌رود این اقدام باراک اوباما ضربه‌‌ دیگری به بخش نفت و انرژی ایران وارد کند، چرا که از این پس کشورهای خریدار نفت باید میان نفت ایران و تحریم‌های مجازات‌های یکجانبه آمریکا یکی را انتخاب کنند.”

هیلاری کلینتون، اعلام می کند که ۱۱ کشور، بلژیک، جمهوری چک، فرانسه، آلمان، یونان، ایتالیا، ژاپن، هلند، لهستان، اسپانیا و بریتانیا واردات نفت خود از ایران را به شدت کاهش داده اند.

تنها ساعاتی پیش از اظهارات باراک اوباما، وزیر انرژی ترکیه خبر می دهد که این کشور ۱۰ درصد از واردات نفت از ایران را کاهش می دهدو نفت لیبی را با بخشی از نفت ایران جایگزین خواهد کرد.

ضرب‌الاجل آمریکا و اتحادیه اروپا برای آغاز تحریم خرید نفت از ایران هم نزدیک است. کشورهای تولیدکننده نفت، رایزنی با خریداران نفت ایران را آغاز کرده‌اند تا در صورت حذف احتمالی نفت خام ایران از بازار جهانی، بتوانند سهم بیشتری از این بازار را به نفت خام تولیدی خود اختصاص دهند.

یکی از فعالترین این کشورها عراق است که جایگاه سنتی ایران را بعنوان دومین تولید کننده اوپک بخود اختصاص داده است. مقامات عراقی به دولت سریلانکا پیشنهاد کرده‌اند که کمبود احتمالی نفت خام ایران را برای این کشور پر کنند. سریلانکا به زودی واردات نفت از ایران را متوقف می‌کند. همان راهی است که مالزی هم می رود.شرکت شل می گوید که یک میلیارد دلار بدهی خود به ایران را نمی‌تواند پرداخت کند.

اروگوئه هم می خواهد از آب گل آلود ماهی بگیرد. پیشنهادش این است: نفت در برابر برنج.

جهان برای روزهای دورتر هم برنامه دارد.علی الدباغ سخنگوی دولت عراق خبر می دهد که بغداد طرحی فوق العاده برای ادامه صادرات نفت از عراق از حوزه‌های نفتی جنوب این کشور در صورت بسته شدن تنگه هرمز وضع کرده است. عراق تصمیم به ساخت خط لوله‌ای برای انتقال نفت جنوب به بندر جیهان ترکیه گرفته است.

سیتی بانک خبر مهمی در اختیار جهان می گذارد: “تولید نفت آمریکا در سال ۲۰۱۷ از عربستان سعودی و روسیه پیشی خواهد گرفت. مازاد انرژی ذخیره شده در آمریکا در واقع در دهه آینده، آمریکا را به خاورمیانه جدیدی تبدیل خواهد کرد.”

موضوع نخستین دیدار مهم سال نوی ایرانی وزیر خارجه خاورمیانه ۵ سال بعد با پادشاه عربستان – نفت خاورمیانه کنونی ایران ـ سوریه و نفت است.

تصاویری که تلویزیون دولتی عربستان سعودی از دیدارعبد الله بن عبد العزیز با هیلاری کلینتون پخش می کند، حضور سعود الفیصل وزیر امور خارجه، سلمان بن عبد العزیز وزیر دفاع و مقرن بن عبد العزیز رئیس سازمان عربستان سعودی را در این دیدار به نمایش می گذارد.

دستاورد جلسه، بسی فراتر از موضوع اعلام شده است. هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا و سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان در کنفرانس خبری مشترک خود درریاض اعلام می کنند: “آمریکا و شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس بررسی‌های کار‌شناسی برای برپایی سپر دفاع موشکی مشترک را آغاز کرده اند. در همین زمینه کمیته مشترکی با حضور دیپلمات‌ها و کار‌شناسان امنیتی برای بررسی این موضوع تشکیل شده است.”

دورادور ایران انواع سلاح های مخوف را برای حمله آماده کرده اند. سپر دفاعی را هم یکایک فراهم می آورند.

پاسخ “نظام” به خبر ایجاد سپر دفاعی جدید مثل همیشه جز آمیزه ای از شعار و تهدید نیست و از زبان علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس: “آمریکا سالهاست با فریب دادن کشورهای منطقه و مطرح کردن ایران به عنوان خطر در منطقه خاورمیانه از کشورهای منطقه باج می گیرد. مطرح کردن سپر موشکی در خلیج فارس موضوعی تشنج زا است. جواب ایران قاطعانه خواهد بود.”

دومین گرد هم آئی مهم در ترکیه برپامی شود. “دوستان سوریه” همه جمعند. جمهوری اسلامی درآستانه اجلاس رسما خود را در مقام “دشمن سوریه” فریاد کرده است.

آیت‌الله خامنه‌ای به رجب طیب اردوغان که مواضع تندی نسبت به حکومت بشار اسد، اتخاذ کرده، گفته است: “جمهوری اسلامی ایران قویاً با هر طرحی که آمریکایی‌ها در ارتباط با مسایل سوریه مبدع آن باشند، مخالف است. جمهوری اسلامی ایران از سوریه به دلیل حمایت از خط مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی دفاع خواهد کرد و با هر گونه دخالت نیروهای خارجی در امور داخلی سوریه به شدت مخالف است.”

خبرگزاری رویترز هم از کمک ۸۴ میلیون دلاری جدید ایران به سوریه برای دور زدن تحریم‌ها خبر داده است.

 ”نظام” را به کنفرانس سئول راه نداده اند. در اجلاس استانبول جایی ندارد.حرف اصلی اجلاس این است: “در دهکده جهانی، دیکتاتور سوریه نمی تواند خود را ارباب و مردم کشورش را رعیت های گوش به فرمان بداند.”

 اجلاس، شورای ملی سوریه را به عنوان “نماینده مشروع مردم سوریه ” به رسمیت می شناسد. کشورهای حاشیه خلیج فارس اعلام آمادگی می کنند که به شورای ملی سوریه کمک مالی کنند تا به نظامیانی که از رژیم جدا شده اند و علیه آن مبارزه می کنند حقوق ماهیانه پرداخت کند.

کوفی عنان که یونگه ولت- نشریه آلمانی- او را “طراح حذف گام به گام اسد” می نامد، طرح خود را به تائید اجلاس می رساند.

هیلاری کلینتون اعلام می کند: “جهان دچار تردید نخواهد شد، اسد باید برود!”

احمد فوزی، سخنگوی کوفی عنان فرستاده ویژه سازمان ملل می گوید: “یک هیات از سازمان ملل برای مذاکره درباره نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و نظارت بر اجرای توافق آتش بس ظرف ۴۸ ساعت آینده وارد سوریه می شود.”

گرد هم آئی مهم بعدی در بغداداست و بدون حضور جمهوری اسلامی. واشنگتن پست می نویسد: “کنفرانس سران عرب که قرار است برای اولین بار در نسل حاضر در بغداد برگزار شود فرصتی استثنایی است تا عراق را بار دیگر به بازیگرسیاسی مهمی در جهان عرب تبدیل کند.این امر همچنین رهبری شیعه عراق را تحت فشار قرار خواهد داد تا در خصومت های سیاسی فرقه ای درمنطقه موضع مشخصی اتخاذ کند. در صدر این موضعگیری ها بحران سوریه قرار دارد که در چشم رهبران عرب آزمونی است برای شناخت اینکه آیا بغداد در طرف اعراب قرار دارد یا به ایران شیعه نزدیک تر است.این حادثه رهبران سنی عرب بغداد را مجبور خواهد کرد تا از اقدام جمعی علیه بشار اسد رئیس جمهور سوریه حمایت کند. در همان حال عراق نگران آن است که خشم ایران را، که از متحدین اسد در منطقه است و به رهبران شیعه عراق نزدیک، بر انگیزد.”

نشست، راهی میان طرح اتحادیه عرب و کوفی عنان راتصویب می کند و خواستار آغاز گفت‌و‌گو میان دولت و اپوزیسیون سوریه به منظور حل و فصل بحران یک ساله این کشور می شود.

سوریه، هر چه باشد دیگر متحد استراتژیک جمهوری اسلامی در منطقه نخواهد بود.

فروردین ۹۱که می تواند ماهی تاریخی در حیات ایران باشد، از نیمه می گذرد. بخش عمده ای ازجهان برهبری آمریکا در برابر جمهوری اسلامی صف کشیده است. از افزار و نبرد افزار و ثروت و قدرت و مشیر و مشار و مشاور، از سرباز ومهمات چیزی کم ندارد. از زبان سر فرماندهی می گوید: “از نظر واشنگتن این دور از مذاکرات بر سر برنامه هسته‌ای ایران «آخرین شانس» برای تهران است.”

و خواستش توقف فعالیت برای ساختن سلاح اتمی است. نیروی هسته ای صلح آمیز را هم حق همه کشورها می داند.

در برابرش “نظام” است که در یک نفر خلاصه می شود و همه ایران رابر سر دوراهی آورده است که خواست “او” است. و هردو راه به جهنم می برد.

متیو کورنیگ، مشاور امنیت هسته ای در شورای روابط خارجی آمریکا لحظه را چنین می بیند: “ایران تردید های استراتژیک خود را دارد. از یک سو ناچار است به دلایل داخلی و تاکید بر رویارویی با جامعه بین المللی دست به تلافی بزند. از سوی دیگر نمی خواهد به چنان جنگی با اسرائیل و آمریکا دست بزند که باعث سقوط رژیم شود.”

ایران را به کدام راه خواهند برد؟

علی اصغر سلطانیه، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی در نهادها و سازمان های بین المللی، می گوید: “هیچ‌کس جرات حمله به ایران را ندارد و هرگونه تحرک اسرائیل با مشت آهنین ایران مواجه خواهد شد.”

مسعود جزایری٬ معاون ستاد کل نیروهای مسلح تهدید می کند: “در صورت حمله نظامی به ایران هیچ نقطه‌ای از آمریکا در امان نخواهد ‌ماند. ایران در برابر حمله احتمالی آمریکا و اسرائیل٬ به آن‌ها حمله خواهد کرد.آمریکا، صهیونیست‌ها و ارتجاع عرب توجه داشته باشند، هر کجا که منافع جمهوری اسلامی مورد تهدید واقع شود، با آن‌ها مقابله جدی خواهیم داشت.”

آخرین سخن رهبر “نظام” این است: “کثرت تهدیدات علیه جمهوری اسلامی، نشانگر قدرت و تاثیر گذاری بالای این نظام است.اگر نظام اسلامی قدرت نداشت، بدخواهان ملت ایران سراسیمه خود را به آب و آتش نمی زدند.ایران از مرحله کنونی با سربلندی عبورخواهد کرد.”

انگار به تمامی بر طبل جنگ می کوبند.

راه سوم را هاشمی رفسنجانی نشان می دهد، بصراحت تمام مذاکره با “ابرقدرت زمانه آمریکا” را پیشنهاد می کند.

گروهی از”نمایندگان” مجلس از زبان آیت‌الله خامنه‌ای جوابش را می دهند: “کسانی که دم از مذاکره با آمریکا می‌زنند یا از الفبای سیاسی چیزی نمی‌دانند و یا الفبای غیرت را خوب ننوشته‌اند.”

 حسین شریعتمداری “ساده‌لوح، یا مرعوب” می خواندش.

ماموران جمهوری اسلامی که در ماموریت های مخفی وآشکار فعالند، تقاضای پنهان در پشت این الفاط آتشین و تهدید هارا نشان می دهند.

محمد جوادلاریجانی در ژنو اعلام می کندکه “شفافیت کامل” ایران در ازای “همکاری” غرب ممکن است.

 حسین موسویان، مذاکره کننده سابق هسته ای جمهوری اسلامی که درآمریکا زندگی می کند، بروشنی در باره “همکاری” توضیح می دهد: “غرب باید دیگر از تغییر رژیم در ایران صحبتی به میان نیاورد.”

 

خانم ها! آقایان!

در این بهار خوفناک می توان - بر اساس اطلاعات در دسترس- گفت که ایران گروگان بقای “نظام” است. تضمین امنیتی می خواهد که بر جا بماند و سخن از تغییرش نرود، تا سلاح اتمی بر زمین بگذارد.

 تاریخ خواهد گفت که سیاست مذاکره، نشانه ساده لوحی است و یا بر طبل جنگ کوبیدن شامل تعبیری می شود که از زبان فرد ناشناسی در سایت رسمی مقام رهبری می منتشر و سپس حذف می شود.

این فرد ناشناس در پاسخ به پرسش سایت دفتر خامنه ای درباره مهم ترین و به یاد ماندنی ترین جمله او در سال ۹۰ نوشت: “به نظر من این جمله بود که ایشون فرمودند ما با هر سطح که دشمن حمله کند با همان سطح جوابش را خواهیم داد که طبق معمول خریت خودشان و همه آخوندنماهای ایرانی را نشان می دهد. خاک بر سر همه شون.”

فروردین به نیمه است. اما نه بهاراست دیگر. خوف ویرانی رایحه گلهای سرخ را بر باد می دهد و سخن بلند فردوسی را بیاد می آورد:

نــــمانــیــم کـیـن بوم ویــران کنند

 هــمــی غــارت از شــهـر ایران کنند

نـــــخوانـنـد بر ما کــــسـی آفــرین

چـــو ویـــران بود بوم ایـــران زمـــین

دریغ است ایران که ویـــران شـــود

کـــنــام پــلنــگان و شــیران شـــود

همه سربه سر تن به کشتن دهیم

از آن به که ایران به دشمن دهیم

چو ایـــران مبـــــاشد تــــن من مباد

در این مرز و بوم زنده یک تن مباد…