الیزابت وینگارتن
جنبش سبز در ایران به خروش درآمده است. روز 12 ژوئن، یک سال از انتخابات ریاست جمهوری مخدوش ایران می گذرد و مردم جهان به شرق می نگردند و بی صبرانه منتظرند تا بدانند که آیا این جنبش از حرکت ایستاده است یا همچنان زنده است.
در هفته های اخیر، جنبش بی صدا شده اما خاموش نشده است. اعدام 5 نفر به اتهام تروریسم، محکوم کردن مازیار بهاری، گزارشگر نیوزویک و زندانی کردن تعداد زیادی از روزنامه نگاران، مخالفان و فعالان حقوق بشر، مردم را ترسانده است. بسیاری از مردم از اعتراض خیابانی می ترسند. آنها می دانند که پاسداران ممکن است دستگیرشان بکنند، شکنجه شان کنند و آنها را بکشند. با وجود اینکه دولت از طریق فیلتر کردن اینترنت ارتباط اعضای جنبش را با یکدیگر قطع کرده است، اما مخالفان همچنان در پی کانال های ارتباطی جدید هستند. با کمک آمریکا و سایر دولت ها، آنها می توانند از پس فیلتر های اینترنتی دولت بر بیایند. همانطور که استفن کینزر در گلوبال پست نوشته است: جنبش سبز تمام نشده است.
گری سیک، استاد دانشگاه کلمبیا معتقد است:« این جنبش یک انقلاب ضربتی نیست. ما باور کرده ایم که اگر یک تظاهرات عظیم برپا شد، حکومت در یک روز سقوط می کند و اگر چنین تظاهراتی برگزار نشد، جنبش از بین رفته است. هیچ کدام از این دو تصور درست نیست. موضوع به این سادگی ها نیست.جنبش سبز نه تنها از بین نرفته است بلکه دارد خود را با روش های ارعاب و نظارت ها بر روی روابط، تطبیق می دهد.
ماتیو داس، بلاگر و محقق امنیت ملی در مرکز توسعه آمریکا می گوید:« لز صحبت هایی که با برخی از فعالان انجام دادم اینطور استنباط کردم که برای آنها 12 ژوئن لحظه بزرگی بوده است و بعد حکومت موفق شد که دست و پایش را جمع کند و راه هایی برای ترساندن معترضین پیدا کند. آنها می دانند که این یک مبارزه است و همچنان امیدوار هستند. هنوز نیروی جنبش آنی وجود دارد.
یک سال اعتراض و سرکوب
سال گذشته در چنین روزهایی اعتراض به انتخابات مخدوش 12 ژوئن یادآور انقلاب سال 1979 بود. مردم خشمگین شجاع که به قدرت خود اعتماد داشتند به خیابان ها ریختند.
پدر مهدی خلجی یکی از آن شهروندان خشمگین بود. محمد تقی خلجی در سال 1979 جزو انقلابیون بود و شاه را در سخنرانی هایش درملا عام نقد می کرد و سه بار دستگیر شده بود.
ماه ژوئن سال گذشته او بار دیگر برای مبارزه با بی عدالتی به خیابان آمد. مهدی خلجی، از موسسه سیاست خاورنزدیک در واشنگتن در مقاله ای در فارین پالیسی می نویسد:« او بر علیه شاه انقلاب نکرد که تا حکومتی بر سر کار بیاید که مردم را در تظاهرات آرام کتک بزند و مردم بیگناه را با تیر بزند.» به گفته کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، بسیجی ها و پاسداران برای حمله به معترضین از باطوم، گاز اشک آور، زنجیر و گلوله پلاستیکی استفاده می کردند. به گزارش عفو بین الملل 115 نفر طی 50 روز بعد از انتخابات کشته شده اند.
پدر خلجی سخنرانی هایش را در محکومیت نقض حقوق بشر توسط حکومت از سر گرفته است. او بار ها دستگیر و در زندان اوین زندانی شده است. وی اخیرا با وثیقه آزاد شده است. مهدی می گوید پدرش هنوز از جرمش خبر ندارد. خلجی می نویسد:« این همان انقلابی است که فرزندانش را می خورد».
برای مبارزه در پیش رو قوی می مانیم
خشونت حکومت برای ترساندن فعالان و کسانی که دست به اعتراض مسالمت آمیز زده بودند، افرادی چون پدر مهدی خلجی را به هم نزدیک کرد. ایرانیانی که زمانی از طرفداران انقلاب بودند، حالا در یک جبهه متحد شده اند: حقوق بشر و دموکراسی.
اکبر گنجی، روزنامه نگار مخالف ایرانی می گوید:«جنبش دموکراسی خواهی در ایران ریشه دار و قوی است.اما کمبود ما توانایی و ابزاری است که بتوانیم پیام مان را به مردم برسانیم، نداریم».
شبکه های اجتماعی و ارتباطات اینترنتی به ایجاد این جنبش کمک بزرگی کرد. ایران از سایر کشور های خاورمیانه از لحاظ استفاده از اینترنت فعال تر است و در از ماه ژوئن سال گذشته 60 هزار بلاگر در ایران فعال هستند.
در سالگرد انقلاب اسلامی در ایران، ایرانیان قصد داشتند بار دیگر به خیابان بیایند. اما نقشه هایشان توسط حکومت نقش بر آب شد؛ حکومت سرعت اینترنت را به قدری پایین آوردن که در شرف قطع شدن بود و همه وبسایت های مخالف را بست و همه شبکه های تلویزیونی را با انداختن پارازیت غیر قابل دسترسی کرد و حتی جرمی با عنوان “جرم سایبری” مطرح کرد و تلاش کرد تا دسترسی کاربران حتی به جی میل هم قطع شود.
در ماه مارس، آمریکا نرم افزار آنتی فیلتر هایستاک را با شعار “ در پیدا کردن سوزن در کاهدان موفق باشید” با حفظ هویت افراد در مقابل سانسور، با آن مبارزه می کند. هایستاک اجازه نمی دهد که پلیس اینترنتی به هویت کاربران پی ببرد.
اما حتی اگر اعضای جنبش سبز موفق شوند از سد سانسور حکومت و پارازیت های آن بر روی شبکه های خبری عبور کنند، مجامع بین المللی نباید توقع داشته باشند که روز 12 ژوئن تظاهرات بزرگی در ایران اتفاق بیافتد. خلجی می گوید: “اگر جنبش سبز می خواهد اقدامی بکند باید حکومت را غافلگیر بکند. اگر برنامه ای برای آنروز اعلام شود، حکومت هم برای سرکوب آن برنامه ریزی خواهد کرد”.
در حال حاضر همه کارشناسان مردم را به صبر دعوت می کنند. برای اینکه جنبش بعد از این همه سرکوب بتواند روی پای خود بیایستد احتیاج به زمان دارد. رکسانا صابری، درباره نقض حقوق بشر در ایران حرف زد و از شهروندان آمریکایی خواست تا به در روز 12 ژوئن به این روند اعتراض کنند و به خیابان ها بیایند و از ایرانیان حمایت کنند و به مخالفان حکومت نشان بدهند که تنها نیستند. اگر شهروندان عادی آمریکایی اعتراض کنند آنوقت حکومت ایران نمی تواند جنبش را متهم کند که از سوی دولت های خارجی حمایت می شود.
هیلل فردکین، استاد موسسه هادسون و مدیر مرکز اسلام، دموکراسی و آینده جهان اسلام؛ مطمئن است که احمدی نژاد سقوط خواهد کرد. او می گوید: “با وجود موسوی و احمدی نژاد در درون نظام شکاف ایجاد شده است و این شکاف ممکن است در بزودی در سپاه هم بوجود بیاید. جنبش نقطه ضعف هایی دارد اما شکاف وحشتناکی در حکومت ایجاد شده است که با گذشت زمان منجر به فروپاشی آن می شود.”
ممکن است حکومت در 12 ژوئن یا 12 ژوئیه سقوط نکند اما تحلیلگران مردم را تشویق می کنند که امیدشان را از دست ندهند. فردکین می گوید: “دور اول مسابقه به سود مخالفان تمام شد و دور دوم به سود حکومت. باید دید از این به بعد چه پیش خواهد آمد”.
منبع: پالیتیک دیلی 27 مه