صلح آخرالزمان

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

نشانه های جنگ در آخرالزمان چنین است:

1) کابوس های دیروز به خبرهای امروز و کابوس های امروز به خبرهای فردا تبدیل می شود.

2) در خبرها کلمات گفت، رفت، دید، بازدید کرد، مسابقه داد…. به شلیک شد، فریاد زد، سقوط کرد، گلوله خورد، فرار کرد و حمله شد، تبدیل می شود.

3) دولتهای جنگ طلب مراسم اهدای جایزه صلح برگزار کرده و دولتهای صلح طلب مانور نظامی برگزار می کنند، در مانوور تعدادی نیروهای خودی کشته می شوند. نظامیان نیز در مورد فواید محیط زیست حرف می زنند، اما جنگلبانان خبر آتش گرفتن جنگل را می دهند.

4) فرماندهان کشوری که شکست خواهند خورد هر روز اعلام می کنند و فرماندهان نظامی کشوری که در جنگ پیروز خواهند شد، برای مدتی از هر گونه اظهار نظر خودداری می کنند.

5) شلیک گلوله فقط آدمها و خانه ها و دیوارها را سوراخ نمی کند، بلکه تعداد صفرهای توخالی جلوی قیمت ها را بطور مداوم و بدون اینکه عرضه و تقاضا بالا یا پائین برود، افزایش می یابد.

6) دولتی که در جنگ شکست خواهد خورد، ارتش طرف مقابل را ارتشی ضعیف و در حال نابودی معرفی کرده و دولتی که در جنگ پیروز خواهد شد، ارتش طرف مقابل را ارتشی خطرناک و بسیار قوی و ویرانگر معرفی می کند.

7) کشوری که شکست خواهد خورد دائم فیلم هایی در مورد ضرورت مبارزه با دشمن پخش می کند و کشوری که پیروز خواهد شد، هر روز فیلم هایی از چهل سال قبل در مورد مشکلات اخلاقی و انسانی دشمن از تلویزیون پخش می کند.

8) فرماندهانی که در حال ریختن نقشه حمله به دشمن هستند، در همه مذاکرات توافق صلح آمیز حاضر می شوند و در همه مذاکرات تلاش می کنند تا می توانند به نتیجه نرسند.

9) از دو ماه قبل از جنگ مجریان تمیز و خوش تیپ غیرنظامی در تلویزیون ظاهر می شوند و خبرهای جنگی را می گویند، و شش ماه بعد مجریان با لباس نظامی در تلویزیون ظاهر شده و خبرهایی درباره زندگی عادی مردم و ضرورت حفظ محیط زیست می گویند.

10) مردم به تدریج از طبقات بالای آپارتمانهای بلند مرتبه به زیرزمین می رسند تا از شر اسلحه ها و خودروها و نفربرها و تانکها و کشتی ها و هواپیماهایی که تا یک ماه قبل زیر زمین و دریا پنهان بودند، و حالا در خیابان یا بیابان یا آسمان یا دریا هستند، در امان بمانند.

11) دستمزد و اهمیت آدمهایی که چیزها را حفظ می کنند و نگه می دارند روز به روز کمتر شده و دستمزد و اهمیت افرادی که چیزها و آدمها را تخریب و یا نابود می کنند و به هم می ریزند روز به روز زیادتر می شود.

12) هیچ کس نگران آغاز جنگ نیست، چون معمولا کسانی که آغاز جنگ قبلی را به یاد دارند، یا در همان لحظه دیدن آغاز جنگ مرده اند و حافظه شان نابود شده است، یا خودشان جنگ را شروع کرده اند و ترجیح می دهند آن را به یاد نیاورند، اما همه یادشان است که جنگ چطور تمام می شود، چون از قبل از پایان جنگ تا مدتها پس از آن زنده مانده اند و خاطره خوش آن را به یاد دارند، به همین دلیل همه حتی اگر بدانند که جنگ قبلی ده سال طول کشیده تنها پایان یافتن آن را به خاطر می آورند.

13) کم کم صدای نعره آدمها به فریاد، فریادها به جیغ، جیغ ها به اعتراض آرام، اعتراض آرام به مشت گره کرده بی صدا، مشت گره کرده به اعتراض در سکوت تبدیل شده و در مقابل صدای سیلی به ضربه باتوم، ضربه باتوم به شلیک گلوله، گلوله به صدای شلیک رگبار ضدهوایی، رگبار به شلیک خمپاره، شلیک خمپاره به صدای توپ، توپ به صدای اصابت بمب و صدای اصابت بمب به اصابت موشک تبدیل می شود.

نتیجه گیری نظامی: معمولا جنگ ها توسط کسانی آغاز می شود که زمین را روی نقشه به رنگ سبز و خانه را به صورت یک مکعب قهوه ای و دریا را بصورت یک رنگ آبی می بینند و تعداد کشته شدگان را بصورت تعدادی عدد و رقم می بینند، در حالی که هر کدام از آن اعداد یک آدم است که در یک مکعب قهوه ای زندگی می کند و یک ساعت طول می کشد تا ده سانتی متر نقشه را طی کند.

نتیجه گیری اخلاقی: جنگ ها برای حفظ بشر آغاز می شود و با نابودی او تمام می شود.

نتیجه گیری سیاسی: اکثر جنگ ها را کسانی آغاز می کنند که در جنگ شکست می خورند، و علت شکست خوردن شان هم همین است که اگر بلد بودند خوب بجنگند، درست هم فکر می کردند و اگر درست فکر می کردند اصلا وارد جنگ نمی شدند.

نتیجه گیری تاریخی: سرداران بزرگ پیروز جنگ در دنیای ما کسانی هستند که از ابتدا مخالف جنگ بوده و نمی خواستند بجنگند.

نتیجه گیری فلسفی: آغاز واقعی یک جنگ زمانی است که در ذهن مان آرزو می کنیم دشمن نابود شود، و پایان واقعی آن زمانی است که از کشته شدن دشمن هم ناراحت می شویم.