برخورد لباس شخصی ها درحضور ماموران

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» خدیجه موسوی خامنه و ایرج شکری در مصاحبه با روز

خدیجه موسوی خامنه، مادر سید علی موسوی حبیبی در مصاحبه با “روز” از برخورد لباس شخصی ها با او و دیگر فرزندش در بهشت زهرا خبر داد.خانم موسوی گفت روز 6 دی ماه، همزمان با سالگرد شهادت فرزندش که  به بهشت زهرا رفته بود، موقع بازگشت از سوی لباس شخصی ها مورد مزاحمت قرار گرفته است.

همزمان مادر ندا مستقیمی، در گفتگو با “روز” خبر از آزادی این حامی مادران عزادار با وثیقه صد میلیون تومانی داد.

برادر حکیمه شکری نیز به “روز” گفت که هیچ خبری از خواهرش ندارد و دادستان شهرری به خانواده او گفته است که خانم شکری به هیچ عنوان با بازجویان همکاری نمیکند و لذا منتظر تماس او نباشید.

ندا مستقیمی و حکیمه شکری از حامیان مادران عزادار هستند که 14 آذر ماه در جریان تولد امیرارشد تاجمیر در بهشت زهرا بازداشت شدند. خانم مستقیمی دیروز آزاد شد اما از خانم شکری هیچ خبری در دست نیست.

امیر ارشد تاجمیر، فرزند شهین مهین فر، گوینده و مجری رادیو و تلویزیون بود که روز عاشورای سال گذشته و در جریان اعتراضات مردمی به انتخابات مخدوش 22 خرداد، جان باخت.

مهدی رمضانی، پدر رامین رمضانی دیگر بازداشتی 14 آذر در بهشت زهرا بود که برای او نیز قرار وثیقه 200 میلیون تومانی صادر شده و قرار است طی چند روز آتی آزاد شود.

رامین رمضانی، سرباز وظیفه ای بود که روز ۲۵ خرداد سال گذشته و در حالیکه در مرخصی به سر می برد بر اثر اصابت گلوله ماموران جان باخت.

 

بهشت زهرا هم باید با کارت شناسایی رفت!

همزمان با سالگرد جان باختن سید علی موسوی، مادر او در بهشت زهرا از سوی لباس شخصی ها و در حضور ماموران امنیتی مورد آزار و مزاحمت قرار گرفت.

سید علی موسوی حبیبی، خواهر زاده میرحسین موسوی است که ظهر عاشورای سال گذشته در خیابان شادمان توسط سرنشینان یک پاترول مشکی هدف گلوله قرار گرفت و در بیمارستان سینا جان باخت.

خدیجه موسوی خامنه، مادر شهید موسوی پیش از این و همزمان با سالگرد شهادت فرزندش به “روز” گفته بود که وقتی می گویند سربازان گمنام امام  زمان، فلانی را در هوا گرفتند چطور در عرض یکسال نتوانستند قاتل پسرم را معرفی کنند؟ آمدند و گفتند که ظرف 15 روز قاتل را معرفی میکنیم اما یک سال گذشت و هیچ خبری نشد. خودشان میدانند قاتل چه کسی بوده، چه نیتی از قبل داشته و حساب شده علی را انتخاب کرده و به شهادت رسانده است.

خانم موسوی که 6 دی ماه بر مزار فرزندش در بهشت زهرا حضور یافته و از سوی لباس شخصی ها مورد آزار قرار گرفته اینک به “روز” می گوید: من همان روز 6 دی سر خاک پسرم رفتم. پسر دیگرم هم با من آمد. بهشت زهرا پر از نیروهای امنیتی بود و من اصلا به فکرم هم نمی رسید که چنین کاری بکنند. سوار ماشین که شدیم، اتفاقا ماشین آژانس هم بود، آمدند و گفتند که بیایید پایین. پیاده شدیم کارت شناسایی خواستند. من کارت شناسایی همراه نداشتم؛ رفته بودم بهشت زهرا، سر خاک بچه ام و نمیدانستم که بهشت زهرا هم باید با کارت شناسایی بروم.

مادر شهید موسوی می افزاید: کارت شناسایی ندادیم و پسرم هم  گفت نداریم. من گفتم معنی اینکار چیست؟ گفتم که بچه های ما شهید شده اند و شما هم در این جنایت ها شریک هستید.

از خانم موسوی می پرسم که این برخورد از سوی نیروهای امنیتی صورت گرفته یا لباس شخصی ها؟ پاسخ میدهد: نیروهای امنیتی حضور داشتند اما کسانی که جلو آمدند و ما را از ماشین پیاده کردند لباس شخصی ها بودند.

او می گوید: من واقعا ناراحت شدم. به آنها گفتم بروید خجالت بکشید، حیا نمی کنید؟ اینکار ها چه معنی می دهد خیلی زشت است. بعد خودشان گفتند بروید و ما برگشتیم.

مادر شهید موسوی درباره اخبار منتشر شده در این زمینه می گوید: نمیدانم این خبر را از کجا گرفته اند. در حقیقت ما خودمان خبر را منتشر نکرده بودیم.

خانم موسوی 23 آذر ماه و در پاسخ به این سوال “روز” که گفته می شود فرزند شما را برای فشار آوردن به برادرتان مورد هدف قرار دادند نظر شما چیست؟ گفته بود: فکر میکنم به خاطر آقای موسوی بوده و میخواستند به او فشار بیاورند. اما آیا اسلام گفته که ظلم را ببینید و سکوت کنید؟ چنین نیست؛ در اسلام نگفته اند که ظلم پذیر باشید. آقای موسوی هم نمی توانستند ظلم را تحمل کنند. کاری هم نکرده اند مثل بقیه مردم،  اعتراض داشتند و ما هم اعتراض داریم و قبول نداریم که در مقابل ظلم ساکت بمانیم. وقتی مسلمان هستیم نباید ظلم پذیر باشیم و اعتراض داشتیم به دروغ ها و کاری که شده بود.

 

عدم همکاری حکیمه شکری با بازجویان

همزمان با آزادی ندا مستقیمی با قرار وثیقه 100 میلیون تومانی، برادر حکیمه شکری در مصاحبه با “روز” از وضعیت خواهرش ابراز نگرانی کرد.

خانم شکری به اتفاق خانم مستقیمی در جریان مراسم تولد امیر ارشد تاجمیر در بهشت زهرا بازداشت شده بودند.

ایرج شکری، برادر حکیمه شکری از تداوم بی خبری نسبت به وضعیت خواهرش خبر می دهد و به “روز” می گوید: به جز همان تماس چند ثانیه ای در روزهای اول بازداشت، دیگر هیچ خبری از وضعیت خواهرم نداریم و تاکنون همه پی گیری های ما بی پاسخ و بی نتیجه بوده است.

وی می افزاید: هر جا مراجعه میکنیم به در بسته میخوریم؛ ابتدا از سوی دادستانی شهر ری به ما گفتند که سفارش میکنیم بگذارند به شما زنگ بزند اما باز هیچ خبری نشد. مجددا به این دادستانی مراجعه کردیم اما قاضی گفت چرا اینجا می آیید حکیمه با بازجویانش همکاری نمیکند و لذا هیچ تماسی هم نمی تواند با شما بگیرد.

آقای شکری با اشاره به اینکه خواهرش همچنان در سلول انفرادی به سر می برد می گوید: این تنها چیزی است که میدانیم و هیچ خبر دیگری نداریم. ما میدانیم که حکیمه به هیچ عنوان اعتراف دروغ نمیکند و به کارهایی که نکرده اعتراف نخواهد کرد و از این بابت خوشحال هستیم چون میدانیم که هر اعتراف دروغی که بکند بعد علیه خود او به کار خواهند گرفت. از طرفی میدانیم که حکیمه نه با کسی و جایی تماس داشت و نه فعالیت خاصی میکرد او فقط با مادران عزادار بود و صراحتا این موضوع را نیز می گوید؛ ما هم در کنار خواهرم هستیم. نه رفتن بهشت زهرا جرم است نه همدردی و کمک به مادران داغدار.

برادر حکیمه شکری می افزاید: حق ما این است که بدانیم خواهرم کجا و در چه شرایطی است. وقتی هیچ خبری نمی دهند حدس و گمان ها زیاد می شود و این به نفع خود سیستم هم نیست. خواهر من جز کمک و همدردی با مادران عزادار و داغدار کاری نکرده که با او چنین رفتاری میکنند.