برادرم حسین رونقی ملکی

بهزاد مهرانی
بهزاد مهرانی

پس از آزادی از زندان، گزارش روزنامه کیهان در مورد حسین رونقی ملکی(بابک خرمدین) را که خواندم بسیار متعجب شدم. ابتدا با خود گفتم: شاید این ها که کیهان می گوید در مورد بابک خرمدینی دیگر است که من نمی شناسمش. آخر حسین رفیق چند ساله ی من است و همه کسانی که حسین رونقی را از نزدیک میشناسند، بر سراسر کذب بودن گزارش کیهان صحه می گذارند.

حسین پسری است خونگرم، مهربان و از همه مهم تر بی ادعا و فروتن.وقتی در کنار این جوان باهوش آذری می نشینی هیچ گاه گمان نداری که او همان است که وکیلش او را جوانی نابغه توصیف کرده و روزنامه کیهان او را حقوق بگیر سازمان سیا خوانده است. جوانی که من-و حتماهمه دوستانش- بارها دیده ایم که برای گذران زندگی به انواع کارهای َیدی تن داده و هرگز شرافت انسانی خود را به هیچ سفره رنگینی نفروخته است.

شاید آنچه می گویم برای گردانندگان جریده کیهان دور از باور باشد و بر اساس یک قیاس به نفس گمان کنند که حسین نیز باید برای معیشت سر در انبان جایی داشته باشد. نه چنین نیست. تفاوت بسیار است بین حسین ما و حسین شریعتمدار.

حسین ما کارگری می کرد. دوست داشت کاری بیابد تا بتواند در تهران ساکن شود. حسین ما سر در آخور بیت المال نداشت.آدمی نبود که سر در آخور جایی کند.

جوان مغرور و فروتن آذری ما گواه و شاهدی بزرگ برای زندگی شرافتمندانه اش داشت و دارد: دست تهی و خانه به دوشی اش. و امروز، یکسال انفرادی و حکم پانزده ساله اش گواه دیگری است بر صداقت و شرافت او.

قبل از بازداشت به شوخی به او گفتم اگر دستگیر شود، خواهم نوشت: حسین رونقی سنگرساز بی سنگر.

او مخالف سانسور و فیلترینگ بود. با دانشی که داشت برایش فیلترینگ بی معنا بود. دوست داشت لذت استفاده از جریان آزاد اطلاعات را با دیگران نیز تقسیم کند. و این همه جرم او است.

امروز جای مجرم و بی گناه عوض شده است. آنکه باید قدر بیند و بر صدر نشیند، غدر می بیند و در بند می نشیند.

جای حسین رونقی ملکی و بسیاری دیگر محبس نیست. حسین سنگری بود برای همه بی سنگرانی که می خواهند بگویند و بشنوند و بخوانند و بیاموزند و حسینی دیگر به بهانه شریعت و داعیه داری کیهان نمی خواهد که چنین شود.

حسین، رونقی تندیس غرور، فروتنی و استعدادست. شاید کیهانیان پی به فروتنی و استعداد او نبرده باشند، اما قطعاطعم غرور او را در این مدت بازداشت چشیده اند. شاید سر امثال حسین رونقی را بتوانند در کاسه توالت زندان کنند اما سر آنان در آخور هیچ جا نخواهد چرید، چه آخور بیت المال و چه به قول کیهانیان “سیا” و این سری است که حسین شریعتمدار و “فضلی” هایش در نمی یابند. آخر تفاوت است بین آنچه در سر حسین ما می گذرد و آنچه در سر حسین شریعتمدار.