وحشت حکومت از سنگ قبرها

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» 30 خرداد؛ امنیتی ترین روز بهشت زهرا

مراسم سالگرد جان باختگان 30 خرداد، دیروزبر سر مزار آنها و در حالی برگزار شد که بهشت زهرا امنیتی ترین روز خود را در یک سال گذشته سپری کرد. در این روز همزمان با حضور خانواده های شهدا 30 خرداد بر مزار عزیزان شان، ایرانیان در داخل و خارج کشور با برافروختن شمعی یاد و خاطره شهدا را گرامی داشتند.

مادر اشکان سهرابی،  مادر ندا آقا سلطان و مادر مسعود هاشم زاده در گفتگو با “روز” از مراسم سالگرد فرزندانشان و مسکوت ماندن شکایت خود سخن گفته اند.

مادر اشکان از غربت و تنهایی فرزندش در اولین سالگرد شهادتش گفته و خبر از احضار همسرش به وزارت اطلاعات داده است و مادر ندا از حضور بر مزار دخترش و شمع هایی که به یاد ندا و سایر شهدای جنبش برافروخته شد. مادر مسعود نیز از حضور و همراهی مادران عزادار در منزلش و حضور بر مزار او سخن گفته است.

 

وحشت حکومت از سنگ قبرها

روز گذشته و در حالی که تهران فضایی نسبتا آرام را پشت سر می گذاشت خبرنگاران “روز” از مسدود شدن تمام خیابان های منتهی به محل شهادت ندا خبر دادند. براساس این گزارش ها تمام خیابان های منتهی به خیابانی که ندا در آن به شهادت رسید، باماشین های نیروی انتظامی مسدود شده بود و اجازه تردد و عبور و مرور به هیچ کس، جز ساکنان محل داده نمی شد.

همزمان در بهشت زهرا نیز فضا به شدت فضا امنیتی بود؛ شاهدان عینی از حضور بیش از هزار مامور نظامی و امنیتی در بهشت زهرا خبر داده اند؛ خانواده های شهدا نیز تایید کرده اند طی یک سال گذشته، هرگزاین حجم از مامور را در بهشت زهرا ندیده بودند.

شاهدان عینی به “روز” گفته اند که نزدیک مزار ندا، نرده گذاشته شده بود و اجازه نمی دادند کسی به آن سوی نرده ها که قبر ندا در آنجا قرار داشت برود. نزدیک مزار اشکان سهرابی نیز چادر زده و صندلی گذاشته و ماموران بر روی صندلی ها نشسته بودند و از نزدیک شدن مردم به مزار اشکان جلوگیری می کردند.

 مزار سایر شهدا از جمله بهزاد مهاجر نیز وضعیت مشابهی داشت؛ در نگاه ناظران، دیروز حکومت برای چندمین بار وحشت خود را از مزار شهدا و حضور مردم بر سر این سنگ قبرها به نمایش گذاشت.

ندا آقا سلطان، مسعود هاشم زاده، بهزاد مهاجر، اشکان سهرابی، سجاد سبز علی پور، علی فتحعلیان، مریم سودبر، سید رضا طباطبایی، ایمان هاشمی، محسن حدادی، واحد اکبری، ابوالفضل عبدالهی، سالار طهماسبی، فرزاد جشنی، نادر ناصری، سعید عباسی فر گلچینی، حامد بشارتی، مریم مهرآذین، میلاد یزدان پناه، تینا سودی و بابک سپهر شهدای 30 خرداد سال گذشته هستند.

 

احضار پدر اشکان سهرابی

مادر اشکان سهرابی که به اتفاق همسرش بر مزار فرزند شهیدشان حضور یافت از عدم برگزاری مراسم برای پسرش و احضار پدر اشکان به وزارت اطلاعات می گوید. زهرا نیک پیما به “روز” می گوید: “آمدند درب منزل و گفتند که حق برگزاری مراسم در مسجد و حق انتشار و چسباندن اعلامیه را ندارید. ما هم مراسم نگرفتیم و تنها به مزار اشکان رفتیم.”

وی می افزاید: “حدود ساعت 5 سر خاک رفتیم ابتدا هیچ کسی نبود. خیلی خلوت بود اما دور تا دور قطعه پر بود از نیروهای انتظامی و لباس شخصی. فقط من و شوهرم سر خاک اشکان بودیم که با دوربین هم مدام فیلم می گرفتند. روبروی قطعه اشکان چادر زده بودند و اجازه نمیدادند کسی به سمت قطعه اشکان بیاید.”

خانم نیک پیما از تنهایی و غربت فرزندش می گوید: “من برای غربتی که اشکان داشت دیروز خیلی گریه کردم و اینکه نتوانستم برای بچه ام سالگرد بگیرم. تنها من و پدرش در سالگردش بر مزارش بودیم و اشکان من در غربت و تنهایی ماند و این خیلی برای من دردناک است. سر خاک هم بیش از 20 دقیقه نتوانستیم بنشینیم. دلم خیلی سوخت”.

وی سپس از احضار پدر اشکان خبر می دهدا و می گوید: “امروز (یکشنبه) زنگ زدند که همسرم به اطلاعات برود اما من نگذاشتم و گفتم اگر کاری دارند خودشان بیایند. ما هیچ کاری نداریم حالا نمیدانم چکار دارند و برای چی همسرم را احضار کرده اند”.

مادر اشکان سهرابی از بی نتیجه ماندن پرونده اشکان سخن می گوید: “به ما می گویند هنوز پرونده به جایی نرسیده؛ ما هم با اینکه فکر نمیکنیم به جایی برسد اما پی گیری میکنیم. پرونده همچنان بلاتکلیف است و اخیرا گفتند که به شعبه بعثت فرستاده شده اما هیچ رسیدگی نشده است”.

خانم نیک پییما تصریح میکند: “ما همچنان پی گیر شکایت مان هستیم و حتی به کسانی که در منزل هم آمده بودند گفتم بروید بگویید مگر اینکه یک تیر هم به سینه من بزنید تا بتوانید مرا ساکت کنید. من ساکت نمی شوم و با سکوت خود به اشکان خیانت نمیکنم. اشکان من خیلی مظلوم کشته شد. همه بچه ها بی گناه و مظلوم شهید شدند و ما پیگیری خواهیم کرد”.

 

مادر ندا آقا سلطان: سپاس از همراهی مردم

هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقا سلطان همزمان با لحظاتی که ندا گلوله خورده و جان باخت بر سر مزار دخترش حضور  یافت. او به “روز” می گوید: “ساعت 5 عصر از خانه رفتیم بیرون. گفته بودم باید طوری تنظیم کنیم که در ساعتی که ندا جان باخت بر سر مزارش باشیم. بهشت زهرا تقریبا خلوت بود اما نیروی انتظامی و ماموران امنیتی خیلی زیاد بودند و ما تنها با بستگان درجه یک به آنجا رفتیم”.

وی می افزاید: “به همه کسانی که از قبل تماس گرفته بودند گفته بودم نیایند و ما 20 نفر از بستگان درجه یک بودیم که رفتیم و حدود 40 دقیقه در بهشت زهرا بودیم و مشکلی پیش نیامد. بعد میخواستم به امیر آباد بروم جایی که ندا  شهید شد اما گفتند پر از مامور است و من هم به خاطر مردم و برای اینکه مشکلی برای کسی پیش نیاید نرفتم”.

خانم رستمی سپس از عدم برگزاری مراسم سالگرد می گوید: “چون نتوانستیم مراسمی بگیریم، از صبح برای صد نفر، غذای مورد علاقه ندا را درست کردم و دادم بیرون پخش کردند و بعد به بهشت زهرا رفتم”.

مادر ندا از بهشت زهرا می گوید و از مزار دخترش:  “بر مزار ندا نشستیم. خیلی گریه کردم. ساعت شهادت ندا یعنی 18:10 دقیقه بلند شدم و گفتم ندا جان خاطرات من با تو تا 30 خرداد 88 بود و بعد از آن خاطره ای از تو ندارم اما این یک سال، هر لحظه و هر روز را با تو بودم و گذراندم. اکنون دیگر برای من تمام شد. یکسال گذشته خاطره ای با تو ندارم. به همه گفتم گل ها را پر پر کنید که خاطراتم با ندا تمام شد. این یک سال همه جا ندا با من بود هر جا می رفتم و از لحظه شهادت، هر لحظه وهر ثانیه با من بود و با هم مرور میکردیم همه خاطرات را. دیروز نیز از خواب بیدار شدم مرور کردم که ندا بلند شد حمام رفت، سشوار کشید، غذا خورد، رفت و ساعت 17:30 آخرین بار صدایش را شنیدم و… من سال گذشته با همه این لحظات و این خاطرات زندگی کردم و همه برای من تکرار می شد اما این یکسال خاطره ای با ندا نیست و ندا نبود تا خاطره ای بسازیم”.

مادر ندا پیش تر در گفتگو با “روز” از مردم درخواست کرده بود در لحظه جان باختن ندا، شمع روشن کنند و این امر با استقبال مردم داخل و خارج ایران مواجه شده بود. افراد بسیاری شمع روشن کردند و یاد ندا و سایر شهدا را گرامی داشتند. مادر ندا می گوید: “من واقعا نمیدانم با چه زبانی و چگونه از مردم تشکر کنم از این همه همراهی در طول یک سال گذشته که لحظه به لحظه با من بودند و ما را تنها نگذاشتند؛ در تولد ندا، سالگرد ندا و در تمام لحظات و از شمع هایی که روشن کردند. از همه صمیمانه سپاسگزارم و از شهردار بورلی هیلز که روز 30 خرداد را روز ندا اعلام کرد ممنون هستم. این قضیه مرا واقعا خوشحال کرد و باعث افتخار من شد که یاد ندا زنده است. از خوانندگان و هنرمندانی که جدیدا باز برای ندا خوانده اند و از همه مردم به خاطر شمع هایی که روشن کردند ممنونم و نمی توانم جوابگوی این همه محبت باشم.”

خانم رستمی هم درباره سرانجام شکایت شان برای معرفی و محاکمه قاتل ندا می گوید: “به ما هیچ جوابی نمی دهند. تنها می گویند دنبال قاتل هستیم و او را پیدا می کنیم”.

 

مادران عزادار در منزل مسعود هاشم زاده

خانواده مسعود هاشم زاده نیز مراسم سالگرد فرزندشان را در روستای ولی آباد زیباکنار بر مزار او برگزار کرده اند.

فاطمه محسنی، مادر مسعود هاشم زاده روز شنبه به “روز” گفته بود: “از یک ماه پیش گفتند حق نداریم مراسم بگیریم. ما هم به مزار پسرم می رویم”.

خانم محسنی اما دیروز خبر از حضور مادران عزادار داد و به روز گفت: “ تعدادی از مادران عزادار به منزلمان آمدند و به اتفاق آنها به مزار مسعود رفتیم”.

مادر مسعود هاشم زاده در خصوص پرونده مسعود نیز روز شنبه به “روز” گفته بود: “به ما گفتند دیه بگیرید ما گفتیم دیه نمی خواهیم. گفتم من قاتل را می خواهم؛ می خواهم ببینم و در چشمانش و صورتش نگاه کنم. گفتند اگر دیه نگیرید پرونده ها مسکوت می ماند و به این پرونده ها رسیدگی نخواهد شد. با این حال برای پی گیری می رویم اما هیچ جوابی نمی دهند. این در حالی است که دوستان پسرم که با او بودند مشخصات قاتل را به دادگاه داده اند. در اصل قاتل پسر من شناسایی شده اما قبول نمی کنند. در پرونده پسرم مشخصات کسی که با گلوله مسعود را زد وجود دارد و شاهدان عینی شهادت داده اند اما دادگاه قبول نمی کند و در اصل خانواده ها هیچ کاری نمی توانند بکنند”.

 

گزارشی از وضعیت تهران در 30 خرداد

فرهاد رجبعلی، روزنامه نگار در گزارشی از ارام بودن فضای تهران در روز گذشته خبر داده است. در این گزارش که در گویا نیوز منتشر شده آمده است: علی رغم دعوت گروه ها و افراد مختلف برای حضور در میادین بزرگ تهران در سالگرد مرگ ندا آقا سلطان، اما این دعوت مورد استقبال عمومی واقع نشد و رفت و آمد در خیابان های تهران همانند روزهای گذشته عادی بود.

ماموران نیروی انتظامی از ساعات اولیه بعداز ظهر در میادین بزرگ تهران از جمله میدان هفت تیر، ولیعصر، انقلاب، آزادی و میدان آریاشهر تهران حضور داشتند اما فضای امنیتی همانند 22 خرداد سنگین نبود و به دلیل عدم تجمع گسترده، تنها گوشه ای از میادین مذکور ماموران نیروی انتظامی حضور داشتند.

در میادین هفت تیر، ولی عصرو صادقیه تهران ده ها تن از ماموران نیروی انتظامی در گوشه ای از میدان صف آرایی کرده و اوضاع را تحت کنترل داشتند؛ اما فضای میدان انقلاب کمی بیش از میادین دیگر مرکزی تهران امنیتی بود و موتورسواران یگان ویژه نیروی انتظامی در چند مورد به مانور خیابانی پرداختند.

یکی از فروشندگان کتاب در میدان انقلاب تهران به فرهاد رجبعلی گفته است: “نیروهای انتظامی از صبح اخطار داده اند که باید راس ساعت 5 بعداز ظهر مغازه ها و پاساژها را ببندیم.” اما به دلیل آرام بودن اوضاع نیروی انتظامی سخت گیری نکرد و بسیاری از مغازه ها به کار خود ادامه دادند.

از مواردی که بسیار جلب توجه می کرد، حضور بسیار کم رنگ و تقریبا نزدیک به صفر نیروهای بسیجی و لباس شخصی در معابر عمومی بود. به نظر می رسید نیروهای لباس شخصی از حضور در خیابان ها و قرار گرفتن در برابر انظار عمومی منع شده بودند.

اما اوضاع در خیابان کارگر شمالی تقاطع خیابان فکوری و همچنین کوچه های خسروی و زمرد کاملا متفاوت بود. ماموران امنیتی و انتظامی تمامی کوچه های منتهی به محل به قتل رسیدن ندا آقا سلطان را[کوچه های زمرد و خسروی تا تقاطع خیابان صالحی] با خودرو نیروی انتظامی مسدود و از ورود هر گونه خودرو و موتور سیکلت به این محل ها جلوگیری می کردند. تنها ساکنان حق تردد داشتن.آنها هم فورا باید وارد خانه ها می شدند و در صورت حضور در بیرون از خانه بلافاصله مورد پرسش و تحت نظر قرار می گرفتند.

صدها تن از ماموران امنیتی و اطلاعاتی تمامی خانه های محله کارگر تهران تحت شدیدترین تدابیر امنیتی داشته و از هرگونه تردد افراد غریبه به کوچه ها جلوگیری می کردند.

هیچ موردی از درگیری تا ساعت 20 به وقت تهران بین نیروهای امنیتی و مردم دیده نشد و فردی نیز مطابق مشاهدات در مناطق مرکزی و غرب تهران دستگیر نشد.