ایران بایداحتمال حمله نظامی را جدی بگیرد

نویسنده


express_b.jpg


ژروم لوماریه

درحالی که شورای امنیت سازمان ملل و آلمان به یک قطعنامه جدید می اندیشند، ایران همچنان خواستار ادامه فعالیت های غنی سازی خود است. آیا ایران علیرغم تمایلی که نشان می دهد، به واقع به دنبال حل و فصل این بحران و رسیدن به یک توافق است؟ آیا هنوز می توان مداخله نظامی را مردود دانست؟ اتین دو دوران [Etienne de Durand]، مسؤول مطالعات امنیتی مؤسسه روابط بین المللی فرانسه و کارشناس امور استراتژیک و نظامی در مصاحبه ای با روزنامه اکسپرس به سؤالاتی در این زمینه پاسخ می دهد.

آیا به دنبال چاپ گزارش آژانس اتمی و عدم همکاری ایران در تعلیق فعالیت های غنی سازی، اکنون می توان گفت که کیفیت روابط با ایران باز هم تنزل کرده است؟

با توجه به رویدادهای اخیر نمی توان به طور قطعی چنین ادعایی کرد. ایران سالهاست که چنین رفتاری دارد. این اشتباه است که فکر کنیم مقامات ایرانی دارای استراتژی گشایش هستند. آنها شگردهای بسیاری به کار می بندند: با تغییر سیاست و نشان دادن خواست خود برای انجام مذاکره از زمان استفاده می کنند تا توان فنی خود را در فعالیت های غنی سازی افزایش دهند. ایران اکنون در موضع قدرت قرار دارد و مقامات این کشور این موضوع را به خوبی می دانند.

آیا جاه طلبی های نظامی ایران نشان دهنده تهدید این کشور هستند؟

الزاماً نمی توان گفت ایران به طور مستقیم تهدیدی برای جامعه بین الملل دارد، ولی کشوری که دارای موشک های کوتاه برد و میان برد است، ترورهایی را سازماندهی کرده و امکان دستیابی به کلاهک هسته ای را دارد، مطمئناً یک تهدید بالقوه به شمار می آید. اکنون باید ببینیم آیا خطرات برآورده شده به اندازه کافی مهم هستند که بتوانند تشدید مجازات و تحریم ها، و حتی مداخله نظامی علیه ایران را توجیه کنند یا خیر.

آیا ایالات متحده نیت انجام یک رویارویی مستقیم را دارد؟

اگر جامعه بین الملل نتواند در مذاکره با ایران موفق شود و هیچ گونه اجماع بین المللی نیز در این زمینه به وجود نیاید، مداخله نظامی امریکا بسیار امکان پذیر خواهد بود و مقامات ایرانی نیز نباید چنین امکانی را کوچک بشمارند. البته پیش بینی در این مرحله بسیار مشکل است. ایالات متحده توان حمله به ایران را دارد، ولی این اقدام آخرین راه چاره خواهد بود. البته احتمال اینکه دستور چنین مداخله ای از سوی رییس جمهور فعلی [جرج بوش] صادر شود بسیار ضعیف است، ولی درعین حال می توان اذعان داشت او چیزی ندارد که از دست بدهد. اگر رییس جمهور آینده دموکرات باشد، بنابه دلایل سیاسی هرگونه تصمیم گیری برای او بسیار مشکل خواهد بود؛ چه در خارج کردن نیروهای امریکایی از عراق و چه در بی تفاوت بودن نسبت به برنامه اتمی ایران.

در برابر ایران چه استراتژیی باید اتخاذ کرد؟

در ابتدا روسیه و چین [به عنوان دو عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل] باید رفتاری مسؤولیت پذیر داشته باشند. روسیه باید بداند که داشتن یک همسایه مجهز به سلاح هسته ای نه به نفع دولت مسکو است و نه به نفع ثبات خاورمیانه. اروپا نیز به نوبه خود نمی تواند به تنهایی مذاکره کند. کشورهای بزرگ باید در برابر ایران [که در حال حاضر به هیچ وجه به دنبال توافق نیست] به سوی یک جبهه مشترک و متحد گام بردارند و همچنین نباید تدابیر تحریم کننده و در نهایت استفاده از زور را منتفی بدانند؛ چنین رویکردی مطمئناً کارآمدترین راه برای اعمال فشار خواهد بود. این مسأله بی شک می تواند باعث متوقف شدن فعالیت های غنی سازی ایران [حداقل به طور موقت] شود. ولی متأسفانه هنوز از داشتن چنین وضعیتی بسیار فاصله داریم.

مترجم: علی جواهری