در باره دغدغه های دانشجویان

سعید رضوی فقیه
سعید رضوی فقیه

کاوش و کشف دغدغه های نسل کنونی دانشجویان ایران امری مهم است اما به نظر می رسد پیش از وارسی این دغدغه ها، بطور مشخص تأمل در باب دو موضوع از اهمیت و اولویت بیشتری برخوردار باشد. چرا که نحوه مواجهه ما با این دو موضوع در صورت بندی نهایی ما از دغدغه های دانشجویان تاثیر تعیین کننده دارد.

 

موضوع نخست

مبنای اهمیت کشف وشناخت این دغدغه ها و پاسخ به این پرسش ساده و ابتدایی اما بنیادین است که چه ضرورت و اهمیت دارد که دغدغه های دانشجویان را بشناسیم؟ برای ارائه پاسخی قانع کننده به این پرسش کافی است چند نکته زیر را به شتاب از نظر بگذرانیم.

اول آنکه جمعیت دانشجویان ایران امروز قابل توجه است و کمیت مطلق آن با جمعیت برخی کشورهای کوچک برابری می کند. نزدیک به دو میلیون دانشجو، هر کسری از کل جمعیت ایران باشد خود بخود رقمی مهم است و دیدگاه ها و گرایش ها و خواسته های چنین جمعیتی را بسادگی نمی توان نادیده گرفت مگر آنکه تدبیر و احتیاط را که هر دو شرط عقلند از یاد برده باشیم. واقعیت آن است که در دنیای امروز حتی چند هزار جمعیت را نیز ندیده نمی گیرند تا چه رسد چند میلیون را.

دوم آنکه دانشجویان صرف نظر از اهمیت کمی از اهمیت کیفی نیز برخوردارند چرا که هم جوانند و هم نخبه. موقعیت سنی دانشجویان آنان را در مرز حال و آینده نزدیک قرار داده است. اداره و تمشیت امور خرد و کلان کشور در آینده ای نزدیک به دست آنان خواهد افتاد و ایشان بدنه اصلی مدیریت های میانی را در دستگاه های اداری و تجاری و علمی و فنی و سیاسی و غیر آن به دست خواهند گرفت. در کشوری در حال توسعه و پیشرفت همچون ایران که هم به سرعت در حال دگرگونی است و هم به شدت محتاج دانش و فن آوری، سرمایه ای کلان و ارزنده چون دو میلیون دانشجو بسیار مهم است و کارساز و حیاتی. نمی توان از یک سو در پی رشد علمی و خوداتکایی فنی بود و از سوی دیگر به پایه های اساسی این دو خواسته بی توجه ماند.

سومین نکته اما آن است که جامعه ایران امروز بسیار متنوع است و جامعه دانشجویی ایران این تنوع و تکثر را با غلظتی بیشتر بازتاب می دهد. جامعه دانشجویی ایران مجموعه ای متکثر از جوانانی است که هر یک از شهر و دیاری آمده و علائق و سلائق و عقایدی خاص دارند. این ویژگی سبب شده جامعه دانشجویی در بطن جامعه ایران حساسیتی بیش از دیگر بخش ها داشته باشد.

این ها که گفته شد به علاوه نکاتی دیگر که در مجالی گسترده تر باید بدانها پرداخت، مقتضی آنست که به دغدغه های نسل کنونی دانشجویان بطور جدی توجه شود چرا که بی توجهی به این امر می تواند پیامد های جبران ناپذیر برای همه داشته باشد.

 

موضوع دوم

اما آن است که دغدغه های دانشجویان به نسبت تنوع جامعه دانشجویی متنوع است. یکی از عارضه های مزمن و رایج در میان ارباب سیاست کل گرایی و مطلق انگاری در باب خواسته ها و دیدگاه های مردم و از جمله دانشجویان است. مردم ایران و دانشجویان ایرانی از افراد و اشخاص ترکیب یافته اند و هر فرد نگرش و گرایش ویژه خود را دارد. بنابر این منطقی نیست از دغدغه ها یا خواسته های همه مردم یا همه دانشجویان بطور کلی سخن گفت.

همچنانکه بالاتر گفته شد جامعه دانشجویی ایران همانند کلیت جامعه ایران بسیار متنوع است هر گروه و دسته بالطبع دغدغه های خاص خود را دارد. متاسفانه در باب خواسته ها و دغدغه های دانشجویان بیشتر کلی گویی هایی بر اساس تعمیم ناروا صورت گرفته تا مطالعات علمی و پژوهش های میدانی. بدین ترتیب باید پذیرفت که گروهی از دانشجویان مشتاق تغییر وضع موجودند و گروهی دیگر خواهان حفظ آن، گروهی پیرو یک مسلک سیاسی اند و گروهی دیگر پیرو مسلکی دیگر و هکذا. بنابراین به هنگام سخن گفتن از دغدغه ها و خواسته های دانشجویان باید این نکته را به جد در نظر داشت و خواسته یا دغدغه یک گروه را به دیگر گروهها تعمیم نداد.

به نظر می رسد لحاظ کردن این دو موضوع می تواند چشم انداز بالنسبه شفافتری در باب شناخت دغدغه های نسل کنونی دانشجویان ایران رویاروی ما بگشاید.