بعد از اواسط قرن نوزدهم وقتی نفت در امریکا کشف شد، جهان جهش دوم را در صنعتی شدن آغاز کرد. تفاوت نفت با دیگر انرژیها از جمله زغال سنگ این بود که چون مایع بود قابلیت های زیادی داشت و چون قابلیت های پالایشی زیادی داشت برای انواع استفاده ها مناسب بود در جنگ جهانی اول این موضوع تاثیر زیادی در پیروزی نیروی دریایی انگلستان که از سوخت های هیدروکربنی استفاده میکردند، داشت. در جنگ جهانی دوم هم آلمان یکی از معضلاتش این بود که به سوخت های هیدروکربنی دسترسی نداشت.چون این سوخت در اختیار امریکا و انگلستان بود و بخش اندکی از آن در اختیار روسیه بود و برای دسترسی به این منابع سوختی باید از استالینگراد عبور میکردند تا به نفت دست پیدا میکردند اما در آنجا گیر کردند. از همینجاست که ما به اهمیت استراتژیک نفت در معادلات جهانی پی میبریم. چون خلیج فارس بیش از 70 درصد ذخایر شناخته شده نفت جهان را در اختیار دارد و این منطقه از این نظر یک منطقه حساس است. البته تا اوایل دهه 80 که دنیای غرب به دنبال نفت ارزان بود این یک معضل بود، ضمن اینکه به دنبال تامین امن انرژی بود. از دهه 80 به بعد البته این سیاست را نیز به خاطر تغییر ساختار اقتصادی و امنیت ملی درازمدت کنار گذاشتند. بعد اتحاد کشورهای نفت خیز به وجود آمد و اتفاقات دیگری افتاد که باعث شد حساسیت از این به بعد بر امنیت عرضه انرژی قرار گیرد و اهمیت آن خیلی بالا رفت. الان تنها چیزی که برای آنها اهمیت دارد، تامین به موقع و امنیت انرژیشان است و قیمت خیلی تاثیرگذار نیست. دیدیم که وقتی قیمت نفت 140 دلار شد، غربی ها نگفتند که این افزایش قیمت باعث رشد یا رکود اقتصاد ما شد و یک نفر تحلیلگر نگفت این باعث بحران مالی در غرب شده است. نقش نفت کم شده، زیرا نقش بخش خدمات غیرفیزیکی بسیار پررنگ شده است. نفت بدون اینکه مقدار مطلقش کم شده باشد، وزنش در اقتصاد جهانی تغییر کرده و تغییرات قیمت برای کشورهای پیشرفته خیلی مهم نیست. شاید برای کشورهایی مثل چین یا هند مهم باشد اما برای کشورهای توسعه یافته خیلی مهم نیست. اما آنچه همچنان از اهمیت برخوردار است، تامین به موقع و به اندازه نفت است، نه قیمت آن از دلایل این موضوع یکی ساختار و آرایش قدرت در غرب است و دیگر اینکه اصلا اقتصاد غرب تغییر کرد و به سمت بخش های غیرفیزیکی روی آورد و تولید اطلاعات برجسته شد. مثال شرکتهای آی بی ام، یا مایکروسافت بسیار گسترده شدند در حالی که انرژی مصرف نمیکنند در عوض تولیدات انرژی به سمت کشورهای جهان سوم مانند چین و اروپای شرقی حرکت کرد
نفت به هر حال قدرت خودش را حفظ می کند. نمیگویم اهمیت آن کم شده بلکه اهمیت قیمت کم شده زیرا بخش عمده ای از اقتصاد این کشورها را اقتصاد اطلاعات تشکیل میدهد. الان اگر قیمت نفت بالا برود چه تاثیری بر فعالیتهای شرکت آی بی ام م میتواند داشته باشد؟ این موضوع میتواند بر شرکتهای هواپیمایی و حمل و نقل و کشتیرانی تاثیر بگذارد اما در اقتصاد 64 هزار میلیاردی دنیا یا 14 هزار میلیارد دلاری امریکا چه تاثیری میتواند داشته باشد؟
تاثیر نفت درکل اقتصاد جهانی کمرنگ شده و سهم آن به شدت کم شده است. دلیل دیگر این است که هرچه قیمت نفت بالا میرود وابستگی کشورهای مصرف کننده به تولید کنندگان عمده دنیاکه عمدتاً در خاورمیانه هستند کمتر میشود، زیرا با این قیمتهای بالا، تولید در دیگر نقاط دنیا هم صرفه اقتصادی دارد. 50 سال پیش 80 درصد تولید در اختیار اوپک بود اما در حال حاضر اوپک تنها 40 درصد از سهم تولید را به خود اختصاص داده است. اکنون تولیدکنندگان دور از خاورمیانه دادشان زیاد شده است و به این دلیل نمیتوانند دنیا را متاثر کنند. هرچه قیمت بالاتر میرود، تولید کنندگان بیشتر میشوند و عرضه هم افزایش می یابد. بنابراین تنها سیاستی که میتواند نفت را برای ما تبدیل به یک پارامتر در امنیت و قدرت ملی بکند، وابسته کردن دیگرکشورها به تولیدات ماست نه بالا و پایین شدن قیمت نفت.
منبع: روزگار، 25 دی