پاریس، تگزاس یا مسکو؟

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

دیروز می خواستم مثل هر روز پای کامپیوتر بنشینم، خبرها را بنویسم و آنها را به طنز بیاورم، راستش را بخواهید اصلا حال خوشی نداشتم. از آن حال هایی بود که طنز از آن در نمی آید. بعضی روزها طعم دهان آدم چنان تلخ می شود که هیچ خنده ای نه آدمی را می خنداند و نه هیچ موضوعی در انسان طنز می سازد. در هر حال بخاطر دیروز مرا می بخشید. البته امروز هم کمی رشد کردم، از بدمزه گی دیروز درآمدم و بیمزه شدم، امیدوارم فردا خوب بشوم.

انتخابات 86 یا 87؟

مجلس امروز رای داد که عمرمجلس هفتم، هفت ماه شوخی شوخی اضافه شود و از دوره احمدی نژاد، چهار ماه شوخی شوخی کم شود. البته موافق بودم اگر از عمر آن یکی چهارماه کم می شد، اما به عمر این یکی اضافه نمی شد. به نظر می رسد که نمایندگان محترم مجلس قصد دارند تا حد ممکن انتخابات را دیرتر برگزار کنند تا احتمالا در این مدت به امیدخدا یک واقعه عجیبی رخ بدهد که مشکل حکومت را بکلی حل کند، یا در همین مدت جنگی بشود و راههای نجات باز شود، یا امام زمان ظهور کند و به عنوان تلاش برای براندازی نرم تحت تعقیب قرار بگیرد، یا بوش برود و یکی تندروتر از او بیاید، فعلا سیاست اسکارلت اوهارا در مملکت حکمفرماست. قائم مقام اعتماد ملی که هنوز خبر مجلس را نشنیده بود، گفت: « فضا برای رقبای دولت مساعد است… فاصله اصولگرایان زیاد شده…. اصلاح طلبان باید اکثریت خوبی را از مجلس به دست بیاورند.» البته آگاهان توضیح می دهند که اگر انتخابات مجلس و ریاست جمهور با هم برگزار شود، احتمالا تکلیف هر دو با هم روشن می شود، ولی این احتمال هم وجود دارد که با یک کرشمه دو کار خلاف صورت بگیرد( صورت پورمحمدی را در حال کرشمه تصور کنید.) هاشمی رفسنجانی اعلام کرد: « نارضایتی معلمان خطرناک است.» آگاهان توضیح دادند: نه، چیزی نیست، نگران نباشید، پول ندارند، از یک جا قرض می کنند، بعدا دولت بعدی به آنها پس می دهد.

پاریسی ها در چهار راه سرنوشت

این قضیه مهم است. بی شک یکی از مهم ترین دوراهی هایی است که در سال 2007 جلوی پای دنیاست و هر تصمیمی برای رفتن به یکی از این راهها گرفته شود، منجر به تغییر سرنوشت جهان می شود. البته تا همین حالا باید نتیجه مرحله اول انتخابات فرانسه اعلام بشود و معلوم بشود که فرانسوی ها گرفتار یک سوسیالیست مشنگ یا یک راستگرای دیوانه یا سوسیالیستی که هیچ کس قبولش ندارد می شوند، یا اینکه این آقای نیکولا کوچولوی مجاری الاصل متولد پاریس که پدرش پیش بینی کرد که « امکان ندارد یک سارکوزی رئیس جمهور فرانسه شود، مگر اینکه این اتفاق در ایالات متحده آمریکا بیفتد» رئیس جمهور فرانسه می شود و کشوری که مارکس گفته بود، همیشه آماده انقلاب است، زیر بلیط آمریکا می برد، یا فرانسوی هایی که سالهاست دیگر کاری به ولتر و دیدرو و دانتون و ناپلئون و حتی دوگل و پمپیدو ندارند، شاهد فاجعه ای به نام خانم رویال یا ژان پیر لوپن می شوند؟ البته به نظر می رسد که انتخابات در مرحله دوم با پیروزی سارکوزی به پایان برسد، اما در فرانسه همیشه انتخاب کردن پنیر و شراب هم کار سختی است، چه رسد به رئیس جمهوری که فرانسوی های غرغرو با اخ و پیف می خواهند انتخابش کنند. البته سگولن رویال که در این مدت بارها گاف های مختلف و متعددی در مسائل سیاست خارجی داد، حرفهای بامزه ای در مورد ایران زده است. فعلا منتظر می مانیم تا معلوم بشود که مستاجر بعدی کاخ الیزه کیست. فعلا که تا ساعت 8 شب که لحظاتی قبل بود، اعلام شد که 85 درصد از فرانسوی ها در انتخابات رای دادند. فیگارو هم اعلام کرد که سارکوزی با 30 درصد و روایال با 26 درصد آرا به مرحله دوم رفتند. با این حساب خطر لوپن برطرف شد، اما خطر چپ هنوز باقی است، البته خطر راست هم همینطور، اصولا چرا همه چیز خطرناک است؟

رستوران گردان برج میلاد

دومین روز مبارزه با بدحجابی هم به خیر و خوشی نگذشت. عکس های دیروز را دیدیم، به نظر می رسد مثل تمام این بیست سال که همیشه با توپ پر تهدید مبارزه با بدحجابی آغاز می شود و بعد از یک هفته خسته می شوند و می روند پی کارشان، بازهم به قول کرمانی ها، « همو خر سیا، را آسیا» می شود. سردار رادان که معلوم نیست این نتیجه را از کجا گرفته است، گفت: « مردم تهران خواستار مقابله با بدحجابی هستند.» آگاهان پرسیدند: اگر مردم تهران خواستار مقابله با بدحجابی بودند که خودشان بدحجاب نبودند و برای مقابله با آنها تمام پلیس و بسیج و خواهر و مادر پلیس به خیابان نمی آمد؟ البته به نظر می رسد بعضی چیزها را بعضی افراد متوجه نمی شوند. آیت الله مکارم شیرازی که سالها قبل خیلی آدم منطقی و باحالی بود، گفت: « حجاب دانشجویان آمریکایی از دانشجویان دانشگاههای ایران بهتر است.» در همین راستا، خطیب نماز جمعه مشهد گفت: « جست و خیز دختران والیبالیست با اللهم عجل لولیک الفرج مطابقت ندارد.» وی اضافه کرد: « برخی اقدامات در بدنه دولت، سنگ اندازی در مقابل ظهور امام زمان است.» در همین راستا آگاهان اضافه کردند که دختران والیبالیست می توانند به جای جست و خیز که باعث می شود تا سنگ بطرف امام زمان پرتاب شود، شطرنج بازی کنند، یا اصلا بازی نکنند. و در همین وضع « بگیر و ببند و اینو بگیر پاکش کن، اینو دراز کن و اونو کوتاه کن» از یک سو و مبارزه با کلیه مظاهر اشرافیت از سوی دیگر، نصب بزرگترین رستوران گردان دنیا در برج میلاد آغاز شد. نیروی انتظامی اعلام کرد که این نیرو چون ممکن است بازرسانش در رستوران گردان برج میلاد، سرشان گیج بخورد و حال شان بد بشود، لذا از کلیه مشتریان یک چنین جای گردانی که لابد بدحجاب هم خواهند بود، تقاضا کرد که پس از صرف شام یا ناهار خودشان به زبان خوش، خودشان را به نیروی انتظامی معرفی کنند. مسوول نیروی انتظامی همچنین اعلام کرد که چون دیروز سوژه کم داشتند و احساس می کردند هنوز به اندازه کافی مردم را برای رای دادن علیه احمدی نژاد و دوستانشان آماده نکرده اند، « دو نفر از خوانندگان رپ زیرزمینی ایران بازداشت شدند و یکی دیگر( هیچ کس) تحت تعقیب است.» نیروی انتظامی شدیدا به « بو دهندگان تخمه کدو» و « کسانی که سیم سه تار می فروشند» اخطار کرد که تا هفته دیگر ممکن است آنها هم به عنوان اقدام به براندازی نرم، مجازات، بازداشت، دستگیر، متهم و شناسایی شوند.

چی شد که احساس کردند؟

مسوولان قضایی اعلام کردند که چون متهمان قتلهای محفلی کرمان، احساس می کردند که کسانی را که کشتند مهدورالدم هستند، به همین دلیل اقدام آنان جرم نیست و می توانند به ادامه احساس خود مشغول باشند. در همین راستا با برادر قدرت الله محفلی یکی از احساس کنندگان که در قتلهای محفلی دست داشت و فعلا نه تنها دست ندارد، بلکه هیچ چیز دیگری هم ندارد، مصاحبه ای انجام دادیم که آن را می خوانید.

ما: چطور شد که احساس کردید مقتولین مهدور الدم هستند؟

قدرت محفلی: دو نفر بودند، یکی شان زن بود و یکی مرد. با هم سوار ماشین بودند و معلوم بود زن و شوهر هستند، اما ما احساس کردیم مهدور الدم هستند.

ما: از کجا چنین احساسی به شما دست داد؟

قدرت محفلی: از قیافه جفت شان احساس به ما دست داد، چون خوشگل بودند و ما احساس کردیم.

ما: هر کسی خوشگل باشد، مهدور الدم است؟

قدرت محفلی: نه، بعضی ها که در فیلم یا ماهواره یا خارج هستند یا زن خود آدم هستند، مهدور الدم نیستند، ولی کسانی که آدم آنها را می بیند، ممکن است احساس کند مهدور الدم هستند.

ما: این احساس چطوری است؟

قدرت محفلی: به قیافه آنها نگاه می کنیم، اگر خوشمان آمد، معلوم است مهدور الدم هستند، اگر مثل دخترعموی خودما باشند که خوشمان نمی آید، مهدور الدم نیستند.

ما: با توجه به اینکه آنها زن و شوهر بودند، چطور احساس کردید مهدورالدم هستند؟

قدرت محفلی: ما از آنها پرسیدیم که اگر زن و شوهر هستند دلیل بیاورند، اما آنها فقط سند ازدواج را نشان دادند، ما سند را نگاه کردیم، ولی بازهم احساس مان به جای خودش باقی بود.

ما: تا به حال موارد دیگری هم پیش آمده که احساس کنید زنها و یا مردهایی مهدورالدم هستند؟

قدرت محفلی: بله، هر وقت به خیابان می رویم و زنان را می بینیم، این احساس را می کنیم، بخصوص وقتی هوا گرم می شود.

گاوبندی و خسرو و شیرین

اصولا کارها را باید ساده کرد. مثلا شما حقوق ندارید به کارمندان بدهید، مقداری پول چاپ می کنید و به آنان می دهید. یا مثلا آمریکا در حال جنگ با شماست، شما اسرائیل را تهدید می کنید. یا مثلا می خواهید مردم در مراسم استقبال از شما حاضر شوند، نفری یک سکه طلا به هرکسی آمد می دهید، همه می آیند، این ها راه های ساده ای است که هرکسی به عقلش ممکن است برسد، برای همین شما باید تلاش کنید که کارها را ساده کنید. سفر احمدی نژاد به استان فارس تمام شد و 150 موضوع مهم از جمله ساخت استادیوم و فرودگاه و سد و از این جور چیزها در یک جلسه سه ساعته همه با هم تصویب شد. اما تصمیم گیری عالی و بی نظیر و دموکراتیک احمدی نژاد در دو مورد بی نظیر بود. احمدی نژاد اسم شهر « گاوبندی» را در جا به « پارسیان» تغییر داد. او در محل سخنرانی به مردم گفت: « می خواهید اسم شهرتان از این به بعد به جای گاوبندی پارسیان باشد؟» مردم هم گفتند « الله اکبر»، احمدی نژاد هم گفت: « اسم شهر از حالا عوض شد و از این به بعد اینجا پارسیان است.» وی در مورد روستای « خسرو وشیرین» که سالها بین آباده و اقلید برسر آن دعوا بود، وسط سخنرانی تصمیم گرفت و این روستا را داد به آباده ای ها، اقلیدی های حاضر در جلسه هم ناراحت شدند و از محل سخنرانی رفتند. احمدی نژاد در پاسخ به سووال دانشجویانی که می گفتند که خیابان های شهر را دو روز قبل از سفر وی آسفالت کرده اند، در کمال قدرت و شهامت، گفت: « از ظاهرسازی متنفرم، اصلاح حقیقی با خون دل خوردن همراه است.» آگاهان توضیح دادند که با گفتن این جمله مشکل بکلی حل شد و معلوم شد هیچ ظاهرسازی صورت نگرفته و همه سراغ خانه و زندگی شان رفتند. از طرف دیگر رئیس جمهور که در حضور مردم یک بار شعری از حافظ را اشتباه خوانده بود، گفت: « حافظ، سعدی و سلسله بزرگ دانشمندان، این دیار را به بشریت معرفی می کند، امروز نیز این موضوع قابل بازسازی و احیاء است.» آگاهان توضیح دادند که منظور احمدی نژاد از دانشمندان که طبعا شاعران و نویسندگان هم جزو آنان قرار می گیرند، هر آدم معروفی است و اصولا فرق خاصی بین دانشمندان مختلف و شاعران و خطاطان و بنایان نیست، جمعا که حساب کنی همه شان چون معروف هستند و اسم شان در کتاب نوشته می شود، دانشمند هستند.

هرنامه چهل هزارتومان

این هم یک روش جدید برای بردن نفت سر سفره ملت. دفتر رئیس جمهور، برای هرکسی که به رئیس جمهور نامه بنویسد، بدون اینکه ببیند در آن نامه چه چیزی نوشته شده، از دم نفری چهل هزارتومان می فرستد. قرار است سیاست های اقتصادی رئیس جمهور در قالب اشکال زیر ادامه پیدا کند.

اول: از این پس افرادی که برای رئیس جمهور طومار در حمایت از سیاستهای دولت بفرستند، به ازای هر ده امضا یک بشکه نفت در محل دریافت می کنند، کپی شناسنامه همراه با طومار ضروری است.

دوم: از این به بعد برای مراسم دیدار رئیس جمهور بلیط فروخته می شود، یعنی هرکسی که برای مراسم حاضر شود، باید بلیط مجانی دریافت و پس از پایان مراسم در مقابل هر لاشه بلیط بیست هزار تومان دریافت می کند. در صورت همراه داشتن نامه با پاکت پر چهل هزارتومان، با پاکت خالی سی هزارتومان دریافت می کند.

سوم: اگر کسی در مراسم حضور پیدا کند و عکس رئیس جمهور داشته باشد سی هزارتومان و اگر بالای دیوار یا بالای چراغ استادیوم برود، پنجاه هزارتومان دریافت می کند. به کسانی که روی زمین غلط بزنند، یا بیهوش بشوند و یا غش کنند و یا گریه شوق بریزند، در صورت دادن تست پزشکی، نفری هشتاد تا صد هزارتومان پرداخت می شود.

به دنبال توزیع مستقیم بودجه از طریق نامه، به عنوان عملیاتی ترین بودجه جهان، اعلام شد که پس از بنزین، گاز هم سهمیه بندی می شود.

طاعون در خاش و سراوان

در ادامه حضور دائمی رئیس جمهور محبوب کشور و عدم استفاده بهینه ایشان از حمام مناسب و سیاست حضور مستمر دولت در مناطق مرزی، به نظر می رسد که طی ماه گذشته رئیس جمهور بطور محرمانه و سرزده حداقل یک بار به استان سیستان و بلوچستان سفر و در شهرهای خاش و سراوان حضور پیدا کرده است. منابع بهداشتی درمانی اعلام کردند که پس از گذشت صد سال، علائم بیماری طاعون که یکی از نشانه های ظهور احمدی نژاد است، در برخی از مردم شهرهای خاش و سراوان دیده شده است. پزشکان توصیه کردند برای بهبود این بیماران، تلویزیون و رادیو را از اتاق بیمار بیرون برده و هر نوع روزنامه و یا رسانه ای که در آن خبر یا تصویری از احمدی نژاد وجود دارد، از دسترس بیمار دور کنند. مسوولان امور بهداشت محیط همچنین اعلام کردند که « سرانه موشهای تهرانی در مناطق جنوبی تهران به هر نفر شش تا رسید و این موشها 35 درصد از استاندارد جهانی چاقترند.»

ایران و هلند

من واقعا نمی فهمم فرق دولت هلند که با دولت ایران رابطه ای بسیار حسنه دارد، با دولت انگلیس و سوئد و آمریکا و آلمان و غیره چیست؟ نامه فرح کریمی مبنی بر اینکه اگر واقعا دولت هلند قصد براندازی دولت ایران را دارد، چرا دولت ایران به این دولت هشدار نمی دهد یا رابطه اش را با آن قطع نمی کند، منتشر شد و باعث شد یکی از نمایندگان مجلس با جدیت به خودش بگوید: « چرا دولت ایران با هلند قطع رابطه نمی کند؟» این نماینده به خودش جواب داد که اگر این طور باشد همه دولتها باید با هم قطع رابطه کنند. در حالی که فقط دولت ایران با اسرائیل و آمریکا رابطه ندارد که طبیعی است که نباید رابطه داشته باشد. من می خواهم ببینم، فرق رادیوهایی که به زبان فارسی و با پول دولت های انگلیس و آمریکا و آلمان و غیره اداره می شوند، با رسانه هایی که از بودجه دولتی هلند تغذیه می شود چیست؟ فعلا همه اینها به کنار، گفته شد که شبکه تلویزیونی « هما» منظور همان داریوش سجادی است، بزودی راه می افتد.

بیچاره شدیم، بدبخت شدیم

اصولا هر چاه نفت تازه ای به معنی افزایش سه سال خریت و رفتار هردمبیل در جامعه ایران است، یعنی تا وقتی نفت یا مفت داریم، مدیر الکی و رئیس جمهور الله بختکی و مملکت بی دروپیکر داریم. دقیقا مثل این می ماند که شما در تنبل خانه شاه عباس که سی سال است کسی در آن حال کار کردن و مرتب کردن خانه را ندارید، سی تا سکه طلا پیدا کنید و خیال تان راحت شود که یک سال دیگر هم نان و آب تان در اختیار دارید و در نتیجه اصلاح این خانه را می توانید یک سال دیگر به تعویق بیندازید. در همین هیری ویری اعلام شد که « یک میدان بزرگ نفتی با 1.6 میلیارد بشکه نفت درجا کشف شد.»