ارسال اولین محموله سوخت هسته ای از سوی روسیه به مقصد بوشهر، ضمن پایان دادن به مجموعه مشکلات سیاسی که تاکنون مانع از اجرای این بخش از تعهدات آن کشور بعنوان پیمانکار کارخانه آب سبک برق اتمی ایران شده بود، الویت های برنامه نوسعه اتمی ایران را نیز عملا تغیر داده است. اقدام اخیر که تازه ترین رویداد ازمجموعه تحولات پیوسته ای است که از حدود 4 ماه قبل ظاهرا در محور های متفاوت در عین حال مرتبط با یکدیگر صورت پذیرفته، می تواند مسیر بازگشت کامل ایران به شرایط جاری در میانه سال 2005 میلادی را فراهم آورده وامکان ادامه همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی را تدریجا فراهم سازد.
در این شرایط به نظر می رسد که دوسال پس اصرار بر آغاز کار کارخانه فرآوری اورانیوم در اصفهان و متعاقبا آغاز غنی سازی اورانیوم در نطنز که به قطع همکاری های ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی انجامید و مالا موجب شد که راه ایران وبرنامه توسعه اتمی آن به شورای امنیت سازمان ملل متحد ختم شود، الویت های برنامه اتمی ایران اینک در عمل تغییر کرده و روند توسعه آن در مسیری قرار گرفته که پیش از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد قرار داشت.
بعد از فاش ساختن دو محل در دست احداث تاسیسات اتمی ایران وسیله سازمان مجاهدین خلق در سال 2002 میلادی- که بعد اعلام شد اطلاعات منتشر شده از سوی آنها توسط سازمان های اطلاعاتی اسرائیل در اختیارشان قرار گرفته بوده- دولت وقت ایران سیاست در های باز را در ارتباط با دیپلماسی هسته ای ایران اعلام کرد و رییس جمهور وقت ایران محمد خاتمی طی یک کنفرانس مطبوعاتی، ضمن تائید وجود دو محل در دست بنای اتمی مورداشاره در اراک و نطنز، اظهار داشت که برنامه های اتمی ایران فاقد هدفهای نظامی است. او همچنین به منظور رفع نگرانی جامعه جهانی اعلام داشت که دولت ایران آماده همکاری و دادن اطلاعات کافی در مورد برنامه هسته ای خود به آژانس است.
در ماه اکتبر سال 2003 و در پی انجام گفتگوهای مقدماتی میان ایران و جامعه اروپا، وزرای خارجه سه کشور اروپائی به ایران آمده و طی مراسمی قرارداد موسوم به “سعد آباد” را با ایران به امضا رساندند. طرف ایرانی در این مذاکرات حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران بود که سرپرستی انجام گفتگوهای اتمی با جامعه اروپا پیش از آن به او واگذار شده بود. از جانب اروپا نیز وزرای خارجه وقت انگلیس، فرانسه و آلمان در گفتگو های سعد آباد شرکت داشتند.
متعاقب امضای پیمان سعد آباد که بهانه عزیمت یک هیات بلند پایه اروپایی به تهران شده بود، ایران داوطلبانه فعالیت های مربوط به غنی سازی اورانیوم را که تازه آغاز کرده بود تعلیق کرد و اروپا نیز متعاقبا متعهد شد در راه نوسعه برنامه های صلح امیز هسته ای ایران – از جمله فروش راکتورهای اتمی پیشرفته اب سبک- با آن کشور همکاری کند. مجموعه این کمک ها که به بسته پیشنهادی اروپا شهرت یافت اقلام متفاوتی از جمله : امضای قراردادهای همکاری های تجاری با جامعه اروپا، پذیرفته شدن ایران در سازمان تجارت جهانی، سرمایه گذاری در طرحهای توسعه منابع نفت و گاز و پذیرفتن ایران در ارایشهای امنیت منطقه ای را در بر داشت.
طی دوسال ادامه مذاکرات میان ایران و جامعه اروپا، اگرچه موفقیت زیادی در جهت نزدیک تر کردن انتظارات دو طرف به دست نیامد، در عین حال شرایط فیمابین نیز از کنترل خارج نشد و امید به حصول توافق، تداوم مذاکرات را موجب شد. در آن زمان نگرانی عمده دنیای خارج و از جمله مذاکره کننده گان اروپایی، دستیابی ایران به تکنولوژی غنی سازی اورانیوم و قرار گرفتن آن کشور در موقعیت تولید بمب اتمی اتمی بود. متقابلا ایران نیز علاوه بر طرح انتظارات اقتصادی، اصرار بر دریافت ضمانتهایی داشت که در نتیجه حصول آنها تداوم سیاسی ایران دچار تغیر نشود. به معنای ساده تر خواستار تعهد امریکا برای خوداری از دخالت در امور داخلی ایران، عدم وتوسل به زور و حمله نظامی علیه ایران و عدم تعقیب طرح احتمالی تغییر نظام بود.
اروپا طبیعتا در موقییتی قرار نداشت که در جهت تامین کامل این خواسته ها موثر واقع شود. روابط ایران با امریکا نیز به دلیل 1- حضور یک دولت سختگیر و دست راستی در کاخ سفید، و 2- افزایش حملات تروریستی که پس هدف قرار گرفتن نیویورک وارد مرحله بحرانی تازه ای شده بود، بشدت رو به وخامت میرفت. قرار دادن ایران در لیست سه کشوری که رییس جمهور امریکا آن را “محور شرارت ” قلمداد کرد، نقطه اوج این شرایط بود.
هم زمان، نارضایتی های داخلی در ایران نیز دولت منسوب به اصلاح طلبان را با چالشهای متفاوتی روبه رو کرده و از قدرت تعامل آن در روابط خارجی کاسته بود. بی تفاوتی مردم ناشی از افزایش نارضایتی ها و کاهش اقبال آنها از انتخابات موجب شد که گروههای محافظه کار کنترل مجلس را از دست اصلاح طلبان خارج ساخته و از این راه بیش از پیش دولت را تحت فشار قرار دهند. علی رغم شرایط برشمرده، سیاست های توسعه اتمی ایران دارای الویتهایی بود که پایبندی به آنها موجب شده بود تا با حفظ پایبندی به تعهدات سعد آباد 1- مانع از افزایش خطر هجوم نظامی از خارج شده 2- از ارسال پرونده اتمی ایران به شورای امنیت ممانعت به عمل آورد.
در تدوین سیاست های توسعه هسته ای ایران در فاصله سالهای 2003 تا 2005 ، الویت به تکمیل کارخانه برق اتمی بوشهر داده شد و غنی سازی اورانیوم و برنامه دست یابی به چرخه تولید سوخت اتمی در درجه دوم اهمیت قرار گرفت. تا قبل از آشکار شدن محلهای افشا شده تاسیسات هسته ای ایران، قرار بود که مجموعه این برنامه ها به صورت همسطح پیگیری شود. خوداری از راه اندازی واحد در شرف به کار فرآوری اورانیوم در اصفهان وهمچنین تعلیق غنی سازی در نطنز، حاصل این تغییر الویت ها بود.
روسیه شریک همکاری های اتمی ایران و سازنده راکتور اتمی در بوشهر از این شرایط رضایت نسبی داشت و با وجود مقابله با مشکلات فنی تکمیل کارخانه بوشهر، همچنان به ادامه و تکمیل طرح یاد شده امیدوار بود. بعد از روی کار آمدن دولت تازه در ایران و اتخاذ سیاست های سخت گیرانه تر در قبال تعهدات دولت پیشین و سیاست های متکی به تعامل آن، به جز نارضایی اتحادیه اروپا، امریکا و آژانس بین المللی انرزی اتمی، روسها نیز از تغییر رویکرد تازه ایران ناراضی شدند و یکی از نتایج این نارضایتی آن بود که مشکلات سیاسی نیز بر مجموعه مشکلات فنی تکمیل کارخانه بوشهرافزوده شد. روسها در کنار امریکا و جامعه اروپا با ادامه غنی سازی اورانیوم در داخل ایران مخالف بودند و این مخالفت را به عنوان سیاست رسمی خود اشکارا اعلام داشتند.
اینک با در نظر گرفتن تحولات پیوسطه ای که نمی توانند به هیچ وجه”تصادفی” تلقی شوند وصورت گرفتن آنها یقینا ناشی از توافق های دو جانبه و چند جانبه با ایران است، ایران در مکانی قرار گرفته که پیش از روی کار امدن دولت احمدی نژاد قرار داشت.
مرور سریع این تحولات شاید به شناخت بیشتر دلایل و بخصوص ارتباط نزدیک آنها با یکدیگر یاری دهد. از سه ماه پیش و بدنبال انجام اولین دور مذاکرات بین سفرای ایران و امریکا در بغداد، شرایط امنیتی در بغداد بهبود یافته و از میزان حملات و بمب گذاری ها بخصوص در بصره و بغداد کاسته شده است. بهبود شرایط امنیتی در عراق دست دولت امریکا را برای تامین بودجه ادامه حضور نظامی اش در عراق باز تر از پیش کرده و مقاومت گنگره را برای تصویب اعتبارات مورد درخواست دولت از میان برده است. بهبود امنیت در عراق همچنین موجب شده که تحویل امنیت بصره ( منطقه شیعه نشین در جنوب) از نیروهای بریتانیائی به نیروهای محلی امکان پذیر گردد. این نقل و انتقال به میزان زیادی فشار های ناشی از کاهش حضور بریتانیا در عراق را از میان برده است.
در مقابل، و کم و بیش در یک پیوستگی زمانی محسوس، مذاکرات لاریجانی- سولانا در اروپا که از چند ماه قبل اغاز شده بود ادامه یافت وایران در یک اقدام موازی سطح همکاری با آژانس را نیز افزایش داد. رسیدن به توافق بر سر یک جدول زمانبندی برای رفع ابهام از گذشته برنامه اتمی ایران و اجرای تعهدات در مدت 60 روز و پیامد آن حصول توافقهای رضایت بخش در گفتگوهای آژانس با ایران که معاون البردعی- اولی هاینون- و نماینده گان شورای امنیت ملی ایران انجام آن را عهده دار بودند، به اتمام سه بخش از شش بخش دستور کار دو گروه انجامید.
انجام این همکاری ها_ که پیش از آن بمدت دوسال متوقف مانده بود- به تدوین و انتشار گزارش البرادعی به شورای حکام آژانس انجامید که ایران از مفاد آن ابراز خرسندی فراوان کرد.
پس از انتشار گزارش البرادعی ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه برای شرکت در کنفرانس سران خزر به ایران سفر کرد و طی مدت اقامت خود مذاکرات محرمانه ای با رهبر وهمچنین رییس جمهور ایران به عمل آورد. پوتین دوروز قبل از سفر به تهران با خانم رایس وزیر خارجه و بیل گیتس وزیر دفاع امریکا در مسکو مذاکرات محرمانه ای انجام داده بود. همزمان، سرکوزی رییس جمهور فرانسه و آنگلامرکل صدر اعظم آلمان نیز با پوتین دیدار های دوجانبه ای داشتند که در حاشیه تمامی این دیدارها گفته شد مسائل ایران وبرنامه اتمی آن مطرح بوده است، بدون آنکه در اظهارات مربود به جزئیات گفتگوها اشاره ای بشود.
در حاشیه مذاکرات محرمانه پوتین در تهران که بسیار با اهمیت تر از برگزاری تشریفاتی و بی نتیجه کنفرانس خزر بود، علی لاریجانی دبیر وقت شورای امنییت ملی ایران اظهار داشت که رییس جمهور روسیه پیشنهاداتی برای خارج ساختن پرونده هسته ای ایران از بن بست بهمراه آورده است. اگرچه رییس جمهور ایران بلا فاصله این موضوع را انکار کرد.
چند روز بعد علی لاریجانی که پیش از انتصاب او در دولت تازه به دبیری شورای امنیت ملی، از دولت خاتمی وسیاست اتمی ان که به تعلیق غنی سازی اورانیوم در قبال قبول بسته پیشنهادی اروپا تن داده بود انتقاد تندی به عمل آورده و این مقابله را دادن مروارید در قبال قبول اب نبات خوانده بود، از دبیری شورا کنار رفت و جای خود را به کسی داد که مورد اطمینان بیشتر و کاملا در خط رییس جمهور بود.
پیش از انجام دیدار پوتین از تهران، رییس جمهور احمدی نژاد ابتدا با اعلام شرکت نماینده گان ایران در کنفرانس صلح عراق که در مصربرگزار میشد و شرمنده ساختن لاریجانی از بی خبری از این تصمیم مهم سیاسی و بار دیگر باا عزام مشاور ارشد خود، هاشمی ثمره، برای انجام گفتگو با جامعه اروپا و دور زدن لاریجانی ،عملا او را به حاشیه رانده بود.
متعاقب دیدار پوتین از تهران و گفتگوهای محر مانه و منتشر نشده او با رهبران رژیم ایران و در میان شگفتی فراوان ناظران، بخش غیر محرمانه شده گزارش 16 سازمان اطلاعاتی امریکا منتشر شد که در آن گفته شده ایران از سال 2003 پیگیری برنامه دست یافتن به سلاح هسته ای را متئقف ساخته است.
در فاصله کمتر از ده روز پس از انتشار گزارش امنیتی امریکا و به دنبال دیدار منوچهر متکی وزیر خارجه ایران از مسکو، روز یک شنیه 16 دسامبر وزارت خارجه روسیه اعلام داشت که ارسال سوخت کارخانه برق اتمی بوشهر به ایران آغاز شده و بعد از 24 ساعت رییس سازمان انرزی اتمی ایران دریافت اولین محموله سوخت را طی یک گفتگوی خبری با تلویزیون ایران تائید کرد.
رییس جمهور امریکا24 ساعت بعد از ارسال سوخت روسی به مقصد ایران، از این اقدام استقبال به عمل آورد و رضایت خود را نسبت به این اقدام اعلام داشت. او همچنین تائید کرد که ارسال سوخت با اطلاع قبلی امریکا صورت کرفته است. حال آنکه امریکا در گذشته علت اصلی سیاسی شدن تکمیل کارخانه برق اتمی بوشهرشناخته شده و مانع عمده تحویل سوخت اتمی به ایران و تکمیل راکتور اتمی بوشهربوده است.
در عمل ایران درارتباط با برنامه توسعه هسته ای خود در ادامه تحولات شگرف 3-4 ماه اخیر که برخی ناظران پیش آمدن آنها به امداد های رسیده از سوی دست های غیبی شبیه تر دانسته اند، اینک به همان جائی باز گشته که 2 سال قبل قرار داشت. برنامه توسعه غنی سازی اورانیوم در نطنز و تهران که آقازاده 4 ماه قبل اعلام کرده بود بخش متمرکز در نطنز آن با افزایش هر هفته 500 دستگاه به تعداد سانتریفیوژها درحال کاروارد مرحله تازه ای می شود به همان تعداد 3000 دستگاه چهار ماه پیش محدود مانده و حتی ممکن است این تعداد و به آن نسبت، میزان غنی سازی اورانیوم نیز تدریجا کاهش بیشتری پیداکند. پیش از این گفته شده بود که در شکم بسته پیشنهادی در سه سال پیش، اروپا راضی بود که ایران غنی سازی اورانیوم را در حد ازمایشگاهی ادامه دهد.این تعداد بعدااعلام شد که قرار بوده تا 3000 دستگاه را در بر بگیرد. دولت ایران اینک ظرفیت تولید به همان میزان را مقیاس صنعتی می خواند.
با نگاهی به سر فصلهای تحولات انجام شده، دیدن دست غیبی در شکل دادن به آنها اینک دشوار نیست، بخصوص که تقریبا تمامی طرفهای درگیر بنوعی از انجام این تحولات منتفع شده اند. شاید تنها ناراضی این تغیرات حزب دمکرات آمریکا باشد که برای هدایت سیاست انتخاباتی داوطلبان رییس جمهوری خود در ماههای آینده نیازمند اتخاذ آرایشی تازه است. مشکلی که اصلاح طلبان داوطلب نمایندگی در مجلس اسلامی ایران نیز بنوعی دیگر با آن دست به گیربان شده اند.