آیا اسرائیل فتیله را کشیده است؟

نویسنده

» تحلیل نوول ابزرواتور از احتمال حمله به ایران

ژان دانیل

احتمال حمله اسراییل به ایران روز به روز بیشتر تقویت می شود. پس از نگرانی از وقوع یک جنگ داخلی در سوریه، اکنون احتمال حمله اسراییل به ایران در ماه های آینده نیز افزایش پیدا کرده. پس از دیدار روز دوشنبه میان باراک اوباما و بنیامین نتانیاهو این خبر تقریباً قطعی شده است. درحقیقت، من با نظر مفسران عالی رتبه درخصوص آنچه در دیدار رییس جمهور آمریکا و نخست وزیر اسراییل گذشته هم عقیده نیستم.

به عقیده من، نخست وزیر اسراییل آنچه را که به دنبالش بود به دست آورد. او بی شک نمی توانست مجوز یک همکاری نظامی میان اسراییل و آمریکا را برای حمله علیه تأسیسات اتمی ایران به دست آورد. مقامات اسراییلی هیچ گاه درگیر این تصور نشده اند. آنها به خوبی می دانند که امروزه آغاز مداخله نظامی در کشورهای دیگر، اثر بدی در افکار عمومی جهان می گذارد. خاطره جنگ های عراق و افغانستان از نظر دور نگاه داشته نشده. ولی اسراییلی ها به دلیل داشتن متحدان قدرتمند در جامعه آمریکا نهایت تلاش خود را کردند تا چراغ سبز را بگیرند و موفق هم شدند: حق تصمیم گیری یک جانبه برای تعیین تاریخ مداخله نظامی.

 

دریافت کمک غیرمستقیم

درواقع چنین رویکردی به خوبی نشان از احترام آمریکایی ها نسبت به حاکمیت متحد اسراییلی خود دارد. ولی درواقعیت می بینیم که شیوه دیگری در جریان است. کمک مالی و نظامی واشنگتن به تل آویو نه تنها قابل توجه، بلکه حیاتی است. تنها کافی بود رییس جمهور آمریکا یک محدودیت کوچک برای این کمک ها ایجاد کند تا نهادهای نظامی و تدافعی اسراییل به تکاپو بیفتند. ازطرف دیگر، اسراییلی ها تنها برای حق حاکمیت خود می توانند به تنهایی در مورد شروع جنگ تصمیم گیری کنند و به خوبی می دانند که در صورت درگیری، به کمک های لجستیکی و تدارکاتی نیاز خواهند داشت. این موضوعات به صورت رسمی و عمومی مطرح نشده اند و این بدین معنی است که اسراییل نه تنها حقی به حقوق خود اضافه کرده، بلکه یک کمک غیرمستقیم نیز به دست آورده است.  

دیگر هیچ چیز به مانند سیاستی که باراک اوباما آغازگر آن بود نیست. او جدا از تلاش های صلح جویانه اش به نفع جهان اسلام، دست خود را نیز به سوی ایران و دیگر کشورهای اسلامی دراز کرد. ولی سران جمهوری اسلامی از این فرصت استثنایی استفاده نکردند یا نخواستند استفاده کنند. حال امروز این مقامات ایرانی هستند که به دنبال فشارهای اقتصادی، پیشنهاد گشایش و ازسرگیری مذاکرات را مطرح کرده اند.

 

استراتژی های دیگر غیر از جنگ

واقعیت این است که زرادخانه هسته ای ایران بیشتر از موضوع صدور انقلاب اسلامی و ایدئولوژی های افراط گرایانه آن ایجاد ترس کرده. تمامی کشورهای عربی سنی، ازجمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی، هراس چنین زرادخانه ای را دارند. سران جمهوری اسلامی متفقانه از ایدئولوژی منجی گرایانه خود برای “حذف اسراییل از نقشه جهان” و از رییس دولتی که امروز مواضع اش به شدت تضعیف شده حمایت کردند. 

به واقع می توان گفت که اسراییلی ها حق دارند از وقوع چنین وضعیت و تحمل چنین تهدیدی علیه موجودیت کشور خود جلوگیری کنند. ولی واقعیت دیگر این است که انشقاق در حاکمیت جمهوری اسلامی در رابطه با این موضوع می تواند منجر به اتخاذ استراتژی های دیگری غیر از وقوع جنگ شود.

 

روس ها هم باید اقدامی انجام دهند

امروز این امید وجود دارد که تنش ها قدری فروکش کند. همه می دانند که چین و روسیه با یکدیگر هماهنگ شده اند تا با هرگونه “تلاش جنگ طلبانه” ازسوی غربی ها، چه در ایران و چه در سوریه، به مخالفت برخیزند. اکنون شاهدیم که دورنمای حمله علیه تأسیسات اتمی ایران می تواند ابعاد بین المللی به خود بگیرد.

به همین دلیل است که کشورهایی مانند ترکیه و آلمان امید به آرام کردن تنش ها بسته اند. به هرحال، احتمال مداخله نظامی اسراییل به هیچ وجه مردود نیست.

منبع: نوول ابزرواتور، ۱۰ مارس