اسراییل، جای پای ایران را محکم می‌کند

علی مهتدی
علی مهتدی

دی ماه ۱۳۹۱ خالد مشعل رییس دفتر سیاسی جنبش حماس با ترک سوریه به مقصد قطر، بمبی خبری در محافل عربی و جهانی منفجر کرد. حماس اعلام کرد که در انقلاب سوریه، طرف مردم را گرفته و “حمایت‌های گذشته‌ی سوریه باعث نمی‌‌شود تا حماس اصول خود را فراموش کند”.

در فاصله اندکی، دولت سوریه دفاتر حماس در این کشور را تعطیل و این جنبش را به خیانت متهم کرد. در سوی دیگر میدان، جمهوری اسلامی ایران یک متحد مهم خود را از دست رفته می‌دید. با وضعیت آشفته‌ی حاکم بر سوریه و همچنین ورود حزب‌الله لبنان به عرصه درگیری‌ها در این کشور، خطری که عملا ایران را تهدید می‌کرد، از دست دادن مرزهای اسراییل بود.

مشعل به خروج از سوریه اکتفا نکرده و شروع به سفرهایی به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس کرد تا برای پر کردن خلأ ناشی از عدم وجود ایران و سوریه، پشتیبان جدیدی برای خود پیدا کند. روزنامه الاخبار لبنان در مرداد ماه ۹۲ فاش کرد که مشعل در حال تلاش برای ملاقات با ملک عبدالله پادشاه عربستان است تا این کشور را راضی به حمایت از حماس کند. عربستان حمایت از حماس را منوط به قطع کامل رابطه این جریان با ایران کرده و حماس نیز متقابلا رسما اعلام کرد که آماده است تا در صورت فراهم شدن پول جایگزین، رابطه‌اش را با ایران قطع کند.

سفر مشعل به خلیج فارس خاتمه یافت تا او از قاهره به ملت مقاوم سوریه “درود” بفرستد و در انتظار بماند تا افق در سوریه اندکی روشن‌تر شود و بتواند سیاستی را به کلی متفاوت با گذشته‌ی این جریان آغاز کند.

به فاصله یک سال پس از تلاش‌های مشعل برای پیوستن به محور کشورهای عربی مخالف ایران، امروز نوار غزه شاهد جنگی‌ست که غیر از تلفات انسانی، ویرانی قابل توجهی را بر جای گذاشته که با توجه به روشن نبودن زمان خاتمه جنگ و اعلام آتش‌بس، انتظار می‌رود این ویرانی‌ها بیشتر نیز شود.

کار جمهوری اسلامی برای ترمیم روابط با متحد گرانقدر و قدیمی‌اش دقیقا با شروع مرحله بازسازی و پس از شلیک آخرین گلوله به طرف غزه، شروع می‌شود؛ تلاشی که ایران دست کم یک بار ثمرش را در لبنان پس از جنگ ۳۳ روزه کسب کرده بود.

مرداد ماه سال ۱۳۸۵ و همزمان با خاتمه جنگ ۳۳ روزه بین اسراییل و حزب‌الله لبنان، دولت محمود احمدی‌نژاد هیاتی به ریاست حسن شاطری (معروف به حسام خوش‌نویس) را به بیروت فرستاد. پیش از ورود شاطری، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله به هواداران این حزب که خانه‌هایشان را در جنگ از دست داده بودند، وعده داد که منازل آنها زیباتر و محکم‌تر از گذشته و با “پول حلال” بازسازی خواهد شد، وعده‌ای که سرانجام در تابستان ۱۳۹۱ به شکل کامل محقق شد.

روند معمول این بازسازی بدین ترتیب بود که هر خانواده لبنانی که خانه‌اش را از دست داده بود، برای مدت دو سال هزینه اجاره‌ی یک خانه جدید و خرید وسایل را دریافت می‌کرد و پس از آن به خانه‌ی بازسازی شده‌ی خود باز می‌گشت.

تلاش ایران در بازسازی ویرانه‌های جنگ در لبنان نتایجی ملموس و مشخص به بار آورد:

ـ حزب‌الله و هوادارانش را از کمک گرفتن از دیگر کشورهای داوطلب مثل قطر بی‌نیاز کرد. در برهه زمانی پس از جنگ، تابلوها و بیلبوردهای تبلیغاتی زیادی دیده می‌شد که از کشورهایی مثل قطر، کویت و عربستان برای بازسازی بخش‌های کوچکی از ویرانه‌ها تشکر شده بود. حجم این تبلیغات به خوبی نشان می‌داد که کشورهای عربی چه تلاش قابل توجهی می‌کنند تا برای کسب محبوبیت میان شیعیان با ایران رقابت کنند؛ رقابتی که پیروز آن از پیش مشخص بود: جمهوری اسلامی ایران.

ـ شکاف اندکی که میان هواداران حزب‌الله ایجاد شده بود؛ قبل از عمیق شدن، با کمک‌های ایران پر شد. نگاه جدیدی (حتی به شکل غیر گسترده و نامتمرکز) شکل گرفته بود که با تحریک جریان سیاسی مخالف ایران و حزب‌الله موسوم به ۱۴ مارس می‌رفت که دامنه‌دار شود. بخشی از مردم بر این باور بودند که اقدام حزب‌الله در به اسارت گرفتن سه سرباز اسراییلی، نوعی ماجراجویی بی‌دلیل بوده و بهای آن را مردم لبنان می‌دهند. این عده از شیعیان لبنان معتقد بودند که دست کم جنگ ۳۳ روزه، جنگی در راستای منافع ایران در بحبوحه پرونده هسته‌ای این کشور بود.

ـ حزب‌الله با تزریق پول، سلاح و به خصوص موشک‌های پیشرفته‌تر که توسط ایران و از مسیر سوریه به بیروت می‌رسید، بسیار قدرتمندتر از مرحله پیش از جنگ شد. حزبی که طبق شایعات منتشر شده، قبل از جنگ ۳۳ روزه نزدیک به دوازده هزار موشک سبک با برد محدود در اختیار داشت، پس از جنگ بر اساس گمانه‌زنی‌ها انبار موشک‌هایش به چهل هزار فروند ارتقا یافت تا بدین ترتیب این حزب یکه‌تاز بی‌رقیب عرصه سیاسی لبنان شود.

ـ محبوبیت ایران در میان شیعیان لبنان به شکلی باورنکردنی و بی‌سابقه افزایش یافت. کمک‌های مالی ایران همراه شده بود با ادبیات تند محمود احمدی‌نژاد رییس‌جمهور وقت ایران که با خاتمه بازسازی ویرانه‌های جنگ شخصا به لبنان رفته و از روستای بنت‌جبیل در مرز لبنان و اسراییل بازدید کرد.

بدین ترتیب،‌ ویرانه‌های یک جنگ عملا باعث شد تا ایران قدرت و محبوبیتی به مراتب بیشتر از قبل در مرزهای اسراییل کسب کند.

اکنون و در حالی که وارد چهارمین هفته از حمله نظامی اسراییل به نوار غزه شده‌ایم، به نظر می‌رسد ایران بار دیگر این فرصت را دارد تا با ارائه کمک‌های مالی به حماس و سرمایه‌گذاری در بازسازی غزه، متحد قدیمی‌اش را به دامان خود بازگرداند.

بازخوانی اظهارات سید حسن نصرالله که روز قدس ایراد شد نشان می‌دهد که محور ایران ـ سوریه ـ حزب‌الله بار دیگر قصد دارند حماس را به سمت خود کشانده و از در غلتیدن این جریان به دامان مصر، قطر و عربستان جلوگیری کنند.

نصرالله در سخنان خود به روشنی گفت که “حزب‌الله آماده است به تمامی جریان‌های مقاومت فلسطین بدون استثنا کمک کند”. طبیعتا منظور نصرالله از “استثنا”، طرفی به جز حماس نیست و واژه‌ی “کمک” نیز در فحوای خود، احتمال باز کردن جبهه جدیدی علیه اسراییل را نهفته دارد.

نصرالله در بخش دیگری از سخنان خود، راه را برای بازگشت حماس به محور موسوم به مقاومت را باز کرده و گفت: “اکنون زمان کنار گذاشتن اختلافات و حساسیت‌ها به خاطر مردم فلسطین، مقاومت و آرمان آنهاست”. بدین ترتیب وی نه تنها به هیچ وجه تلاش نکرد تا وجود اختلاف میان حزب‌الله (و طبیعتا ایران) با حماس را پنهان کند؛ بلکه به کمک‌های ایران، حزب‌الله و سوریه به “مقاومت فلسطین” اشاره کرده و شرایط را برای ادامه این کمک‌ها به هر طریق ممکن، آماده اعلام کرد.

دبیرکل حزب‌الله مطابق معمول سخنرانی‌های خود با اشاره به اینکه اسراییلی‌ها وعده‌ها و تهدیدهای حزب‌الله را همواره جدی تلقی می‌کنند، گفت که این حزب، “هرگز” مقاومت فلسطین را تحت هیچ شرایطی تنها نمی‌گذارد.

بدین ترتیب جنگی که عملا قرار بود به تضعیف حماس و نابودی ذخیره‌ سلاح‌هایش منجر شود، فضا را به شکل بالقوه برای تکرار سناریوی پس از جنگ ۳۳ روزه لبنان آماده کرده و در شرایطی که طرح‌های پیشنهادی کشورهایی مثل مصر برای آتش‌بس با مخالفت فلسطینی‌ها مواجه شده و به شکلی به سود اسراییل ارزیابی می‌شود، بار دیگر این ایران و متحدانش هستند که با تکیه بر ادبیات مقاومت و کمک‌های مالی به فلسطینی‌ها آماده می‌شوند تا جای پای از دست رفته‌ی خود را بار دیگر در نوار غزه و این بار به لطف اسراییل محکم کنند.

اظهارات آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران در روز قدس نیز چیزی از یک فتوای دینی کم ندارد: “همه‌ی مسلمانان و کشورهای اسلامی با احساس مسوولیت باید به مبارزین فلسطین در داخل و خارج، کمک‌های همه‌جانبه کنند. بر همه‌ی ملت‌ها و دولت‌ها واجب است مساله فلسطین را در اولویت مسایل خود قرار دهند”.