پارلمان ملی اصلاحات

عیسی سحرخیز
عیسی سحرخیز

شاید گزافه نباشد اگر “انتخابات” را “بهار” فعالیت های سیاسی - اجتماعی و فصل آزادی های نسبی برای ‏فعالیت های مطبوعاتی و روزنامه نگاری، به ویژه در جوامع در حال گذاری چون ایران، بنامیم.‏

فصل انتخابات، به ویژه انتخابات ریاست جمهوری که نزدیک می شود، فضا و طبیعت سیاست هم رنگ و بوی ‏دیگری می گیرد؛ یخ سانسور و خودسانسوری تا حدودی آب می شود، شاخ و برگ بحث های سیاسی کم کم ‏جوانه می زد و شکوفه می دهد، مبانی همکاری و همراهی فعالان سیاسی و کنشگران اجتماعی با یکدیگر گل ‏می کند، رسانه ها چون میر نوروزی خبر رسیدن بهار را به مردم می دهند و ملت نیز جامه ی نو به تن می ‏کنند تا در حد و توان و بضاعت خویش در دگرگونی ناگزیر جامعه نقش بیشتری ایفا کنند. هر چند که همواره ‏این بیم نیز وجود دارد که تگرگ های نابهنگام بهاری در چشم به هم زدنی گل ها و شکوفه ها را به تیر خشم ‏خویش گیرند و چیزی در باغ سیاست ایران جز گل های مصنوعیدست ساز یا زیادش خرزهره های ‏رنگارنگ باقی نماند تا بتواندل بهفصل گرما و نشاط و زندگی بست وداشتن میوه و محصولی برای چیدن و ‏خوردن و بوئیدن! ‏

هر چند تا بهار 88، زمان برگزاری دهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری، دو فصل سرد و کشنده در ‏پیش است و هنوز هفت هشت ماهی به زمان برگزاری انتخابات 22 خرداد باقی مانده است، اما چند ماهی ‏است که علائم و نشانه هایی از بهار سیاست را می توان مشاهده کرد. در کنار تلاش احزاب و گروه های ‏سیاسی برای گرم کردن بازار انتخابات- حتی بخشی از جبهه ی وسیعی که در انتخابات دوره ی گذشته علم ‏عدم مشارکت و تحریم را بر دوش داشتند و اکنون در پی معرفی نامزدهایتحول خواه یا دگراندیش هستندتا به ‏بهانه ی آن برنامه های خود و مطالبات اقشار مختلف ملت را مطرح کنند ـ می توان نتایج تلاش های به عمل ‏آمده در اتاق های فکر یا ابتکارهای شخصی افراد یا جمع های کوچک را نیز در جهت هر چه بهتر برگزار ‏شدن انتخابات و نتیجه دادن آن در کوتاه مدت، یاارتقای سطح دموکراسی، آزادی و حقوق بشر در بلند مدت را ‏ملاحظه کرد.‏

در این میان شاید کارشناسی ترین و راهبردی ترین طرح ارائه شده “‏‎ ‎نقشه راه حضور در‎ ‎انتخابات” باشد که ‏توسط آقای مرتضوی الویری و جمعی از دوستان ایشان تهیه و به اردوگاه اصلاح طلبان عرضه شد.‏‎ ‎در این ‏طرح، ضمن تحلیل‎ ‎جامعی از شرایط فعلی حاکم بر مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… ایران و تبیین ‏اوضاع جهان در ابعاد بین المللی و منطقه ای، عوامل کلیدی پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آینده ‏مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس آن پیشنهادهایی برای رسیدن به یک برنامه ی واحد و نامزد مشترک، و ‏در نهایت ساماندهی نهادهای مدنی جهت‎ ‎حضور فعال در انتخابات 22 خرداد 88 ارائه شده است‎.‎

نقطه ی کلیدی این طرح گرچه تشکیل و راه اندازی “پارلمان اصلاحات”، به عنوان نهادی اثرگذار و منشا اثر ‏در مسیر تعیین نامزد نهایی اصلاح طلبان در انتخابات 88 است که در قالب “رای اعتماد مردم به برنامه ‏نجات‎ ‎ملی” شکل می گیرد، اما این نهاد مسلما می تواند کاربردی بنیانی تر و بلندمدت تر و فراتر از گزینش ‏نامزد نهایی انتخابات ریاست جمهوری دهم داشته باشد. ‏

البته باید “چشم اسفندیار”‌ یا “پاشنه آشیل” این طرح را هم در این نقطه دید و تعریفی که از “اصلاحات”‌ و ‏‏”اصلاح طلبان” و دامنه ی دربرگیرندگی آن شده است. این نقطه ای است کهطراحان کاملا آن را روشن ‏نساخته اند و از جمله مشخص نکرده اند که کدام شخصیت های حقیقی وحقوقی سیاسی شناخته شده، یا کدام ‏نهادها و کنشگران اجتماعی و اعضای نهادهای مدنی اعم از نمایندگان سندیکاها و اتحادیه های ‏کارگری،انجمن ها و کانون های کارمندی یا جنبش های دانشجویی، زنان و… می توانند عضو “پارلمان ‏اصلاحات”‌ باشند و اندازه و وزن هر یک چگونه ارزیابی و محاسبه خواهد شد.‏

در طرح اولیه که هنوز در مرحله ی رایزنی و تکمیل قرار دارد، گرچه در بحث تشکیل “شورای اصلاحات” ‏سخن از جریان های سیاسی - اجتماعی و نهادهای مدنی به میان می آید، اما در مقام عمل و بیان مصادیق ‏اعضای پارلمان تنها به گروه ها و جریان های خاص، به ویژه یک گروه سیاسی مشخص متشکل از نمایندگان ‏ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی به همراه کارگزاران دولت های پیشین، بسنده شده است:‏

‏”وجود سلیقه‌های متفاوت در درون جبهه‎ ‎اصلاح‌طلبان و نامشخص بودن وزن و سنگینی هریک از این گروه‌ها ‏در درون جبهه،‎ ‎مهم‌ترین معضل برای رسیدن به برنامه واحد و کاندیدای واحد می‌باشد. دست یافتن به‎ ‎برنامه‌ای که بتواند سلیقه مجموعه اصلاح طلبان کشور را پوشش دهد مهم‌ترین موضوعی‎ ‎است که بایستی ‏هرچه زودتر دوستان به آن دست یابند‎.‎در این برنامه پیشنهاد شده است‎ ‎نمایندگان اصلاح طلب دوران هشتگانه ‏مجالس شورای اسلامی و وزرا و استانداران‎ ‎اصلاح‌طلب این دوران، بعنوان مشتی از خروار اصلاح طلبان ‏کشور برای شروع پروژه مد‎ ‎نظر قرار گیرند‎. ‎دلیل اتخاذ این روش، عدم نفوذ‎ ‎گروه‌ها و احزاب در ‏شهرستان‌های کوچک، نامشخص‌بودن وزن و سنگینی هریک‌از گروهها و‎ ‎احزاب که تفاهم را دشوار می‌نماید و ‏بالاخره بهره‌گیری از ساماندهی برآمده از این‎ ‎نهاد پرقدرت در شهرستان‌ها برای ساماندهی آراء می‌باشد”. ‏

شاید اجرایی شدن نمونه ی نهایی این طرح را به نوعی بتوان با راه اندازی و تاسیس “جبهه ی دموکراسی و ‏حقوق بشر” در دوران انتخابات ریاست جمهوری نهم هم سو و هم سنگ دانست. البته در آن زمان محوریت ‏فعالیت بر دوش “اصلاح طلبان پیگیر و پیشرو” بود و مباحث مورد توافق هم مشخص: دموکراسی و حقوق ‏بشر. طرحی که توانست در روند اجرا دست کم ده حزب و گروه و حدود پنجاه فعال سیاسی و کنشگر سیاسی- ‏اجتماعی شناخته شده ی مستقل را گرد هم آورد و در درون یک نهاد در حال تاسیس ساماندهی کند. اقدامی که ‏متاسفانه با وجود تلاش هایی دو ساله، علیرغم تدوین منشور و اساسنامه ی مورد توافق این جمع وسیع، به ‏دلایلی که اکنون جای بحث آن نیست، در روز تولد، در نطفه خفه شد!‏

اکنون شاید راه اندازی “پارلمان اصلاحات” بتواند به گونه ای آن کار نیمه تمام را نیز با گستردگی و ‏دربردارندگی بیشتر اعضا و مباحث کلیدی به سرانجام برساند. گام اول در این راه شاید تعریف جامع و مانع ‏از “اصلاحات” و تبیین “اصلاح طلبی” به عنوانروشی مبتنی بر تحولات تدریجی، مسالمت جویانه و ‏قانونگرایانه است، و سپس تعیین اعضای آن ذیل شعار “ایران برای همه ایرانیان” باشد. در صورت تحقق این ‏امر باید دایره ی دید و انتخاب را از گروه های 18 یا 23 گانه ی اصلاح طلب به تمام شخصیت های حقیقی و ‏حقوقی اصلاح طلب و تحول خواه گسترش داد و عنوان آن را نیز به “پارلمان ملی اصلاحات” ارتقا بخشید.‏

امید می رود که بهار سیاست ایراندر زمان برگزاری انتخابات گل های زیبا و میوه ی خاص خود را داشته ‏باشد. اما تا آن زمان شاید بتوان با کمک و یاری رساندن به دست اندرکاران این طرح و همراهی با آنان جهت ‏تکمیل و اجرائی کردن آن، در نگاهی ملی و فراتر از نگاه مرسوم “خودی- غیرخودی”،بنیان احداث گلستانی ‏را ریخت که مسلما گل ها و شکوفه هایماندگارتری را برای ملت ایران به ارمغان خواهد آورد که میوه اش ‏حتما شیرین تر از حنظل تلخکنونی خواهد بود. ‏


‏ ‏