اسکات پیترسون
این هفته چهار نفر شیعه مذهب توسط یک گروه سنی در مصر تا حد مرگ به شکل وحشیانهای کتک خوردند که باعث واکنش قابل پیشبینی زنجیره ای در ایران شد؛ کشوری که مدتهاست خود را حافظ شیعیان سراسر جهان میداند.
ایران این کشتار و “هرگونه عمل افراطی و خشونت را که با اسلام مغایرت دارد” محکوم کرد و از “ملت خردمند و انقلابی مصر خواست تا از طریق رهبران دوراندیش خود در رویارویی با نقشههای موجود برای دامن زدن به اختلافات بین مکاتب گوناگون اسلام، تدبیرهای هوشیارانهای اتخاذ کنند.”
یک روحانی شیعه در قم پیشتر رفت و از یک “پروژه ضدشیعه که موجب تشدید خشونتهای فرقهای و بروز جنایت و قانونیشدن خونریزی شده” سخن گفت.
تحلیلگران میگویند، اما ایران به رغم واکنش کلامی خود کار دیگری نکرده است و این نشان میدهد که خواست و توانایی جمهوری اسلامی در حمایت از گروههای شیعه بیشتر بستگی به محاسبات استراتژیک دارد تا مذهبی.
کشتار شیعیان در مصر همزمان با افزایش درگیریهای فرقهای بین این دو گروه خصوصا در سوریه صورت گرفت. وضعیتی که در صورت ادامه برای ایران که انقلاب خود را الگویی برای همه مسلمانان، شیعه و هم سنی، میداند یک مشکل بزرگ محسوب می شود.
رکسان فرمانفرمایان، استاد سیاست و روابط بین الملل در دانشگاه کمبریج میگوید: واکنش ایران به این کشتار کامل منطبق بر برخورد معمول ایران با جداییهای فرقهای است.
خانم فرمانفرمایان میگوید: “ایران همیشه اعلام داشته که خواستار اتحاد مسلمان است و هرگونه تفرقه بین شیعه و سنی را تنها به نفع دشمنانی می داند که خواستار معرفی اسلام به عنوان دینی خشونتگر هستند. حکومت ایران وقتی دفاع از شیعیان را از لحاظ ژئوپولیتیک برای خود مهم و مفید بداند به آن اقدام می کند، اما بدون مشخص شدن این فواید، چنین دفاعی را مفید نمی داند .”
در مصر محمد مرسی هم کشتار شیعیان را محکوم کرد و رهبران سنی مذهبی الازهر نیز این جنایت را محکوم کردند و خواستار اشد مجازات برای مرتکبان آن شدند. اما همزمان مرسی متهم است که دست سنیهای بنیادگرای سلفی که شیعیان را مرتد میدانند، باز گذاشته است.
بسیاری از این اختلافات از جنگ سوریه که به لبنان و عراق هم کشیده شده ریشه میگیرد. منتقدان ایران میگویند ایران با حمایت از دولت سوریه به این اختلافات دامن زده است.
آیت الله خامنهای در سخنان ماه آوریل خود به دنبال کوچک نشان دادن این جدایی بود. وی گفت رژیم اسد شیعه نیست (البته علویها شاخهای از شیعه محسوب میشوند)، مخالفان هم سنی نیستند و تبلیغات غربی و رسانههای محلی وابسته سعی دارند، اینگونه نشان دهند.
با این حال حتی خود مبارزان نیز نبرد خود را فرقهای خواندهاند. ایران و حزبالله (با همراهی روسیه) رژیم اسد را در به دست آوردن به پیروزیهای اخیر حمایت کرده اند و در همین حال ترکیه، قطر، اردن و عربستان (با همراهی آمریکا و اروپا) حمایتهای خود را از مخالفان اسد افزایش دادهاند.
حسن روحانی رئیسجمهوری منتخب ایران با توجه به خطر از کنترل خارج شدن نفرت فرقهای عنوان کرده است که یکی از اولویتهایش ترمیم روابط با عربستان سعودی است.
نمونه مصلحتگرایی ایران در حمایت از شیعیان، بحرین است. ایران کاری برای ممانعت از عربستان سعودی در فرستادن نیروی نظامی برای سرکوب شیعیان انجام نداد.
فرمانفرمایان میگوید، این نشان میدهد که ایران “فینفسه خود را برای شیعه به آب و آتش نمیزند. وقتی میبیند موضوع شیعه علیه مصلحت سیاسی است، مانند مورد بحرین، مسلما دلیلی نمیبیند به آن سواحل برود و وارد جنگ شود.”
آقای خامنهای در مارس 2011 گفت، مسئله بحرین را شیعه و سنی نکنید، این بهترین بهانه برای تبلیغات دشمنان امت اسلامی است… هیچ درگیری شیعه - سنی وجود ندارد.
رهبر جمهوری اسلامی فوریه گذشته هم توضیح داد: “حاکمان بحرین ادعا میکنند ایران در حوادث بحرین دست داشته است. این دروغ است، ما دخالت نکردیم. اگر دخالت کرده بودیم شرایط در بحرین طور دیگری بود.”
منبع: کریستین ساینس مانیتور - 28 ژوئن