ماهواره دست به نقدی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

سردار نقدی هم راه حل ماهواره را نشان داد. وی گفت: “زنان می توانند مسئله ماهواره را حل کنند.” البته منظورش زنانی است که خودشان از صبح تا شب سریال های فارسی وان و بفرمائید شام و حریم سلطان و سریال های کروی و پرتغالی نگاه نمی کنند. حالا سئوال این است که اصولا زنان چطوری می توانند مسئله ماهواره را بقول آقای نقدی حل کنند؟ یک راهش این است که زنان بروند بنشینند جلوی ماهواره و نگذارند مردشان یا پسرشان ماهواره ببیند که البته این راه حل خیلی خوبی نیست، چون ممکن است آقای خانه خانم را از جلوی ماهواره کنار بزند و به ادامه برنامه توجه کند. یک احتمال هم این است که وقتی خانم خانه جلوی ماهواره نشسته باشد، آقای خانه تازه متوجه می شود که زن دارد و به خانم توجه می کند و در نتیجه به ماهواره توجه نمی کند. باز در اینجا شرط این است که خود خانم مشغول دیدن ماهواره نباشد. اما بطور کلی بیایید ببینید که سردار نقدی یا آدمی شبیه او از ماهواره چه می خواهد؟ اگر زن آدم همان چیزی که ماهواره به آدم می دهد، بدهد، خوب طبیعی است که آقای نقدی هی توی کانال های ماهواره وول نمی خورد دنبال زن مردم. آدمی مثل نقدی توی ماهواره دنبال زن خوشگل، سکسی، جذاب، رقص، آواز، صحنه های بد بد و چیزهای این جوری می گردد. وگرنه مرض که ندارد که ماهواره نصب کند. فیلم های حیوانات که نگاه نمی کند، دعواهای سیاسی را هم که خودش توی خیابان می بیند، کاری هم که به فرهنگ و هنر ندارد. در نتیجه اگر خانم خانه مشکلات خانم های ماهواره را حل کند، دیگر چه نیازی به ماهواره است؟ فقط اگر تعدادش را زیاد کنند بهتر است، خانم هم سعی کند مثل زنهای ماهواره لباس بپوشد، یا در حقیقت مثل خانم های ماهواره لباس اش را در بیاورد. اینجوری دیگر به راه حل های دست به نقدی هم نیاز نیست.

 

کلیپ های موسیقی و بنیان خانواده

به نظر شما چه چیزی بنیان خانواده را سست نمی کند؟ اصولا سست بودن یا سخت بودن بنیان خانواده به چه چیزی ربط دارد؟ تا اینجا که من فهمیدم کلا همه چیزهایی که وجود دارد بنیان خانواده را سست می کند، مثلا همین ماهواره ها که بقول امام جمعه قزوین بنیان خانواده را سست می کند، ماهواره تان را خاموش کنید تا بنیان خانواده تان محکم شود. البته شبکه های تلویزیونی هم بنیان خانواده را بقول امام جمعه بابل یعنی آقای بابائیان سست می کند. یکی دیگر از ائمه جمعه معتقد است که کلا رابرت مرداک بما هو رابرت مرداک بنیان خانواده را سست می کند، حالا هر کاری می خواهد بکند. فرزند شهید طوسی هم معتقد است که “بی حجابی بنیان خانواده را سست می کند.” حجت الاسلام کوهستانی هم معتقد است که “برداشت از زندگی غربی بنیان خانواده را سست می کند.” البته مسئله به این سادگی ها هم نیست، حتی تلویزیون جمهوری اسلامی هم که بقول امام جمعه فلانجا خیانت را نشان می دهد بنیان خانواده را سست می کند. کلا بنیان خانواده مثل پر می ماند، یک فوت هر کسی بکند بنیان خانواده سست می شود. دیروز هم روزنامه جمهوری اسلامی نوشته “کلیپ های موسیقی بنیان خانواده را سست می کند.” البته منظور این روزنامه کلیپ جدید گوگوش و ابی بوده که در آن بقول این روزنامه همجنسگرایی تبلیغ شده و این همجنسگرایی باعث سست شدن بنیان خانواده می شود. البته نویسنده کل کلیپ هایی را که در دنیا تولید می شود مورد اشاره قرار داده. یعنی اگر می خواهید بنیان خانواده تان سست نشود، اصلا تلویزیون را پرت کنید از پنجره توی خیابان. سراغ لپ تاپ هم نروید، چون فیسبوک هم که اظهرمن الشمس الواعظین است که بنیان خانواده را سست می کند. دیدن زنان و مردان می تواند به هر شکل بنیان خانواده را سست کند، اگر زن و مردی در فیلم با هم رابطه داشته باشند، دیدنش بنیان خانواده سست می شود، اگر با هم رابطه نداشته باشند معلوم است که خیانتی در کار است، پس بنیان خانواده سست می شود، اگر مردی با مردانی که دوستانش هستند رابطه داشته باشد بنیان خانواده سست می شود. ظاهرا تنها چیزهایی که بنیان خانواده را سست نمی کند، یکی اعتیاد است که فعلا یک دهم خانواده های ایرانی با آن درگیرند، مشکلات اقتصادی است که شصت درصد خانواده ها زیر خط فقر بنیان خانواده شان را محکم چسبیده اند و چیزهای دیگر. اگر می خواهید بنیان خانواده تان سست نشود نه بگذارید زن تان از خانه بیرون برود، نه خودتان بیرون بروید و بدحجاب نبینید. خارج هم نروید، تلویزیون و اینترنت هم نگاه نکنید. اگر موبایل تان را هم بیاندازید توی توالت و سیفون بکشید بنیان خانواده تان حسابی رولپلاک می شود سفت سفت. بقول ابطحی والا به مولا.

 

فراکسیون اعتدالیون

گوش شیطان دوهزار بار کر، چشمش ۷۰۰ بار کور و زبانش یک میلیون بار لال، بالاخره این کار نکردن لیاخوف فایده کرد. نه اینکه بطور کلی مفید باشد، فعلا دارد یک کورسوئی از دور دیده می شود. وگرنه اگر گفته بودیم لیاخوف این مجلس را در همین روزهای عید به توپ بسته بود، حالا تا نمایندگان جدید انتخاب بشوند، و آیا بشود و آیا نشود، حالا حالا ها مجلس یک ائتلاف درست و حسابی نمی کرد. البته این ها را برای گوش کر شیطان گفتم، وگرنه خود شیطان هم می داند که نماینده از این سیب زمینی تر و هویج تر خود خدا هم نمی توانست خلق کند. ولی فعلا که لنگه کفش فراکسیون در بیابان بهارستان غنیمت است. ظاهرا ۱۴۰ نماینده مجلس فراکسیون اعتدال را تشکیل دادند. این خط و این نشان که از همین اول سال دارودسته احمدی نژاد و تندروهای مجلس روز به روز تعدادشان کمتر می شود و غش می کنند توی بغل همین اعتدالیون، فعلا لیاخوف برود همان اطراف اوکراین که پوتین آنجا را نبلعد. البته به نظرم قسمت مجلس اش خوب است، ولی بروبکس بنفش باید در مورد ماجرای یارانه بیشتر به خودشان تکان بدهند. وقتی افرادی مثل مولوی عبدالحمید که خدا خیرش بدهد، می گوید از روحانی استقبال کنید و آدمی مثل دکتر یزدی که پشت سرش یک عمر خدمت به کشور است، می گوید باید به روحانی کمک کرد، جایی برای استخاره کردن نیست. شوخی که ندارد، این همه زور زدیم و دولت را از چنگ لات و لوت های مافیای احمدی نژاد درآوردیم باید حمایتش کنیم. هر دولتی با این خصوصیات روی کار آمده بود اوراق قرضه هم می فروخت باید جنبشی راه می افتاد برای کمک به دولت. حالا لازم نیست پول بدهیم، می توانیم که پول نگیریم. آن کسی که نیاز دارد حتما بگیرد. آن کسی که نیاز ندارد، انصراف بدهد، دولت هم آمار انصراف داده ها را منتشر کند، خودش می شود یک حرکت بزرگ اجتماعی. تا حالا که دولت خوب رفته، با همین فرمان برود، از کابوس احمدی نژاد و آدمخورهای تندرو راحت می شویم. حمید جلایی پور هم گفته که “وزرای دولت روحانی نباید شرمنده باشند” با جیب خالی و در شرایط جنگی و دزدی و مافیا آمدند سر کار همین که رشد منفی به صفر رسیده ۷۸ سانت جای شکر دارد.

 

ریچارد فرای و آرتورآیهام پوپ

مهم ترین کتاب هنر ایران در جهان یک دائره المعارف شش جلدی بسیار معتبر است که آرتور آیهام پوپ و همسرش کار کردند. عشق شان هنر ایران بود و آخرش هم در کنار زاینده رود دفن شدند. خدای بیامرزدشان که در این دنیایی که از زمین و آسمان داخل و خارج دشمن سرمان می ریزد، دو تا دوست داریم که فرهنگ ایرانی را معرفی کنند. ریچارد نلسون فرای هم یک ایرانشناس دیگر است که به تازگی مرحوم شده، مثل جردن و پوپ که یکی شان اسم خیابان جردن به نامش است و دیگری فقط مقبره ای دارد. هر جای دنیا بود تا حالا دولت وقت کلی امکانات فراهم می کرد و خیابان به نام شان می کرد. این یکی فقط یک قبر می خواهد که در اصفهان دفن شود و آن وقت در اصفهان نصف جهان یک مشت اراذل و اوباش ریختند سر قبر پوپ که لانه جاسوسی است. در این دنیایی که یکی برایمان ۳۰۰ می سازد، یکی ۶۰۰ می سازد، یکی بدون دخترم هرگز می نویسد، یکی زندانی تهران منتشر می کند و آن یکی بربالهای عقاب را به فیلم تبدیل می کند، آدمی مثل ریچارد فرای که از دهه چهل تاریخ ایران باستان را نوشته و در دانشگاههای معتبر دنیا معرفی کرده را باید بگذاریم روی سرمان. یعنی فکر کنید ضریب هوشی باید اندازه جوراب استارلایت باشد که آدم قبر کسی را که سالهاست مرحوم شده به عنوان لانه جاسوسی تصرف کند. شرم آور است. البته بقول رضا درمیشیان من اصلا عصبانی نیستم، ولی خریت هم حدی دارد.

 

خداحافظی با فیلمسازی

خبر خوش را که اینطوری به آدم نمی دهند، نمی گویند آدم پس بیافتد، ما هم قلب مان ضعیف است. برادر من، یک دفعه زنگ می زنی خبر می دهی بابات مرد. این شد کار؟ اول مقدمه می چینند و می گویند مسعود حالش خوب نبود، بعد می گویند مسعود که حالش خوب نبود تصمیم گرفت سری به بیمارستان بزند، بعد که من گفتم یعنی خیلی حالش خرابه، باید برگردی بگوئی که حالش خراب است و ممکن است به این زودی خوب نشود. یعنی چی که تیتر می زنید “مسعود ده نمکی برای همیشه و یکباره از سینما خداحافظی کرد.” نمی گویید ملت از خوشحالی سکته بزنند؟ من به سهم خودم این تصمیم را به این برادر تبریک می گویم و امیدوارم سلحشور هم زودتر تصمیم اش را بگیرد و برود همانجایی که برخی از برادران عرب اقدام به پرتاب نی کردند.

 

تکیلاخوری در تهران

طرف را بردند نیروی انتظامی، توپ تووووپ، می گوید: “منو برای چی آوردین اینجا” می گویند: “برای مشروب خوری” می گوید: “خوب بیارین بخوریم” البته این جوک متعلق به زمانی است که جنتی شانزده ساله بود و با دایناسور مدرسه می رفت، ولی به هر حال همین که به این دلیل کسی را به آنجا ببرند، خودش نشانه پیشرفت است. شورای شهر تهران اعلام کرد “در تهران همه نوع مشروبات الکلی پیدا می شود.” از این شورا کمال امتنان را داریم و از اینکه سرویس مناسب به شهروندان می دهند تشکر می کنیم. لطفا تکیلا را به منو اضافه کنند.