مردد بین اردوگاه ایران و عربستان

نویسنده

» تحلیل لوپوئن از موضع گیری سیاسی فرانسه

آرمین عارفی

ایران که در دوران احمدی نژاد به لحاظ دیپلماتیک منزوی شده بود، در سال ۲۰۱۳ به صحنه بین المللی بازگشت. حکومت تهران به لطف انتخاب شخصیت میانه رو، حسن روحانی، لحن خود را تغییر داد و شتابان به سوی عقد یک توافق مقدماتی که برنامه اتمی اش را محدود می کرد گام برداشت. این درحالی است که برنامه اتمی طی یک دهه اخیر به شدت روابط این کشور را با غرب مسموم کرده. به علاوه، آیت الله ها به شکلی بی سابقه مذاکرات مستقیمی را به صورت محرمانه با آمریکایی ها آغاز کرده اند.

 

فاتحه دازی هنی، استاد دانشگاه علوم سیاسی لیل و کارشناس کشورهای شیخ نشین خلیج فارس، دراین خصوص می گوید: “نزدیک شدن ایران و آمریکا، حتی اگر ناچیز باشد، کاملاً شرایط منطقه را تغییر می دهد.” این تحولی است که می تواند به شکلی چشمگیر روابط نیروها را در جنگ مذهبی میان مسلمانان سنی [کشورهای حوزه خلیج فارس] و مسلمانان شیعه [ایران] که درحال حاضر در سوریه به اوج خود رسیده تغییر دهد.

 

ایران غیرقابل چشم پوشی است

این درحالی است که در این پرونده نیز ایران در موضع قدرت قرار دارد. تهران به عنوان بزرگ ترین متحد بشاراسد، با تأمین کمک های مالی و نظامی [تسلیحات و پیکارجویان حزب الله شیعه] به بشاراسد، این امکان را برای او به وجود آورد تا بر شورشیان که اکثراً سنی اند چیره شود. درحقیقت، تهران یک مخاطب اجباری در یافت راه حل سیاسی برای این رویارویی هاست. وضعیت وخیم سوریه بر عراق نیز تأثیر گذاشته و شورش هایی را به وسیله القاعده در جامعه سنی این کشور ایجاد کرده است.

ایران که از زمان خروج ارتش آمریکا در سال ۲۰۱۱ به حکومت شیعه بغداد بسیار نزدیک شده، تنها کشوری است که می تواند از وقوع هرج و مرج در عراق جلوگیری کند. جمهوری اسلامی و ایالات متحده در این دو رویارویی یک دشمن مشترک دارند: جهادگرایان القاعده. فاتحه دازی هنی دراین رابطه می گوید: “ایران مجدداً به عامل برتر منطقه تبدیل خواهد شد. ایران تنها قدرتی است که پس از خروج ایالات متحده از منطقه دارای توان لازم برای برقراری امنیت در خاورمیانه است.”

 

قاطعیت فرانسه

این درحالی است که فرانسه برخلاف ایالات متحده، دوران احمدی نژاد را فراموش نکرده. پاریس حتی درخصوص برنامه هسته ای قاطعیت بیشتری نسبت به واشنگتن نشان داد. یک دیپلمات فرانسوی می گوید: “برخی از متحدان اجازه دادند تا رسانه ها به ما حمله کنند، درحالی که این قاطعیت درنهایت به عقد توافقی دقیق تر انجامید که خوشایند همه بود.” در رابطه با پرونده سوریه، موضع فرانسه باز هم قاطع تر بوده است.

پاریس اولین پایتخت اروپایی است که خواستار برکنار شدن بشار اسد شد، اپوزیسیون را به رسمیت شناخت و پیشنهاد مسلح ساختن شورشیان را مطرح کرد. حال آنکه نه تنها رییس جمهور سوریه بر اپوزیسیون چند پاره چیره گشته، بلکه با پذیرفتن توافق برای ازبین بردن زرادخانه شیمیایی که ازسوی مسکو و واشنگتن تعیین شد، جایگاه دیپلماتیک خود را، برخلاف خواسته پاریس، بازیافته است. فرانسوا نیکولو، سفیر سابق فرانسه در تهران، می گوید: “ما هیچ کار جدی ای برای برکنار شدن بشاراسد انجام ندادیم. برعکس، باعث تضعیف شاخه دموکراتیک اپوزیسیون شدیم و امروز همین دام گریبانگیر ما شده است.”

 

مواضع خطرناک فرانسه

یک دیپلمات فرانسوی می گوید: “فرانسه از همان ابتدا با اتخاذ یک موضع قاطع ریسک بزرگی را قبول کرد. ولی ما در برابر تردیدهای دیگر متحدان بین المللی قرار گرفتیم که درواقع ما را تنها گذاشتند. این پرونده از همان زمان پیچیدگی هایی پیدا کرد و بشاراسد توانست از مهلت ها و تأخیرهای جامعه بین المللی برای توجیه مواضع خود علیه هرج و مرج جهادگرایان سود ببرد.”

فرانسه در مورد سوریه، همانند برنامه اتمی ایران، از فرضیه های دیگر قدرت منطقه که در جنگ شیعه و سنی نیز درگیر است طرفداری می کند: عربستان سعودی. پادشاهی فوق محافظه کار آل سعود که مخالف بازگشت ایران به جامعه بین المللی است و از اپوزیسیون مسلح سوریه نیز حمایت می کند [ولی نه جهادگرایان]، چندان از نزدیک شدن دشمن شیعه به بزرگ ترین متحدش، آمریکا، خشنود نیست.

فاتحه دازی هنی در ادامه می افزاید: “امروز یک بحران اطمینان بین رهبران سعودی و متحد آمریکایی به وجود آمده، زیرا آنها معتقدند که بین ایران و آمریکا معامله بزرگی صورت گرفته. عربستان سعودی که آن را پیشتاز دیپلماسی کشورهای عرب می دانند، امروز در برابر شرایط جدید منطقه با مشکلاتی مواجه شده.”

یک کارشناس می گوید: “عربستان به مانند دیگر پادشاهی های خلیج فارس توسعه نفوذ ایران در منطقه را ازطریق درگیری های سوریه قابل قبول نمی داند. و زمانی که به دخالت های ایران در سوریه، لبنان که در آن از حزب الله حمایت می کند، و برنامه تکثیر اتمی اش توجه می کنیم، می بینیم که جمهوری اسلامی نمی تواند به ثابت منطقه کمک کند.”

 

دهه خونین ۸۰

موضع کنونی پاریس با سنت میانجیگری فرانسه در خاورمیانه که از زمان شارل دوگل تا ژاک شیراک ادامه داشته منافات دارد. پاریس از زمان نیکولا سارکوزی و نزدیک شدن او به قطر، به نظر می رسد که تمامی تخم مرغ های خود را در سبد یک کشور سنی گذاشته و این حالت در صورتی که اردوگاه شیعه شرایط را به دست گیرد می تواند مشکل ساز شود. کریم سادر، سیاست شناس و مشاور و همچنین کارشناس پادشاهی های حوزه خلیج فارس، می گوید: “برنامه های دیپلماسی فرانسه که به لحاظ سنتی هر کشور خاورمیانه را به صورت مجزا در نظر می گیرد، خود را با تغییرات کنونی منطقه وفق نداده، چرا که مشکلات میان مرزی بین شیعیان و سنی ها اکنون زیر سؤال رفته.” با توجه به گفته این کارشناس می توان اذعان داشت که فرانسه از زمان وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ سیاست خصمانه ای نسبت به تهران اتخاذ کرده.

با اینکه آیت الله خمینی قبل از انقلاب در فرانسه مورد استقبال قرار گرفت، ولی پاریس به محض اعلام حکومت اسلامی، حمایت خود را از وی دریغ داشت. در خلال هشت سال جنگ ایران و عراق، فرانسه به طور کامل از صدام حسین حمایت کرد و تسلیحات [ازجمله گازهای سمی] به او فروخت. در دهه ۸۰، سوءقصدهای بیروت [۱۹۸۳] به وقوع پیوست که منجر به کشته شدن ۵۸ سرباز فرانسوی و گروگانگیری فرانسوی ها در لبنان [۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸]، و همچنین سوءقصدهای مرگبار در پاریس شد. در هر سه مورد ذکر شده، ایران از طریق حزب الله لبنان که در سال ۱۹۸۲ تأسیس شده، دست داشته است.

 

تغییر موضع وزارت خارجه فرانسه

با اینکه روابط فرانسه و ایران در زمان ریاست جمهوری رفسنجانی [میانه رو] و سپس خاتمی [اصلاح طلب] قدری آرام شده بود و باعث ورود بسیاری از شرکت های فرانسوی به ایران گشت، ولی روابط با آغاز دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، شخصیت فوق محافظه کار، در سال ۲۰۰۵ مجدداً تیره شد و این تیرگی با روی کار آمدن سارکوزی در سال ۲۰۰۷ تشدید یافت. یک منبع مطلع از اتفاقات وزارت خارجه می گوید: “از آن پس دیپلماسی فرانسه بیشتر دنباله روی آمریکا و سازمان ناتو بود. طرفداران این رویه معتقدند که منفعت در تمرکز بر قطب های پرثبات و پردرآمد منطقه است، حتی اگر این قطب ها دارای حکومت های خودکامه و سنت گرا باشند، چرا که درواقع مشتریان بزرگی هستند.”

این دیدگاهی است که آن را دیپلمات فرانسوی دیگری به طور کامل رد می کند. او با اشاره به این واقعیت که فرانسوا اولاند اولین رییس جمهور اروپایی بود که با حسن روحانی در نیویورک دیدار کرد می گوید: “قاطع بودن در برابر ایران به معنی مخالف بودن با ایران نیست. گفتمان با ایران بسیار بهبود یافت. اکنون این کشور با کرده هایش سنجیده می شود.” با این حال، در ایران اعتقاد براین است که روابط با فرانسه چندان خوب نیست، درحالی که با دیگر متحدان فرانسه بهتر شده. فرانسوا نیکولو در ادامه می افزاید: “ایران مایل است با ایالات متحده بیشتر به مذاکره بنشیند، زیرا براین باور است که واشنگتن گره از هر مشکلی باز می کند. ولی فرانسوی ها در حاشیه مانده اند.”

 

دلارهای نفتی عربستان

امروز به نظر می رسد که پاریس بیشتر به دلاهای نفتی عربستان علاقه دارد، و توان بالقوه جامعه ۷۵ میلیونی ایران که تحصیلکرده تر و مصرف کننده تر از رقیب سنی هستند، چندان برای پاریس قابل توجه نبوده. از نظر کریم سادر، کارشناس کشورهای حوزه خلیج فارس، موضع گیری فرانسه قبل از هر چیز نشان از خواست این کشور برای دراختیار گرفتن سهم های بیشتر در بازارهای حوزه خلیج فارس است و بخاطر آن از بازار پرآینده ایران می گذرد. او می افزاید: “شیخ نشینان خلیج فارس از این پس نسبت به هرگونه گشایش میان متحدان شان و ایران سازش ناپذیرند. در این انشقاق شیعه و سنی، فرانسه اردوگاه خود را انتخاب کرده.” پاریس روی سردی روابط میان ریاض و واشنگتن حساب باز کرده.

 

حقوق بشر

پادشاهی سعود در سال ۲۰۱۳ به اولین مشتری فرانسه تبدیل شد: مبادلات میان دو کشور در این سال از مرز ۸ میلیارد یورو گذشت. در لبنان، که در آن عربستان به مانند فرانسه نگران نفوذ فزاینده ایران ازطریق حزب الله است،  ریاض در ماه دسامبر ۳ میلیارد یورو به حساب ارتش لبنان واریز کرد تا جنگ افزارهای فرانسوی خریداری کند.  این موضوع موجب نگرانی پوریا امیرشاهی، متولد ایران و نماینده حزب سوسیالیست و نماینده حوزه انتخابیه نهم شهروندان فرانسوی، شده است و از آن به عنوان “عدم تعادل منطقه ای” یاد می کند.

او می گوید: “ماهیت حکومت های پادشاهی حوزه خلیج فارس که فرانسه از آنها حمایت می کند، برخلاف اصول دموکراسی ای هستند که ما از آنها دفاع می کنیم. درحالی که ایران، که البته به مانند عربستان غیرقابل دوستی است، به همین دلایل کنار گذاشته شده. اگر می خواهیم تنش ها را در منطقه کاهش دهیم، باید با تمامی عوامل مهم، ازجمله ایران، مذاکره کنیم.”

دیپلمات فرانسوی می گوید: “ما حتی با کشورهایی رابطه داریم که با آنها موافق نیستیم. ما با عربستان سعودی در مورد حقوق بشر نیز صحبت می کنیم؛ حتی در مورد حمایت بی شائبه اش از ارتش مصر. ولی این صحبت ها بهصورت رسمی منتشر نمی شود.” فرانسوا اولاند به دلیل همین خواسته ها برای تقویت مبادلات با پادشاهی آل سعود یک روز قبل از سال نو عازم ریاض شد که بودجه خالص اش به ۵۵ میلیارد یورو می رسد. ولی در کمال تعجب شاهد بودیم که رییس جمهور فرانسه با دست خالی بازگشت.

منبع: لوپوئن، ۱۷ ژانویه