سه روز بعد از آن که با افشاگری همزمان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و محسن رضائی، دست رییس دولت در ساختن آمار و دادن گزارش های ساختگی رو شد، صد تن از استادان دانشگاه های کشور در نامه ای علیه آمارهای تقلبی و بد استفاده کردن از آمار هشدار داده و آن را “مصداق بارز فریب مردم و توهین به شعور جامعه” خوانده اند.
در بخشی از نامه اقتصاددانان آمده متاسفانه در سالهای اخیر، ساختن داده و تغییر تعاریف متغیرهای اقتصادی و در برخی موارد دیگر استناد نادرست به دادهها برای جلوه دادن موفقیتهای دولت در عرصه اقتصاد به کرات مورد استفاده قرار گرفته است که ادامه روند فعلی میتواند خسارتهای جبرانناپذیری را بر نهادهای کارشناسی و تخصصی کشور که مهمترین ارکان نظام برنامهریزی و تجلی انباشت سرمایه تجدیدناپذیر انسانی و اجتماعی برای توسعه ملی به شمار میروند، وارد نماید.
امضا کنندگان نامه که جملگی از استادان آمار و اقتصاد دانشگاههای کشور هستند تاکید کرده اند استناد به دادههای نادرست و جعل واقعیات علمی را ضربهای مهلک بر فرایند برنامهریزی و مدیریت اقتصادی کشور و مصداق بارز فریب مردم و توهین به شعور جامعه میدانیم.
نامه استادان دانشگاه ها در زمانی منتشر می شود که در مهم ترین موضوع مناقشه که کاهش نرخ تورم در ماه گذشته باشد رییس بانک مرکزی زیر فشار قرار گرفت که اعلام دارد دستکاری رییس دولت نوعی تفسیر بوده که می توان از آمار بانک مرکزی چنین تفسیری کرد. از سوی مرکز پژوهش های مجلس نیز زیر فشار جناح راست ناگزیر گردید برخلاف گزارش های قبلی خود اعلام دارد که تورم در دوره احمدی نژاد پائین ترین تورم بعد از انقلاب بوده است. امری که اثبات آن به دشواری امکان پذیرست.
واکنش بانک مرکزی و مرکز پژوهش های مجلس به نفع دولت – گرچه کوشش شده ظاهر علمی به آن داده شود اما توسط دو سازمانی که در گذشته بیش ترین اعتراض ها را به اطلاع رسانی دولت و آمار ادعائی محمود احمدی نژاد داشته اند، و برگشت ناگهانی آن ها از آن چه گفته اند؛ از دید ناظران سیاسی باورنکردنی و نشانه آن است که از محلی فراتر احتمالا با یک مجوز شرعی به روسای این دو مرکز مهم توصیه شده که دولت را از زیر آواری که خود آن را به وجود آورد نجات دهند.
روند افشاگری
نادرستی و فریبکاری دولت و شخص رییس جمهور که در دادن اطلاعات غلط تبحر فوق العاده ای از خود نشان داده است از جمله اولین نکته هائی است که اصلاح طلبان بر آن انگشت گذاشتند و روزنامه های هوادار اصلاحات با هر سخنرانی رییس دولت نادرستی ادعایش را نشان دادند و گاهی با تذکر دفتر رییس جمهور و وزارت ارشاد روبرو شدند و بارها ناگزیرشان کردند انشا ها و مقالات ارسالی از سوی مرکز رسانه دفتر ریاست جمهروی را که اینک به یک سازمان بزرگ با صدها کارمند تبدیل شده، در همان صفحه و با همان حروف چاپ کنند. این روند که نظرسنجی ها نشان می دهد هیچ کمکی به باورپذیر کردن رییس دولت نکرد در نهایت به جائی رسید که روزنامه اعتماد سه بار انشائی را که از سوی دفتر رییس جمهور فرستاده شده بود به چاپ رساند و از مردم داوری خواست. چرا که مقاله ارسالی برخلاف قانونی نکته ای از گزارش اعتماد را توضیح نمی داد و تکذیب نمی کرد بلکه مقداری ناسزا به این روزنامه بود.
این روند همچنان ادامه داشت و هر چه انتخابات نزدیک تر شد دستگاه های دولتی با دادن آمار مغشوش و پنهان کردن اخبار و گزارش هائی که علیه دولت و افشاگر نابسامانی ها کوشش وسیعی به کار گرفتند که اصل حکایت از دید افکارعمومی پنهان بماند. مناظره های انتخاباتی اما همه این تدارک را پایان داد.
حباب فریب ها وقتی ترکید که محمود احمدی نژاد در مناظره تلویزیونی با مهدی کروبی نمودار هائی نشان داد و بر اساس آن تاکید کرد که تورم کاهش یافته و به زیر پانزده در صد رسیده است. آماری باورنکردنی که کروبی با گفتن این که مردم چیز دیگری می گویند با آن روبرو شد و محمود احمدی نژاد با اسفتاده از افتادگی کروبی و نبودن حضور ذهن در او به مسخره گفت “می گویند که نشد حرف، علمی صحبت کنیم، یکی به شما گفته که نشد حرف من هزار ساعت جلسه کارشناسی داشته ام” وی حتی فرارتر از این رفت و وقتی کروبی گفت باید سخن کارشناسان را شنید با تردستی اعلام داشت رییس جمهور خودش باید کارشناس ارشدتر باشد نه این که به حرف کارشناسان گوش کند کارشناسان یک چیزی می گویند…
جواب سخنان احمدی نژاد را میرحسین موسوی در مناظره اش با مهدی کروبی داد آن جا که نموداری نشان داد و یکی یکی با نمودار ثابت کرد که آمار بانک مرکزی با تردستی وقتی تبدیل به نمودار شده تغییر ماهیت یافته و ستون دولت قبلی به جای ستون دولت فعلی آمده نه یک بار که چندین بار. و این جا بود که نخست وزیر پیشین از کوره در رفت و با صدای بلند گفت چقدر دروغ چقدر فریبکاری و ورقه ای دیگر را نشان داد. به نظر می رسید که نقش دولت بر آب افتاد. حاصلش این که برلخورد تند با میرحسین موسوی از همان صدا و سیما شروع شد و رییس ستاد انتخاباتی میرحسین بنا به اعتراف خود نامه ای را که مشاوران مهندس موسوی برای او فرستاده اند پاره کرده و به دستش نداده و علاوه بر آن هنگامی که این دو نامزد انتخاباتی از جام جم خارچ می شدند کارکنان صدا و سیما به دادن شعار علیه موسوی پرداختند. اما دستور حمله تندتر برای روزنامه های هوادار دولت صادر شد. وطن امروز، کیهان و رسالت روز بعد در یک حمله هماهنگ مدعی شدند که میرحسین دروغ گفته. ایران روزنامه دولت در سرمقاله خود از صدا و سیما خواست عدالت را رعایت کند و به رییس دولت وقت بدهد که دروغ و فریبکاری را برملا کند. به این ترتیب دستگاه تبلیغاتی دولت تصمیم گرفت توپی را که بزرگ شده و دروغی را که در اوج ترکیده بود مانند تیری به ستاد موسوی برگرداند.
شعبده در آمار
کنکاش کارشناسان بی طرف – و حتی براساس شنیده ها کارشناس دفتر بازرسی بیت رهبری – برای یافتن واقعیت این اختلاف نشان داد که که نوعی شعبده بازی با آمار صورت گرفته است. به این ترتیب که دولت در یک تفسیر ابداعی تورم ماه اردیبهشت امسال را با اردیبهشت سال گذشته مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده که پانزده در صد کاهش یافته است، در حالی که چنین امری معمول نیست معمولا سال های منتهی به ماهی [مثلا اردیبهشت را با هم مقایسه می کنند که در آن صورت رقم تورم اردیبهشت ماه امسال می شود 25 در صد.
همین شعبده بازی در ادعای مرکز پژوهش های مجلس هم به چشم می آید در گزارش آن ها که روزنامه رسالت تیتر اول خود قرار داد آمده پایین ترین متوسط نرخ تورم پس از انقلاب در دولت احمدی نژاد صورت گرفته. مبنای این ادعا آن جاست که نوشته شده تورم طی سالهای 84 تا 87 رقم 15⁄51 درصد بوده است.در حالی که همین پایه درست نیست.
اما مرکز پژوهشهای مجلس در این گزارش رسمی متوسط تورم در هشت ساله ها را گرفته مثلا گفته دولت سازندگی را 22⁄8 درصد بوده و توضیح داده که این رقم متوسط بر اساس روش معتبر میانگین هندسی محاسبه شده است. یعنی متوسط نرخ تورم در سالهای 68 تا 75 را که 17⁄4 درصد، 9 درصد، 20⁄7 درصد، 24⁄4 درصد، 22⁄9 درصد، 35⁄2 درصد، 49⁄4 درصد و 23⁄2 درصد بوده دریافت کرده اند و به همین بنیان متوسط تورم در دولت اصلاحات را 15⁄53 درصد اعلام کرده است که پایین تر از متوسط تورم در دولت سازندگی است و نوشته اما بالاتر از متوسط تورم در دولت نهم است.
مرکز پژوهشهای مجلس با تعجبی باور نکردنی نرخ تورم سالهای 84 تا 87 را به ترتیب 10⁄4 درصد، 11⁄9 درصد، 18⁄4 درصد و 25⁄4 درصد اعلام کرده و نتیجه گرفته که متوسط تورم در دولت احمدی نژاد ا 15⁄51 درصد است در حالی که این مرکز در گزارش های گذشته خود بارها به تورم 25 درصدی اعتراف و اعتراض کرده است اما حالا ادعا کرده که فقط یک سال این رقم بوده است. باز شعبده دیگر وقتی است که مرکز پژوهشهای مجلس با مقایسه سهم 10 درصدی درآمد ثروتمندترین به 10 درصد فقیرترین در سه دولت هاشمی، خاتمی و احمدینژاد، بهترین وضعیت توزیع درآمد در کشور را متعلق به دولت نهم اعلام کرد و روزنامه رسالت آن را برجسته آورده است.
اما روزنامه های اقتصادی که موضوع را رها نکرده اند. وقتی بهمنی رییس بانک مرکزی که آشکار زیر فشار دفتر رییس جمهورست اعلام داشت که آمار رییس دولت نادرست نبوده خبرنگار سرمایه گریبان وی را گرفت در این جا بود که راز شعبده تازه ای برملا شد. و بر اساس گفته خود رییس بانک مرکزی دوره ها را به چهار سال تقسیم کرده و برای هر کدام هم تورم نقطه به نقطه داده هم میانگین و هم مقایسه ماهانه. به گفته بهمنی به این ترتیب دست ها بازست و نامزدهای انتخاباتی در گلچین کردن آمار مجازند. این گفته باور نکردنی با حیرت خبرنگاران اقتصادی روبرو شد به همین جهت رییس کل بانک مرکزی اعلام کرد “حال شما می توانید هر برداشتی از آمارهای ارائه شده داشته باشید چون برای سال 87 هم میانگین سالانه و هم تورم نقطه به نقطه و هم میانگین چهار ساله وجود دارد که تمام آنها اعلام شده و در سایت بانک مرکزی هم موجود است.”
به عقیده کارشناسان اقتصادی، در بررسی نرخ تورم متداول است که نرخ تورم 12 ماهه منتهی به اردیبهشت ماه مورد توجه باشد که 6⁄23 درصد است.بهمنی برای بازگذاشتن دست کاندیداهای دهمین دوره ریاست جمهوری به این گفته اکتفا نکرد و افزود: “آمار می تواند از دیدگاه های مختلف تفکیک و ارزیابی شود. برای نمونه، تورم نقطه به نقطه یعنی در اسفند 87 نسبت به اسفند 86 معادل 8⁄17 درصد و میانگین سالانه 87 معادل 5⁄25 درصد و میانگین تورم دوره چهار ساله اخیر (84 تا 87) معادل 5⁄16 درصد بوده است.” این در حالی است که همواره آمار تورم سالانه که هم اکنون 6⁄23 درصد است مورد استفاده و اتکای کارشناسان قرار می گیرد.از سوی دیگر زمانی که دولت نهم زمام امور را به دست گرفت یعنی سال 84 تورم 4⁄10 درصد بود که در سال 87 به 4⁄25 درصد افزایش یافت. به عبارت دیگر نرخ تورمی که تصور می شد تک رقمی شود و اهداف برنامه چهارم توسعه مبنی بر دستیابی به تورم تک رقمی را محقق سازد در طول چهار سال 15 درصد افزایش یافت و به 4⁄25 درصد در اسفند 87 رسید.
وقاحت آمیز آن است که با توضیح سرهم بندی شده رییس بانک مرکزی – که به فرض قبول باز چنین معنا می دهد که ادعای میرحسین موسوی درست بوده است – روزنامه ایران تیتر زد “رییس بانک مرکزی: موسوی دروغ می گوید” و کیهان همین تیتر را تکرار کرد.
چنین بود که میرحسین موسوی نامه ای منتشر کرد که روزنامه مردم سالاری آن به جای سرمقاله خود قرار داد و در آن نوشت “دروغگو همیشه سخنانش انسان را گمراه می سازد به طوری که خیلی از چیزهایی را که انسان دور می پندارد در اندیشه اش نزدیک و خیلی چیزهایی را که نزدیک می داند دور می نمایاند. دروغگو همیشه در مهلکه به سر می برد به طوری که هیچ گاه توانایی راستگویی را ندارد چرا که اگر بخواهد راست بگوید سخنان پیشین خود را تکذیب نموده ودیگر بعد از آن کسی سخنان او را نخواهد پذیرفت اما هنگامی که شخص دروغی از او حادث می گردد اولین کسی که او را تکذیب می نماید ذات اقدس پروردگار است”.
اما ادعای سردبیر رسالت شاید جالبتر بود که نوشت دروغ و فریب دو نکته ای است که خاتمی و موسوی از اول به دولت احمدی نژاد نسبت دادند حالا آقای کروبی هم به این کاروان پیوست علیرغم اینکه در جبهه دوم خرداد ما دو نامزد رقیب داشتیم با شعارهای متفاوت، اما در مناظره یک شنبه شب آقایان موسوی و کروبی هیچ آثاری از مناظره و رقابت بین این دو نبود و ترجیعبند سخنان این دو متهم کردن رئیس جمهور به فریب و دروغ بود.
به نوشته آقای انبارلوئی مناظره کروبی و موسوی بیرون آوردن مناظره از اندازههای علمی، فنی و حقوقی و ورود در یک اندازه غیراخلاقی بود و نشان داد که احمدینژاد وقتی در مناظره اول خود با مهندس میرحسین مدعی شد، “جوانها بدانند بنده در برابر یک کاندیدا نیستم در برابر یک مجموعهای هستم لذا بنده در برابر موسوی نیستم بلکه سه دولت گذشته در برابر من است” دروغ نگفته است.
در نوشته رسالت و کیهان و ایران هیچ اشاره ای به موضوع نشد و فقط به این نکته اشاره شد که احمدی نژاد در جلسه ای نبوده و رقیبان به او حمله کرده اند در حالی که انتقادها بر اساس آمار غلطی بود که رییس دولت در جلسه قبل داده بود.
توضیح تقلب ها
درست وقتی که این جنجال ادامه داشت یک گروه از کارشناسان به بررسی مواردی پرداختند که در گزارش اقتصادی رییس دولت نادرست بود و ده نمونه را ارائه دادند که روزنامه سرمایه بخشی از آن را به چاپ رساند.
رئیس جمهوری با نشان دادن نموداری که روی یک برگه به چاپ رسیده بود، اعلام کرد ضریب جینی سال 87، پایین ترین ضریب جینی طی سالهای پس از انقلاب بوده است. در این نمودار که دوربین روی آن متمرکز شد اما رقم دقیق معلوم نبود، ضریب جینی سال 87 معادل 381⁄0 عنوان شده بود. در حالی که هنوز مراجع رسمی (بانک مرکزی و مرکز آمار) اقدام به انتشار ضریب جینی سال 87 نکردهاند. ضریب جینی سال 86 نیز معادل 4045⁄0 است. که در مقایسه با سال پایانی تصدی گری دولت اصلاحات (سال 83) با 46 درصد رشد از 3996 به 4045 افزایش یافته و نشان دهنده نامناسب تر شدن توزیع ثروت در جامعه است. این موضوعی است که مهندس موسوی توضیح داد و تقلب دولت را برملا کرد و معلوم شد سهم 10 درصد ثروتمندترین به 10 درصد فقیرترین نیز، در دولت نهم افزایش یافته و از 6⁄14 در سال 83 به 2⁄15 درصد در سال 86 افزایش یافته است.
درآمد نفت و گاز بالغ بر 310 میلیارد دلار . محمود احمدی نژاد در حالی درآمد حاصل از فروش نفت خام را 211 میلیارد دلار اعلام کرد که آمارهای نماگرهای اقتصادی بانک مرکزی نشان میدهد، دولت از محل صادرات نفت و گاز بالغ بر 280 هزار میلیارد دلار درآمد کسب کرده است و اگر درآمد حاصل از صادرات 18 میلیارد دلاری محصولات پتروشیمی را که مراکز تولید آن عموماً دولتی هستند را به این رقم اضافه کنیم مجموع درآمدهای دولت از محل نفت، گاز و فرآوردههای نفت و گاز حدود 300 میلیارد دلار خواهد شد که اگر به این رقم 10 میلیارد دلاری که در حساب ذخیره موجود بود اضافه کنیم درآمد نفتی دولت نهم به 310 میلیارد دلار میرسد.
آمار صادرات نفت طی چهار ساله اول دولت موسوی نشان میدهد این دولت از این محل 2⁄63 میلیارد دلار درآمد داشته است در حالی که احمدی نژاد در نشست ویژه خبری این میزان را 70 میلیارد دلار ذکر کرد.دولت موسوی طی سالهای 60 تا 63 به ترتیب 5/8، 7/18، 3⁄20 و 7⁄15 میلیارد دلار درآمد داشته، ولی در دوره دوم نخست وزیر درآمد 7⁄36 میلیارد دلاری از محل فروش نفت داشت است.بر این اساس مجموع درآمدهای دولت موسوی از محل درآمدهای نفت و گاز 100 میلیارد دلار است.محمود احمدی نژاد در یک شکنجه عجیب اعداد، 70 میلیارد دلار درآمد نفتی دولت موسوی را به 246 دلار رساند و به استناد اینکه ارزش قیمت دلار سه تا 100 برابر کاهش یافته و سه برابرمربوط به دلار اوپک است.
کارشناسان به استدلال تازه ای که مقامات دولتی پیدا کرده اند و بر اساس آن درآمدهای گذشته را ضرب در عددی می کنند و در مقابل درآمدهای جدید قرار می دهند با این بهانه که اررش پول افزایش یافته نمی گویند که دولت ایران درآمد خود را تبدیل به ریال میکند، مبنای تورم داخلی را باید محاسبه کرد. براساس نظر کارشناسان، آنچه باید درخصوص مقایسه درآمد نفتی در ادوار مختلف مورد مقایسه قرار گیرد ما به ازای ریالی این درآمدهاست به عبارت دیگر، ابتدا باید بررسی شود که درآمد کسب شده در هر دوره چه مقدار منابع ریالی در اختیار دولت قرار داده و در مرحله بعد نیز ارزش اسمی این درآمدهای ریالی با توجه به تورم داخلی تبدیل به ارزش روز شود بنابراین باید نرخ ارز و نرخ تورم مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس نرخ ارز در چهار ساله اول دولت میرحسین 11 تومان و در دولت نهم 924 است. بر این اساس ارزش دلار بالغ بر 84 برابر رشد کرده است.
در همین حال سطح عمومی قیمتها 61 برابر رشد کرده است. به عبارتی اگر کالایی یک تومان بوده است اکنون به 61 تومان رسیده در حالی که درآمد دولت از محل فروش یک دلار، 84 برابر شده است که نشان میدهد توان خرید ریالی یک دلار در دولت موسوی نسبت به خرید ریال دولت فعلی 37 درصد کمتر بوده است. به تعبیر دیگر، دولت موسوی در چهار ساله اول خود به قیمت امروز، از محل فروش دلارهای نفتی در داخل 42 میلیارد تومان درآمد داشته در حالی که دولت نهم از محل فروش 63 میلیارد دلار در شرایط فعلی، 59 هزار میلیارد تومان درآمد کسب میکند.
دروغ بزرگ احمدی نژاد در مورد عملکرد عمرانی دولت بود، گرچه او می گفت و راست می گفت که حقوق کارکنان دولت را افزایش می داد اما در همان حال می گفت بودجه عمرانی هم به نسبت بودجه جاری افزایش یافته و در کنار این ها ادعا می کرد درآمد حاصل از فروش نفت هم بیش تر نشده است. منتهای هر کدام از این ها را در بخشی و برای استدلالی به کار می گرفت. مثلا:
عملکرد عمرانی ارقام بانک مرکزی و همچنین گزارش پیش بینی عملکرد بودجه سال 87 نشان میدهد مجموع عملکرد پرداختهای عمرانی دولت نهم طی سالهای 84 تا 87 به ترتیب برابر 7/11، 8/13، 2⁄14 و 19 هزار میلیارد و در مجموع 8⁄48 هزار میلیارد تومان است. این در حالی است که رئیس جمهوری این مبلغ را 75 هزار میلیارد تومان اعلام کرده است. به نظر میرسد احمدی نژاد ارقام اعتبارات عمرانی در کتابهای بودجه را به جای عملکرد تملک داراییهای سرمایهای (عمرانی) اعلام کرده است. در گزارش وزیر سابق نفت آمده “تنها در یک مورد یعنی وقتی آنها تحریم کردند؛ ما نامهای خدمت مقام معظم رهبری نوشتیم که اینها میخواهند با تحریم روحیه صنعت نفت را تضعیف کنند، شما اجازه دهید مقداری از ذخیره ارزی را در صنعت نفت برای فعال کردن پروژهها استفاده کنیم که آنها بیایند. همین اتفاق افتاد و ایشان هم اجازه دادند و با فعال شدن پروژهها شرکتها هجوم آوردند و الان 70 میلیارد دلار قرارداد داریم و 66 میلیارد دلار کار انجام شده داریم که ابتکار خیلی خوبی بود و البته این هم به صورت قرض داده شده که وزارت نفت بر میگرداند”.
برداشت دولت نهم از حساب ذخیره ارزی حدود چهار برابر دولت هشتم است. یعنی کل برداشت بودجهای دولت هشتم حدود 20 میلیارد دلار بوده در حالی که کل برداشت دولت نهم (رد دیون و بودجه ای) حدود 7⁄80 میلیارد دلار بوده است. برداشت 66میلیارد دلاری باعث شد تا استفاده از درآمدهای نفتی طی چهار سال گذشته در غالب مصارف بودجهای و تسهیلات به بخش خصوصی از مرز 256دلار فراتر رفت. این میزان درآمد با گفته رئیسجمهوری مبنی بر درآمد 211میلیارد دلاری از محل صادرات نفت مغایرت دارد. احمدی نژاد با دستکاری در این رقم به ارقام واهی غریبی رسید و ادعا کرد که این ها بر اساس آمار مرکز آمار و بانک مرکزی است و درست نبود.
افشاگری های دیگر
هفته گذشته وقتی احمدی نژاد در گزارش خود به ملت از جمله گفت که نفت و گاز پارسیان بزرگ ترین پالایشگاه گازی جهان در زمان همین دولت کلید زده و آماده شد و به بهره برداری رسید هنوز فرصت نکرده ام برای افتتاح، باب بزرگی باز شد که کمتر از ادعای وی در مورد ملاقات خاتمی و شیراک نبود که عکس هایش منتشر شد و روسیاهی بار آورد. عکس های خبرگزاری نشان داد که پارسیان در زمان دولت خاتمی طراحی و دو فاز آن حتی به دست رییس جمهور وقت افتتاح شده است. زمان آن بود که گزارش دهندگان توبیح شوند و معذرت خواهی از مردم صورت پذیرد این کاری بود که مهندس ترکان معاون وزارت نفت خطر کرد و بیان داشت و گفت چه کسی این گزارش های دروغ را به رییس جمهور داده است. منقدان هم پی گیری نکردند اما طرفه اظهار نظر مدیرعامل شرکت نفت بود که اعلام داشت افتتاحی که در زمان خاتمی صورت گرفت درست نبوده چون دودکش پالایشگاه شب قبل منفجر شده بود.
به گفته یک کارشناس چطور آقای جشن ساز صدای خنده دیگران را نشنید و نگفت پس آن تکه در این دولت طراحی شده و کلید خورد چه می شود. اما عجیب تر ادعای مدیرعامل شرکت نفت بود که گفت همین که مهندس ترکان انتقاد می کند و هنوز در دولت هست نشانه سعه صدر دولت است. این گفته در حالی معنا داشت که تنها یک هفته از برکناری قدیمی ترین عضو کابینه یعنی مهندس نعمت زاده از مقام معاون وزارت نفت می گذشت و علتش هم این بود که این قدیمی ترین وزیر کابینه [همتراز با دکتر نجفی] در مصاحبه ای با روزنامه اعتماد گفته بود “شهید رجائی و آقای احمدی نژاد ربطی به هم ندارند رجائی معتقد به مشاوره بود”.
رسوائی قطارها
بعد از آن رسوائی نوبت به کارهای نمایشی وزارت راه رسید که رییس جمهور گفته بود در سفراستانی قولش را داده و به همین جهت هم از چند ماه اعلام شده بود که در خط ریلی اصفهان شیراز شب و روز کار می کنند که بتوانند هر طور شده قبل از انتخابات افتتاحش کنند. قرار شد رییس جمهور و وزیر راه بروند برای افتتاح و لابد همان جا هم آقای احمدی نژاد اعلام دارد دیدید که با نبودن سازمان برنامه هم آب از آب تکان نمی خورد و طرح های بزرگ افتتاح می شود. اما حادثه غریبی رخ داد که رییس جمهور را از رفتن و افتتاح پشیمان کرد و خانواده شهدا در یک حرکت نمایشی گذاشته شدند که این مسیر را با در هجده ساعت با تمام خطرهایش طی کنند و. بعدش هم همه چیز متوقف شد و اعلام گردید بماند برای نوروز. عکس هائی که گرفته شد و منشتر گشت نشان داده که تراورس ها کاملا ناتوانند و سطح زیر قطارها ناهموار.
درست در اوج افشاگری تورم و اتهام دروغگوئی به منقدان معلوم شد طرح دیگر دولت که مانند طرح ریلی اصفهان به شیراز طراحی و همه کارش در دولت سابق انجام شده بود و دولت فعلی قرار بود دو سال قبل افتتاحش کند و هنوز نکرده است، قرار بود یک هفته قبل از انتخابات توسط رییس جمهور افتتاح شود، به آب افتاد. این خط ریلی از بم- زاهدان می رود و باید روز شنبه همین هفته افتتاح می شد و قطاری می بود که باید با سرعت صد و شصت کیلومتر در ساعت حرکت کند و اعلام شده بود در جریان آزمایش و با حضور رییس دولت با سرعت20 کیلومتر حرکت خواهد کرد و در نتیجه ساعت 8 صبح به زاهدان می رسد. اما در همان ابتدای کار معلوم شد بهترست رییس جمهورنیاید چون که به دلیل احاطه شدن ریل توسط ماسه های بادی، قطار در همان اول ساعت ها ماند و مسافران میهمان با اتوبوس منتقل شدند. پل میانراه هم اصلا درست نشده بنابراین اسکلتش هست. خلاصه قطار آزمایشی ساعت 4 بعدازظهر به مقصد رسید.
گزارش داده شد که به جز رییس جمهور وزیر راه هم در مراسم حاضر نشد در حالی که محور ریلی کرمان- بم- زاهدان به طول 546 کیلومتر در سال 72 آغاز شد و در سال 82 بخشی از این محور در مسیر کرمان- بم به بهره برداری رسید و بقیه اش باید در سال 85 به اتمام می رسید و با سه سال تاخیر روز گذشته مورد بهره برداری قرار گرفت.
روزنامه سرمایه با احمد خرم وزیر سابقه راه گفتگو کرد و از زبان وی نوشته ایستگاه و جوشکاری این مسیر انجام نشده و برخی قسمت های خط مزبور مطابق با مشخصات فنی مورد نظر در نقشه اجرا نشده است، سینگنالینگ این خط انجام نشده و تکمیل ساخت محور ریلی بم- زاهدان یک سال دیگر زمان نیاز دارد»
آفتاب یزد در سرمقاله روز سه شنبه خود نوشت در روزهای اخیر، چند موضوع به عامل چالش میان کاندیداهای ریاست جمهوری تبدیل شده و مردم را نسبت به صداقت یا خلافگویی بعضی از کاندیداها دچار ابهام کرده است:موضوع سخنرانی احمدینژاد در مورد هاله نور، ادعای احمدینژاد در مورد نحوه استقبال شیراک از خاتمی، اظهارات احمدینژاد در خصوص آغاز و اتمام برخی پروژههای نفتی در دولت نهم و ادعای مخالفان او در خصوص افتتاح همین پروژهها در زمان خاتمی، برخی از سوژهها هستند که در روزهای اخیر مورد بهرهبرداری تبلیغاتی دو طرف قرار گرفته است.
آگاهی نسبت به زوایای پنهان این سوژهها، قطعا بر شناخت مردم نسبت به کاندیداها اثرگذار است. بهترین مرجع برای شفافسازی این زوایا نیز صداوسیما میباشد که بدون تردید فیلمهایی از همه این سوژهها در اختیار دارد.
به نوشته سردبیر آفتاب یزد بهترست رسانه ملی با شکستن سکوت خود، یک بار برای همیشه به مردم ثابت کند که چه کسی راست میگوید و چه کسی خدای نخواسته به دروغگویی متوسل شده یا گزارشهای غلط اطرافیان، او را به اشتباه انداخته است. شاید سکوت امروز صدا و سیما، تشویقهایی برای این رسانه را به دنبال داشته باشد اما آیا در روز “برافتادن پردهها” نیز برای این سکوت، پاسخی وجود دارد.
اما دیگر معلوم نیست که پرده ها قرارست تا کجا بیفتد.