چهره زنده و دوستانه جوانان

نویسنده

» گزارش کوریر به سفری به ایران

کسی که به ایران سفر می کند، شاهد یک فرهنگ منحصر به فرد و غرورآفرین خواهد بود؛ مردمی خوش رو و مهمان نواز.

آنچه که کمترین انتظار یک توریست را برآورده می کند، این است که حداقل بتواند عکسی از خود بیندازد. در ایران خیلی زود می توان به این وضعیت عادت کرد. اینکه در شیراز و در برابر مقبره حافظ، شاعر مشهور باشید، یا شگفت زده در حال قدم زدن در میدان امام اصفهان باشید، همیشه یک زوج جوان یا گروهی دختر که می خندند خواهید یافت. لبخند آنها اغلب راحت تر از انگلیسی صحبت کردن شان نمایان می شود. اکثر آنها نیز خواستار گرفتن عکس با مهمان غربی اند. و پس از اینکه دوربین را به همراه چندین جمله رد و بدل می کنیم، کنجکاوی آنها افزون می گردد. برخی مؤدبانه می پرسند: “می تونم کمی با شما صحبت کنم؟” و سپس با نشان دادن خشم خود از حکومت می گویند: “اصلاً دوست ندارم که مدام تحت کنترل باشم.”

برای بسیاری که تجربه سفر به کشورهای شرقی را دارند به نظر عذاب آور می آید، ولی این برداشت کاملاً اشتباه است. ایرانیان مردم پرافتخاری هستند؛ پرافتخار به ویژه به این دلیل که به مانند همسایگان عرب شان نیستند. در اینجا هیچ چیز از احترام و مدنیت فراتر نمی رود.

شگفت انگیز آن است که در یکی از قدیمی ترین بازارهای اصفهان قدم بزنید. کسی که بازارهای شمال آفریقا را تجربه کرده، به محض ورود انتظار دارد فروشندگان دوره گرد و سمج ظاهر شوند و با اذیت و آزار، اجناس بنجول خود را به او بفروشند.

البته چانه زنی نیز در ایران عرف است و در قیمت ها گاه مبالغه می شود، ولی هیچ گاه حس بدی به شما دست نمی دهد و داد و ستد در فضایی کاملاً خوشایند می گذرد. ازسوی دیگر، یک تورم فزاینده هزینه زندگی را برای ایرانیان به شدت گران کرده، ولی قیمت اجناس برای خارجیان ارزان است.

امکان خرید اجناس بی شمار تنها در بازار وجود ندارد، بلکه در خیابان های مدرن نیز می توان از فروشگاه ها خرید کرد. در آنجا می توانید انواع فرش و همچنین ادویه جات و البسه، و در یک کلام، هر آنچه که یک کشور شرقی می تواند به شما بدهد را بخرید.

آنچه در ایران در انتظار یک توریست خارجی است، به واقع ارزش اخذ ویزا و پر کردن فرم های متعدد سفارت را دارد: جذابیت های آرامش دهنده و بدون دغدغه. و این مکان ها به واقع ارزش دیدن دارند: تخت جمشید، اقامتگاه شاهنشاهان هخامنشی، که نشان از حکمرانی ملک شاهان بر یک امپراطوری بزرگ و قدرتمند دارد که بزرگ ترین امپراطوری در آن زمان محسوب می شد. در مساجد و کاخ های اصفهان به خوبی می توان مشاهده کرد که فرهنگ و هنر در ایران بسیار پیشرفته تر از دوران قرون وسطای اروپا بوده. به نظر می رسد که عظمت معنوی این بناها بسیار بیشتر از اعتقادات دینی باشد.

ولی زیبایی ها تنها به این بناهای میراث جهانی محدود نمی شود، بلکه چیزهای کوچک بیشماری وجود دارد که می توان آنها را در سرزمین ایران یافت: مساجدی که روحانیون با غرور در آن قدم می زنند؛ فروشندگان خیابانی که بادکنک چینی نمی فروشند، بلکه رهگذران را با اشعار عاشقانه پارسی به شوق می آورند؛ انواع و اقسام شیرینی های دلپذیر که قیمت شان را نمی توان باور کرد. و تمامی اینها ازسوی مردمی تقدیم می شود که تنها به فکر پول نیستند، بلکه علاقه مهمانان خارجی نیز برایشان حائزاهمیت است. البته باید از الکل چشم پوشی کرد، چرا که گاهی در هتل های بزرگ نیز یافت نمی شود. هرچند در اغلب آنها، جدا از آبجو، امکانات مدرن و ظواهر زیبا نیز وجود ندارد.

کسی که به ایران سفر می کند، بی شک تصاویری را از تلویزیون یا فیلم های هالیوودی مانند “آرگو” در ذهن نگاه داشته: تظاهرات ضد غربی، حکومت متخاصم، حضور گسترده نیروهای انتظامی و شبه نظامیان در خیابان ها. نکته مسلم این است که گزارشگر کوریر نه در این سفر و نه در سفرهای قبلی هیچ گاه با چنین صحنه هایی مواجه نشده. دستگاه امنیتی مایل است ایرانیان را در هر لحظه تحت کنترل داشته باشد، ولی به طور رسمی و در برابر توریست ها خویشتن دار به نظر می رسد. آخوندها و روحانیون، خارج از مساجد، بسیار آرام رفتار می کنند و جوانان ایرانی نیز به ویژه آنها را دست می اندازند.

جوانان تحصیلکرده را در تمامی شهرهای بزرگ کشور می توان دید. آنها که ازیک سو درگیر حکومت خودکامه اند و ازسوی دیگر با بحران اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند، در تلاش اند تا یک زندگی عادی داشته باشند؛ زندگی ای که در آن نقش مذهب به مراتب کمتر است و بیشتر شادمانی و دورهم نشینی به چشم می خورد؛ کشیدن قلیان در قهوه خانه به همراه دوستان یا با معشوقه. گرفتن دست یکدیگر در ملا عام قدعن است و این عمل به یک چالش ملی برای جوانان ایرانی تبدیل شده.

ازسوی دیگر، دختران تلاش می کنند تا با شیوه های مداراگونه حجاب اجباری را دور بزنند. روسری ها برای پوشاندن مو مورد استفاده نیستند، بلکه جنبه تزئینی پیدا کرده اند؛ مانتوها و شلوارها بلند، ولی بسیار تنگ اند. شب ها در خیابان ها، زندگی چنان رنگارنگ است که گویی حکومت ایران دین سالار نیست، بلکه یک جمهوری مدرن است و گام بزرگی به سوی کشورهای اروپایی برداشته. و این دقیقاً همان حالتی است که اکثر مردم این کشور مایلند داشته باشند.

منبع: کوریر، ۷ ژوئیه