ضرورت تغییر سیاست صادرات گاز

رضا تقی زاده
رضا تقی زاده

طی دیدار هفته آینده محمود احمدی نژاد از دهلی نو، صدور گاز ایران از مسیر پاکستان به هند بعنوان عمده ترین ‏موضوع گفتگوها مجددا مطرح خواهد شد. خطر عمده اینجا ست که رییس دولت ایران در شرایطی که فشارهای ‏خارجی علیه برنامه اتمی آن در حال افزایش است، بمنظور اثبات عدم انزوای ایران و توفیق در ثبت یک ‏‏”پیروزی تاریخی” دیگر، توافق صدور گاز به هند را که بر مبنای موافقتهای بسیار بحث انگیزی تنظیم شده، ‏نهائی کرده و از این راه بخش قابل ملاحظه ای از منافع ملی ایران را وجه المصالحه هدفهای گذرای سیاسی قرار ‏دهد. ‏

علاقه مندی هند به خرید گاز طبیعی فشرده از ایران، علیرغم تلاشهائی که از سال 1992 در این زمینه صورت ‏گرفته است، تحت تاثیر دو عامل اصلی امنیت و قیمت، تاکنون از قوه به فعل در نیامده و در نتیجه نهائی شدن ‏طرح یاد شده محقق نشده است. سال قبل پس از کنار گذاشتن هادی نژاد حسینیان از معاونت وزارت نفت که در ‏عین حال در دوره وزارت، وزیری هامانه سرپرستی مذاکرات مربوط به خط لوله و تنظیم قرار داد فروش گاز به ‏پاکستان و هند را نیز بر عهده داشت، مذاکرات سرعت زیادی گرفت. در نتیجه، مذاکره کننده بعدی- حجت الله ‏غنیمی فرد که در مذاکرات گذشته دستیار نژاد حسینیان بود - با توصیه دولت جدید و با هدف رسیدن به توافق ‏نهائی از اصرار بر قیمتهای پیشنهادی گذشته دست کشید و چند ماه بعد از اغاز دور جدید مذاکرات نیز اعلام ‏داشت که ایران با هند بر سر فرمول تعیین قیمت گاز صادراتی موافقت کرده است. در همین بیانیه اعلام شد که ‏قرار داد مزبور در طول دوماه نهائی شده و به امضاء روسای سه ایران، هند و پاکستان خواهد رسید. ‏

امتناع وزارت نفت و مذاکره کننده جدید از افشای فرمول تعیین قیمت وعدم اعلام قیمت نهائی گاز که میباید حد اقل ‏بمدت سه سال بر مبنای آن گاز صادراتی ایران بفروش برسد سئولاتی را پیرامون سیاسی بودن قرار داد و نه ‏اقتصادی بودن آن در محافل اشنا به نفت بر انگیخت. همزمان وزیر خارجه هند در پارلمان آن کشور و در پاسخ ‏نمایندگان اعلام داشت که آن کشور گاز صادراتی ایران را با 30 در صد تخفیف خریداری خواهد کرد.‏

متعاقبا مذاکره کننده سابق قرارداد، هادی نژاد حسینیان، طی مصاحبه ای با مطبوعات فرمول جدید مورد توافق ‏برای صدور گاز را مورد حمله قرار داد و در تایید اظهارات وزیر خارجه هند در این زمینه اعلام داشت که بر ‏مبنای فرمول مورد توافق، گاز ایران در حدود 6 دلار برای هر میلیون واحد حرارتی (بی تی یو معادل 27.8 متر ‏مکعب) بفروش خواهد رسید. توافق برای فروش هر یک میلیون واحد حرارتی به قیمت حدود 6 دلار در حالی ‏صورت گرفت که ایران در همان زمان بابت فروش گاز به ترکیه نزدیک به 10 دلار برای هر یک میلیون واحد ‏دریافت میداشت. هم اکنون در سایر نقاط اروپا قیمتهای فروش گاز از دوبرابر این رقم نیز بیشتراست. ‏

در بازارهای جهانی گاز اگرچه قیمتها بصورت منطقه ای تنظیم میشود، در هر حال قیمتهای گاز فشده و گاز مایع، ‏تابعی از قیمتهای نفت خام است. در فاصله توافق ایران برای فروش گاز به هند بقیمتهای حراجی توافق شده در ‏سال 2007، بهای نفت در بازارهای جهانی اینک به 117 دلار در هربشکه رسیده است. نفت ایران نیز ( که ‏بیشترین حجم فروش آن از نوع سنگین است) بشکه ای 100 دلار مورد معامله قرار گرفته. مقایسه قیمتهای جدید ‏نفت با نرخهای زمان اعلام توافق گازی با هند، حاکی از افزایش نزدیک به 40 دلار در هربشکه بر قیمتهای ‏صادراتی نفت ایران است. ‏

‏ با و جود کشف ذخایر تازه نفت تولید نفت ایران همواره نزدیک به.000.400 بشکه در روز از سهمیه تعیین شده ‏از سوی اوپک و 700.000 بشکه از هدفهای تعیین شده در برنامه چهارم توسعه عقب بوده است.بجز استفاده ‏ارزان از چاهها و عدم سرمایه گذاری کافی در بهره برداری بهینه از آنها، یکی از دلایل عمده افت تولید نفت ‏ایران سالمند بودن بیش از هفتاد در صد از چاههای نفت و کاهش فشار آنها است. برای جبران کاهش فشار ‏چاههای سالمند، منطقی طرین گزینه تزریق گاز طبیعی به چاهها و افزایش فشار آنها است که مالا به افزایش بهره ‏وری از چاه نیز می انجامد. ضمن آنکه گاز تزریق شده نوعی ذخیره سازی نیز محسوی میشود زیرا گاز تزریقی ‏مجددا قابل بازیافت و استفاده است. در شرایط جاری برای افزایش فشار چاههای نفت ایران و بالابردن سطح ‏بازیافت آنها میباید روزانه 150 میلیون متر مکعب گاز به چاههای قدیمی تزریق شود. تا پیش از بحران ناشی از ‏کمبود گاز در ایران طی ماههای زمستان، میزان تزریق گاز در حد کمتر از 50 تا 60 میلیون متر مکعب در روز ‏قرار داشت. بعد از بروز بحران زمستانی، ایران صادرات گاز به ترکیه را با هدف مقابله با بحران داخلی قطع ‏کرد و همزمان تزریق گاز به چاههای نفت را نیز که همواره میزان آن کمتر از حد اقل حجم مورد نیاز بود، کاهش ‏بیشتری داد. بجای گاز و با انتخاب گزینه ارزان در آن زمان به تزریق بیشترآب به چاههای نفت پرداخته شد.‏

بدلیل کوتاهی هائی از این دست وناگزیر پایین نگاهداشته شدن فشار چاههای سالمند بخصوص در اغاجاری، ‏مسجد سلیمان و اهواز، تا تاکنون میلیارد ها دلار ثروت ملی ایران از دست رفته است. نسبت باز یافت چاههای ‏نفت ایران در شرایط جاری 50 در صد کشورهای پیشرفته است. در بیشتر این کشورها حد اکثر بازیافت چاهها ‏از 45 در صد ذخیره اسمی آنها نیز فرا ترمیرود و انتظار این است که با استفاده از تکنولوژی مدرنتر در آینده، ‏این رقم حتی به 60 تا 70 در صد افزایش یابد. میزان بازیافت بسیاری از چاههای کهنه ایران ( بجز تعداد قابل ‏ملاحظه ای از آنها که طی دفاع مقدس به امان خدا سپرده شد و در نتیجه برای همیشه از دست رفت) در حدود 22 ‏در صد است. اگرچه مقامات نفتی ایران از ارائه امار قابل اطمینان در این زمینه خود داری میکنند. ‏

اینک با افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی و اعلام گذشتن روسیه ( یکی از دو صادر کننده بزرگ نفت خام ‏جهان) از حدود حد اکثر تولید ( هابارد پیک) بازار جهانی نفت بسیار مستحکم و امکان کاهش فاهش قیمتها در ‏بازارهای صادراتی در آینده بسیار بعید است. ‏

در چنین شرایطی بجای افزایش ظرفیت تولید نفت از طریق تزریق کافی گاز به چاههای سالمند و صرفا بمنظور ‏تامین هدفهای سیاسی، چوب حراج بر دارائیهای ملی زدن و تعهد فروش گاز با قیمتهائی کمتر از نصف قیمتهای ‏روز جهانی به هند اقدامی غیر مسئولانه و مغایر با منافع ملی است. ضمن آنکه حتی در صورت اصرار به ‏صادرات گاز، در جهت دو نگرانی عمده هند در قبال خرید گاز از ایران، حساسیتهای ایران میباید بیش از هند ‏باشد و نه کمتر آن. عدم امنیت مسیر صدور گاز از را پاکستان که میباید با کشیدن 2600 کیلومتر لوله و صرف ‏نزدیک به 10 میلیارد دلار محقق شود، با توجه به نا آرامیهای پاکستان، یک نگرانی جدی است. درمورد قیمت ‏گاز مورد فروش نیز چنانکه هند بعنوان خریدار (و در صورت رسیدن به توافق برسرحق ترانزیت گاز با پاکستان ‏که پیرامون آن گفتگوهای تازه ای در روز 22 اوریل در اسلام آباد صورت گرفت) به هر میزان توفیق بدست ‏آورد، بهمان میزان از درامد های بالقوه ایران که فروشنده است کاسته خواهد شد.‏

ولی با وجود این ملاحظات جدی و نگرانی ها، دولت ایران همچنان به نهائی کردن فروش گاز به هند مصٌر است ‏و انجام آنرا پیروزی سیاسی خود علیه امریکا تلقی میکند. با درک علاقه مندی های ایران برای فروش گاز به هند، ‏دهلی نو مسیر صدور گاز ترکمنستان از راه افغانستان و پاکستان را نیزبصورت همزمان مطرح کرده، با این ‏هدف که ایران را در شرایط ظاهری رقابتی قرار داده و از این راه به تحمیل حد اکثر شرایط مورد نظر خود ‏بخصوص در زمینه نحوه تعیین قیمت موفق شود.‏

اشتیاق شدید دولت ایران برای فروش گاز به هند در شرایطی است که ضمن وجود نیازهای داخلی به گاز تولیدی، ‏خریداران اروپائی نیز مایل اند مبادرت به واردات گاز از ایران نموده و در قبال آن قیمتهائی تا 40 در صد بالاتر ‏از قیمتهای مورد توافق با هند بپردازند. توافق اخیر سوئس (شرکت یئی- جی- ال) برای خرید گاز از ایران و ‏مقاوله نامه ای پیش از آن برای صدور گاز به اطریش (شرکت او- ام- وی) از راه لوله موسوم به نابوکو که قرار ‏است طی 4 سال آینده عملیاتی شود از جمله این موارد اند. در صورت عملی شدن این طرحها ایران میتواند تا 20 ‏در صد از ظرفیت 110 میلیون متر مکعبی این لوله را تامین کند.‏

تردید نیست که اروپا بعنوان بازار صادراتی گاز ایران دست کم به دو دلیل، بازاری بمراتب بهتر از هند و ‏پاکستان است. در درجه اول قیمتهای بهتر پیشنهادی آنها و بعد امنیت مسیر خط لوله. بعلاوه اروپا بدلیل ثروتمند ‏تر بودن و ثبات اقتصادی و قابل اتکا بودن، مشتری و شریک بهتری است. با نگرش سیاسی به بازارهای ‏صادرات گاز ایران نیز مصالح امنیت می ا یران از راه وابسته کردن بازار مصرف انرزی اروپا و ایفای نقش ‏موثر در آن بیشتر تامین خواهد شد تا انجام معامله مشابه با هند و پاکستان.‏

‏ با توجه به عقب بودن طرحهای تولید گاز ایران از هدفهای اعلام شده، قبول تعهد صدور گاز به هند و اروپا ‏بصورت همزمان ممکن نیست. به این دلیل خریداران مرجح پیش از تامین تولید گاز کافی میباید در نظر گرفته ‏شوند. با توجه به روند بسیار کند توسعه میادین گازی، ایران طی 4 تا 5 سال آینده حد اکثر قادر به تامین ‏مصارف غیر قابل اجتناب داخلی و تعهدات فروش به ترکیه خواهد بود. از اینرو ظرفیت اضافی برای صادرات ‏عملا دراختیار نخواهد داشت. در صورت تحقق هدفهای تولید و دست یافتن به تولید 8 در فاز جدید از منابع پارس ‏جنوبی نیز، صدور گاز مایع، بجای گاز فشرده و از طریق لوله، مقرون بصرفه بیشتری است. اگرچه در شرایط ‏جاری برخورداری از تکنولوژی لازم برای تولید گاز مایع در حجمهای صادراتی بدلیل انحصاری بودن آن فعلا ‏از دسترس دور است و لی در صورت عادی شدن روابط خارجی ایران گزینه ای بهتر از قبول تعهد دراز مدتدر ‏قبال یک بازار صادراتی ثابت است.‏

اضافه بر نیاز های گرمایشی خانگی، نیاز های سوختی صنایع من جمله سیمان و فولاد، تزریق به چاههای نفت، ‏تولید برق و توسعه صنایع پتروشیمی که گاز طبیعی ماده خام اولیه آنها است از دیگر گزینه های بر تر نسبت به ‏زدن جوب حراج بر منابع استخراج نشده گاز ایران است که آقای احمدی نژاد در سفر آینده به دهلی آنرا احتمالا ‏پیگیری خواهد کرد. اقدامات سایر کشورهای حوزه خلیج فارس در امر توسعه صنایع پتروشیمی الگوی خوبی در ‏این زمینه است. این کشورها نه تنها توسعه صنایع پتروشیمی را هدف قرار داده اند، که بر خلاف ایران که تنها به ‏حجم بالا و امار می اندیشد، بیشترعلاقه مند به تولید محصولات پبچیده ترند که ارزش افزوده بیشتری برای آنها ‏فراهم کند. به همین دلیل، ارزش افزوده محصولات پتروشیمی آنها در حجمهای مساوی، چهار برابر ارزش ‏تولیدات پتروشیمی ایران است که همچنان به تولید پلیمر های ساده و ارزان قیمت کفایت کرده ولی به افزایش ‏وزنی آن افتخار میکند.‏

‏ ‏

اشتیاق رییس جمهور ایران برای امضای یک پیمان بزرگ در هند بنوعی شبیه تلاشهای چند ماه قبل اودر تهران ‏است که گفته شد طی آن قصد داشت با مصالحه بر سر سهم ایران در خزر، دوستی بیشتر روسیه را جلب کند. ‏اگرچه فروش گاز با قیمتهای پائین به هند قابل مقایسه با کوتاه آمدن بر سر سهم ایران در خزر نیست، در عین حال ‏حراج دارائیهای ملی بمنظور رسیدن به اهداف سیاسی، آنهم در اندازه های دهها میلیارد دلاری، اقدامی نیست که ‏بتوان از آن دفاع عقلی بعمل آورد. ‏

‏ ‏

‏ ‏