همه در ایران می گویند: پ. ن. پ

آرش بهمنی
آرش بهمنی

» اصطلاحی که فراگیر شده به زبان سازندگان آن

چندی پیش محمدعلی ابطحی در صفحه فیس‌بوک خود نوشت: “به خاطر اینکه بازنشسته رادیو و تلویزیون هستم، رفته بودم فروشگاه صدا وسیماً. نگهبان گفت می‌خواهی خرید کنی؟ گفتم، پ‍َ ن‍َ پ‍َ، می‌خوام برم استودیو دوباره اعتراف کنم”.

نوشته کوتاه معاون پارلمانی سیدمحمد خاتمی در دوره اصلاحات، و استفاده وی از عبارت “پ‍َ ن‍َ پ‍َ” نشان‌دهنده نفوذ این اصطلاح تازه‌یافته در میان اقشار مختلف جامعه ایرانی است. اصطلاحی که حتی به زندان‌ها نیز راه یافته است؛ چندی پیش فخرالسادات محتشمی‌پور، همسر مصطفی تاج‌زاده، به نقل از وی نوشت: “همسرجان در ملاقات امروز از من پرسید آن پیژامای سورمه ای راه راه را تو برایم خریده بودی؟ می گویم بله چطور مگه ؟ می گوید: کشش خراب شده بود گفتم برایم کش بخرند. طرف پرسید برای شلوارت می خواهی؟ گفتم: پَ نَ پَ می خوام باهاش اختلاس رو کش بدم!”

این اصطلاح  که هنوز درباره ریشه، و مکان جغرافیایی  که از آن استفاده می‌شود، اختلاف نظر وجود دارد، آن‌قدر همه‌گیر شده که کتابی از اصطلاحات آن در اینترنت منتشر شده که استقبال  کاربران راهم در پی داشته است. حتی به تازگی سیستم ایرانسل –ـ از سیستم‌های مخابراتی فعال در ایران ـ– اعلام کرده است  مشترکانش می‌توانند با ارسال پیام کوتاهی به یک شماره، یک طنز “پ‍َ ن‍َ پ‍َ” را به قیمت 35 تومان، دریافت کنند.

شاید تاریخ فراگیری این اصطلاح ـ– که برای پاسخ به سئوالاتی از آن استفاده می‌شود که جواب کاملا مشخصی دارد و طرح سئوال بی‌مورد است ـ– را باید از روزی دید که دو دانشجو، تصمیم گرفتند صفحه‌ای به این نام ایجاد کنند: “19 خرداد 90 نزدیکای ساعت 9 شب داشتم با وحید چت می‌کردم، بهش گفتم بیا یه پیج فان بزنیم حال و هوامون عوض شه یه کم ( دم امتحانا بود دیگه، حسابی تو استرس درس و امتحان بودیم). گفت آخه چی؟ گفتم پ نه پ. گفت به نظرت خوبه؟؟ گفتم آره بابا جالبه. قرار شد وحید پیج رو باز کنه، نزدیک ساعت 10.30 اولین پست رو رفتیم”.

این اصطلاح به تازگی وارد عرصه ورزش هم شده است. چند روز پیش فیروز کریمی، سرمربی تیم شاهین بوشهر در پاسخ به سئوال خبرنگاری که از وی پرسیده بود: “شما دقیقه 93 بازی را به تساوی کشاندید، آیا این اتفاق حاصل خوش شانسی نبود؟ ” پاسخ داد: “پَ نه پَ حاصل برنامه‌ریزی تاکتیکی بود!”

 مجریان تلویزیون ـ– بخصوص مجریان برنامه‌های جوان‌پسندتر ـ نیز اخیرا از این اصطلاح استفاده زیادی می‌کنند.

این توضیحاتی است که پویا، یکی از دو ادمین اولیه این صفحه به “روز” می‌دهد. او درباره ریشه این اصطلاح می‌گوید: “این تکیه کلامی است که خود من از آن ـ– البته به ندرت ـ– استفاده می‌کردم… وقتی ما پیج را ایجاد کردیم، تصور می‌کردیم که این اصطلاح متعلق به جنوب کشور است. اما در این مدت خیلی‌ها از جاهای مختلف ایران به ما گفتند که این اصطلاح مثلا مخصوص همدان، لرستان، کاشان و… است. به نظر میاد که همه جای ایران از این اصطلاح استفاده می‌کنن”.

صفحه‌ای که خردادماه سال جاری ایجاد شد، اکنون با بیش از 252 هزار عضو از جمله صفحات پرطرفدار ایرانی در فیس‌بوک است.

برای مقایسه باید اشاره کرد که صفحه میرحسین موسوی ـ– یکی از دو رهبر مخالف دولت در ایران که اکنون در بازداشت خانگی است ـ– 225 هزار عضو دارد. صفحه برنامه تلویزیونی پارازیت هم– که گفته می‌شود پرطرفدارترین صفحه فیس‌بوکی به زبان فارسی است، 709 هزار عضو دارد.

آن‌گونه که پویا می‌گوید، در حال حاضر بیش از 60 صفحه مختلف که مستقیم یا غیرمستقیم به “پ‍َ ن‍َ پ‍َ” مربوط هستند، در فیس‌بوک وجود دارند: “ما اولین صفحه مربوط به این اصطلاح بودیم. البته پیج دیگری هم بود با عنوان «نه پ» که اصرار دارند که ما از آن‌ها کپی کردیم، که البته این‌طور نبود. چند روز پیش من در فیس‌بوک سرچی کردم و دیدم که نزدیک به 65 صفحه یا مستقیم پ نه پ هستند یا ستاد مبارزه و  مدل های مختلف”.

“پ‍َ ن‍َ پ‍َ” مخففی است از عبارت “پس نه پس”. این عبارت را در پاسخ به سوالاتی به کار می‌برند که جواب بسیار ساده و روشنی دارد و در واقع پرسیدن سئوال در مورد آن، موضوعیتی ندارد.

یک استاد مردم‌شناسی در دانشگاه‌های ایران پیرامون استفاده از این عبارات به “روز” می‌گوید: “این اصطلاح را می‌توان به عنوان یکی از تکیه‌کلام‌های جدید به شمار آورد.  تکیه کلام‌ها خاصیت‌های متعددی دارند. به طور مثال آن‌ها به نوعی می‌توانند نشان‌دهنده رده سنی، معرف طبقه اجتماعی و حتی معرف شخصیت ما باشند. این البته یک دسته‌بندی خیلی کلی است، اما می‌توان بسیاری از تکیه‌کلام‌ها را در همین رده تقسیم‌بندی کرد”.

وی اضافه می‌کند: “فراموش نکنیم کلماتی هم‌چون “پ‍َ ن‍َ پ‍َ” به نوعی از اجزای زبان مخفی هم هستند. زبانی که اقشاری از جامعه از آن استفاده می‌کنند. زبان مخفی یکی از گونه‌های اجتماعی زبان است. این زبان، زبانی مستقل نیست و یکی از انواع  زبان معیار است. ممکن است برخی لغات این زبان به دلیل تعدد استفاده از سوی تعداد زیادی از مردم، وارد زبان معیار شود”.

این استاد دانشگاه می‌گوید: “فراموش نکنیم استفاده از عبارات طنزآمیز در بسیاری از موارد به نوعی جنبه تخلیه هیجان و بیان اعتراض به زبانی همه‌فهم را هم دارد. همین اصطلاحی که شما اشاره کردید، برای اعتراض به برخی موارد مبتلابه جامعه نیز به کار می‌رود. این کارکرد را نباید فراموش کرد. حتی در جامعه‌ای که راه‌های رسمی بیان اعتراض – نهادهای مدنی، احزاب، مطبوعات و… – در آن قابل استفاده نباشند، از روش‌های این‌چنینی استفاده می‌کند”.

پویا –ـ مدیر صفحه ـ– نیز می‌گوید: “اتفاقاتی بود که روی پست‌ها  تاثیر گذاشت. آن‌هایی که الان در خاطر دارم این‌ها هستند: آب بازی در پارک آب و آتش. حتی متاسفانه تجاوز گروهی. اخیرا هم بحث اختلاس و حتی دربی استقلال ـ– پرسپولیس”.

در این صفحه تاکنون مطالب زیادی درباره مسایل سیاسی و حتی مذهبی نوشته شده است. او با تاکید بر این نکته که تاکنون هیچ بازخورد منفی از سوی مقامات و نهادها دریافت نکرده، می‌گوید: “ما در مورد جنتی و احمدی نژاد و حتی رهبر انقلاب هم پست داشتیم که حدودا 6000-تا ۷۰۰۰ لایک داشتند”.

او برای نمونه یکی از پست‌های اجتماعی را که پرطرفدار هم بوده، معرفی می‌کند: “دارم سیگار میکشم مامور اومده میگه داری سیگار میکشی؟ میگم پَـــ نَ پَــــ دارم علامت میدم سرخپوستای قبیله بغلی بفهمن ما اینحائیم. گفت پدر سگ اهل فیسبوکم که هستی سوار شو بریم. گفتم کلانتری ؟ گفت پَـــ نَ پَــــ بریم قبیله بغلی بگیم آوردیمت، لازم نیست دیگه شما تو زحمت بیوفتین”. پستی که بعد از اعلام ممنوعیت استفاده از فیس‌بوک منتشر شده است.

استاد مردم‌شناسی درباره ریشه‌های استفاده از این زبان به “روز” می‌گوید: “قسمت اعظمی از این تکیه کلام ها برخاسته از حوزه عمومی است، از زندگی روزمره ما. این نوع فرهنگ سازی شاید به نوعی در تقابل با فرهنگ تابوسازی رسمی در ایران به وجود آمده است. فرهنگ مسلطی که قصد تابوسازی از حداکثر پدیده‌ها را دارد”.

ادمین‌های این پیج اما تاکنون استفاده مالی هم از صفحه خود داشته‌ یا به آن فکر کرده‌اند؟ “فکر که بله، کردیم. اما از آن‌جایی که کپی رایت در ایران معنی ندارد، کاری نمی‌شود کرد. یک نفر کتاب منتشر می‌کند، ایرانسل پیام کوتاه می‌دهد و پول به دست می‌آورد و… خلاصه هدف ما از اول هم پول نبود، الان هم همین که این همه ایرانی ها را می‌خندانیم، برایمان کافی است”.

پویا به همراه وحید (هر دو ساکن کرج)، نصیر (ساکن مشهد) و یک دختر (ساکن کرج) اکنون مدیران صفحه‌ای هستند که به عقیده برخی جامعه‌شناسان، از جمله صفحات مورد توجه برای مطالعه اتفاقات اجتماعی ایرانیان است. 4 دانشجوی جوانی که درباره صفحه خود معتقدند: “انسان  نباید برای اتفاقات دور و بر خود تاریخ انقضا داشته باشد. اینکه می‌گویند فلان چیز «خز» شد، زاییده ذهن مردم است، و از آن جایی که واقعا چیزی برای ما نداره هر وقت ببینم مردم را اذیت می‌کند، روی «دیلیت پیج» کلیک می‌کنیم”.