حمید احدی
تحریم بانک ملی ایران که خبر آن را گوردون براون نخست وزیر بریتانیا در جریان سفر جورج بوش به لندن و بلافاصله پس از سفر بی نتیجه خاویر سولانا به تهران اعلام داشته بود بدون هیچ گفتگو و ابراز مخالفتی مورد تائید کشورهای اروپائی قرار گرفت و بدین ترتیب حتی عقب نشینی دو روز پیش ایران از موضع رد بسته پیشنهادی اروپا هم اثر نداد.
پانزده روز قبل و بدون سفر سرد خاویر سولانا به تهران که زودتر از موعد پیش بینی شده به پایان رسید و حتی ملاقاتی بین او و علی لاریجانی که قبلا تلگرام های محبت امیز بینشان رد و بدل شده بود نیز اتفاق نیفتاد. گروه های تندرو هوادار دولت احمدی نژاد در آن زمان با شادمانی اعلام داشتند که بسته پیشنهادی اروپا را نمی پذیرند و حتی روزنامه کیهان دو روز بعد از تهدید گوردون براون در تیتر اول خود خبر داد که اروپا بریتانیا را در تحریم بانک ملی ایران تنها می گذارد.
رجزخوانی ها
زمانی که رییس دولت لندن خبر از تحریم بانک ملی داد، روزنامه های دولت مشغول فضاسازی توام با رجز خوانی درباره شکست سفر سولانا بودند به طوری که اعلام داشتند علت کوتاه ماندن سفر کمیسر خارجی اتحادیه اروپا آن است که احمدی نژاد و علی لاریجانی از ملاقات با وی خودداری کرده اند – خبری که مورد تائید قرار نگرفت. همین روزنامه ها در یک خبرسازی بدون اساس از خودداری سولانا از شرکت در مصاحبه تلویزیونی و پاسخگوئی به سئوالات دانشجویان خبر داده و آن را نشانه ترس وی از برخورد با مردم ایران قلمداد کردند. در حالی که سه روز پس از آن برنامه تلویزیونی مبسوطی پخش شد که نشان می داد سولانا در استودیو سیمای جمهوری اسلامی به سئوالات پاسخ داده و موضع اتحادیه اروپا را توضیح می دهد. این برنامه پس از کش و قوس های مختلفی که بر سر پخش آن وجود داشت زمانی سرانجام پخش شد که به نظر می رسید پشت پرده اتفاقاتی افتاده است.
سخنان علی لاریجانی رییس مجلس درباره بسته پیشنهادی اروپا که نرم تر از واکنش سخنگوی دولت و رسانه های هوادار دولت و سخنرانی هیجانی و تبلیغاتی احمدی نژاد بود در حالی همزمان با حضور سولانا ادامه نیافت که به نظر می رسد در محافل تصمیم گیری دنبال شد. چرا که فردای یکی از تندترین حملات کیهان به بسته پیشنهادی اروپا دکتر فیروزآبادی رییس ستاد نیروهای مسلح در موضعی مشابه با لاریجانی اعلام داشت بسته پیشنهادی اروپا نکات مثبتی دارد که به بسته ایران شباهت می برد و با طرح مشابهات این دو بسته، گزینه گفتگو با کشورهای پنج به اضافه یک را باز گذاشت. این نظر که کاملا برعکس نظر دولت و مدیر روزنامه کیهان بود، بعد از سه روز توسط وزیر خارجه هم تکرار شد و نشان داد که هواداران مماشات با اروپا در گفتگوهای پشت پرده برنده شده اند. خواست صریح ایران این بود که راه گفتگو بسته نشود اما چنان که از اخبار بر می آید به محض بازگشت سولانا از تهران و زمانی که جورج بوش بر اساس واکنش اولیه رییس جمهور ایران اعلام داشت ایرانی ها آخرین پیشنهادهای سخاوتمندانه اروپا را هم نپذیرفته اند، روند تشدید تحریم ها آغاز شده بود.
دو روزنامه منتقد دولت در تهران همزمان با تبلیغات حماسی دولت و رسانه های هوادارش علیه بسته پیشنهادی اروپا و سولانا کمیسر خارجی اروپا احتمال داده بودند که این سفر و گشاده دستی اروپائی ها با حمایت آمریکا صورت گرفته و دامی از سوی آمریکا باشد که قصد دارد به جهانیان نشان دهد که ایران هیچ راه حلی را نمی پذیرد و به این وسیله کشورهائی را که با تشدید تحریم ها مخالفت می کنند با خود همراه کند. این همان اتفاقی بود که افتاد.
در چنین شرایطی بود که خبرگزاری رویتر در تحلیلی پیرامون تصمیم اروپا برای تشدید تحریم ها علیه ایران نوشت: ”ایران که ظاهرا انتظار نداشت بسته مشوق های تازه قدرت های جهانی چیزی باشد که به آن راضی شود، طی یکی دو هفته اخیر گام هایی در جهت به حداقل رساندن خطراتی که تحریم های تازه ممکن است متوجه آن کند برداشته است”.
دو روز بعد از شکست سفر سولانا و بازگشت وی به اروپا، و اعلام تشدید تحریم ها توسط گوردون براون، در اروپا اعلام شد که کشورهای عضو اتحادیه اروپا در نشستی در روز دوشنبه توافق کرده اند بخش نفت و گاز ایران را هدف تحریم های خود قرار دهند که سخت ترین تنبیه ایران تا به امروز از سوی اروپا قلمداد می شد.
از جمله اعمال تبلیغاتی که از سوی تهران برای شکستن اثرات روانی خبر تحریم بانک اصلی دولت در پیش گرفته شد پخش این خبر بود که جمهوری اسلامی بخش بزرگی از دارایی های خود را از اروپا خارج کرده است. یک مقام دولتی در گفتگو با هفته نامه شهروند امروز حتی رقم 75 میلیارد دلار را ذکر کرد و گفت این میزان از اموال ایران به دلیل خطر انسداد آن در اروپا از این قاره خارج کرده است. روزنامه های هوادار دولت در همان زمان با ذکر نام رییس جمهور به عنوان مبتکر چنین کاری کوشیدند نهایت استفاده را بکنند.
اما ناظران بین المللی در همان زمان گفتند تحریم بانک ملی ایران اگر محقق شود تاثیری محدود خواهد داشت اما از نظر روانی به شدت به بازار پولی و همکاران ایران صدمه خواهد زد.
بی بی سی از قول جاستین لوگان دستیار مدیر موسسه مطالعات سیاست خارجی “Cato” در واشنگتن نوشت “ایرانی ها مسلما انتظار آن را داشته اند، و احتمالا راه های دور زدن آن را آماده کرده اند.اما تحریم ها علیه صنایع نفت و گاز اگر اعمال شود می تواند تاثیرات خیلی جدی برای ایران که شدیدا نیازمند سرمایه گذاری در این عرصه است داشته باشد.”
سکوت تهران
خبر تصویب تحریم علیه بانک ملی ایران توسط اعضای اتحادیه اروپا شش ساعت بعد از آن که توسط خبرگزاری ها مخابره شد هنوز خبرگزاری های دولتی ایران از انتشار آن خودداری کرده بودند. گفته می شود دولت از نظر تاثیرگذاری تبلیغاتی منتظر است که خبر همراه با واکنش سخنگوی دولت یا وزارت خارجه منتشر شود. این مشکل به شدت روزنامه های صبح را با مشکل روبرو کرد تا زمان بسته شدن صفحاتش منتظر مانده بودند.
اصل خبر که ساعت چهار بعد از ظهر تهران در سراسر جهان اعلام شد و تا ساعت یازده شب هم خبرگزاری های ایرنا و ایسنا از پخش آن خودداری کرده بودند چنین است: “وزیران کشاورزی و شیلات کشورهای اتحادیه اروپا در جلسه روز دوشنبه خود بر سر تحریم های جدید علیه ایران و بویژه ممنوعیت فعالیت بانک ملی ایران در اروپا، به توافق رسیدند.”
تحریم های جدید، فعالیت بزرگترین بانک ایران را در شعبات اروپایی خود در لندن، هامبورگ و پاریس متوقف می کند.
در دنبال خبر آمده که مصوبه جدید بدون هیچ گونه بحثی به تصویب تمامی اعضای اتحادیه رسید و اسامی ۲۰ نفر از مسئولان و ۱۵ سازمان ایرانی هم در لیست ممنوعیت دریافت ویزا از کشورهای عضو اتحادیه اروپا قرار گرفت.
مقام های این اتحادیه جزئیاتی در باره مشخصات این افراد و سازمان ها منتشر نکرده اند، اما گفتند که این افراد از مقام های دولتی و دست اندرکاران برنامه اتمی جمهوری اسلامی ایران هستند.
بر اساس موازین جدید دارایی های بانک ملی، بزرگترین بانک ایران، در اتحادیه اروپا مسدود خواهد شد. آمریکا و اتحادیه اروپا بانک ملی، بزرگترین بانک ایران را متهم کرده اند که تسهیلات بانکی در اختیار برنامه های موشکی و هسته ای جمهوری اسلامی قرار می دهد و سال گذشته ایالات متحده این بانک را تحریم کرد.
تصویب طرح که اولین گام هماهنگ اروپا علیه جمهوری اسلامی است به دنبال آن صورت می گیرد که جورج بوش در سفر اروپائی خود همه جا با تائید میزبانانش روبرو شد که از سیاست های همسو با آمریکا در مورد فعالیت های اتمی ایران سخن گفتند. نخست وزیر ایتالیا برلوسکونی که برای اولین بار پس از انتخاب دوباره به ریاست دولت با رییس جمهور آمریکا ملاقات می کرد با جمله “چیزهائی شنیدم که کاش نشنیده بودم” از ابعاد سنگین تصمیم های آمریکا علیه ایران خبر داد که بلافاصه رسانه های ایران و چند کشور اروپائی آن را به مسخره گرفته و بخشی از پروژه جنگ روانی به حساب آوردند.
اقدام های دیرهنگام
از جمله اقدامات دیرهنگامی که جمهوری اسلامی برای ایجاد آمادگی در افکارعمومی و مقابله با تهییج مدام آن ها – که توسط هواداران دولت صورت می گیرد – برپائی میزگردی در صدای جمهوری اسلامی بود که برای اولین بار برگزار شد و چند کارشناس هسته ای، در آن تاکید کردند که “پرونده هسته ای خط قرمز نظام نیست.” چرا که: “اگر ما خود را در برابر سازمان ملل و شورای امنیت فرض کنیم، این ما هستیم که بازندهایم.”
این میزگرد که با حضور دکتر آقایی، کارشناس مسایل استراتژیک، دکتر محرابی استاد دانشگاه و کارشناس روابط بینالملل، مهندس صادقی، کارشناس پرونده هستهای و با سردبیری دکتر دبیری مهر برگزار شد و سایت تابناک فردای آن روز متن آن را منعکس کرد.
مهندس صادقی در این میزگرد گفت: “در مسائل دیپلماتیک نمیتوان از نگاه ارزشی وارد شد… ما نباید خود را در برابر جامعه بینالمللی که حتی خیلی از مواردش را قبول نداریم، قرار دهیم. چراکه اگر ما خود را در برابر سازمان ملل و شورای امنیت فرض کنیم، این ما هستیم که بازندهایم.“
وی درباره این سوال که آیا پرونده هسته ای خط قرمز نظام است نیزگفت: “در باره پرونده هستهای نمیتوانیم بگوییم که غنیسازی، خط قرمز ماست. این چگونه خط قرمزی است که تا دوـ سه سال پیش و دی ماه 1384 مطرح نبوده است؟ ممکن است یک دولت با تعلیق غنیسازی مخالف باشد و یک دولت موافق. این سیاست هر دولت است و نه خط قرمز نظام. خط قرمزها مسائلی چون تمامیت ارضی، یا حفظ استقلال کشور یا اصول اسلام است که در قانون اساسی آمده، یک روز در دولت قبل، تعلیق غنیسازی موضع دولت بود و کسی را که میگفت، نباید غنیسازی تعلیق شود، مورد پیگرد قرار میدادند و امروز میگویند، خود تعلیق غنیسازی خط قرمز است. بنابراین ما باید غنیسازی را نه به عنوان خط قرمز، بلکه به عنوان موضوعی در چهارچوب منافع ملی مورد بحث قرار دهیم.”
صادقی درادامه افزود: “مسئله دیگر، تصویر غلطی است که از چین و روسیه به افکار عمومی ارائه میشود. چین و روسیه نیز مخالف غنیسازی ما هستند چون میخواهند به ما سوخت بفروشند. در واقع نظام بینالملل نمیخواهد ما به تکنولوژی غنیسازی دست پیدا کنیم.
موضوع دیگری که این کارشناس و هم محرابی بر آن تاکید کردند این بود که “ پیامدهای بسته پیشنهادی جدید اروپا خطرناک است و مشخص است که این بسته، مقدمهچینی برای قطعنامه چهارم و مجازاتهایی فراتر از شورای امنیت است که آمریکا و اروپا درباره آن توافق کردهاند. اما ما در امپراتوری رسانهای دنیا، سهم ناچیزی داریم و نمیتوانیم بر افکار عمومی غرب با این رسانهها تأثیر زیادی بگذاریم و اگر ما صرفا بسته را رد کنیم، بهترین کمک را به آمریکا و لابی اسرائیل، برای شتاب دادن به برخورد با ایران انجام دادهایم.“
در این جلسه محرابی با تاکید بر اینکه تعلیق در سطح دکترین نیست که خط قرمز باشد، تاکید کرد: “دکترین ما قانون اساسی است. مسئله هستهای در سطح استراتژی است، بنابراین قابل تغییر است. حال اگر ما بیاییم غنیسازی را به استقلال کشور که جزو دکترین و خط قرمزهاست بچسبانیم، این کار را ما کردهایم؛ نه اینکه پرونده هستهای در آن سطح باشد.”
سپس صادقی در پاسخ به سوال اداره کننده جلسه مبنی بر اینکه “سوخت هستهای بدون نیروگاه به چه درد ما میخورد؟” گفت: “به هر حال این تصمیمی است که ما باید بگیریم. البته نظام تا اینجای پرونده هستهای، موفق بوده و نشان داده که سعه صدر لازم برای تطبیق با شرایط جدید را دارد، ما سند توافق لاریجانی ـ سولانا را داریم که ظرفیتهای بسیار خوبی دارد و با توجه به ریاست آقای لاریجانی در مجلس هشتم و نقشی که ایشان دارند و هم متعهد رهبر انقلاب هستند و هم در نظام بینالملل مقبولیت خوبی دارند، ما میتوانیم آن را پیگیری کنیم و حتی همان سند را جایگزین بسته پیشنهادی کنیم چون آن سند هم دارای تعهدات و هم دارای امتیازات برای ایران است. البته چشمانداز دیگری نیز قابل تصویر است و آن، ادامه افزایش تنش به صورت فعلی است که یا به صورت سرد پیش میرود که همین قطعنامهها و تحریمهاست و یا به برخورد گرم میانجامد که امیدواریم اتفاقی نیفتد.“
آیا این همه نشان می دهد که بار دیگر جمهوری اسلامی فرصت را از دست داده و با ندیده گرفتن نظر کارشناسان و یا گم کردن آن در میان هیاهوهائی که تندروها می سازند کشور را به سوی وضعیت باز هم بدتر هدایت کرده است؟