در حالیکه به نظر میرسد اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، موجب شکاف میان دولت و معترضان شده و نیروهای سیاسی حول این دوقطب به ساماندهی خود پرداختهاند، اخبار حکایت از گسترش درگیریها میان اصولگرایان دارد.در آخرین درگیری از این دست، مرتضی نبوی، مدیرمسئول روزنامه محافظهکار رسالت، مهمترین دغدغه خود در این روزها را “پدید آمدن جریان انحرافی در اصولگرایان” توسط حامیان احمدینژاد دانسته و برخی دیگر از اصولگرایان هم از طرح “پوتین” سازی از احمدی نژاد خبر داده اند.
نگرانی از اطرافیان احمدی نژاد
نگرانی از اطرافیان احمدینژاد اما نکته جدیدی نیست. از همان روزهای ابتدایی آغاز به کار وی در سال 84، بحث های فراوانی در مورد مردان و حامیان وی وجود داشت. مهم ترین بحث ها هم مربوط به آیتالله مصباح یزدی، یکی از بزرگترین حامیان احمدینژاد و پدر معنوی وی بود که متهم به تلاش برای کسب قدرت شد[ به ویژه آنکه مصباح یزدی در سال 85 و در جریان انتخابات مجلس خبرگان، با معرفی لیست جدا به خبرگان رفت.]قدرتی که روز به روز افزایش یافته است.
شاید به همین دلیل باشد که یک وبلاگنویس اصولگرا مینویسد: “مصباح خطر پشت پرده عزل آیت الله خامنه ای است و رهبر معظم انقلاب به تدریج به سمت عزل آبرومندانه احمدی نژاد دارند گام بر میدارند و نمیخواهند با حذف کامل سبز ها میدان را به احمدی نژاد و مصباح واگذار نمایند. چرا احمدی نژاد سال 84 دست آقای خامنه ای را بوسید ولی سال 88 این کار را نکرد. چرا نشریاه انصار نیوز, مصباح را امام مصباح مینامد و اخیرا هم اضافه کرده که نعاذ بالله “خدمت به مصباح خدمت به امام زمان است”. به وبسایت انصار نیوز سری بزنید و خود بخوانید.”
این وبلاگ نویس با فرعی دانستن خطر “جنبش سبز” چنین اظهارنظر میکند: “در حالیکه نیروهای پاک و زلال بسیج و طرفداران ولایت همه تلاش خود را صرف مبارزه با سران فتنه و بیت امام و حتی مراجع تقلید کرده اند,، آیت الله مصباح با هدف قرار دادن آخرین تکیه گاههای مقام معظم رهبری قصد تسخیر این مقام را دارد و ما همه حواسمان برای سرکوب دانشجوهای فکلی موسوم به سبز است. مصباح یکی یکی هاشمی رفسنجانی را از رهبر گرفت، بیت امام را رو در رو کرد، سران سه گانه فتنه را که خواه ناخواه وازده های سنگین حکومتند از رهبری جدا ساخت و اخیرا هم به بهانه دفاع از رهبری به تضعیف مجلس پرداخت که در واقع تضعیف رهبری بود. جوانان بسیجی هشیار باشید. مصباح داره جای آقای خامنه ای را غصب میکند.”
و این همان نکتهای است که مرتضی نبوی، مدیرمسئول روزنامه “رسالت” به گونهای دیگر به آن اشاره میکند: “این را میتوانیم بهعنوان یک نگرانی از جنبه ایدئولوژیک درون جریان اصولگرا داشته باشیم و این را بهویژه من علاقه دارم که جوانهای اصولگرای ما خیلی مراقب و مواظب باشند که در این دام نیفتند. این یک جریانی است که انحرافش از حالا پیداست و مسیرش نمیتواند بر صراط مستقیمی باشد… این جریان میگوید که میتوان با مرجع ارتباط مستقیم گرفت و لازم نیست که آدم به مبانی فقه و فقاهت اطلاع و اشراف داشته باشد و میتواند خودش مستقیم ارتباط بگیرد. این آدمها میگویند که ما مستقیم با آقا امام زمان ارتباط میگیریم و به شما راه را نشان میدهیم. صرف مخالفت با تصدی امور اجرایی توسط روحانیت نیست و مسأله عمیقتر است… این جریان متأسفانه قائل به ولایت فقیه آنطور که امام راحل تبیین کرده و ما به آن معتقدیم، نیستند. اینها میگویند آدم میتواند از طریق یک پیرزن بیسواد هم ارتباط برقرار کرده و نیازهای دینی خود را تأمین کند و نیازی به روحانیت نیست.”
تیمور علیعسگری، از نمایندگان اصولگرای مجلس هفتم نیز به ایلنا گفته بود که: “یکی از حامیان آقای احمدینژاد به بنده گفت شما که با این پدربزرگها و ریشسفیدان جریان اصولگرا ارتباط دارید به ایشان (مهدویکنی) بفرمایید دوران پدربزرگی سالها است که سپری شده است.”
نگرانی برای انتخابات یازدهم
اصولگرایان از امروز نگران انتخابات یازدهم ریاست جمهوری هستند. انتخاباتی که براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی، محمود احمدینژاد قادر به شرکت در آن نیست و همین بر نگرانی حامیان وی افزوده است. اما امیر محبیان، از اعضای شورای سردبیری روزنامه رسالت و از تئوریسینهای جناح راست، از نقشه حامیان احمدینژاد برای قبضه قدرت خبر میدهد: “این احتمال وجود دارد که آقای احمدینژاد به این سمت برود که در شکلدهی به انتخابات آتی ریاست جمهوری و پیش از آن به عنوان شرط و مقدمه لازم در انتخابات مجلس آینده نقش موثرتری داشته باشد، حتی این نظر وجود دارد که ممکن است مدل پوتین برگزیده شود، یعنی آقای احمدینژاد تلاش کند که فرد نزدیک به خودش را به عنوان رییسجمهور آینده مطرح کند.”
مرتضی نبوی، عضو شورای مرکزی جامعه مهندسین در مصاحبه با هفتهنامه پنجره، نزدیک به علیرضا زاکانی، میگوید: “جریانی که احمدینژاد در سطح اول سیاسی آن را نمایندگی میکند، چند مسأله را پیشرو دارد. در انتخابات آتی ریاستجمهوری این جریان دیگر نمیتواند آقای احمدینژاد را کاندیدا کند. از سوی دیگر، کسی را هم ندارد که بتواند در این سطح مطرح و معرفی کند، هر چند درباره کاندیداتوری احتمالی آقای رحیمی معاون اول رییسجمهوری صحبتهایی میشود و این روزها حتی گلایههایی مبنیبر آغاز فعالیتهای انتخاباتی وی مطرح میشود اما وی را احتمالا در سطح رقبای احتمالی اصولگرا نظیر آقایان قالیباف و رضایی و لاریجانی نمیبیند. این جریان موضع ضد اصلاحطلبیاش خیلی قویتر از بقیه اصولگرایان بود؛ از ابتدا هم اینطور بود و حالا که تقریبا خیالش از بابت از میدان خارج کردن اصلاحطلبان راحت شده، شاید به فکر این است که رقبای اصولگرای آقای رحیمی را از میدان به در کند. این جریان که برای خودش یک جایگاه ویژه نسبت به احمدینژاد قائل است؛ میخواهد دوباره یک احساس استغنایی بکند و برای آینده، مستقل از دیگر اصولگرایان وارد عرصه رقابتهای ریاستجمهوری شود. اینکه درباره اشخاص الان بحث کنیم، خیلی زود است اما احتمال اینکه جریانی که خودش را بهطور ویژه حامی آقای احمدینژاد میداند احتمالا به صورت مستقل در انتخابات ریاستجمهوری شرکت میکند، وجود دارد. پس ما لااقل یک انشعاب در جریان اصولگرایان انتظار داریم ولی در عین حال باید تدبیر کنیم که اینگونه نشود.”
و درست در همین شرایط سایت حقیقت نیوز از سایتهای حامی دولت جریان تبلیغی برای ابقای ریاست جمهوری احمدینژاد و ایجاد رییس جمهوری مادامالعمر راکلید زده است: “بایستی تمهیدی اندیشیده شود تا محمود احمدینژاد پس از پایان دوران ریاست جمهوریاش، همچنان در سطوح عالی تصمیمگیری و در کنار مردم حضور داشته باشد.”
حقیقت نیوز با استقبال از روش پوتین در دوره ریاست جمهوری خود در روسیه مینویسد: “چنین امری البته بیسابقه نیست و در دیگر کشورها و از جمله در کشور همسایه شمالی ما یعنی روسیه نیز به اجرا درآمده است. در این کشور ولادیمیر پوتین پس از طی دو دوره ریاست جمهوری موفقیتآمیز هماکنون به عنوان نخستوزیر مشغول به کار است و با توجه به توانمندی و تجربهای که داشته، توانسته است موجبات ثبات هرچه بیشتر کشورش را پس از یک دوره پرتنش و جنجالی فراهم بیاورد.”
در گیر و دار حاشیههای این خبر بود که ناگهان سایت “شهرنوشت” اعلام کرد هیات دولت بنابر مصوبه خود به زودی مدیریت شهر تهران را به احمدینژاد یا رحیمی معاون اول وی واگذار خواهد کرد. این خبر که به نوعی حکایت از حذف عملی شهرداری تهران از اداره شهر تهران دارد به نوعی خبر از حذف قالیباف از رقابت در انتخابات آینده ریاست جمهوری نیز میدهد.
اما درست پس از انتشار خبر سپرده شدن اداره شهر تهران به رییس جمهوری یا معاون اول وی بود که رقابت دوطیف یاران احمدی نژاد برای رئیس جمهوری مشایی و ثمره هاشمی در دوره بعد وارد مرحله تازهای شد.
سایت جهاننیوز در همان زمان نوشت: “طیف مشایی به دنبال ریاست جمهوری مشایی در دوره یازدهم است و در رسانه های منتسب بدین جریان هم تبلیغ می گردد که نظر دکتر احمدی نژاد نیز همین است اما زمزمه هایی از سایت های نزدیک به رحیمی در خصوص احتمال کاندیداتوری وی هم بیان می شود. طیف یاران محصولی نیز، احتمالا به دنبال معرفی سید مجتبی ثمره هاشمی برای ریاست جمهوری یازدهم می باشند.”
در تحولی دیگر، سایت “تابناک”، نزدیک به محسن رضایی، نوشت که یکی از اطرافیان احمدینژاد در حال تدارک تبلیغات برای انتخابت ریاست جمهوری یازدهم است.
تابناک نوشت: “بنا بر این گزارش، این فرد و حامیانش با ایجاد دفتری در شهر قم، قصد راهاندازی پایگاه اطلاعرسانی یا یک خبرگزاری ویژه را داشته تا با پوشش و انتشار اخبار حوزههای علمیه و همچنین مراجع قم، ارتباط نزدیکی با آنان برقرار کنند. از سوی دیگر، برخی از نزدیکان این فرد به دنبال خرید امتیاز یکی از روزنامههای سراسری کشور بوده تا با انتشار صدهزاری این روزنامه و پخش آن در مساجد و پایگاههای عمومی، به میان مردم جامعه بیایند و زمینهسازی برای حضور فرد مورد نظرشان را در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم فراهم کنند که از جمله آن میتوان به تکاپوی برادران «م» برای خرید روزنامه «ب» اشاره کرد که به دلیل ناکامی در خرید آن، به سراغ روزنامه «ر.م» رفته و همکاری با این روزنامه سراسری کشور را آغاز کردهاند و به شکل رپورتاژی در حال فعالیت هستند. در این باره گفتنی است، این افراد به خبرگزاری «ح» نیز نفود کرده و فعالیتهای تبلیغاتی انتخاباتی خود را آغاز کردهاند. البته در این باره باید افزود که این فرد و نزدیکانش، با راهاندازی سایتی خبری ـ که کلمه «مردم» در آدرس آن وجود دارد ـ قصد ورود به عرصه رسانه کشور و حضور در حوزه اطلاعرسانی کشور را دارند تا خبرسازی و جریانسازی لازم برای حضور کاندیدای مورد نظرشان در انتخابات یازدهم را رقم بزنند. از سوی دیگر، این فرد نزدیک به رئیسجمهور، با حضور در جمعها و محافل گوناگون، سعی در نزدیک شدن به افراد و چهرههای شاخص کشور را داشته تا بتواند بر طرفداران خود بیفزاید.”
دورخیز حامیان محمود احمدینژاد برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و تلاش دو طیف رحیمی ـ مشایی برای جلب نظر احمدینژاد، اکنون نگرانی اصولگرایان را نیز برانگیخته و آنان را از هماکنون به فکر تلاش برای خنثی سازی این جریان انداخته است. شاید به همین دلیل باشد که آن وبلاگنویس اصولگرا نوشته است:“براداران؛ ما نیروی خود را روی دشمن سبز متمرکز کرده ایم در حالیکه خطر در جای دیگریست.”
در این میان نباید فراموش کرد که حمایت بسیاری از اصولگرایان از احمدینژاد در انتخابات دهم نیز از سر اضطرار بود. به طور مثال محمد نبی حبیبی، دبیرکل حزب موتلفه در جلسه ای با تشریح وقایع بعد از انتخابات و تلاشهای حزب موتلفه برای ایجاد وحدت و حل اختلاف بین برخی چهره های سیاسی، به حمایت این حزب از احمدی نژاد در ایام انتخابات اشاره کرد و گفت: “البته وی ( احمدی نژاد) بهایی برای تشکل های اصولگرا قائل نیست اما حزب موتلفه با علم به این مطلب، تکلیف شرعی خود دانست که برای حفظ نظام از احمدی نژاد حمایت کند.”