سئوال بسیاری از شرکتکنندگان در اجلاس اقتصاد جهانی داووس این بود که آیا میتوان با روحانی تجارت کرد؟
برای اولین بار پس از ده سال، یک رهبر ایرانی در این رویداد شرکت کرد. او آرام بود، میخندید و دائم درباره “سیاست خارجی فعال” برای رسیدن به “اهداف اقتصادی” حرف میزد.
چنین جاهطلبی اقتصادی با تاخیر بسیار ابراز می شود. سال گذشته اقتصاد ایران 5.8 درصد کوچک شده و حالا بدترین بحران اقتصادی خود در دو دهه گذشته را تجربه میکند که بیشتر آن بخاطر تحریمهای بینالمللی بر سر برنامه هستهای این کشور است.
اما حالا رئیسجمهور ایران به جهان میگوید میخواهد “از طریق ارتباط سازنده تمام موانع رشد سیاسی و اقتصادی را از بین ببرد.” وی در سالن مملو از جمعیت اما ساکت داووس گفت: “تنها با همکاری و ارتباط میتوانیم زندگی بهتری برای مردم خود فراهم کنیم و صلح را پایدار را تضمین کنیم.” پیام روحانی با مقام پیشین خود، محمود احمدینژاد بسیار متفاوت است.
روحانی اصرار دارد که ایران میخواهد توانایی انرژی هستهای خود را گسترش دهد اما هیچ تمایلی برای ساخت سلاح هسته ای ندارد. وی میگوید: “کشور ما هرگز به دنبال چیزی جز تکنولوژی صلحآمیز نبوده و نخواهد بود.” چنین اظهاراتی پیشاپیش موجب امضای توافق اولیه در ماه نوامبر بین ایران و شش قدرت جهانی شد. تحریمها هنوز بر سر جای خود باقی است اما در ازای تعلیق بخشی از برنامه هستهای ایران، تا اندازهای کاهش یافته است. اگر ایران از مفاد توافق عدول کند، امکان تحریمهای جدید زیاد است.
روحانی به هیئتهای حاضر گفت: “درهای ایران برای تجارت باز است. به ایران سفر کنید و خود فرصتهای سرمایهگذاری را ببینید.” وی تاکید کرد که ایران میتواند در مدت سی سال به یکی از ده اقتصاد برتر جهان تبدیل شود. حاضران با خود فکر میکردند که آیا او لاف میزند یا اینکه شاهد چیزی شبیه فرو ریختن دیوار برلین هستند.
ممکن است عجیب به نظر برسد، اما ایران میتواند یکی از بزرگترین و موفقترین اقتصادهای جهان باشد. منابع این کشور فراوان است. ذخایر نفت این کشور ۱۵۷ میلیارد بشکه است. علاوه بر آن ذخایر گاز طبیعی ایران ۳۴ میلیارد متر مکعب است که بعد از روسیه مقام دوم را دارد.
مهمتر از همه این که جمعیت ایران شدیدا ماهر و میزان بیسوادی کم است. ایران در گذشته روابط تجاری گسترده ای داشت. شرکت بیپی کارش را به عنوان شرکت نفت انگلو پرشین در اوایل قرن بیستم در این کشور آغاز کرد.
اوایل دهه ۱۹۵۰ تولید ناخالص داخلی چهار پنجم ترکیه، رقیب باستانی و همسایه غربی خود بود. تنها در مدت ۲۰ سال با تجارت آزاد و پویایی اقتصادی، رشد بسیار بیشتری کرد. اواسط دهه ۱۹۷۰ تولید ناخالص سرانه ملی ایران دو برابر و نیم ترکیه بود.
اما پس از انقلاب، حکومت دینی و انزواطلب به این معنا بود که ایران رشد بازارهای دهه ۱۹۸۰ به بعد را که چین، برزیل و هند شاهد آن بودند از دست داد. حالا تولید ناخالص ملی ایران دوباره کمتر از ترکیه است.
روحانی پیش از داووس و حتی پیش از توافق ژنو هم در سخنرانیهایش از اهمیت اقتصاد گفته بود و اشتیاق زیادی برای تغییر میان جمعیت ایران که بیش از نیمی از آن زیر ۳۵ سال سن دارد ایجاد کرد. او حالا این ایده را تبلیغ میکند که ایران بصورت بالقوه “هیجانانگیزترین بازار نوظهور دنیا” است. مسلما کلید آن لغو تحریمهاست. حالا تحریمها به تدریج کاهش مییابد و صادرات نفت باید به بیش از یک میلیون بشکه در روز برسد که هنوز نصف میزان صادرات قبل از تحریمها است. برداشته شدن تحریمهای بیمه اروپا برای کشتیرانی ایران نیز میتواند کمک کند. اما هنوز تحریمهای بانکی مانع بزرگی برای تجارت است.
روحانی در داووس با گروهی از شرکتهای نفتی دیدار کرد و شرایط بازگشت به ایران را شرح داد و وعده داد که امسال قراردادهای جدیدی برای اکتشاف نفت خواهد بست. هیچ دلیلی ندارد که ایران دوباره نتواند به مرز صادرات روزانه ۳ میلیون بشکه برسد. اوایل دهه ۱۹۷۰ ایران روزانه ۵ میلیون بشکه نفت میفروخت. این میتواند بازار جهانی انرژی را آرام کند و موجب پیشرفت اقتصادهای واردکننده نفت غربی هم بشود.
منبع: تلگراف - 25 ژانویه