نگاهی به سازهایی که در دنیای مجازی کوک می شود
مرجانهای موسیقی
کیومرث مرزبان
حدود دو سال قبل پادکستی داشتم به نامِ “ رادیو سنگتاب” که یکی از کارهای این پادکست معرفیِ استعدادهای موسیقیِ ایران بود.کیفیتِ آثار و نوعِ ضبطشان آنچنان اهمیتی برایم نداشت و فقط استعداد موسیقیدان و شفاف بودنِ اثرش برای شنوندگان برایم مهم بود.
در همان روزها بود که در فضای مجازی دیدم دوستانم ترانهای را با نامِ “پرتقالِ من” با صدای “مرجان” را به اشتراک گذاشتهاند. این ترانه عجیب به دل نشست.آن روز هوا بارانی بود و من هم به شدت دلم تنگ بود و در همان حال و هوا مرجان میخواند:“دلم تنگه پرتقالِ من…”
و در واقع دقیقاً همان چیزی بود که تصورش را میکردم، از هر کس که سوال میکردم در مورد خوانندهی ترانه اطلاعاتِ دقیقی نداشت تا در اختیارِ من قرار دهد.
در همان روزها “امید نعمتی” در این پروژهی رادیو سنگتاب به من همفکری میداد، برای او ترانه را فرستادم تا نظرش را بدانم.ناگهان امید برایم پیام فرستاد که خواننده ترانه مرجان است و آن مردی که همراهی میکند خود امید است و از پخش شدنِ ترانه به این صورت شگفتزده شده بود.
امید برایم از استعداد عجیب مرجان در زمینهی موسیقی و نوازندگی و حتی شعرنویسیاش گفت ؛ من هم با ذوق و شوقِ فراوان مرجان را پیدا کردم تا از خودش بیشتر در مورد فعالیتهایش بشنوم.مرجانِ مهربان و خوشرو خودش هم از این استقبال شگفتزده شده بود و میگفت این ترانه برایش یک ترانهی شخصی بوده و فکر نمیکرده بدین شکل از آن استقبال شود.
از او خواستم آثارِ دیگرش را برای من ارسال کند و او هم برایم سه ترانه فرستاد که هر سهشان فوقالعاده بودند.از او درخواست کردم تا به من اجازه دهد که ترانهی “دیشب” را در رادیو سنگتاب پخش کنم، او تا حدودی مردد بود اما در نهایت توانستم اجازهی پخشش را بگیرم.
به جرات میتوانم بگویم پخش آثارِ مرجان در رادیو سنگتاب (پرتقال من و دیشب) این پادکست را زیر و رو کرد و تعداد مخاطبینش را چند برابر.
یکبار از مرجان در مورد دلیلِ مردد بودنش در زمینهی پخش آثارش پرسیدم که پاسخ داد:“من خودم را بیشتر یک انیماتور میدانم تا یک موسیقیدان”. همین موضوع باعث شد تا من بیشتر در مورد او و آثارش تحقیق کنم و پس از کمی جستجو انیمیشنِ “مولی” را پیدا کردم.
مولی را دو سال قبل از آن در جشنواره دیده بودم و به شدت لذت برده بودم، انیمیشنی کاملاً خوشساخت با موضوعی دلنشین و شیرین.
قدرتِ مرجان هم در زمینهی موسیقی و هم در زمینهی انیمیشن مرا شگفت زده کرده بود. یکروز با امید نعمتی حرف میزدم با شگفتی هر چه تمام به او در مورد استعداد و هوش مرجان میگفتم که ناگهان امید خندید و گفت:“تازه ساز زدنش را ندیدی”.
یکی دو ماه از همه آن اتفاقات گذشته بود و روزی در یک تماس تلفنی با یکی از دوستانم، به او در مورد مرجان و موسیقی و انیمیشنش گفتم، خندید و گفت:“مرجان فرساد؟ او در خیاطی هم یک نابغهست”.
همین تعریفِ دوست کافی بود تا ذهنِ خودم را بیشتر از این درگیرِ مرجان و هوشاش در زمینهی مسائل هنری نکنم، زیرا حاصلش چیزی جز خودپوچبینی نبود.
در هر حال همهی تشویقها دست به دستِ هم داد تا مرجان راضی شود اولین آلبومِ خود را به صورتِ رسمی ضبط کند که گویا قرار است تا دو ماهِ دیگر آماده شود. این آلبوم”قصههای باد و باران نام دارد”، من به شخصه بی صبرانه منتظرِ شنیدنِ این آلبوم هستم.
یقین دارم امثالِ مرجان کم نیستند، مرجانهایی باهوش و با استعداد که حتی شاید دوستانی مثلِ امید نعمتی نداشته باشند و یا حتی اصلاً دسترسی به دنیای مجازی نداشته باشند.
مرجانها فقط ۱٪ از بستر دریاها را پوشش میدهند. مرجانها ۲۵٪ از تمام حیات دریا را در خود حفظ میکنند و بسیاری ازانواع ماهیها در مرجانها زند گی میکنند. هر کدام از مرجانها یک اکوسیستم کامل هستند.
خشک کردنِ دریاها، آلودگیِ دریاها و گرم کردنِ سطحِ زمین باعثِ از بین رفتنِ مرجانها میشود، پس بیاییم بیشتر هوای آنها را داشته باشیم.