خبر باز هم کوتاه بود، این روزها خبرهای بد همه کوتاهند. وقتی صفحه موبایل روشن میشود، یکی از احتمالها همیشه این است که خبر بدی در قالب پیام کوتاهی رسیده باشد، چه فرق میکند در کدام حوزه باشد وقتی نتیجه یکی است؛ درد. امروز هم نمونهیی بود از آنچه مدتهاست به آن خو گرفتهایم؛ خبرها یکییکی میرسید و بر صفحه خبرگزاریها قرار میگرفت، اما باز هم خبر بد کوتاه بود؛ آغاز عملیات جادهسازی در جنگل ابر! بین دوستداران محیط زیست و به ویژه علاقهمندان به جنگل ابر هیاهویی برپا میشود، انگار که همه زحمتهای چندساله نقش بر آب شده باشد.
عملیات جادهسازی آغاز شده و محمدیزاده، رییس سازمان حفاظت محیط زیست از نظارت کامل بر جادهسازی خبر میدهد تا دل محیط زیستیها هم خوش باشد که جاده ابر قرار نیست مثل بقیه نقاط به تخریب و ویلاسازی و… ختم شود. او حتی خواستار تسریع در عملیات جادهسازی میشود تا پرونده جنگل ابر به سرعت این جادهسازی بسته شود و مسوولان نفسی به راحتی بکشند.
اما آیا میتوان با اتمام جادهسازی نفس راحتی کشید؟ جادهیی که قرار است جنگل ابر را نیز به مانند دیگر جنگلها و مناطقی که به سرعت توسعه یافتند، نابود کند و از آنها محلی برای درآمد ویلاسازان و مامنی برای آخر هفتههای جماعتی که نیاز به سلامت خود را در تخریب محیط زیست میدانند، بسازد. سالهاست که سازمانهای مردمنهاد شاهرود با هر خبری درباره جنگل ابر و عملیات جادهسازی در این منطقه آرام و قرار ندارند، گویا مسوولان قصد دارند نفس راحت خود را با قطع نفس این جنگل و دوستداران آن همراه سازند، گفتههای کارشناسان و دوستداران محیط زیست را کنار نهند و پیشرفت کلاردشت و جواهرده را برای ابر نیز به ارمغان آورند.
آیندگان که پس از ما خواهند آمد، امروز ما را قضاوت خواهند کرد؛ قضاوتی که بر اساس معیارهایی سخت خواهد بود. آنانی که امروز با انگیزههای خیــرخــواهــانه و سودجویانه و برکنار از گفتههای کارشناسان بر جادهسازی در جنگل ابر بیتوجه به عواقب آن اصرار میورزند، باید پاسخگوی کسانی باشند که فردا با شماتت از آنان یاد کرده و انگیزههای خیرخواهانه آن را تعبیری دیگر میکنند. آنچه لازمه بلاغت بود گفته شد حال بر آنهاست که نام خود را چگونه بر زمینی که جز بیزبانی گناهی نداشت ثبت کنند.
منبع: اعتماد، سی ام خرداد