فریبا صراف
همزمان با سخنان سخنگوی قوه قضاییه مبنی بر اینکه “به هیچوجه پذیرفتنی نیست که کسی مورد آزار و اذیت قرار بگیرد، مخصوصا صنف دانشجو که کسی دلش نمیآید او را شکنجه کند” دیروز چند روزنامه نگار دستگیر شدند؛ عماد الدین باقی به سه سال زندان محکوم شد؛ همسر عبدالله مومنی از وضعیت وی “به شدت” ابراز نگرانی کرد و….
در جدید بازداشت روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای که گفته می شود با حکم سعید مرتضوی آغاز شده، ابتدا فرشاد قربانپور و سپس مسعود باستانی دستگیر شدند. همسر فرشاد قربانپور در این مورد می گوید: “نیروهای لباس شخصی در حالی که ورقه ای را به من نشان می دادند بدون اجازه وارد خانه شدند. در این برگه نوشته شده بود که این افراد مجاز هستند جهت «کشف اشیای ممنوعه» وارد منزل شوند و فرشاد را دستیگر کنند”.
خانم قربانپور می افزاید: “در گوشه ای از نامه به بند 209 زندان اوین اشاره شده بود. آنها همچنین وسایل شخصی فرشاد از قبیل کتاب، سی دی، دفترچه تلفن، روزنامه ها و یادداشت های وی را با خود بردند.”
فرشاد قربانپور در رونامه های اعتماد ملی، هم میهن، شرق، هفته نامه شهروند امروز و روز کار می کرد. برخی معتقدند از آنجا که وی جزو معدود روزنامه نگارانی بود که همه اخبار دانشجویی و تحولات جنبش دانشجویی و دفتر تحکیم وحدت و سازمان ادوار تحکیم وحدت را اطلاع رسانی می کرد، دستگیری وی بی ارتباط با دستگیری اعضای شورای مرکزی سازمان ادوار و دفتر تحکیم نیست.
آرمان، فرزند 5 ساله فرشاد قربانپور که وضعیت موجودباعث ترس وی شده بود در تمام مدت بازرسی گریه می کرد؛ اما مامورین توجهی به وی نکردند.
دومین دستگیری دیروز مربوط به مسعود باستانی بود. او که چند ماه پیش از زندان آزاد شده بود، بعد از ظهر دیروز آزاد شد ولی باید امروز به دادستانی مراجعه کند.
سهیل آصفی، سومین برخورد دیروز را شاهد بود. ماموران دادستانی تهران با یورش به منزل مسکونی این روزنامه نگار جوان با ابلاغ حکم تفتیش، اقدام به بازرسی و ضبط کیس کامپیوتر، لوازم کار، دفترچه تلفن ها، آرشیو مجلات، نوارها، نامه های خصوصی، پاسپورت و برخی لوازم شخصی…. وی کردند. همان کاری که در منزل فرشاد قربانپور و مسعود باستانی نیز انجام داده بودند.
در طول بازرسی ماموران دادستانی از اتاق سهیل آصفی فیلمبرداری هم کردند. در عین حال در موردهمکاری وی با نشریه روز نیز سئوالاتی مطرح کردند. این ماموران سپس وسایل سهیل آصفی را با خود بردند و به وی گفتند امروز باید به شعبه دوم بازرسی ویژه امنیت دادسرای انقلاب اسلامی برود.
از سوی دیگر عماد الدین باقی، رئیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان نیز دیروز حکم زندان دریافت کرد. همان حکمی که شامل همسر و دختر وی نیز شد. محمود علم، وکیل مدافع عمادالدین باقی، در این مورد گفت: “شعبه ششم دادگاه انقلاب تهران طی حکمی موکلم را به اتهام اجتماع و تبانی به منظور انجام جرایم بر ضد امنیت کشور به دو سال حبس و به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به نفع گروههای بیگانه و مخالف نظام به یک سال حبس محکوم کرد”.
وی افزود: “اتهامات موکلم به دلیل مصاحبه با برخی رسانهها، نامهنگاری و مصاحبه درباره محکومان زندان و اعدام در حوادث اهواز عنوان شده است”.
به گفته علم “در این پرونده علاوه بر عمادالدین باقی، چهار نفر دیگر از جمله همسر و دختر وی نیز به اتهام اجتماع و تبانی به منظور انجام جرایمی بر ضد امنیت کشور به ۳ سال حبس به مدت ۵ سال تعلیق محکوم شدهاند که اتهام آنها مربوط به سفر به امارات و شرکت در کنفرانسی مربوط به حقوق بشر است که گفته شده بود از سوی سازمان ملل برگزار شده”.
همزمان عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان دانش آموختگان دیروز با منزلش تماس گرفت. همسر وی در این مورد گفته است: “کاملا مشخص بود که تحت فشار است و در وضعیت بدی قرار دارد به گونه ای که صدای وی به زحمت به من می رسید و تنها جویای حال من و فرزندانش شد و به بازداشت انفرادی حود اشاره کرد.”
خانم مومنی افزود: “همسر من در انفرادی بند 209 زندان اوین تحت فشار است و من به نسبت به در خطر بودن سلامتی وی نگران هستم. او از بیماری گوارشی و بیماری قلبی رنج می برد و فشارهای وارده بر ایشان موجب تشدید این بیماریها خواهد شد.”
در همین شرایط پرویز خورشید، وکیل مدافع منصور اسانلو، رئیس اتحادیه اتوبوسرانان تهران هم از وضعیت نامشخص موکلش خبر داد. به گفته وی “همچنان موارد اتهامی موکلش مبهم است و تاکنون وکلای وی نتوانستهاند از مواد اتهامی که به وی تفهیم شده، مطلع شوند.”
وکیل اسانلو با اشاره به ممنوع الملاقات بودن وی، گفت: “تنها چیزی که میدانیم این است که اتهامات اسانلو امنیتی است اما مصادیق و نوع آن مشخص نیست.”
به این ترتیب است که وبلاگ نویسان ایرانی خبر از “یاری رسانی” به دانشجویان در روز 14 مرداد، سالگرد 101 سالگی انقلاب مشروطه داده اند. در متنی که به همین مناسبت روی ادوار نیوز آمده می خوانیم: “روز 14 مرداد سال 1386 باید شاهد جشن 101 سالگی مشروطه باشم در ایران. 101 سال پیش از این اولین تلاشها ی مردم ایران برای دستیابی به آزادی و عدالت به ثمر نشست و نهالی به بار آمد که جنبش مشروطه بود. اولین گامها برای رسیدن به دمکراسی ایران را تکان داد و برای اولین بار پی رو خرد و کلان فارغ از هر طبقه ایی در کنار هم ایستادند و جنبشی را سامان دادند که آن را مشروطه نامیدند. اکنون در 14 مرداد سال 1386 پس از گذشت بیش از 100 سال از آن تلاش تحصین برانگیز برای رسیدن به دمکراسی دانشجویان و آزادی خواهان تنها برای نیل به همان هدف غایی و بزرگ راهی زندان شده اند.”
در طول تاریخ مشروطه و ازادی خواهی همواره قسمت بزرگی از مسیر برعهده دانش اموختگان و دانشجویان بوده است و اکنون بعد از گذشت 100 سال از آن تاریخ بار دیگر دانشجویان ایرانی در بند هستند.
در اعتراض به آنچه این روزها بر دانشگاه و دانشجو می گذرد و همچنین فشارهای روز افزون بر دانشجویان در بند وبلاگ نویسان در یک حرکت جمعی تصمیم گرفته اند در سالگرد قیام مشروطه همگی با طرح این موارد در وبلاگهای خویش در یک حرکت سمبولیک روز 14 مرداد را روز “همبستگی وبلاگ نویسها با دانشجویان” نام گذاری کرده و نام های وبلاگ های خویش را به این نام تغییر دهند.
این حرکت در حالی آغاز گشته که اوج ان را باید در روز 14 مرداد یافت روزی که میبایست برای ملت ایران آزادی و دمکراسی می آورد و هنوز بعد از گذشت 100 سال این نهال بارور نشده است. اکنون باغبانها و نگهبانان این نهال در اوین هستند در انفرادی زیر شکنجه. پس به یاد محمد هاشمی، علی نیکونسبتی، علی وفقی، بهاره هدایت، مهدی عربشاهی، حنیف یزدانی، عبدالله مؤمنی، بهرام فیاضی، حبیب حاجیحیدری، مرتضی اصلاحچی، مجتبی بیات، مسعود حبیبی، سعید حسین نیا، آرش خاندل، اشکان غیاسوند، محمدحسین مهرزاد، احمد قصابان، مجید توکلی، احسان منصوری و امیر یعقوبعلی و به یاد همه باغبانهای این نهال که روزگاری را در زندان بودند و هستند روز 14 مرداد وبلاگهای خود را “همبستگی وبلاگ نویسان با دانشجویان دربند ” خواهیم نامید. شاید که نوری باشید در این تاریکی محض برای نهال آزادی، عدالت و دمکراسی.
به این لیست البته دستگیرشدگان دیروز و امروز نیز باید افزوده شود. آن هم در حالی که جمشیدی، سخنگوی قوه قضاییه از این سخن گفته است که: “یکی از تاکیدات قوهی قضاییه رعایت حقوق شهروندی است و به هیچوجه پذیرفتنی نیست که کسی مورد آزار و اذیت قرار بگیرد مخصوصا صنف دانشجو که کسی دلش نمیآید او را شکنجه کند.”
او ضمن تکذیب شکنجه دانشجویان، گفت: “ما حتی در پرونده های تجاوز به عنف نیز نمی توانیم برای اخذ اقرار شکنجه کنیم.”
او همچنین بیماری محمود صالحی را تکذیب وحکم اعدام عدنان حسنپور و هیوا بوتیمار “به اتهام محاربه” را تایید کرد. در مورد منصور اسالو، علی فرحبخش، محمودصالحی، امیر یعقوبعلی هم گفت: “وضعیت به همان روال سابق است.”