در راستای اینکه برای دو سه روزی رفته بودیم پاریس کارهای لازم انجام بدهیم و آنلاین نبودیم، دیروز و روز قبل مجبور شدم دو سه مطلب پاریسی بنویسم که البته طبیعی است که مطابق معمول قضیه کمی جدی شد. برای همین امروز که برگشتم به اینترنت تا ببینم دنیا دست کیست، با انبوهی از اخبار مساله آفرین و مساله دار و مساله ساز روبرو شدم که فکر می کنم بهترین راه برای نوشتن طنز امروز، پاسخ دادن به سووالاتی است که مسوولان مساله آفرین ایجاد کرده اند. اما چون ما یک مقدار زیادی دموکراسی هستیم، به همین دلیل به جای اینکه مستقیما به سووالات شما پاسخ بدهیم، با گزینه های چهار جوابی به این سووالات پاسخ خواهیم داد، خودتان گزینه درست را انتخاب کنید و پاسخنامه را برای عمه تان بفرستید تا احتمالا جایزه مناسب را دریافت کنید، اگر هم خواستید پاسخ ها را برای خودم بفرستید تا اگر برنده شدید جایزه مناسبی را برای یکی از آشنایان بفرستم.
یک داغ دل برای یک قبیله
سووال اول: آقای حداد عادل، ریاست فعلی مجلس فرموده اند که “ یک نفر نمی تواند کشور را اداره کند.” لطفا پاسخ دهید که چرا یک نفر به تنهایی نمی تواند کشور را اداره کند؟
گزینه اول: یک نفر می تواند کشور را اداره کند، اما فعلا آن یک نفر مشغول یک کار دیگر است؟
گزینه دوم: یک نفر می تواند کشور را اداره کند، اما ممکن است همین بشود که هست؟
گزینه سوم: یک نفر می تواند کشور را اداره کند، بشرط اینکه کشور کمتر از دو هزار نفر جمعیت داشته باشد؟
گزینه چهارم: احمدی نژاد
لطفا سیفون را بکشند!
سووال دوم: با توجه به اینکه آقای حداد عادل گفته است “ یک نفر نمی تواند کشور را اداره کند” با در نظر گرفتن این که اگر آقای احمدی نژاد به عنوان یک نفر بخواهد کشور را اداره کند، به این سووال پاسخ بدهید که “ چرا یک نفر احمدی نژاد نمی تواند بتنهایی کشور را اداره کند”؟
گزینه اول: چون یک نفر دیگر باید پس از این که ایشان کشور را اداره کرد، محل اداره را تمیز کند.
گزینه دوم: چون حداقل یک نفر دیگر لازم است که بعد از پایان کار اداری سیفون را بکشد؟
گزینه سوم: پاسخ اول و دوم صحیح است؟
گزینه چهارم: اسم این کار اداره کشور نیست؟
نخبگان بروند بمیرند
سووال سوم: با توجه به اینکه همان آقای حداد عادل، ریاست فعلی مجلس گفته است “ اداره کشور بدون وجود نخبگان امری غیرممکن است.” آیا با این نظر موافقید؟
گزینه اول: مخالفم، چون کشور سه سال است به همین شکل اداره می شود، فقط زمان استراحت را زیادتر کنند که وقتی سرمان را بیرون می آوریم بیشتر نفس بکشیم؟
گزینه دوم: مخالفم، چون کشور را می توان اداره کرد، ولی نخبگان می توانند در کشور باشند ولی جلوی ورود آنها به حکومت را گرفت، فقط قیف و قیر کافی باشد که هر روز تعطیل نباشیم؟
گزینه سوم: مخالفم، چون نخبگان در اداره هر کشوری حضور داشتند، وضع شان از ما بدتر شده، مثل کشورهای اروپایی و آمریکا و کانادا که نخبگان در اداره کشور حضور دارند و مردم شان دارند از گرسنگی و بدبختی می میرند.
گزینه چهارم: مخالفم، چون فعلا نفت داریم.
از خیابان بهشت تا بهشت زهرا
سوال چهارم: در راستای اینکه یکی از وب سایت های اصولگرا با جدیت سووال کرده است که “ مسیر نوآوری از کجا می گذرد؟” لطفا بهترین و نزدیک ترین مسیر را برای تعیین “ مسیر نوآوری” از میان گزینه های زیر پیشنهاد کنید.
گزینه اول: خیابان بهشت، توپخانه، میدان پاستور، خیابان انقلاب، میدان ولی عصر، مستقیم بطرف کشتارگاه، بهشت زهرا
گزینه دوم: میدان آزادی، انقلاب، دور زدن میدان شهدا، عبور از پاسداران، عبور از بالای سید خندان، رسیدن به رسالت، ادامه مسیر بطرف شرق.
گزینه سوم: خیابان بهشت، میدان توپخانه، عبور از پشت شهرداری، دور زدن در میدان بهارستان، حرکت یکطرفه بطرف میدان پاستور، میدان سپاه، میدان اعدام، بهشت زهرا.
گزینه چهارم: پاسداران، میدان توپخانه، میدان پاستور، میدان ولی عصر، خیابان فلسطین، عبور سریع از میدان فاطمی، خیابان کارگر، بطرف ساختمان انرژی اتمی، به دلیل بن بست آخر خیابان در همانجا می مانیم.