ممنوع‌القلم‌ها همچنان ممنوع‌القلم هستند

نویسنده
جلال یعقوبی

» کارنامه روحانی در زمینه مطبوعات قابل دفاع نیست

حسن روحانی هفته گذشته گزارش عملکرد صد روز اول دولت خود را ارائه کرد، اما از جمله مواردی که به آن پرداخته نشد وضعیت روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران بود. او تنها در یک بخش از این گفتگو و در پاسخ به این گفته مجری تلویزیون که “شما قفل خانه سینما را خیلی زود باز کردید؛ چندین خانه دیگر هم هست که باید باز شود”، گفت: “هر خانه‌ای که باید باز شود، ان‌شاءالله باز می‌شود و اراده در این زمینه وجود دارد. مردم کلیددار هستند و اگر قفل‌های دیگری در این عرصه وجود دارد، ان‌شاءالله باز می‌شود.” اینجا تنها جایی بود که روحانی می‌توانست به انجمن صنفی روزنامه‌نگاران اشاره کند، اما او سخنانی کلی بیان کرد. همچنین تنها اشاره او که تا حدی شامل روزنامه‌نگاران هم ‌شد در جایی بود که گفت: “باید به نویسندگان و فیلم‌سازان‌مان اعتماد کنیم و در این ۱۰۰ روز دیدیم خیلی از کتاب‌ها که ممنوع شده بود، آزاد شدند و خیلی از نویسنده‌ها که ممنوع‌القلم شده بودند به صریح القلم تبدیل‌شان کردیم چون اهل این کشور و وطن‌دوست هستند.”

برخی صاحب‌نظران معتقدند که صد روز اول روحانی، صد روز موفقی در زمینه مطبوعات و روزنامه‌نگاری نبوده است. در روزهای آغازین ریاست‌جمهوری روحانی امیدهایی وجود داشت که انجمن صنفی روزنامه‌نگاران بازگشایی شود. حتی اعضای شورای مرکزی این انجمن گفتگوهایی انجام داده و ابراز امیدواری کرده بودند که با استقرار دولت مشکل این انجمن برطرف شود. علت اصلی تعطیلی این انجمن مخالفت وزارت کار دولت احمدی‌نژاد با ادامه کار آن بود و با همین بهانه، فعالیت‌های انجمن متوقف شد. انتخاب علی ربیعی به عنوان وزیر کار دولت روحانی این امید را بوجود آورد که مشکل خانه روزنامه‌نگاران حل شود. ربیعی خود زمانی مدیرمسئول روزنامه کار و کارگر بوده است و از اعضای انجمن صنفی روزنامه‌نگاران محسوب می‌شود. ربیعی اما در این مورد کاری نکرد و بر خلاف خانه سینما که با کمک دولت به سرعت بازگشایی شد، خانه روزنامه‌نگاران همچنان دربسته باقی ماند. اما این تنها نقطه تاریک در کارنامه صدروزه دولت نیست.

اواخر مرداد گذشته خبرگزاری فارس از قول ماشاءالله شمس‌الواعظین نوشت که از مهرماه روزنامه اقبال را منتشر خواهد کرد. چندی بعد او در گفتگویی دیگر خبر داد که روزنامه نشاط را به جای اقبال منتشر می‌کند. اینبار او منشور کاری خود را هم منتشر کرده و گفته بود: “دکتر لطیف صفری مدیرمسوول، شمس‌الواعظین سردبیر‌، احمد ستاری‌ مدیرعامل پروژه، محمد عطریان‌فر رییس شورای راهبردی‌، لیلا رستگار و علی‌اکبر قاضی‌زاده، مدیران تحریریه‌ی این روزنامه هستند.” تلاش شمس‌الواعظین برای انتشار این روزنامه تاکنون ناکام مانده است.

از طرفی اوایل مهر ماه گذشته سایت جماران خبر داد که غلامحسین کرباسچی روزنامه هم‌میهن را بزودی منتشر می‌کند. این سایت نوشته بود: “تیم نشریات مهرنامه و آسمان، هسته اولیه تحریریه این روزنامه را تشکیل می‌دهند و محمد قوچانی سردبیری آن را برعهده دارد.” هم‌میهن اوایل آبان پیش‌شماره اول خود را منتشر کرد اما از ادامه انتشار آن جلوگیری شد. وعده وزیر ارشاد برای حل مشکل هر دو روزنامه نشاط و هم‌میهن هنوز به جایی نرسیده است.

در این میان توقیف روزنامه بهار ماجرای دیگری دارد. دکتر علی‌اصغر غروی از روشنفکران مذهبی داخل ایران یادداشتی با عنوان “امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟” در این روزنامه نوشت که اعتراض مراکز سنتی و تندرو مذهبی در ایران را برانگیخت. هیات نظارت بر مطبوعات با استناد به تبصره ذیل ماده ۱۲ قانون مطبوعات حکم به توقیف روزنامه بهار داد. پس از آن وزیر ارشاد طی سخنانی به دفاع از توقیف این روزنامه پرداخت و گفت: “روزنامه بهار متاسفانه در طول یک سال گذشته چند تذکر کتبی گرفته بود و به آنها توجه نکرده، لذا مجموعاً رأی هیات نظارت بر توقیف این روزنامه بود تا به دادگاه معرفی شود.”

واکنش وزیر ارشاد، انتقاد روزنامه‌نگاران را در پی داشت و او چند روز بعد موضع خود را تغییر داد. او این‌بار با اظهار تأسف از توقیف روزنامه‌ بهار تأکید کرد: “راه‌های دیگری به‌جز توقیف مطبوعات وجود دارند.” اماپس از توقیف بهار، مدیرمسئول آن هم چند روز بازداشت شد و همچنین نویسنده یادداشت نیز بازداشت گردید و تاکنون در زندان به‌سر می‌برد.

کارنامه دولت در زمینه مطبوعات و حمایت از روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران آنچنان بود که روحانی در گزارش خود اشاره‌ای به آن نکرد. اما اشاره کوتاه او به صریح‌القلم شدن ممنوع‌القلم‌ها کافی بود که انتقادهای زیادی برانگیزد.

کامبیز نوروزی حقوق‌دان ساکن ایران که وکالت انجمن صنفی روزنامه‌نگاران را نیز برعهده دارد، طی یادداشت کوتاهی در صفحه شخصی خود  از جمله ویژگی‌های گزارش رئیس‌جمهور درباره حوزه فرهنگی را چنین برشمرد: “از مطبوعت سخنی نگفت. اگرچه از سینماگران و نویسندگان یاد کرد ولی از واژه روزنامه نگار اسمی به میان نیاورد. شهیدی‌فر به خوبی و زیرکی گفت غیر از خانه سینما یکی دو نهاد صنفی دیگر منتظرند که باز شوند(نقل به مضمون) مسلما منظور او انجمن صنفی روزنامه نگاران بود. آقای روحای از این پرسش گذشت و نامی از انجمن به میان نیاورد که وزارت کار آقای ربیعی اصلا کمترین توجهی به آن نمی‌کند. واژه آزادی بیان یا واژه‌های مشابه مورد استفاده ایشان قرار نگرفت.”

 نوروزی سپس ضمن این نتیجه گیری که “آقای روحانی نمی‌خواهد خودش را، حداقل فعلا، درگیر فرهنگ کند” انتقاد کرد که “اگر این بخش فرهنگی مصاحبه را ملاک بگیریم، مشاوران اصلی روحانی در این بخش( که شامل فرهنگ و رسانه وامور اجتماعی و حقوق و…می‌شود) که لابد در این قسمت به او مشورت داده‌اند بی‌اندازه ضعیف و بی‌مایه‌اند ونتوانسته‌اند برای این بخش، پاسخ‌هایی تولید کنند که هم دقیق و شنیدنی باشند و هم با گرایشات واقعی روحانی و معذورات او سازگار باشند.”

بجز کامبیز نوروزی دیگرانی هم بودند که در شبکه‌های اجتماعی از ضعف گزارش روحانی در زمینه فرهنگی و خصوصا مسائل مربوط به روزنامه‌نگاران انتقاد کردند. از طرف دیگر سید ابوالحسن مختاباد نیز در سایت خبرآنلاین طی مقاله‌ای با عنوان “هنوز ممنوع‌القلم داریم آقای رئیس‌جمهور” نوشت: “توقع ما روزنامه نگاران زیاد نیست و حتی برخی رخدادهایی که در همین سه ماه بعد از دولت آقای روحانی رخ داده است، نشان داده که این جماعت تا چه اندازه صبور و شکیبایند و بر محذورات و مقدورات دولت توجه دارند. نمونه آن دو روزنامه هم میهن و نشاط که هر دو تیم خود برای انتشار روزنامه را تجهیز کردند و قرار بود یکی اول آبان و دیگری اواخر آبان انتشار یابد که اولی تنها یک پیش شماره انتشار داد و عطای کار را به لقایش بخشید و دومی همچنان هزینه می‌دهد که مگر دستی از آستین غیب به در آید و گرهی از کار فروبسته آنها باز کند. یا روزنامه بهار که می‌توانست تعطیل و توقیف نشود  و توقیف آن را تا روز نتیجه دادگاه به تعویق اندازند. همچنانکه هنوز از فک پلمب قوی‌ترین و بزرگترین تشکل صنفی مطبوعاتی، انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران، خبری نیست. ” او سپس با یادآوری سخن رئیس‌جمهور درباره صریح‌القلم شدن برخی ممنوع‌القلم‌ها به وضعیت احمدزیدآبادی که در زندان به سر می‌برد و همچنان ممنوع‌القلم است، اشاره کرده و نوشته بود: “او منتقدی دلسوز و مشفق و علاقه مندو عاشق ایران بود و هست. با منتقدان دلسوز و با شفقت خود این‌گونه نیابد برخورد کرد.”

علی‌اصغر سیدآبادی روزنامه‌نگار و نویسنده نیز طی گفتگویی با خبرگزاری ایسنا گفت: “در حوزه کتاب هیچ‌کس بدون مجوز دولت نمی‌تواند بنویسد و این یعنی همه ممنوع‌القلم‌ایم، مگر به امر دستگاه ممیزی.” او با ذکر اینکه “در این دوره کوتاه کارهایی انجام شده که قابل تقدیر است”، افزوده بود: “اما به نظر من این سخن آقای روحانی که ممنوع‌القلم نداریم، به چند دلیل نادرست است و باید اصلاح شود.”

دکتر محمدمهدی فرقانی استاد رشته‌ ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبایی نیز تاکید داشت: “اقداماتی که در این ۱۰۰ روز در حوزه‌ی مطبوعات انجام شده، کافی نبوده و هنوز گشایشی که در عرصه‌ی مطبوعات انتظار می‌رفت، رخ نداده است.”

 او اضافه کرده بود: “در این ۱۰۰ روز، ما شاهد توقیف یک روزنامه و جلوگیری از انتشار دو روزنامه بودیم. در حالی که در حوزه‌ مطبوعات نیازمند تغییرات جدی‌تر و باز شدن فضا برای روزنامه‌نگاران هستیم. بازگشایی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران و ایجاد زمینه‌ای برای امیدواری روزنامه‌نگاران به آینده‌ شغلی‌شان می‌تواند از گام‌های بعدی دولت در حوزه‌ مطبوعات باشد.”

در همین حال نامه‌ای سرگشاده خطاب به روحانی منتشر شد که در آن توجه او را به پرونده سیامک قادری، خبرنگار سابق ایرنا جلب کرده بود. نویسنده نامه گزارشی از سیر پرونده این خبرنگار و محکومیت چند ساله او به زندان منتشر کرده و نوشته بود: “جنابعالی در مصاحبه اخیر خود با صدا و سیما از تعبیر تبدیل «ممنوع القم‌ها به سریع القلم ها» استفاده نمودید که این امید را در دل قلم شکستگان محصور در زندان‌ها ایجاد نموده که اگر قلم‌هایشان را دوباره در دست نگرفته‌اند، لااقل خانواده‌های خود را بار دیگر در آغوش بگیرند.” او پرسیده بود: “شما در مصاحبه اخیر خود مطالبی را در رابطه با ۸ سال ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد مطرح فرمودید که آقای سیامک قادری به دلیل انعکاس اخبار همین موارد به تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب متهم شده است. چگونه ممکن است که اظهار مطالبی که توسط رئیس جمهوری اسلامی به عنوان گزارش رسمی وضع کشور ارائه می شود، رکن مادی جرم تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی را تشکیل دهد و اطلاع رسانی که وظیفه ذاتی یک خبرنگار است، به سوءنیت مجرمانه برای اقدام علیه امینت ملّی تعبیر شود؟”

از طرفی دیگر عیسی سحرخیز، روزنامه‌نگاری که به تازگی از زندان آزاد شده است، طی گفتگویی با بی‌بی‌سی با اشاره به سخن مناقشه‌انگیز روحانی در باره ممنوع‌القلم‌ها گفت: “این سخنی که آقای روحانی گفت شاید خواسته قلبی اوست اما در واقعیت این اتفاق نیفتاده است. خود من الان نمی‌توانم در هیچ روزنامه داخلی مطلبی بنویسم و ممنوع‌القلم هستم. ما تعداد زیادی از روزنامه‌نگاران ممنوع‌القلم داریم و تعداد زیادی از روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران هم در زندان هستند.”

سحرخیز اضافه کرد: “خیل عظیم روزنامه‌نگاران مهاجر که از ایران خارج شدند نیز ممنوع القلم و حتی ممنوع‌الحیات در داخل کشور هستند.” او هم در این گفتگو ابراز امیدواری کرد که انجمن صنفی روزنامه‌نگاران بازگشایی شود.

حتی صادق زیباکلام نیز که از مدافعان دولت روحانی است، در گفتگویی با سایت ایران‌خبر از گزارش روحانی انتقاد کرد. او از عدم‌حضور روزنامه‌ها در این گفتگو انتقاد کرده و گفته بود: “کار درست روابط عمومی این بود که رییس جمهور، روزنامه‌ها و جراید مختلف را دعوت می‌کرد، تا در حضور روزنامه‌های اصلاح‌طلب، اصول‌گرا و مستقل، گزارش عملکرد دهند”.

 زیباکلام همچنین اضافه کرده بود: “بسیاری از رای دهنده‌های آقای روحانی منتظر بودند از گشایشهای مختلفی در این ۱۰۰ روز بشنوند، می‌خواستند از پی‌گیری‌ها برای برداشته شدن محدودیت‌های سیاسی و آزادی چهره‌های سیاسی بشنوند، از مشکلات جدی بهداشتی، درمانی مردم، از چرایی قرار داشتن ایران در رتبه صد و دوازدهم رنکینگ بهداشت جهانی، از هزینه‌های کلانی که به نام انرژی هسته‌ای بر گرده مردم تحمیل شد، از مشکلات وزارت علوم برای بازگرداندن اساتیدی که به زور بازنشسته یا ممنوع‌التدریس شده‌اند و یا دانشجویانی که تنها به دلیل انتقاد، ستاره‌دار هستند و این‌ها تنها بخشی از مطالبی است که باید از زبان رییس جمهور شنیده می‌شد.”