جدیدالاسلام، قدیم السلام

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

پارک ها را می خواهند گورستان کنند و برج ها را مسجد. خلافت اسلامی بیخ گوش جمهوری اسلامی یکشبه علم شده است و جدیدالاسلام هاوقدیم السلام ها بر ویرانه های “انقلاب اسلامی” کشاکشی دیگر را آغاز کرده اند. تیرماه ۹۳ به نیمه است و نخستین شعله های جنگ شیعه- سنی، هُرم هوا را تا آستانه جهنم شعله می زند.

هاشمی رفسنجانی- معروف به ستون انقلاب و شناسنامه نظام- که سال پیش درچنین ایامی صلاحیتش برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ردشد، “موانع”را به دو بخش تقسیم می کند: “خارجی که هنوز رضایت نمی دهد ما آنچه که داریم، بتوانیم برای خودمان نقد کنیم و استفاده بکنیم. وداخلی، فرصت طلب ها و آنهایی که جدیدالاسلام هستند، الان اکثر انقلابیون ازمیدان بیرون کرده اند واز انقلاب زیاده خواهی می کنند.”

محمدنبی حبیبی، دبیرکل موتلفه اسلامی- حزب سراسری تجار رانت خوار- سخن رئیس مجمع تشخیص مصلحت در جلسه ای را به یادش می آورد که “من به همه گفته‌ام که سر سه موضوع نظام اسلامی، ولایت فقیه و شخص آیت‌الله خامنه‌ای با کسی معامله نمی‌کنم” وحضور “قدیم الاسلام ها” رابه رخ می کشد.

هفته ایست که “فرمایشات ملوکانه” در باره رهبران جنبش سبز نشان می دهد که همه راهها به خامنه ای ختم می شود. علی مطهری فاش می کندکه “مقام رهبری” یک تنه

در مقام قاضی القضات ودادستان وغیره و بدون انجام هرگونه محاکمه حتی «نمایشی و فرمایشی»، برای رهبران جنبش سبزحکم سنگین بریده اند. احمد جنتی که معروف است باخداوند متعال همشاگردی بوده و حالا همنشین رهبرجمهوری اسلامی است، پیشتر این حکم را “اعدام” اعلام کرده بود. آقای خامنه ای در کشوری که ظاهرا قوه قضائیه “مستقل” دارد، خود “ملاطفت” فرموده حکم را به “حصر خانگی” تبدیل کرده اند. یعنی اعدام را به “مرگ تدریجی” مبدل ساخته اند تا سرنوشت آیت اله منتظری، آیت اله شریعتمداری، احسان طبری و دهها نفر دیگر نصیب “نخست وزیر امام” و رئیس مجلسش هم بشود.

ظاهرا باید هاشمی رفسنجانی و دبیر کل موتلفه که سلفش – حبیب اله عسگر اولادی تازه مسلمان- می خواست آخر عمری از موسوی و کروبی “توبه” بگیرد، توضیح بدهند که کدامیک ازمعروفترین چهره های “انقلاب” که درگیربازی شوم اعدام- زندان هستند، “انقلابی”اند وکدامیک “جدید الاسلام” و “یا قدیم السلام”؟

و جدیدالاسلام وقدیم السلام ها و تازه مسلمان در میدان ترکتازی می کنند. کاظم صدیقی٬ گریه کنان افسانه ای را در مورد پدر “طالبان شیعه” که به شیخ استبداد شهره است و درانقلاب مشروطیت بر دار آزادی شد، تکرار می کند: “پیکر فضل‌الله نوری پس از مرگ قرآن تلاوت می‌کرد.”

و از کشف جدیدی هم- البته بی ذکر منبع و ماخذ-ـ خبرمی دهد: “یافته‌های محققان آلمانی نشان می‌دهد که آیات قرآن با یکدیگر هماهنگی دارد و در تیمارستان‌های روسیه از قرآن برای «درمان» بیماران روانی‌ استفاده می‌شود”.

یک روحانی- دکتر متخصص “جن” که ولی‌اله نقی‌پورفر نام دارد و استاد حوزه ودانشگاه هم هست، در شبکه سوم تلویزیون دولتی مدعی شود:” اسرائیل درصدد نفوذ در سازمان های اطلاعاتی ایران، حزب الله و حماس با استفاده از جن بوده است”.

ودرست درهمین گیر و دار، خلافت اسلامی در عراق اعلام موجودیت می کند: “شورای دولت اسلامی اسلامی تصمیم گرفته است تا خلافت اسلامی را تاسیس و یک خلیفه را برای حکومت مسلمانان تعیین کند”.

خلیفه داعش که ابوبکر البغدادی باشد، در پیامی صوتی از تمام مسلمانان جهان می خواهد تا سلاح به دست بگیرند و به مرکز این خلافت در عراق مهاجرت کنند. هدف از میان بردن مرزهای استعماری و استقرار حکومت اسلام بر زمین است. دارد حنای سی وچند ساله “نظام مقدس” بد جوری بیرنگ می شود که همین شعارها را دستمایه نابودی ایران کرده است.

احمد خاتمی، یکی از “امامان جمعه” همیشه موقت که کسی نمی داند “جدید، قدیم و یا تازه” اسلام است، برای حل مشکل وارد صحنه می شود و کسانی را که زیر پرچم های سیاه منقش به “الله اکبر” بخش بزرگی از عراق را فتح کرده اند، لباس بی دینی می پوشاند: “داعشی‌ها لاییک هستند و دینی ندارند. داعش جنایت‌کار است و فرماندهان آن‌ها نیروهای وفادار به صدام هستند که هم شیعه و هم سنی را می‌کشند. آن‌چه در عراق می‌گذرد مطلقا دعوای شیعه و سنی نیست”.

حسن فیروزآبادی ـ که بدون رعایت هیچ معیاری توسط آیت اله خامنه ای فرمانده قوای نظامی اسلامیون شده-ـ حتما برای اثبات اینکه “ مطلقا” دعوایی بین شیعه و سنی نیست، به مقام‌های عربستان سعودی نسبت به عواقب اجرای حکم اعدام یک روحانی شیعه در این کشور هشداری کم سابقه می دهد: “اجرای حکم این روحانی شیعه برای عربستان بسیار سنگین خواهد بود”.

شیخ نمر باقر النمر که حکم اعدامش یکی از بالاترین مقامات نظامی “نظام” رابه تهدید عربستان واداشته، سال‌ها در ایران و سوریه به تحصیل علوم مذهبی پرداخته و به اعتقاد مقام‌های سعودی به” مجری” سیاست های جمهوری اسلامی در عربستان تبدیل شده است.

حسین امیر عبداللهیان معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی که سر و برش به تازه اسلام ها می برد، مخالفت “نظام” با تجزیه عراق را اعلام و می فرماید: “به پس مانده های صدام و تروریسم تکفیری اجازه داده نخواهد شد که امنیت عراق و منطقه را به مخاطره اندازند. رهبران فهیم اقلیم کردی عراق سودای خودمختاری ندارند و به قانون اساسی کشور پایبند هستند”.

اهل فن یاد آور می شوند: اقلیم کردستان عراق از خودمختاری برخوردار است. و مسعود بارزانی که نه تنها از “رهبران فهیم اقلیم کردستان عراق” بلکه، “رئیس اقلیم کردستان عراق” است، می گوید: “عراق عملا تجزیه شده است. حالا من و مردم هستیم که در باره استقلال تصمیم می‌گیریم. ما ظرف چند ماه آینده، در این مورد همه‌پرسی برگزار خواهیم کرد”.

“رهبر فهیم” ایران که بی نیاز ازهرنوع همه پرسی، آش هسته ای راروی اجاق سرنوشت ایران بار گذاشته، حالا که یک وجب روغن روی دیگ ایستاده است، تیم مذاکره کننده به سرپرستی محمدجواد ظریف را برای دورجدید مذکرات روانه وین می کند. دیگرکسی نیست که نداند که “کلمه به کلمه” مذاکرات به اطلاع آیت اله خامنه ای رسانده می شود و لب از لب بی اذن ایشان نمی جنبد. وزیر امور خارجه مقام رهبری پیش از ترک تهران پیام ویدئوئی چند زبانه وچند منظوره ای را منتشرمی کند که روح اندیشه و حتی واژگان آیت اله خامنه ای درآن جاری است. از امروز( پنجشنبه) ۱۹ روز به پایان ۶ ماهه توافق ژنو باقی است. پیام از “فرصت استثنایی” برای پایان دادن به “بحران غیرضروری” پرونده اتمی و “رسیدگی به چالش های مشترک” همچون “اتفاقات هولناک عراق” خبر می دهد و با این اخطار پایان می گیرد: “وقت کشی به امید گرفتن امتیاز از ایران در لحظات آخر مذاکرات نمی تواند نتیجه ای بهتر از سال ۸۴ بدهد.”

در این سال مذاکرات درآستانه توافق، شکست خورد. محمد جواد ظریف تا به وین می رسد، واژگان مد روز را در جمله ای شعاری جا می دهد: “تهران «زیاده خواهی» را نخواهد پذیرفت”.

معلوم می شود “زیاده خواهی” از “انقلاب” مد روز است. همه از مسلمان و کافر مشغولند.

جان کری، وزیر خارجه آمریکا، پیشتر جواب این شعار را داده بود: “شکاف‌های موجود در مواضع طرفین به خاطر تقاضاهای بیش از اندازه از جانب ما به‌ وجود نیامده‌اند و شش قدرت جهانی تا حد ممکن از خود انعطاف نشان داده‌اند.”

ویلیام هیگ، وزیر خارجه انگلستان، در لحظه نود، می گوید: “بریتانیا، هرتوافقی با ایران را نخواهد پذیرفت و توافق مناسب، مشروط به اطمینان یافتن از عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای است”.

غروب چهار شنبه است. دور ششم مذاکرات هسته‌ای، میان محمدجواد ظریف، کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، و ویلیام برنز، معاون وزیر خارجه آمریکا، آغاز شده است.

واشینگتن‌پست از قول جان کری می نویسد: “ایران هنوز نتوانسته است صلح‌آمیز بودن کامل برنامه هسته‌ای‌اش را نشان دهد”.

تیم مذاکره کننده که لابد بعدا معلوم خواهد شد که “جدیدالاسلام” هستند و یا “قدیم السلام” درباره جزئیات توافقی بحث می کنند که ملت ایران کاملا از آن بی خبر است. مقام رهبری یک تنه بریده و دوخته اند و حالا از پشت پرده دارند جامه سرنوشت مردم ایران را زیر و رو می کنند.

تیرماه ۹۳ به نیمه می رسد. مذاکرات سرنوشت ساز اتمی در جریان است. منطقه درآغاز بالکانی شدن است. داعش در گرما گرم نبرد پنهان ترکیه و جمهوری اسلامی برای احیای دوران های عثمانی و صفوی، خلافت اسلامی را رسما وارد محاسبات منطقه کرده است. ترکیه هشیارکه تجزیه عراق به سود اوست، در پذیرش استقلال کردستان دست به چرخشی تاریخی می زند.

در تابستانی سوزان، گفتی همه تاریخ بار دیگر آغاز شده است. “نظام” در این میان چه خواهد کردو ایران رابه کجا خواهد برد؟

 

خانم ها! آقایان!

دیگرتابستان است.

مهرانگیزکار می نویسد: “بیم آن در بین است که دستجاتی از ریشه های فکری «بوکوحرام» و «داعش» که هم اکنون با ابزار دموکراسی همان ریشه های فکری را در مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهادهای قضائی و انتظامی و نظامی و امنیتی، نمایندگی می کنند، قید و بندهای ظاهری را پاره کنند و به جان مردمی بیافتند که در برابر شیوه های عصر حجرشان، ایستادگی می کنند”.

و سعدی شیراز گوئیا این تابستان را پیش بینی کرده بود:

آن ماه که گفتی ملک رحمانست

این بار اگرش نگه کنی شیطانست

رویی که چو آتش به زمستان خوش بود

امروز چو پوستین به تابستانست