حداد عادل اخیرا اعلام کرد که در آذر سال ۱۳۸۸ “رهبران جنبش سبز در نامه ای به آمریکایی ها گفته بودند تحریم های اقتصادی ایران را افزایش دهند.” ایشان گفته است: “نویسندگان نام نامه خود را اعلام نکردند.” برای کشف جزئیات این خیانت بزرگ با ایشان گفتگو کردیم.
ما: فرمودید که رهبران جنبش سبز در سال ۸۸ طی نامه ای از آمریکا خواستار افزایش تحریم های اقتصادی علیه ایران شدند، این نامه را در چه زمانی دیدید؟
حداد عادل: اگر دقت کرده باشید، همه چیز مشخص است، این نامه در آذر سال ۸۸ نوشته شده و من هم گفتم آن را دیدم، یعنی نگفتم خواهم دید، پس قبل از امروز دیدم، پس در فاصله آذر سال ۸۸ تا امروز که مرداد ۹۴ هست دیدم، البته دقیقا یادم هست که ساعت ۴ و ۲۴ دقیقه عصر یک روز پائیزی دیدم، اما ماه و سال و قرن آن دقیقا یادم نیست، شاید ۱۲۸۸ بوده، یا ۱۱۸۸، یا شاید در سال ۷۸۸، چون بعد از تولد حافظ نوشته شده بود، ولی مطمئنم که ۸۸ بوده.
ما: نامه را چه کسانی نوشته بودند؟
حداد عادل: من دستخط نویسنده را نمی شناختم، چون دستخط حضرت امام و مقام معظم رهبری و همچنین آقاجونم را می شناسم، و این نامه دستخط آنها نبود، دستخط مقام معظم رهبری دستخط بسیار زیبایی است، بخصوص کاف را خیلی زیبا می کشند و کشش را زیاد نمی دهند، اصلا شبیه دستخط زیبای مقام معظم رهبری نبود، چون نامه تایپ شده بود، معلوم نبود دستخط دقیقا مال چه کسی است، ولی مطمئنم که دستخط رهبران فتنه بود.
ما: نام نویسندگان نامه چی بود؟
حداد عادل: این نامه آنقدر ننگین و زشت بود که هیچکدام از این رهبران فتنه اسم شان را ننوشته بودند و من نام آنها را نتوانستم زیر آن نامه بخوانم، حتی امضاهای زیر نامه هم مشخص نبود که نام چه کسی است. به نظر می رسید که اینقدر این کار زشت بوده که حتی امضاهای زیر نامه هم مشخص نبود.
ما: یعنی نوع امضای آنها چه شکلی بود؟
حداد عادل: دیدید که گاهی افراد امضاهایی می کنند که نمی خواهند مشخص باشد، همه حروف و کلمات قاطی می شود، یک طوری بود که اصلا امضاها مشخص نبود، یعنی وقتی زیر نامه را نگاه می کردی، هیچ امضایی دیده نمی شد، اصلا معلوم نبود.
ما: یعنی امضایی زیر نامه وجود نداشت؟ افرادی که نام شان نوشته بود، امضا نکرده بودند؟
حداد عادل: همین موضوع خیلی ناراحت کننده بود. اگر کسی نامه ای می نویسد، باید جرات داشته باشد و زیر آن را امضا کند، در حالی که حتی این رهبران فتنه، اسم شان را هم ننوشته بودند، امضا هم که نداشتند، به همین دلیل معلوم نبود که کدام امضا مربوط به کیست.
ما: یعنی اسامی افراد نوشته شده بود و امضاها ناخوانا بودند؟
حداد عادل: کاش اینطور بود. نه اسمی نوشته بود، نه امضایی وجود داشت. باز اگر امضا ناخوانا بود، می شود از طریق حدس و گمان یک چیزهایی را فهمید، ولی هیچی زیر نامه نبود، نه اسم و نه امضا…
ما: پس شما فقط یک نامه دیدید که هیچ امضایی زیر آن نبود…
حداد عادل: بله، دقیقا، حتی من می خواهم کمی پیش تر بروم، ما حتی خود نامه را هم ندیدیم، یعنی این نامه به یک شکل محرمانه ای از طریق رهبران فتنه برای آمریکایی ها فرستاده شده بود.
ما: پس آمریکایی ها نامه را برای شما فرستادند ولی امضا و اسم نویسندگان معلوم نبود.
حداد عادل: دقیقا، یک چنین نامه ای بود، بدون نام و امضا، و چیز دیگری هم که مبهم بود، این بود که واقعا نویسندگان نامه چه چیزی از اوباما خواسته بودند. خیلی مبهم نوشته بودند… آمریکایی ها نامه را برای من نفرستادند، چون آدرس من را نداشتند، وگرنه الآن نامه را به شما نشان می دادم.
ما: چی نوشته بودند که مبهم بود؟
حداد عادل: نامه هشت صفحه بود، ولی اصلا متنش را ما ندیدیم، من در زندگی ام دهها بار نامه هشت صفحه ای دیدم، مثل نامه امام به گورباچف که پنج صفحه بود یا نامه رهبر معظم به من که خصوصی است و دو صفحه است. در همه این نامه ها یک متن مشخصی بود، ولی در نامه رهبران فتنه متن نامه مشخص نبود.
ما: یعنی نامه رهبران فتنه نه امضا داشت نه اسم داشت و نه چیزی در متن آن نوشته بود؟ پس از کجا می دانید که اصلا نامه ای وجود داشته؟
حداد عادل: دو دلیل دارم، یکی اینکه آقای مایکل لدین گفته ما نامه ای فرستادیم و جوابی برای ما آمد. که خوب، مایکل لدین که مثل منتظری یا هاشمی و خاتمی و شریعتمداری و بیات و روحانیون ایران و مراجع تقلید نیست که ما احتمال بدهیم دروغ می گویند، پس گفتیم که حتما نامه ای در کار بوده، وگرنه اینها برای چی باید بگویند، یعنی مایکل لدین یک طوری است که یک بار جرج بوش در جریان جنگ عراق او را روی دستهایش بلند کرد و گفت “من اگر کاخ سفید هستم، لدین هم مثل در کاخ سفید است” و این روایت را عده ای گفته اند. پس شکی نداریم، از طرف دیگر قلب من هم گواهی می دهد که چنین نامه ای بوده، و من چند بار امتحان کردم و دیدم قلبم دروغ نمی گوید.
ما: پس نامه را سران فتنه برای لدین نوشتند که مشاور اوباما بوده و شما اینطوری متوجه شدید؟
حداد عادل: نه، لدین مشاور اوباما نبود، ایکاش او مشاور اوباما بود، یک نفر دیگری مشاور اوباما بود و او نامه نوشته و سران فتنه به او جواب دادند.
ما: پس آقای لدین آن نامه را که یکی دیگر برای اوباما نوشته منتشر کرده و شما اینطوری خبردار شدید.
حداد عادل: ای کاش این طور بود، یعنی آقای لدین اصلا نامه ای منتشر نکرد، اگر منتشر کرده بود، ما می توانستیم شک کنیم، چون حدس می زدیم غرضی وجود داشته، ولی اصلا نامه ای دیده نشده، ولی ما مطمئن هستیم.
ما: پس شما به چی مطمئن هستید؟
حداد عادل: چیزی که ما به آن اطمینان داریم این است که حدس می زنیم یک نامه ای احتمال دارد که نوشته شده باشد و یک خواسته هایی در آن باشد که ما نمی دانیم توی آن چی بوده، ولی مطمئن هستیم که یک چیزهایی بوده. ولی معلوم نیست چی.
ما: خیلی تشکر می کنم از اطمینان شما. الآن به نظر شما چی کار کنیم؟
حداد عادل: من فکر کنم باید آن سران فتنه که نامه را نوشتند محاکمه شوند، این کار لازم است.
ما: یعنی چه کسانی باید محاکمه شوند؟
حداد عادل: همین جاست که مبهم است، یعنی ما نمی دانیم کی نامه را نوشته بود، البته می توانیم آن صد هزار نفری را که حدس می زنیم نویسندگان نامه جزو آنها هستند، محاکمه کنیم، و اعدام کنیم، یا حداقل بکشیم، که حتما همه یا حداقل بخشی از نویسندگان نامه، جزو آنها خواهند بود، ولی این موضوع خیلی مشخص و روشن نیست. ولی به هر حال کاچی بهتر از هیچی است.