پرزیدنت اوباما هفته گذشته با درخواست خود برای اقدام جمعی علیه دولت اسلامی و جهادیهای دیگر، بخش اعظمی از اکسیژن رسانهها را در سازمان ملل بلعید. اما اگر کسی مقابل سکوی مرمر سبز خبرساز بود، آن حسن روحانی رئیسجمهور ایران بود. پیام او این بود: حالا با قواعد ما بازی خواهید کرد.
وی گفت: «مردم ایران نمیتوانند به هیچ همکاری امنیتی بین دولت خود و کسانی که تحریمشان کردهاند اعتماد کنند.» این یک سیلی محکم به صورت دیپلماتهایی بود که مدام از هدف مشترک با تهران علیه داعش میگویند و البته فشاری بود برای درخواست برداشته شدن تحریمها. رهبر ایران هفته گذشته گفت، جان کری در مورد ماهیت برخورد آمریکا در مقابل ایران دروغ میگوید.
آقای روحانی ادعا کرد که ایران به تعهداتش تحت توافق اولیه هستهای پایبند خواهد بود. این در حالی است که آژانس بینالمللی انرژی هستهای، این ماه گزارش داد، تهران همچنان مانع تحقیقات در مورد ابعاد احتمالی نظامی در برنامه هستهای خود میشود. آژانس گزارش داد: “این فعالیتها توانایی آژانس برای انجام تاییدات موثر را از بین میبرد.”
این نشان میدهد که چرا مذاکرات پس از یکسال هنوز به جایی نرسیده است. با این حال دولت آمریکا به دنبال راههایی است که آنچه را حکومت ایران میخواهد به آنها بدهد.
نتیجه آخرین تفکرات دولت این بوده که خواسته درازمدت خود در مورد از کار افتادن سانتریفیوژهای غنیسازی اورانیوم را کنار بگذارد. ایران در حال حاضر ۱۹ هزار سانتریفیوژ دارد که از این تعداد ۱۰ هزار عدد فعال است. یکی از پیشنهادهای غرب این بود که ایران تنها تعدادی از لولههای بین ماشینهای خود را قطع کند. ایده دیگر به گفته آسوشیتد پرس این است که به ایران اجازه داده شود ۴۵۰۰ سانتریفیوژ خود را حفظ و راضی شود اورانیوم را با درجه پایینتری غنیسازی کند.
مسئله بعدی موشکهای بالستیک ایران است که بخش مهمی از برنامه سلاح هستهای کشور محسوب میشود. قطعنامه ۱۹۲۹ سازمان ملل میگوید، ایران نمیتواند هیچگونه فعالیتی مرتبط با موشکهای بالستیک که توانایی حمل سلاح هستهای را داشته باشند انجام دهد. با این حال آقای خامنهای در فصل تابستان از سپاه پاسداران ایران خواست تا موشکهای بالستیک را در تعداد زیاد بسازد و حالا دولت آمریکا به دنبال آشتی است.
وندی شرمن معاون وزارت خارجه در ماه ژوئیه به کمیتهای از مجلس گفت، قطعنامه ۱۹۲۹ ربطی به موشکهای بالستیک ندارد بلکه مربوط به موشکهای مسلح به سلاح هستهای است. اما این را نادیده میگیرند که موشکهای بالستیکی که میتوانند کلاهکهای عادی یا ماهواره را حمل میکنند، قادر به حمل کلاهک هستهای نیز خواهند بود.
این دیپلماتها استدلال میکنند که نمیتوانند به همان رژیمی که چوب لای چرخ آژانس بینالمللی انرژی هستهای میگذارد اعتماد کنند که سانتریفیوژهایش را به سرعت دوباره فعال نکند یا درجه غنیسازی را برای تولید راکتهای قدرتمندتر بالا نبرد. ایران ده سال است که از روند دیپلماتیک استفاده میکند تا زمان بخرد و برنامه هستهای خود را پیش ببرد.
مارک دوبوویتز، از بنیاد دفاع از دموکراسیها میگوید: “بازی هستهای ایران این است که در مورد نقاطی از برنامه که پیشاپیش در آن تخصص یافتهاند مصالحه کنند تا برای کارهایی که هنوز نمیتوانند بکنند زمان بخرند. آنها چنان در غنیسازی ماهر شدهاند که میتوانند مدتی آن را کنار بگذارند. چیزی که در عوض بدست میآورند زمان است تا بتوانند سانتریفیوژهای R&D را بسازند. سانتریفیوژهای کارآمدتر که به تعداد کمتری از آن نیاز دارند و هر چه تعداد آن کمتر باشد راحتتر میتوانند پنهانش کنند.”
تمام اینها زمانی اتفاق میافتد که حواس آمریکا متمرکز بر دولت اسلامی و فعالیتهای ولادمیر پوتین در اروپا است. اما اجازه به ایران برای رسیدن به لبه تیز توانایی هستهای، بدترین عقبگرد برای آمریکا و امنیت جهانی در دوره اوباما تا به اینجا خواهد بود. اعضای هر دو حزب مجلس آمریکا شروع به صحبت در مورد مصالحه خطرناک دولت در مقابل قواعد تعیین شده توسط ایران کردهاند.
منبع: وال استریت ژورنال - 28 سپتامبر